پروسه ساخت The Wolf Among Us 2 را میتوان یکی از عجیبترینها در صنعت بازی دانست. بازیای که نسخه اولش بر اساس مجموعه کمیکی با نام Fables ساخته شد و مدتی پس از عرضه به واسطه روایت کم نظیرش به محبوبیتی فوق العاده دست پیدا کرد. همین محبوبیت سبب شد تا ساخت نسخه دوم خیلی سریع آغاز شود اما مشکلات مالی و در نهایت بسته شدن استودیو Telltale موجبات کنسل شدن این بازی را رقم زد.
با این حال سرنوشت بهگونهای رقم خورد که استودیو Telltale توسط گروهی سرمایه گذاران احیا شده و همچنین تعدادی از اعضای اسبق این شرکت با تأسیس استودیوی با نام AdHoc Studio کار ساخت The Wolf Among Us 2 را ادامه دهند. حالا که پس از سالها انتظار بالاخره اولین اطلاعات از قسمت دوم منتشر شد ، فرصت مناسبی پیش آمد تا ۱۰ حقیقت کمتر گفته شده از این سری جذاب را با شما به اشتراک بگذاریم.
برای تماشای آیتم ویدیویی در یوتوب کلیک کنید
10. لطفا با یک دست بشمارید
وقتی داستانی برای یک کمیک مینویسید که از نظر زمانی قبل از وقایع آن رخ میدهد باید به شدت حواستان به نکات داستانی باشد تا با هم در تضاد نباشند و به پیوستگی داستان آسیب نزنند. در اولین شماره از کمیک فیبلز که در سال 2002 منتشر شد، بیگبی () (شخصیت اصلی بازی گرگی در میان ما) در جایی میگوید تعداد دفعاتی را که مجبور شده مجرمی را تعقیب کند با یک دست میتوان شمرد. همین جمله باعث میشود تا شکل و شمایل داستان بازی تا حدی تغییر کند. اما تلتیل برای حل این مسئله چه کرد؟ آنها تصمیم گرفتند تا در هر اپیزود حداکثر یک صحنه تعقیب و گریز وجود داشته باشد تا در صورتی که هر پنج اپیزود دارای صحنه تعقیب بودند باز هم بتوان تعدادشان را با یک دست شمرد. البته در نهایت فقط دو قسمت بازی دارای تعقیب و گریز بود. در نتیجه بیگبی سه بار دیگر هم مجاز به دویدن پشت سر مجرمان بود!
9. این بازیگران بیچاره
خلاصه و مفیدش این میشود: شخصیتهای بیگبی و وودزمن (Woodsman) توسط یک نفر بازی شدند.
اگر مشغول داد و بیداد کردن و بحث و جدل با خودتان باشید دو دلیل بیشتر ندارد. یا مشکل ذهنی دارید یا شغلتان صداپیشگی است. بنظر میرسد آدام هرینگتون (Adam Harrington) هم با چنین مسئلهای مواجه است زیرا در بازی «گرگی در میان ما» او نقش دو شخصیت را بازی میکند. نکته جالب اینجاست که این دوشخصیت اکثرا با یکدیگر مشکلاتی دارند. هرینگتون هم صداپیشهی بیگبی است و هم صدای پیشهی رقیب او یعنی وودزمن. نتیجه این تقابل داد و فریادها و گفتوگوهای پرحرارت میان این دو شخصیت است که در واقع توسط یک نفر اجرا میشود. تصور تماشای ضبط این صحنهها واقعا خندهدار است!
8. گرگی در کرملین
همانطور که در نکته اول اشاره کردیم وقتی داستانی را بر اساس دنیای یک کمیک مینویسید باید به پیوستگیهای داستانی دقت داشته باشید. یکی دیگر از این موارد مربوط میشود به ارتباط داستانی «گرگی در میان ما» با کمیک « Cinderella: Fables Are Forever». در این کمیک کاراکتر سیندرلا به عنوان یک جاسوس به اتحاد جماهیر شوروی میرود. درست در زمانی که شوروی در حال فروپاشی است و سیندرلا در آنجا مشغول جاسوسی است، شخصیت اسنووایت (Snow White) بعنوان دستیار معاون شهردار مشغول به کار میشود. استودیو تلتیل هم به این جزئیات در بازی خود دقت کرده است و اگر به ریزهکاریهای طراحی فیبل تون دقت کنید متوجه فضای دهه 1980 شهر میشوید.
7. موقرمز بدشانس
شخصیت پسر مو قرمزی که در قسمت اول توسط بیگبی و اسنووایت تعقیب شد را به یاد دارید؟ البته این شخصیت در جاهای دیگر هم به صورت تصادفی دیده میشد. در نسخه اولیه داستان این پسر موقرمز نقش بسیار مهمی داشت و قرار بود به عنوان معاون و دستیار بیگبی در بازی حضور داشته باشد. قطعا اگر چنین اتفاقی میافتاد روند تکامل شخصیت بیگبی هم بسیار متفاوت میشد. اما در نهایت بخش با این پسر مو قرمز یار نبود و تصمیم بر این شد تا بیگبی به تنهایی کار کند و نهایت پستی که به این پسرک رسید رانندگی تمام تاکسیهای فیبل تون بود!
