در سال 1992 عنوانی تحت نام «Wolfenstein 3D» روانه بازار شد و توانست تحولی عظیم را در بازیهای شوتر سهبعدی ایجاد کند. اثری که از آن به عنوان پدربزرگ بازیهای شوتر یاد میکنند و همچنان یکی از تحسینبرانگیزترین بازیهای شوتر تاریخ به حساب میآید. اگرچه پس از عرضه این بازی، سایر نسخهها نتوانستند در حد شماره اول خود ظاهر شوند، ولی استودیو «MachineGames» با ساخت «Wolfenstein: The New Order» (به اختصار TNO)، موفق شد این روند خستهکننده را خاتمه دهد. TNO از نظر تاثیرگذار بودن، شباهت بسیار زیادی به شماره اول سری داشت و توانست با مکانیزمهای جذاب، جدید و تکاملیافته خود در بخش مبارزات، ژانر شوترهای کلاسیک را دوباره احیا کند. حالا 3 سال از عرضه آن عنوان میگذرد و سازنده دنباله مستقیم این عنوان را با نام (Wolfenstein II: The New Colossus» (TNC»، منتشر کرده است. سوال مهم اینجاست، آیا TNC توانسته همانند نسخه قبلی تاثیرگذار باشد یا سازندگان آن فقط به تکرار کردن ویژگیهای نسخه قبل بسنده کردهاند؟
داستان دقیقا از نقطه پایان TNO شروع شده و آن را ادامه میدهد. جایی که قهرمان داستان، «William Blazkowicz» موفق به شکست دشمن اصلی خود شده ولی دیگر هیچ رمقی برای مبارزه ندارد و حتی تا یک قدمی مرگ هم پیش رفته است. خوشبختانه روزگار بار دیگر روی مهربان خودش را به قهرمان ما نشان میدهد و در دقایق آخر، همگروهیهای بلازکوویچ از راه میرسند و او را نجات میدهند. پس از نجات بلازکوویچ و بازگشت به مقر اصلی (که در این نسخه یک زیر دریایی است)، بلازکوویچ بار دیگر و به مدت 5 ماه به کما میرود. ما در همین حین و در خلال کاتسینهای مختلف، با گذشته او و والدینش بیشتر آشنا میشویم. اما داستان اصلی این شماره از جایی آغاز میشود که نازیها با دستور فرمانده خود، «Frau Engel» به مقر اصلی گروه حملهور میشوند و در اولین مرحله از بازی، در حالی که بر روی ویلچر قرار داریم، وظیفه داریم تا نازیها را تکه تکه کنیم! بعد از اتمام این نبرد، بلازکوویچ متوجه میشود که آلمانها در جنگ پیروز شدهاند و کشور آمریکا را تحت سلطه خود درآوردهاند، در همین جا وی و گروهش تصمیم میگیرند تا در آمریکا یک انقلاب بزرگ به راه بیندازند و نازیها را از خانه خود بیرون کنند.
اگر داستان TNO تنها وسیلهای برای پیشبرد گیمپلی بود، داستان TNC دقیقا برخلاف آن عمل میکند و رنگ و بوی تازهای را به تمام بازی بخشیده است. یکی از ویژگیهای روایت داستان در این بازی، پشت کردن به کلیشههای رایج اینگونه قصههاست. معمولا هر وقت یک عنوان FPS را تجربه میکنیم، انتظار روایت یک داستان سرراست و ساده را داریم، در حالی که TNC به شدت سعی میکند تا پای خود را از این کلیشهها فراتر نهاده و رنگی تازه به روایت ماجرا ببخشد. مثلا در طول داستان اتفاقاتی رخ خواهد داد که اصلا انتظارش را ندارید یا حتی در لحظاتی منتظر هستید همه چیز به خوبی و خوشی تمام شود، ولی هرگز این گونه نخواهد شد! در این بین هم میانپردههای بینظیر و طولانی و البته کارگردانی