ایکس باکس 360ایکس باکس سری ایکسایکس باکس وانپلی استیشن 3پلی استیشن 4پلی استیشن 5حقایق بازی هاکامپیوتر

10 حقیقتی که در مورد سری Devil May Cry نمی‌دانید

شاید باورش سخت باشد، اما زمان متولد شدن شکارچی شیطان افسانه‌ای محبوبمان دانته، حدود 2 دهه می‌گذرد. اولین نسخه سری Devil May Cry امسال بیستمین سالگرد خود را جشن می‌گیرد. هنگام وارد شدن به دوران پلی استیشن 2، نسخه اول دویل می کرای اثری بود که زیربنای عناوین هک اند اسلش کاراکتر-اکشن را روی هم نهاد و مسیر جدیدی را برای این ژانر آغاز کرد. این سری پستی‌ها و بلندی‌های زیادی را در این دو دهه به‌خود دیده، اما شماره پنجم مجموعه که در سال 2019 عرضه شد، بازگشت شکوه‌مندی را برای طرفداران رقم زد. در این بخش، قصد داریم تا به 10 حقیقت جالب و مورد توجه درباره سری محبوب و خاطره‌انگیز Devil May Cry بپردازیم. با ما همراه باشید. (توجه داشته باشید که این مقاله شامل اسپویل داستانی از بخش‌هایی از داستان نسخه پنجم خواهد بود)

برای تماشای آیتم ویدیویی در یوتوب کلیک کنید

بازی Devil May Cry 5

10- کارگردان مرموز نسخه دوم

پس از اینکه نسخه اول بازی دوست‌داران ژانر اکشن را مدهوش خود کرد، طبیعی بود که طرفداران برای نسخه دوم انتظار بسیار بالایی داشته باشند. تیزرهای تبلیغاتی و آنچه که قبل از عرضه نسخه دوم نمایش داده شده بود، امیدوارکننده به‌نظر می‌رسیدند. اما امروز بعد از 17 سال همه ما می‌دانیم که بازی Devil May Cry 2 دست کمی از یک افتضاح ندارد. ایرادهای پرشماری از جمله طراحی دشمنان ساده، گیمپلی کم چالش، محیط‌های بزرگ اما پوچ و توخالی، داستانی که حتی کپکام نیز علاقه‌ای به اشاره کردن آن ندارد و هزاران موارد دیگر باعث شدند تا این بازی به‌هیچ عنوان در حد و اندازه نسخه اول ظاهر نشود. اما مشکل کار کجا بود؟

خب، نکته جالب اینجاست که پس از گذشت سال‌ها، ما هنوز هم پاسخ دقیقی را برای این سوال نداریم. در حقیقت شخصی که بخش اعظمی از زمان توسعه پروژه را کارگردانی می‌کرده هنوز هم به‌صورت ناشناش باقی مانده است. اگرچه در مراجع رسمی نام هیدیاکی ایتسونو را به عنوان کارگردان Devil May Cry 2 خواهید یافت، اما او تنها کمتر از 5 ماه زمان برای کار کردن بر روی بازی را در اختیار داشته و تا قبل از آن، کارگردان مرموزی که کپکان هیچگاه هویت آن را اعلام نکرد، بر روی نسخه دوم کار کرده است.

9. موبایل‌ها در دنیای Devil May Cry وجود ندارند

این موضوع نکته کوچکی است که شاید کمتر کسی به آن توجه کند. با وجود اینکه خالقان دویل می کرای بارها تأکید کرده‌اند که وقایع داستانی همه نسخه‌ها در زمان حال جریان دارند، اما هیچکدام از شخصیت‌های بازی در طول سری برای برقراری ارتباط با یکدیگر از موبایل استفاده نمی‌کنند، چرا که موبایل‌ها به‌طور کلی در این یونیورس وجود ندارند.

یکی از تهیه‌کنندگان کپکام در گذشته عنوان کرده بود که سازندگان نمی‌خواستند که Devil May Cry در دنیایی جریان داشته باشد که افراد به‌راحتی بتوانند در نقاط مختلف دنیا با هم صحبت کنند. با این حال، دانته در دفتر دویل می کرای یک تلفن قدیمی را بر روی میز خود دارد که مشتریان از این طریق با او تماس می‌گیرند و دانته را برای شکار شیاطین استخدام می‌کنند.

8. نقش کلیدی بازی‌های آرکید در خلق Devil May Cry

هیدکی کامیا، بازیساز کهنه‌کار و شناخته شده‌ای که کارگردانی نسخه اول سری را بر عهده داشت، حرف‌های جالبی را در خصوص تأثیر بازی‌های آرکید بر روی این مجموعه دارد. او توضیح می‌دهد که در جوانی به تماشای افرادی پرداخته که عناوینی مانند Space Harrier را بر روی دستگاه‌هاق آرکید تماشا می‌کرد. بازی‌های این چنینی دوره دهه 80 در حین داشتن طراحی سرراست و ساده، نیازمند استعداد زیادی جهت یادگیری و استاد شدن در آن‌ها بودند.

