اگر از گیمرها سراغ بازیهای سخت و دشوار را بگیریم، بدون شک ساختههای استودیوی فرامسافتور و در راس آنها هیدتاکا میازاکی خودنمایی میکنند؛ آثاری که هرکدامشان، استانداردهای ژانر اکشن نقشآفرینی را جابهجا کردهاند و چه از بعد روایت و چه از لحاظ گیمپلی، بازیهای جریان سازی محسوب میشوند. فرنچایز دارک سولز مهمترین و تاثیرگذارترین ساختهی میازاکی است؛ سهگانهای که هنوز هم راز و رمزهایی کشف نشده دارد و هر روز حقایق جالبی از داستان آن برملا میشود.
برای مشاهده حقایق سری بازی Dark Souls در یوتوب کلیک کنید
بسیاری از بازیکنان، زمانی که وارد Dark Souls میشوند، بیش از هرچیز به روند گیمپلی و مبارزات دقت میکنند و این در حالی است که برخی از عجیبترین و جالبترین حقایق را در مورد آن نمیدانند. به همین مناسبت قصد داریم تا در این مقاله، به ۱۰ مورد از حقیقتهایی اشاره کنیم که به احتمال زیاد، هیچگاه به آنها دقت نکردهاید. برخی از این حقایق به روند تولید اشاره دارد و برخی دیگر، به مواردی اشاره میکند که داخل بازی قرار گرفته است.
به دنیای هری پاتر خوش آمدید
شاید باورتان نشود اما هیدتاکا میازاکی تحت تاثیر کتابهای هری پاتر بوده و در یکی از لوکیشنهای نسخهی اول دارک سولز، اشاراتی به این مجموعه داشته است. آن دسته از بازیکنانی که نسخهی اول را تجربه کردهاند، میدانند که Duke’s Archives یکی از لوکیشنهای مهم و البته دشوار بازی بود که گیمر باید راه خود را از میان یک کتابخانهی بزرگ پیدا میکرد. پلههای گردان، از مهمترین خصیصههای این سرزمین به حساب میآمد که اگر کمی دقت کنیم، متوجه خواهیم شد که نظیر این مورد را در کتابها و فیلمهای هری پاتر به کرات دیدهایم.
میازاکی خودش روی این موضوع مهر تایید زده و به علاقهاش نسبت به کتابهای جی. کی. رولینگ اشاراتی داشته است. ضمن اینکه شخصیت Sieglinde هم که در این لوکیشن میبینیم، بر اساس اما واتسون – بازیگر نقش هرمیون – ساخته شده.
وقتی آقای کارگردان، سر کارتان میگذارد
هنگام ساخت کاراکتر برای شروع هرکدام از بازیهای سری سولز، بخشی به عنوان هدیه (Gift) وجود دارد که بازیکنان میتوانند یکی از آیتمهای پیشنهادی از طرف بازی را انتخاب و با آن بازی را آغاز کنند. در میان آیتمهای پیشنهادی بازی اول، گزینهای به نام Pendant وجود داشت که داخل توضیحات آن نوشته بود: کار خاصی نمیکند.
با این حال مصاحبهی میازاکی با فامیتسو سبب شد تا این آیتم در کانون توجه قرار بگیرد و تا ماهها پیرامون آن بحث شود. میازاکی اشاره کرده بود که خودش بازی را با این آیتم شروع میکند! از آنجایی که هر وسیله در دارک سولز، راز و رمز به خصوصی دارد، پس بازیکنان تا مدتها درگیر پیدا کردن پیش زمینهی داستانی و حتی اثر مخفیانهی این آیتم بودند تا اینکه آقای کارگردان در مصاحبهای اعلام کرد: این یک شوخی بوده و بی خیال Pendant شوید. این آیتم برای سر کار گذاشتن شما ساخته شده است.
باس فایتی که حذف شد
شاید باورتان نشود اما داخل فایلهای نسخهی اول دارک سولز، باس فایتی وجود دارد که در محصول نهایی حذف شده است. این باس فایت، Undead King Ja-Yearl نام دارد و ظاهرا قرار بوده که از او در منطقهی New Londo Ruins استفاده شود. شخصیت Ja-Yearl شباهت زیادی به باس فایت آخر Demon’s Souls یعنی آلنت داشته و شاید همین مورد باعث شده تا سازندگان نخواهند از او استفاده کنند. از قابلیتهای Ja-Yearl باید به دزدیدن لول بازیکنان اشاره کرد که او را بیش از پیش به آلنت شبیه میکند.
