برای مشاهده بدترین بازی های تاریخ در یوتوب کلیک کنید
عوامل مختلفی ما را به یک بازی علاقه مند میکنند. داستان ، گرافیک ، روایت ،گیمپلی و گاهی اوقات همه اینها در کنار هم. حالا چه اتفاقی می افته که یک سازنده همه عوامل مورد علاقه شما را به بدترین شکل ممکن در بازی تعبیه کند تا عشق شما تبدیل به نفرت شود ؟ به اولین قسمت از مجموعه ایتم های بدترین های بازی سنتر خوش اومدید. این بار میخواهیم به جای تعریف و تمجید از بازی ها ، به سراغ بدترین عناوین تاریخ برویم و حسابی آن ها را مورد لطف خود قرار بدیم. برای اولین قسمت ده تا از بدترین بازی های تاریخ را به شما معرفی خواهیم کرد. البته باید بگوبم که لزوما این ده عنوان ، بدترین بازی های تاریخ نیستند و شاید از نظر شما بازی های بد دیگری استحقاق حضور در این لیست را دارند. در هر صورت بد بودن هم یک چیز سلیقه ای است و ما هم دوست داریم شما بعد از دیدن این ایتم ، فهرست بدترین عناوین زندگی خودتون را به ما بگویید. پس این شما و این هم فهرست بدترین بازی های تاریخ از نگاه بازی سنتر.
ET
سال عرضه : 1982
پلتفرم : آتاری 2600
خیلی از گیمرها ، منتقدها و کارشناسای صنعت بازی معتقدند E.T بدترین بازی تاریخه. بازی ای که به گفته خیلی ها باعث ورشکستگی و نابودی صنعت بازی در سال 1983 شد. با همه این تفاسیر باید بگم که درسته E.T قطعا یکی از بدترین بازی های تاریخه و حضورش در این لیست واجبه اما باور کنید بدترین بازی تاریخ نیست و حداقل عناوین حاضر در این آیتم ، این موضوع رو به شما ثابت میکنند. بازی E.T یکی از پرباگ ترین ، اعصاب خرد کن ترین و در عین حال عجیب ترین عناوین تاریخه که کار ساختش فقط دو هفته به طول انجامید. همین مدت زمان کم باعث شد «هاوارد وارشا» که یکی از 5 بازیساز برتر کمپانی آتاری بود ، به جای ساخت یک بازی فوق العاده ؛ اثری به شدت ضعیف رو ساخت که نه تنها کریر کاری خودش رو قهقرا برد ، بلکه موجبات نابود شدن کنسولهای بازی و ورشکستگی صنعت رو هم رقم زد. در وهله نخست مشکل E.T اینه که اکثرا متوجه هدف و چگونگی پیشروی در بازی نمیشند. E.T از صفحه ای به صفحه دیگه میره اونم در حالی مامورا دنبالش می کنند و حقیقت اینه که در دروانی که اینترنتی وجود نداشت کمتر کسی متوجه می شد که اصلا این بازی چه هدفی رو دنبال میکنه. از طرف دیگه E.T مدام به چاله هایی مشابه به دانجن های بازی های rpg سقوط می کرد و مشخص نبود که گیمر باید چه رویکردی در مقابل بازی داشته باشه. اگه بخوام ساده بگم، بد بودن یه چیزه و بی هدفی یه چیز دیگه و مشکل E.T اینه که همزمان هر دو تا اینها رو داره. بی دلیل نبود که اتاری نزدیک به 1 میلیون نسخه از این بازی رو در بیابون های نیومکزیکو چال کرد چون این بازی می تونه تا در سر حد مرگ اعصاب شما رو خرد کنه.