وقتی کامیای جوان برای اولین بار یک بازی آرکید را به اتمام رساند، مجموعه‌ای از افراد دور او را احاطه کرده بودند و از تماشای مهارت‌های او لذت می‌بردند. در هنگام ساخت اولین نسخه Devil May Cry، کامیا همچنان تماشاچی‌هایی که حالا فرضی بودند را در نظر داشت. دویل می کرای به بازیکنان بابت استایلیش بازی کردن پاداش می‌دهد و این چیزی است که کامیا از سنین جوانی و تجربیات عناوین آرکید، آن را با خود نگه داشته است.

7. دریافت پیام‌های تهدید به مرگ بابت ساخت نسخه ریبوت

پس از عرضه شدن نسخه چهارم سری بود که کپکام تصمیم عجیب و بحث‌برانگیز ریبوت کردن سری را گرفت. وظیفه توسعه نسخه ریبوت به استودیوی انگلیسی نینجا تئوری سپرده شد و پس از معرفی بازی در سال 2012، سازندگان با موج شدیدی از انتقادات مواجه شدند. Tameem Antoniades (تمیم آنتونیادس)، کارگردان پروژه و یکی از مهره‌های کلیدی نینجا تئوری، مدتی پس از معرفی بازی اعلام کرد که تیم سازنده پیام‌های مربوط به تهدید به مرگ را در قالب‌های مختلفی مانند کامیک بوک و یا موسیقی‌های متال دریافت کرده‌اند.

هر چند در بخش مبارزات بازی DmC: Devil May Cry نکات مثبتی دیده می‌شد، اما طرفداران زیادی بابت تغییرات فراوانی که نینجا تئوری در شخصیت دانته و حال و هوای بازی اعمال کرده بود ناراضی بودند. با این حال، نکته حائز اهمیتی که در این میان وجود دارد این است که یکی از مهم‌ترین دلایل رخ دادن این تغییرات، خود کپکام بود. کپکام در نظر داشت تا با سپردن وظیفه ساخت بازی به یک استودیوی غیر ژاپنی، مخاطبان جدیدی را به برند دویل می کرای جذب کند. البته که فروش بازی نیز در نهایت چندان موفق نبود و به گفته کپکام، 5 سال زمان نیاز بود که میزان فروش به حد انتظار آن‌ها برسد.

با وجود همه این موارد اما هیدیاکی ایتسونو (کارگردان سری) با نینجا تئوری رابطه دوستانه‌ای دارد و بارها اعلام کرده که در پروسه همکاری برای ساخت نسخه ریبوت، موارد زیادی را از نینجا تئوری آموخته است. ایتسونو حتی به‌شکل جالی گفته که سفرهای او به کشور انگستان بابت همکاری با نینجا تئوری، در سال‌های بعد یکی از موارد الهام‌بخش در معماری قرون وسطایی و گاتیک نسخه پنجم محسوب می‌شدند.

تصویر Reuben Langdon - کازپلی دانته

6. کار کردن بازیگر دانته به عنوان تهیه‌کننده بر روی برخی از نسخه‌ها

دویل می کرای 3 از لحاظ زمان‌بندی، نقط شروع داستان محسوب می‌شود. از این رو منطقی است که کپکام برای دانته جوان به‌سراغ هنرپیشه جدیدی برود. Reuben Langdon (روبن لنگدن) انتخاب تیم سازنده برای اجرای نقش دانته بود. او کار خود را به بهترین شکل ممکن انجام داد و پس از آن، در شماره چهارم و پنجم نیز به عنوان بازیگر موشن کپچر و صداپیشه دانته باز گشت. اما نقش لنگدن در خلق بازی‌های دویل می کرای تنها به بازیگری و صداپیشگی خلاصه نمی‌شود.

لنگدن یکی از موسسان کمپانی‌ای به نام Just Cause Productions است که در سال 2002 تاسیس شد. این کمپانی که با مدیوم‌های مختلفی از جمله فیلم‌ها و بازی‌ها همکاری دارد، در خلق صحنه‌های سینماتیک بازی‌های زیادی از جمله عناوین Devil May Cry و Resident Evil نقش داشته است. بدین ترتیب، روبن لنگدن نه‌تنها به عنوان یک هنرپیشه، بلکه به عنوان یکی از تهیه‌کنندگان بخش موشن کپچر نسخه سوم و چهارم دویل می کرای نیز بر روی این سری کار کرده است.