شاید بد نباشد بدانید که حتی فایلهای صوتی این باس فایت هم در فایلهای بازی وجود دارد که نشان میدهد صداپیشهی او و کینگ آلنت یکی هستند. آیا میازاکی قصد داشته تا دنیای دیمنز سولز را به دارک سولز مرتبط کند؟
کلاهخود دردسرساز
همانطور که میدانید، داستان دارک سولز ۲، بیش از هر چیز راجع به عشق و نفرت است؛ پادشاهانی که عاشق همسرشان بودند اما با خیانت آنها مواجه شدند. وندریک به عنوان پادشاه اصلی نسخهی دوم بود که توسط کاراکتری به نام Velstadt محافظت میشد. داستان ولستات و رفاقت او با شوالیهای به نام Fume Knight یکی از تلخترین حکایات نسخهی دوم بود که در اینجا میخواهم به بخشی از آن اشاره کنم و از طریق آن، به یک نکتهی مخفی برسم. پیش از شروع وقایع بازی دوم، بین ولستات و فیوم نایت، نبرد سختی در میگیرد و ولستات، رفیق قدیمی خود را شکست میدهد. با این حال محافظ پادشاه، رفیق قدیمی خود را از بین نبرده و به جای آن، او را برای همیشه از امپراطوری وندریک تبعید میکند.
حال اگر بازیکن ولستات را از بین ببرد و فقط کلاهخود او را بر سر بگذارد، اتفاق جالبی میافتد. هنگامی که با کلاهخود ولستات وارد منطقهی مبارزه با فیوم نایت شوید، او از همان ابتدا وارد فاز دوم نبرد با شما خواهد شد؛ به این دلیل که فکر میکند شما همان ولستات هستید. با این حرکت، مبارزهای که به تنهایی بسیار دشوار است، بیش از پیش سخت شده و بازیکن به چالش کشیده میشود.
باس فایتی که خودکشی میکند
دیالسیهای فرنچایز دارک سولز، همواره داستانها و حوادث عجیبی را روایت میکنند که برخی از آنها حتی از بازی اصلی هم جذابترند. یک نمونهی آن شخصیت Sir Alonne است که به عنوان یکی از باسهای اصلی DLC دوم از نسخهی دوم به بازیکن معرفی میشود. الون یک سامورایی کارکشته است که مبارزه با او، مهارت بسیار زیادی را میطلبد. ضربات این باس قایت، سریع و بسیار کشنده بوده و هر حرکت اضافهای، میتواند منجر به مرگ بازیکن شود.
سازندگان برای این باسفایت، یک انیمیشن اضافه طراحی کردهاند که این مورد فقط زمانی فعال میشود که الون را بدون دریافت کردن ضربه، شکست دهید. در این زمان، سامورایی روبهرویتان که عزت خود را از دست داده، تصمیم میگیرد تا خودش به زندگیاش پایان دهد و از اینرو شمشیرش را در شکم خود فرو کرده و به اصطلاح، هاراکیری (Harakiri) میکند. اگر میخواهید چنین انیمیشنی را ببینید، باید زیاد تمرین کنید زیرا شکست دادن الون بدون دریافت ضربه، اصلا کار آسانی نخواهد بود.
لیروی جنکینز؟
این مورد شاید عجیب باشد ولی بسیاری اعتقاد دارند که یکی از شخصیتهایی که از طرف خود بازی، بازیکنان را Invade میکند، به یکی از میمهای معروف World of Warcraft اشاره میکند. داخل منطقهی Tomb of Giants که داخل نسخهی اول میبینیم، شخصیتی به اسم Paladin Leeroy به بازیکن حمله میکند که اسم و کلاس او، یادآور شخصیت Leeroy Jenkins است. برای آن دسته از مخاطبانی که لیروی جنکینز را نمیشناسند، باید بگوییم که سالها قبل، یک ویدیو داخل وبسایت یوتوب به سرعت محبوب شد که تعدادی از بازیکنان World of Warcraft را دور یکدیگر نشان میداد. آنها برای مبارزه با یکی از باس فایتهای Raid گفتگو میکردند که ناگهان یکی از بازیکنان با فریاد “Leeroy Jenkins” و بدون توجه به بقیه، وارد منطقهی باس قایت میشد و همه را به کشتن میداد. این ویدیو که امروز به یک میم تبدیل شده، بارها در بازیهای مختلف مورد اشاره قرار گرفته که بعید نیست دارک سولز هم یکی از آنها بوده باشد. توجه کنید که لیروی جنکینز هم پالادین بود!