Zelda CDI
سال عرضه : 1993
پلتفرم : فلیپس سی دی آی
نه ، اشتباه ندیدید. درسته که همیشه عادت داریم اسم زلدا رو در فهرست بهترین بازیهای سال ، دهه یا تاریخ بیینیم اما این اسم Legend of Zelda در لیست بدترین بازی های تاریخ قرار گرفته. دلیل اینکه احتمالا اسم The Legend of Zelda CDI رو نشنیدید به چند دلیل هست. اول اینکه نینتندو سعی کرده تمامی نشانهها مربوط به این بازی رو پاک کنه دوم اینکه نه یه بازی افتضاح بلکه سه بازی افتضاح مجموعه زلدا برای CDI عرضه شدند تا اعتبار این سری اواسط دهه 90 زیر سوال ببرند. ماجرا از این قراره که بعد از پاره کردن قرارداد بین سونی و نینتندو به وسیله نینتندو ؛ این شرکت ژاپنی برای تولید کنسولی همراه با CD به سراغ فلیپس میره و با اونا وارد شراکت میشه. از اون طرف فلیپس که با همکاری چندتا شرکت از جمله سونی ، محصول چند منظوره ای به اسم CDI رو تولید کرده به دنبال ساخت چند بازی مشهور برای کنسول خودشه. به همین خاطر اونها موفق میشند بر اساس دارایی ها نینتندو از جمله زلدا چندین بازی تولید کنند و جالب اینکه نه تنها هیچ کدوم از این سه بازی توسط نینتندو تولید نشدند بلکه حتی هیچ کدوم با اسم The Legend of Zelda هم عرضه نشدند. این سه بازی عبارتند از Link: The Faces of Evil ، Zelda: The Wand of Gamelon و Zelda’s Adventure که از نکته مشترک هر سه تاشون کیفیت فاجعه بارشونه. این بازی نه فقط گیم پلی به شدت ابتدایی و ضعیفی دارند بلکه به جرات بدترین کات سین های تاریخ صنعت بازی رو به نام خودشون کردند. باورتون نمیشه ؟ پس نگاه کنید (پخش ویدیو)
Kasumi Ninja
سال عرضه : 1994
پلتفرم : آتاری جگوار
بعد از موفقیت بزرگ مورتال کمبت ، ده ها استودیو سعی کردند با الهام از شاهکار Midway عنوان خودشون رو تولید و جالب اینکه تقریبا 95 درصد اونها به سختی شکست خوردند. از Way of the Warrior ضعیف ترین ساخته استودیو ناتی داگ تا Thrill Kill که به علت خشونت افسار گسیختش هیچ گاه عرضه نشد. اما در بین همه این کلون ها ، Kasumi Ninja یه چیز دیگست یا به قولی در یک لیگ کاملا مجزاست. برای توصیف بد بودن این بازی نیازی نیست که من بخوام توضیح اضافه ای بدم. کافیه چند لحظه این صحنه رو ببینید (پخش ویدیو) بزرگترین سوال برای من اینه که دقیقا سازنده ها چه فکری با خودشون کردن که همچین بازی رو ساختند. فراموش نکنیم Kasumi Ninja یکی از عناوین انحصاری کنسول آتاری جگوار بود و احتمالای مدیرای آتاری که علاقه زیادی به انتشار بدترین بازی های تاریخ داشتند ؛ به دنبال این بودند که اثری پر سر و صدا رو بسازند. هرچند Kasumi Ninja حسابی سر و صدا کرد اما این شهرت نه به دلیل کیفیت بلکه به دلیل فاجعه بودن اون از منظر کیفی بود که باعث شد جگوار کلکسیونی از عناوین ضعیف ، مضحک و افتضاح رو داشته باشه.
Bubsy 3D
سال عرضه : 1996
پلتفرم : پلیاستیشن 1
پس از پایان دوران کنسول های دو بعدی و همه گیر شدن عناوین سه بعدی ؛ یکی از سخت ترین کارها برای سازنده ها ، انتقال قهرمانان و مسکات های پلتفرمرهای دو بعدی به دنیای سه بعدی بود. خیلی از بازی های مثل مگامن شکست خوردند اما نمونه موفقی مثل سوپر ماریو 64 هم باعث اوج گیری پلتفرمرهای سه بعدی شدند و این وسط هم سهم عنوانی مثل Bubsy 3D ، لعن و نفرین افرادی بود که بازی رو تهیه کردند. سال 1996 یعنی تقریبا دو سال بعد از عرضه پلی استیشن و چند هفته بعد از عرضه نینتندو 64 جنگ بزرگی بین پلتفرمرهای سه بعدی به راه افتاد. سونی و نینتندو طی فاصله کوتاهی شاهکاراشون یعنی «کرش» و «ماریو 64» رو عرضه کردند و دقیقا در همون بازه Bubsy 3D روانه بازار شد. بازی ای که انتظار می رفت اثری انقلابی باشه به یکی از بدترین عناوین تاریخ تبدیل شد. این بازی کلکسیونی از مشکلات اعصاب خرد کن بود. دوربین کند و افتضاح ، گیم پلی اعصاب خرد کن ، طراحی مراحل به شدت سخت و بی رحمانه و از همه بدتر کاراکتر اصلی به شدت بی مزه. حتی اگه بشه از سه ایراد اول فاکتور گرفت ، بی مزه بودن کاراکتر یه بازی پلتفرمر ؛ گناهی نابخشودنیست.