او همچنین وظیفه ایفای نقش شخصیت‌های زیادی در دنیای بازی را از جمله Ken از سری استریت فایتر بر عهده داشته. کمپانی Just Cause Productions نیز در کنار بازی‌های دویل می کرای و رزیدنت ایول، در پروژه‌های بزرگ دیگری مانند بتلفیلد 4، فالوت 4، دارک سولز 2، سکیرو و تایتان فال دخیل بوده.

5. شروع کار Devil May Cry به عنوان نسخه چهارم Resident Evil

در سال‌های نخست حضور هیدکی کامیا در شرکت Capcom، شینجی میکامی به عنوان تهیه‌کننده و خالق Resident Evil از او خواست تا سکان هدایت و کارگردانی نسخه چهارم سری را در دست بگیرد. در طرح‌های ابتدایی، قرار بود که داستان رزیدنت ایول 4 حول محور حل کردن اسرار پیرامون شخصیتی با قدرت‌های فرابشری به نام Tony Redgrave (تونی ردگریو) بچرخد. اما کامیا احساس کرد کرد که شخصیت اصلی قابل بازی با دوربین ثابت کلاسیک Resident Evil به اندازه کافی شجاع و قهرمانانه به‌نظر نمی‌رسید. به همین دلیل، سیستمی برای یک دوربین داینامیک‌تر طراحی شد.

شینجی میکامی معتقد بود عنوانی که کامیا و تیمش مشغول ساخت آن بودند، با ریشه سری Resident Evil فاصله زیادی داشت. با این وجود، میکامی به تیم توسعه‌دهنده این آزادی را داد تا عنوان اکشنی که دوست دارند را بسازند. با گذر زمان، زامبی‌ها جای خود را به شیاطین دادند، نام شخصیت تونی به دانته تغییر پیدا کرد و مجموعه جدیدی به‌شکل مستقل از رزیدنت ایول با نام Devil May Cry خلق شد.

جالب است بدانید که اولین رویارویی مستقیم بازیکنان با دویل می کرای، به زمانی بر می‌گردد که در سال 2001 کپکام دیسکی را از دموی قابل بازی نسخه اول در جعبه Resident Evil Code: Veronica قرار داد.

4. وقتی ورجیل همه‌چیز را لو می‌دهد

ورجیل به‌راحتی یکی از کاریزماتیک‌ترین آنتاگونیست‌های عناوین اکشن در دنیای بازی‌ها به‌حساب می‌آید. اجرای کم‌نقص Daniel Southworth (دنیل ساوتورث) برای ایفای نقش این شخصیت (به‌خصوص در نسخه سوم) یکی از دلایلی است که ورجیل را به یک ضدقهرمانان فوق‌العاده تبدیل کرده. بی شک بدون ساوتورث و صدای آرام و خونسرد او، امروز یک ورجیل متفاوتی را در خاطر داشتیم. اما با همه این اوصاف، ساوتورث در سال‌های اخیر احتمالا به یکی از کابوس‌های تیم بازاریابی کپکام تبدیل شده است.

او بارها و بارها سابقه لو دادن سورپرایز بزرگ کپکام جهت معرفی نسخه پنجم سری را دارد. در حقیقت، برای اولین بار دنیل ساوتورث بود که در سال 2015  در یک پنل برای لحظه‌ای هیجان‌زده شد و به بازگشت سری دویل می کرای و همکاری مجدد با Reuben Langdon (روبن لنگدن)، بازیگر دانته اشاره کرد. در ادامه، چند سال بعد و پس از لو رفتن اولین اطلاعات گسترده از نسخه پنجم در سال 2017، او نسبت به شایعاتی که پخش می‌شدند واکنش نشان داد تا واقعی بودن شایعات برای طرفداران محتمل‌تر از همیشه به‌نظر برسد. در نهایت نیز ساوتورث تنها چند هفته قبل از برگزاری رویداد E3 2018، تیر خلاص را زد و پستی را در صفحه اجتماعی خود منتشر کرد که مجددا از بازگشت او در نقش ورجیل خبر می‌داد و هشتگ E3 را نیز در بر داشت. البته که با وجود همه این موارد، طرفداران همچنان هنگام معرفی بازی در جریان کنفرانس E3 2018 مایکروسافت، هیجان و لذت فوق‌العاده‌ای را تجربه کردند.

بازی Devil May Cry 5 - یوریزن

3. پایان مخفی Devil May Cry 5

نسخه پنجم دارای یک پایان مخفی است که بازیکنان در صورت داشتن مهارت کافی، می‌توانند در نیم ساعت ابتدایی بازی به آن برسند. در مقدمه بازی، بازیکنان تنها پس از چند دقیقه کنترل کردن شخصیت نیرو، در مقابل پادشاه شیاطین یعنی یوریزن (Urizen) قرار می‌گیرند. این باس فایت به‌شدت سخت است و به‌گونه‌ای طراحی شده که پس از گذر لحظاتی، متوجه خواهید شد که برای جلو بردن خط داستانی باید از یوریزن شکست بخورید. در حالت عادی، پس از دریافت کردن چند ضربه از باس، کاتسینی پخش خواهد شد و داستان بازی ادامه می‌یابد. اما اگر موفق شوید در مقدمه بازی یوریزن را شکست دهید، یک پایان مخفی به عنوان پاداش در انتظارتان خواهد بود.