فوقالعاده و سینماتیک آنها، تاثیر به سزایی در روایت این قصه منسجم داشتهاند. اما ایرادی که به روایت داستان وارد بوده، فضای حاکم بر آن است و اگر بخواهیم این شماره را با اثر قبلی مقایسه کنیم، TNC اتمسفری به شدت روشنتر از شماره قبلی داشته و از آن جو تاریک، خارج شده است. اگرچه سازندگان سعی کردهاند با چند صحنه خشن و روایت لحظات غمانگیز، جو بازی را تا حدی جدیتر کنند، ولی TNC هیچگاه نمیتواند به فضا سازی تاریک و خشن نسخه قبلی نزدیک شود. موضوع بعدی، شخصیتپردازی کاراکترها است، اولین دستاورد نویسنده در این قسمت، خود بلازکوویچ است! در TNC، بلازکوویچ سکان هدایت تیم خود را در دست میگیرد و مشخصا این ترفیع درجه باید تاثیراتی را بر روی وی داشته باشد. نخستین ویژگی اخلاقیات بلازکوویچ این است که او واقعا مثل یک قهرمان عمل میکند و از هیچکس و هیچ چیز ترسی نداشته و اهمیت بسیار زیادی برای امنیت و حفظ جان یاران خود قائل است. اما نکته بد این قسمت، شخصیتپردازی ضعیف کارکترهای زن داستان است. «Anya»، همسر قهرمان ما، هرگز نمیتواند در حد و اندازه شخصیت خود در TNO ظاهر شود و از سوی دیگر Frau Engel به عنوان دشمن شماره یک داستان، از بعضی کاستیها بهره میبرد و در اکثر میانپردههایی که او را میبینیم، صرفا در حال کشتن افراد یا شوخیهای نفرتبرانگیز است.
هسته گیمپلی TNC تغییرات زیادی نداشته و ما تقریبا با همان ساز و کار نسخه قبل روبهرو هستیم و هدف اصلی در هر مرحله، کشتن بی رحمانه دشمنان است! اولین نکتهای که از دقایق ابتدایی بازی خودنمایی میکند، سختتر شدن مبارزات حتی بر روی درجات سختی پایینتر است. TNC حالا به یک عنوان Run and Gun تمامعیار تبدیل شده و مکث و توقف در هر نقطهای برابر است با مرگ! دشوار بودن مبارزات دلایل زیادی دارد و اصلیترین علت آن تعداد زیاد دشمنان در هر صحنه است. شاید هوش مصنوعی زیاد تعریفی نداشته باشد، ولی بالا بودن تعداد دشمنان کار را برای شما به شدت سخت خواهد کرد و نیاز به سرعت عمل و تمرکز بالا برای کشتن آنها دارید که این امر هیجان زیادی به روند مبارزات خواهد داد. اگرچه در ابتدا محیطها چندان متنوع نیستند، ولی رفته رفته و با سفر به نقاط مختلف آمریکا، با محیطهای متنوعتر و وسیعتر روبهرو خواهیم شد. با توجه به بزرگتر شدن محیطها، طراحی مراحل به گونهای است که میتوانید به صورت مخفیکاری هم پیش بروید ولی هر چقدر هم که خوب عمل کنید، باز هم در بسیاری از مواقع لو رفته و مجبور هستید به طور مستقیم با دشمنان درگیر شوید. موضوع دیگری که باعث سختتر شدن بازی شده (که شاید یک ایراد به حساب بیاید)، این است که هر وقت در هنگام تیراندازی ضربه میخورید، متوجه نخواهید شد و در یک لحظه میبینید که مردهاید! شاید اضافه کردن افکت خون در این مواقع، باعث بالانس بهتر مبارزات میشد و مجبور نبودیم تا پس از هر بار مردن، لحظاتی را در لودینگهای طولانی معطل شویم. با این حال باز هم بخش مبارزات، بهترین قسمت TNC به حساب میآید و همچنان قلع و قمع کردن نازیها لذتبخش است.