Superman 64
سال عرضه : 1999
پلتفرم : نینتندو 64
اگه صنعت بازی به واسطه عجله بی مورد آتاری برای عرضه E.T و ده ها مورد پورت ضعیف مثل Pac-Man ورشکست نشده بود ؛ هیچ کس جرات نمی کرد در حضور سوپرمن 64 ؛ به E.T لقب بدترین بازی رو بده. متاسفانه یا خوشبختانه با توجه به محبوبیت فوق العاده پلی استیشن ، کمتر گیمر ایرانی طی دهه های 70 و 80 شانس خرید کنسول نینتندو 64 رو داشت اما همون تعداد اندک هم خوب یادشون هست که این بازی تا چه حد بد و اعصاب خرد کن بود. در هر صورت باید گفت یه حقیقت نانوشته ای در مورد بازی های بد وجود داره و اونم اینه که اگه میخوان بازیتون در زمینه بد بودن ، بهترین باشه علاوه بر گند زدن به تمامی بخش ها ، سعی کنید مراحل اون رو سخت و زجر اور طراحی کنید. این حقیقت در مورد سوپرمن 64 صدق می کنه چون اکثر افرادی که این بازی رو انجام دادند هیچ وقت موفق نشدند حتی مرحله اول این بازی رو رد کنند. مرحله اول بازی که از قضا یکی از مشهورترین مرحله های تاریخ صنعت بازی هست ، البته از منظر افتضاح بودن ، شما رو مجبور می کنه تا در زمانی بسیار کم سوپرمن رو از حلقه های مشخص عبور بدید. کنترل فاجعه بار و دوربین افتضاح و همچنین مدت زمان کم سه دلیلی هستند که باعث شدند درصد کمی رشادت به خرج بدند و این مرحله رو رد کنند. از طرف دیگه چرا قوی ترین ابرقهرمان دنیای کمیک بوک که هیچ کسی توانایی رقابت با اون رو نداره ؛ مجبور بشه مدام از یکسری حلقه مسخره عبور کنه ؟ قسمت خنده دار ماجرا اینه که هرچند سوپرمن 64 قطعا یکی از بدترین بازی های تاریخه ، اما برعکس مابقی بازی های این لیست ؛ فروش بسیار خوبی داشته!
Mortal Kombat: Special Forces
سال عرضه : 1999
پلتفرم : پلیاستیشن 1
چه اتفاقی می افته وقتی Fatality رو از مورتال کمبت بگیرید ؟ (نشان دادن کاور Mortal Kombat VS DC) نه منظورم این نبود چون این بازی با اینکه Fatality نداره و درجه سنیش T هست اما حداقل گیم پلی جذابی داره. بازی که من در موردش حرف میزنم اما درجه سنیش M هست و در اون خبری Fatality نیست. Mortal Kombat: Special Forces نه فقط بدترین مورتال کمبت بلکه یکی از بدترین بازی های تاریخ هم هست. دقیقا در دوره ای که بازی های بیت ام آپ سه بعدی مثل «فایتینگ فورس» حسابی طرفدار پیدا کرده بودند ؛ یکی از تیم های ساخت Midway به رهبری جان توبیاس شروع به ساخت Special Forces می کنه اما با استعفا نیمی از تیم سازنده بازی از جمله جان توبیاس ؛ Special Forces وارد یه دوره ساخت فاجعه بار میشه و محصول نهایی به یکی از بدترین بازی های تاریخ تبدیل میشه طوری که حتی توبیاس مدعی میشه بازی رو فقط 5 دقیقه در e3 بازی کرده. مبارزات بازی در نوع خود به شدت بد هستند اما مشکل اصلی زمانیه که شخصیت اصلی جکس به استفاده از سلاح های گرم رو میاره و اینجاست که گیم پلی بازی به شدت خسته کننده و اعصاب خرد کن میشه. در حالی که دوربین بازی از بالا تلفیقی از سوم شخص استاندار و دوربین از بالا به پایینه ، برای بهترین نشونه گیری دوربین باید به اول شخص منتقل بشه. دشمنای بازی به شدت بی رحمن و از طرف دیگه طراحی مراحل بازی فاجعست. اکثر مراحل به شکل MAZE طراحی شدند و اون هم MAZE های اعصاب خرد کن و از این حیث کمتر بازی مثل Special Forces وجود داره که مدام در اون گم بشید. داستان و میان پرده های بازی به شدت ضعیفن اما کافیه به دیالوگ های بازی گوش کنید تا متوجه یه شاهکار واقعی بشید. شاهکاری عذاب اور که نهایتا 30 دقیقه قابل تحمله.