گرگ یک دست
داستان آرتوریاس بدون شک، نقطهی عطف سری بازیهای دارک سولز است؛ کسی که به تنهایی برای مبارزه با تاریکی رفت اما نتوانست آن را شکست دهد و خودش هم اسیر تاریکی شد. بازیکن، آرتوریاس را به عنوان یک باس فایت ملاقات میکند و او را برای همیشه از عذابی که میکشد، رها میکند. نکتهای که باید دقت داشته باشید، دست چپ این باس فایت است که به صورت آویزان دیده میشود. در داستان آرتوریاس آمده که دست چپ او هنگام مبارزه با تاریکی، میشکند و به همین دلیل او با دست راست مبارزه میکند. از سوی دیگر، ارتباط نزدیک آرتوریاس با گرگی به نام سیف (Great Gray Wolf Sif) سبب شد تا سرنوشت این دو به یکدیگر گره بخورد. بازیکن با سیف هم مبارزه میکند و او را در حالی شکست میدهد که دست چپش شکسته است.
حالا این موارد را کنار اسمی به نام Sekiro بگذارید. معنی این واژه: «گرگ یک دست». به نظر شما چنین چیزی از سمت هیدتاکا میازاکی، تصادفی بوده؟
علاقهی بیش از حد به انیمهی Berserk
میازاکی بارها از علاقهی خود به انیمهها گفته و آنها را بخشی از منبع الهام خود برای ساخت دارک سولز میداند. برخی از ارجاعات او را باید با ذرهبین جستجو کرد اما برخی دیگر را میتوان راحتتر پیدا کرد. به عنوان مثال، شخصیت آرتوریاس و شمیر روی دوش او، الهام گرفته از کاراکتر Guts در انیمهی Berserk است. گاتس شمشیر بسیار بزرگی دارد و شیوهی قرار دادن آن روی دوشش، شباهت انکار ناپذیری به آرتوریاس دارد.
البته الهامات میازاکی از برزرک به همینجا ختم نشده و در نسخهی سوم هم شخصیت Slave Knight Gael از یکی از سلاحهای گاتس استفاده میکند. گیل آیتمی به نام Repeating Crossbow دارد که دقیقا مشابه با Repeater Crossbow است که فقط گاتس از آن استفاده میکند.
آن شمشیر لعنتی
ظاهرا استودیوی فرامسافتور، علاقهی زیادی به شمشیر Moonlight Greatsword دارد؛ زیرا از زمان پروژهی King’s Field تا دارک سولز و حتی بلادبورن، این شمشیر وجود داشته و به آن اشاره شده است. در نسخهی اول، این شمشیر با از بین بردن دم یکی از باس فایتها به دست میآید و در نسخهی دوم و سوم هم با داد و ستد میتوان آن را به چنگ آورد.
میازاکی در DLC بلادبورن، پا را فراتر گذاشته و این شمشیر را در یک کاتسین نشان میدهد. نکتهی جالب این کاتسین، حضور شمشیر در کنار یک باس فایت به نام لودویگ است که به طور واضح، اشارهای مستقیم به لودویگ فان بتهوون، آهنگساز دورهی رمانتیک موسیقی کلاسیک دارد. بتهوون، قطعهای سه قسمتی در فرم سونات به اسم Moonlight نوشته که ظاهرا میازاکی به آن، علاقهی زیادی دارد.
به رنگ گویین!
از موسیقی صحبت کردیم و به ایستراگ بتهوون پرداختیم، اما این تنها موردی نیست که خالق سری سولز از موسیقی، استفادههای عجیب و غریب کرده است. هنگام مبارزه با آخرین باس فایت بازی اول، موسیقیای که میشنوید، فقط روی پیانو اجرا میشود. اسم این باس فایت، گویین (Gwyn) است که به زبان ولزی، معنای سفیدی و روشنایی دارد. جالب است بدانید که تمام مدتی که با این باس فایت مبارزه میکنید، موسیقی روی کلاویههای سفید پیانو اجرا میشود که نشان میدهد خالق اثر، خارج از جریان بازی هم به شکلی وسواس گونه، قصد کد گذاری در بازی خود را داشته است.
در مورد سری سولز و حقایقی که ممکن است ندانید، میتوان چندین مقاله نوشت اما از اینجا به بعد را به عهدهی خودتان میگذاریم تا آنچه از راز و رمز این مجموعهی دوست داشتنی میدانید، در بخش کامنتها برایمان بنویسید.
یکی از حقایق اشکارش اینه که بازی اینقدر سخته دوست داری کنسول رو پرت کنی بیرون دسته رو خورد کنی :|:|
خسته نباشید. چرخ یوتوب براتون بچرخه
چیکار داری خب:))