یکی از بزرگترین تغییراتی که در این شماره اعمال شده، گستردهتر شدن ماموریتهای فرعی و «انیگما کدها» است. اگر از شماره قبل به یاد داشته باشید، انیگما کدها به عنوان آیتم جمع کردنی در بازی جای داشتند، ولی در TNC این کدها را با کشتن فرماندهها به دست خواهید آورد. پس از جمعکردن تعدادی از این کدها، میتوانید به سراغ سیستم رمزگشایی آنها بروید و ماموریتهای فرعی را آزاد کنید. تقریبا در اکثر این مراحل یک وظیفه دارید، کشتن فرماندهان درجه اول نازیها! یکی از مشکلاتی که گریبانگیر ماموریتهای اصلی و فرعی شده، تکراری شدن آنها، خصوصا در اواخر بازی است و شاید اگر چند باسفایت در طول بخش داستانی داشتیم، لذت گیمپلی دوچندان میشد. اگر بخواهید بازی را با انجام دادن تمام ماموریتهای فرعی به پایان برسانید، حدودا باید 20 ساعت زمان صرف کنید که در این بین تنها در چند ماموریت کوتاه اسلحه از دست شما گرفته میشود و این مراحل با وجود کم تعداد بودن، تنوع خوبی به بازی خواهند داد. مثلا در یکی از این ماموریتها به عنوان یک آتشنشان به مرکز نیروهای نازی میروید که روند آن موجب شده به یکی از به یاد ماندنیترین مراحل بازی تبدیل شود.
یک شوتر کلاسیک را همیشه با اسلحههای متفاوت آن میشناسند و در طول بازی به بیش از هفت اسلحه مختلف دست پیدا خواهید کرد که هر کدام در گروهی خاص قرار گرفته و دست شما را برای نحوه از میان بردن دشمنان، باز میگذارد. استفاده از سیستم آپگرید اسلحهها و مهارتها یکی از مواردی است که به بازیهای شوتر تنوع میبخشد. ارتقا اسلحهها در TNC پیشرفت زیادی داشته و باید با استفاده از بستههای مخصوص آپگرید، سلاحهای خود را ارتقا داده و امکانات جدیدی به آنها اضافه کنید. ولی در سمت دیگر سیستم مهارتها تغییر چندانی با شماره قبل نداشته و تنها با انجام دادن یکسری وظایف مثل مخفیانه کشتن دشمنان یا هدشات کردن آنها، میتوانید آپگریدها را آزاد کنید. اما ایرادی که در این بین دیده میشود این است که با کامل کردن تمامی این موارد، تغییر محسوسی در تواناییهای بلازکوویچ احساس نمیشود.
TNC در بخش گرافیک عملکرد نسبتا خوبی از خود به جای گذاشته و طراحی محیطها و شخصیتها واقعا به بهترین شکل ممکن صورت گرفته و ضعفی ندارد. همانطور که بالاتر اشاره شد، در این شماره محیطها بزرگتر شده و طراحی آنها به صورتی است که دست شما را برای پیشروی کاملا باز میگذارد. جدای از این، اتمسفر خاص نازیسم در جای جای طراحی محیطها دیده میشود و دیدگاه سازنده را به خوبی به تصویر میکشد. اما هر چقدر که طراحی کمنظیر بازی گل کاشته، بخش فنی آن تعریف چندانی ندارد. یکی از آشکارترین این اشکالات، دیرلود شدن بافتها و ترکیب آنها با یکدیگر است. از دیگر ایرادات بخش فنی میتوان به وجود باگهای عجیب و غریب و هماهنگ نبودن زیرنویسها اشاره کرد. موسیقی و صداپیشگی، دو بخشی هستند که TNC به شدت در آنها میدرخشد. به محض آغاز هر نبرد، یک موسیقی ریتم تند متال شروع به نواختن میکند که هیجانی وصف نشدنی را به مبارزات تزریق کرده است. البته در بعضی زمانهای خیلی محدود، صداگذاری دچار مشکلاتی میشود و این موسیقی بی دلیل قطع و وصل میشود.
The New Colossus اگر چه در بخش گیمپلی پیشرفت محسوسی نسبت به شماره قبل نداشته، ولی باز هم یک شوتر جذاب و با کیفیت به حساب میآید. با وجود برخی ایرادات، تجربه مبارزات نفسگیر در کنار خشونت لذتبخش، عطش طرفداران این سبک را به خوبی برطرف نموده و سازنده موفق شده عنوانی هیجانانگیز را برای مخاطب به ارمغان بیاورد.
مجموع امتیاز - 8
8
امتیاز بازیسنتر
نقاط قوت: مبارزات نفسگیر و لذتبخشداستان جالب که توسط میانپردههای زیبا روایت میشودبرخی مراحل فرعی همانند Roswellموسیقیهای شنیدنینقاط ضعف:تکراری شدن روند بازی در بخشهای انتهاییوجود باگهای مختلف و لودینگهای طولانیپایانبندی داستان میتوانست بهتر باشد