Big Rigs: Over the Road Racing
سال عرضه : 2003
پلتفرم : PC
تاریخ نشون داده که همیشه بدترین بازی ها نشون دهنده ایده های اصلی سازنده هاشون نبودند. مثلا همین E.T که از منظر خیلی ها بدترین بازی تاریخ ، به وسیله یکی از مشهورترین سازنده های کنسولی ساخته شده یا مثلا Bubsy 3D که نمایش های اولیش به شدت مورد استقبال منتقدا قرار گرفت اما باور کنید هیچ کدوم از این استثناها در مورد Big Rigs صدق نمیکنه. اگه فکر می کنید E.T بدترین بازی تاریخه ، فقط برای چند دقیقه این فاجعه بشری رو امتحان کنید. Big Rigs به قدری بده که ادم بی اختیار فکر می کنه سازنده ها از عمد دست به ساخت چنین افتضاحی زدند. منظورم اینه که نگاه کنید (پخش ویدیو). حتی یه پسر دبیرستانی با دانش متوسط هم با گیم میکر می تونه اثری به مراتب بهتر از این رو درست کنه. Big Rigs دقیقا همون حکمی رو برای صنعت بازی داره که فیلم The Room برای سینما داشت. یه بازی افتضاح که اونقد بده که می تونه شما رو تا ساعت ها بخندونه. از طرفی نبود کالیژن دیتیکشن و خلا قوانین فیزیک باعث شده تا این بازی در عین بد بودنش به شدت سرگرم کننده باشه طوری که بهتون پیشنهاد می کنم حتما امتحانش کنید. حداقل می تونید ساعت ها بخندید.
Batman: Dark Tomorrow
سال عرضه : 2003
پلتفرم : ایکس باکس ، گیم کیوب
فقط برای چند لحظه تصور کنید که طرفدارای و فن بوی های ایکس باکس اصلی و گیم کیوب چه قدر خوشحال بودند که یه نسخه انحصاری از بتمن برای کنسول مورد علاقشون منتشر میشه و PS2 که اون زمان پرفروش ترین کنسول بود ، سهمی از اون نداره. این تصور وجود داشت تا اینکه Dark Tomorrow عرضه شد و همه رو انگشت به دهان گذاشت اون هم نه به خاطر کیفیت بالاش بلکه به خاطر فاجعه ای که به مخاطبا عرضه کرده بود. داستان ، گیم پلی ، دوربین، گرافیک تقریبا همه چیز در این بازی افتضاحه حتی کاور. اصلا چرا قیافه بتمن اینطوریه ؛ انگار داره زور میزنه بگه «IM batman». مراحل ساخت این بازی 4 سال طول کشید و در ابتدا قرار بود Dark Tomorrow یه اثر اوپن ورد با دنیایی غنی باشه اما محصول نهایی چیزی یک زباله بزرگ نیست. شاید Dark Tomorrow در ظاهر یه اثر متوسط رو به بد باشه اما تازه موقع بازی کردن اون متوجه میشید چه افتضاحیه. به همین خاطر بذارید یکم
گیم پلی رو موشکافی کنیم. مشکل اول اینه که دوربین بازی ثابته و این برای عنوانی که از بت گرپل استفاده میکنه یه فاجعست. در اکثر موقع ها گرپل کار نمیکنه و یه مرگ مضحک نصبتون میشه. مشکل بعدی اینه که با توجه به اوپن ورد بودن بیلد اول ، محیط های خالی و نامرئی زیادی در بازی وجود داره که اگه یهو هوس کنید از گرپلتون استفاده کنید وارد این محیط ها میشید و دیگه نمی تونید به بازی برگردید. از مبارزات که براتون نگم. اگه دشمنا به شما ضربه بزنند و شما روی زمین بیفتید ، دیگه هوش مصنوعی کاری باهاتون نداره. از اون بدتر اینه که برای بی اثر کردن دشمنا ، باید به اون ها دست بند بزنید و وقتی تعداد دشمنا به بیشتر از 5 تا میرسه این غیر ممکن میشه. البته دشمنای هم با وجود بی رحم بودن به شدت احمقن. مثلا دشمنای تفنگ بدست به جای استفاده از سلاح ، به سمت شما راش می کنند و با لگد به جونتون می افتن. در مورد گرافیک و داستان هم که نیاز به اضافه گویی نیست هر چند شاید براتون جالب باشه بدونید که داستان بازی رو «اسکات پیترسون» نویسنده تعدادی از کمیک های بتمن مثل Kings of Fear و «کنجی ترادا» (Kenji Terada) نویسنده سه قسمت اول فاینال فانتزی مشترکا نوشتند.