هر چند این پایان کاتسین مخفی و خاصی را در بر ندارد، اما در هنگام شکست دادن یوریزن، او در دیالوگ کوتاهی قدرت و توانایی‌های خود را زیر سوال می‌برد که با توجه به هویت واقعی‌اش، مورد نادر و قابل توجهی است.  بازیکنان در حالت عادی پس از طی کردن مقدمه و شکست خوردن از یوریزن، به تماشای تیتراژ آغازین جذاب بازی می‌نشینند. اما نکته جالبی که در خصوص این پایان وجود دارد این است که تیتراژ ابتدایی بازی در پایان مخفی، در حقیقت به تیتراژ پایانی می‌شود.

2. سلاح حذف شده نسخه سوم

موتور Cavalier یکی از سلاح‌های جدیدی بود که بازی Devil May Cry 5 آن را برای دانته معرفی کرد. با وجود اینکه کاوالیر می‌تواند گاهی اوقات بیش از اندازه قوی و یا اصطلاحا اورپاور باشد، استفاده از این سلاح معرکه واقعا لذت‌بخش است. اما شاید برایتان جالب باشد که بدانید کپکام در حقیقت قصد داشته تا سال‌ها قبل و در نسخه سوم از یک موتور به عنوان سلاح استفاده کند.

در یکی از کاتسین‌های بازی Devil May Cry 3 می‌بینیم که دانته با موتوری از روی یک برج بالا می‌رود و پس از آن، تعدادی از دشمنان را با چرخاندن موتورش از پا در می‌آورد. سازندگان در ابتدا در نظر داشتند تا همانند چیزی که در نسخه پنجم دیدیم از این موتور به عنوان یکی از سلاح‌ها در گیمپلی نیز استفاده کنند، اما زمان و بودجه تیم توسعه‌دهنده اجازه این امر را نداد. بیش از ده سال بعد و هنگام توسعه نسخه پنجم، یکی از انیماتورهای تیم سازنده پیشنهاد داد تا ایده رها شده استفاده از موتور به عنوان یک سلاح احیا شود و اینگونه یکی از جذاب‌ترین سلاح‌های دانته در DMC 5 خلق شد.

1. دوگانگی جالب دانته و ورجیل

یکی از خاص‌ترین ویژگی‌های ورجیل، سلاح معروفی است که سازندگان برای او طراحی کرده‌اند. Yamato (یاماتو) که ظاهری شبیه به شمشیرهای کاتانا دارد، قدرت خارق‌العاده‌ای را در خود جای داده. این شمشیر به‌قدری قوی است که قابلیت بریدن بعدهای مختلف را دارد. هرچه باشد، با کمک همین یاماتو است که ورجیل می‌تواند بعد انسانی خود را به‌طور کامل از بدنش جدا کند.

در طرف دیگر اما دانته شمشیر Rebellion (ربلیِن) را به عنوان سلاح اصلی خود حمل می‌کند. تا قبل از عرضه نسخه پنجم، هدف داستانی سلاح ربلین به‌طور دقیق مشخص نبود. اما با تجربه Devil May Cry 5 متوجه خواهید شد که این سلاح، خوی شیطانی و انسانی دانته را با یکدگیر تلفیق می‌کند و به او این قدرت را می‌دهد تا وارد حالت نهایی Sin Devil Trigger خود شود.

هر دوی این سلاح‌ها هدایایی بودند که دانته و ورجیل در سنین کودکی از پدر خود، اسپاردای افسانه‌ای هدیه گرفتند. با گذر زمان، در کنار رشد شخصیتی هر دو برادر، نقش نهایی این دو سلاح نیز نمایان‌تر می‌شود. در داستان شماره پنجم می‌بینیم که ورجیل به هر قیمتی که شده حاضر است انسانیتش را از خود جدا سازد و از طرف دیگر، دانته برای مقابله با او بعد شیطانی درون خود را می‌پذیرد و آن را با بعد انسانی‌اش ترکیب می‌کند. هر چند دانته و ورجیل هدف متفاوتی را دنبال می‌کنند، اما در لایه‌های عمیق‌تر داستان، نقطه مشترک مهمی بین آن‌ها وجود دارد و آن هم استفاده از میراث پدر توسط دو فرزند دوقلو برای تحقق اهدافشان است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

دکمه بازگشت به بالا