6. آقای تاد بیچاره
ظاهرا شخصیت تاد (Mr. Toad) قرار نیست یک لحظه روی آرامش را ببیند. او دوست دارد جادویی برای خود و پسرش بخرد تا بتوانند به شکل انسانی هم دربیایند. اما از قرار معلوم او توانایی پرداخت هزینههای این جادو را ندارد. در نتیجه در بازی هیچگاه فرم انسانی او را نمیبینیم. اما در نسخههای اولیه بازی قرار بود شکل انسانی تاد چیزی شبیه به کاراکتر جرسی (Jersey Devil) باشد. البته از آنجایی که این ایده در مراحل اولیه کنار گذاشته شد، مشخص نیست چهره انسانی تاد دقیقا به چه شکل بوده است.
5. راز قتل خواهران
داستان سیندرلا و خواهران ناتنیاش تقریبا داستانی جهانی است. خواهرانی که برای بدست آوردن شاهزاده حاضر شدند تا بخشی از پای خود را قطع کنند تا پایشان اندازه کفشهای بلورین سیندرلا شود. در ابتدا تلتیل قصد داشت این ماجرای خونین را در داستان خود بکار ببرد. قرار بود یکی از خواهران سیندرلا یکی از قربانیان قتلهای فیبل تون باشد. حتی استوریبوردهای این داستان هم طراحی شد. اما در نهایت این داستان حذف شد و داستانی که در بازی دیدیم جای آن را گرفت.
4. آنچه در آینده نخواهید دید
«گرگی در میان ما» یکی از موفقترین آثار تلتیلگیمز بود اما ظاهرا از نظر مالی موفقیتی برای این استودیو نداشت. پس از بسته شدن استودیو در سال 2018 برخی کارکنان سابق در مصاحبههایی مطالبی پیرامون این عنوان مطرح کردند و اشاراتی به شرایط ساخت نسخه دوم داشتند. ظاهرا پس از موفقیت کیفی نسخه اول استودیو تصمیم به ساخت نسخه دوم میگیرد تا اینبار پروژه را به سوددهی مالی هم برساند. اما در نهایت مدیران تلتیلگیمز نمیتوانند مشکلات استودیو را مدیریت کنند و با بسته شدن استودیو، ساخت نسخه دوم بازی هم برای همیشه لغو میشود. ظاهرا حتی داستان قسمت اول از فصل دوم هم نوشته شده بود. فصل دوم دربارهی ماجراجوییهای شخصیتهای بیگبی و اسنو پس از وقایع فصل اول بود. اما همه چیز به خوبی پیش نرفت و با تعطیلی استودیو، فیلمنامهی فصل دوم هم نیمهکاره رها شد.
3. باز هم بازیگران بیچاره!
قبل از این هم گفته بودیم بعضا صداپیشهها مجبورند در چند نقش بطور همزمان فرو روند. ظاهرا در این بازی فقط آدام هرینگتون نبود که با چنین چالشی مواجه بود. ملیسا هاچیسون (Melissa Hutchison) دیگر بازیگری است که چنین چالشی را در این بازی داشت. البته شرایط او کمی متفاوت بود. او در «گرگی میان ما» هم در نقش یک شخصیت مذکر ایفای نقش میکند و هم یک نقش مونث را بازی میکند. در واقع او صداپیشهی همسر بیست (Beast)،«بیوتی»، و پسر تاد یعنی «تاد جونیور» بود. همچنین بد نیست بدانید او صداپیشهی محبوبترین کاراکتر خلق شده توسط تلتیل، یعنی کلمنتاین در سری مردگان متحرک (The Walking Dead) نیز است.
2. جادهی دوطرفه
همانطور که میدانیم این بازی بر اساس مجموعه کمیکهای فیبل ساخته شد. اما داستان غنی بازی و محبوبیت آن نزد هواداران باعث شد تا کمیکهای فیبل هم در نسخههای بعدی خود از بازی الهام بگیرند. جادوگری و تغییر چهره (گلامور) بخش مهمی از داستان بازی را شکل میدهد و خیلی از پیچشها داستانی بر همین اساس استوار است. اما نکته جالب اینجاست که تا پیش از بازی، نویسندگان کمیک توجه چندانی به این بخش از دنیایی که خود خلق کرده بودند نداشتند و جادوگری نقش چندانی در کمیکها نداشت. اما همزمان با پایان فصل اول بازی نویسنده اصلی و خالق مجموعه فیبلز یک مجموعه کمیک با نام فرست (Fairest) منتشر کرد که افسونگری و تغییر چهره نقش مهمی در آن داشت. ظاهرا خالقان فیبل با مشاهده موفقیت بازی به پتانسیل نهفته گلامور پی بردند.
1. کتابی که از روی بازی نوشته شد
پیرامون موفقیت این عنوان یک سال پس از انتشار بازی، انتشارات ورتیگو (Vertigo) در نمایشگاه کمیک کان 2014 اعلام کرد یک مجموعه کمیک بر اساس این بازی ویدیویی ساخته میشود. لایلا استورجس (Lilah Sturges)؛ یکی از نویسندگان مجموعه فیبل، به همراه دیو جاستس (Dave Justus) مسئول انتقال داستان بازی به فرمت کمیک شد. داستان این مجموعه کاملا مطابق با داستان بازی است اما روابط و تاریخچه برخی شخصیتها و جایگاهشان در دنیای فیبل بیش از پیش بررسی میشود. این مجموعه در 48 قسمت منتشر شد.