Vampire Rain
سال عرضه : 2007
پلتفرم : ایکس باکس 360 ، پلیاستیشن 3
وقتی که نسل هفتم از راه رسید ، مایکروسافت با توپ پر وارد این رقابت سخت شد. اونا نه تنها کنسولشون رو یه سال زودتر عرضه کردند بلکه با یکسری از استودیوها قرارداد ساخت بازی انحصاری رو امضا کردند که یکی از این استودیوها Artoon بود. یه تیم ژاپنی که مجموعه Blinx رو انحصارا برای ایکس باکس اورجینال ساخته بود و مایکروسافت به اون ها اعتماد داشت. این استودیو چند هفته بعد از لانچ ایکس باکس 360 بازی Vampire Rain رو تایید کرد. بازی ای که حداقل انتظار می رفت به اثر استانداری تبدیل بشه اما …. (پخش ویدیو) . گرافیک Vampire Rain حتی برای سال 2007 هم فاجعه بود و شما رو یاد عناوین متوسط PS2 مینداخت. گیم پلی بازی هم به شدت تکراری و حوصله سر بر بود. از هوش مصنوعی هم براتون نگم (پخش ویدیو) نکته جالب اینه که اعضای Artoon خیلی در پی این بودند که بازیشون شبیه به اسپیلنتر سل باشه هرچند نسخه نهایی این بازی بیشتر اینکه اسپیلنتر سل باشه ، اسپیلنتر شت!
Ride to Hell: Retribution
سال عرضه : 2007
پلتفرم : ایکس باکس 360 ، پلیاستیشن 3 ، PC
Ride to Hell در ابتدا قرار بود یه بازی سینمایی با دنیای اوپن ورد باشه و روایتش از آثار تارانتینو الهام بگیره هرچند اثر نهایی بیشتر شبیه به کارهای او بوله. داستان بازی مثل یکسری مونتاژ پشت سر هم و بی هدفه طوری که مدام از خودتون می پرسید چه اتفاقی اینجا داره می افته. شدت اتفاقای عجیب در داستان به قدری زیاده که بعد از چند ساعت از مرحله خنده وارد مرحله اعصاب خردی میشه. مشکل اما فقط داستان نیست ، دیالوگ های به شدت احمقان و صداگذاری بازی هم به شکلی باور نکردنی بد و مبدتیانست. از طرف دیگه اگه Ride to Hell بدترین هوش مصنوعی تاریخ رو نداسته باشه قطعا یکی از بدترین اونهاست. دشمنای شما مدام و بدون دلیل مثل واحدهای انتحاری القاعده خودشون رو به در و دیوار می کوبند و منفجر میشند. به طور کلی Ride to Hell یه تجربه رولرکوستری اما به شکل افتضاحشه طوری که اکثر موقع ها از شدت احمقانه بودن شما رو روی صندلیتون میخکوب میکنه. به بیان راحت تر این بازی مثل یه پرودی افتضاح از سریال Sons of Anarchy که میزان حماقتش تمومی نداره.