برای مشاهده بهترین بازی های وسترن در یوتوب کلیک کنید و عضو کانال بازی سنتر شوید
با اینکه یک سال از عرضه Red Dead Redemption 2 میگذرد هنوز هم جزئیات این بازی ما را شگفت زده میکند و به همین خاطر است که صحبت کردن در مورد دیگر آثار ژانر وسترن کاری به شدت دشوار است. Red Dead به قدری استاندارهای این ژانر را جا به جا کرده که شما هر وقت یاد وسترن در صنعت بازی میافتید، ناخوداگاه ذهن شما به سمت جان مارستون ، آرتور مورگان و دار و دسته داچ میرود. با این حال قبل از سری رد دد ، عناوین وسترن مهمی عرضه شدند که چشم پوشی از آنها بیانصافیست. عناوینی که هرچند اکثر آنها شکست تجاری خوردند اما در شکل گیری این ژانر در صنعت بازی تاثیر به سزایی داشتند. در ادامه با 10 بازی تأثیرگذار وسترن آشنا خواهیم شم و مانند دفعات پیش رتبه بندی بازیها نه بر اساس ارزش بلکه بر اساس سال عرضه آنهاست.
Gun.Smoke
شاید باورش مشکل باشد اما اگر Gun.Smoke (G.S) نبود ما احتمالا هیچ وقت نمیتوانستیم سری Red Dead را تجربه کنیم! Gun.Smoke نخستین ساختهی مشهور صنعت بازی ژاپن در ژانر وسترن دونست که به وسیله کپکام برای دستگاههای آرکید طراحی شد. G.S در اوج دوران محبوبیت دستگاههای آرکید توسط سازنده مشهور ژاپنی «یوشیکی اوکاموتو» طراحی شد. اوکاموتو برای ساخت Gun.Smoke از بازی محبوب Commando الهام گرفت و به همین خاطر دو بازی شباهت های بسیاری به یکدیگر دارند. جالبه بدونید اسم بازی برگرفته از سریال وسترن مشهوری به همین نام بود که طی سالهای 1955 تا 1975 از شبکه CBS پخش میشد. با توجه به اینکه دو عنوان ارتباطی با یکدیگر نداشتند، کپکام برای فرار از دعوای حقوقی یک نقطه بین دو کلمه Gun و Smoke یک نقطه اضافه کرد!.داستان این بازی درباره جایزه بگیری به نام «بیلی باب» بود بود که به دنبال جنایتکاران مشهور غرب وحشی میرفت. شاید بارزترین نکتهی این بازی استفاده از کاور بود، آن هم ۲۱ سال قبل از عرضهی Gears of War. اوکاموتو این کاورها را طوری طراحی کرده بود که کاربر در زمانهایی که صفحه پر از دشمن میشد، به پشت آنها حرکت کرده و از تیر دشمنان مصون بماند. سالها بعد کپکام برای طراحی بازی جدید خودش به نام Red Dead Revolver از این عنوان الهام گرفت، هرچند در سال ۲۰۰۲ (1381) ساخت این بازی متوقف شد و مدتی بعد هم راکستار تمامی امتیاز بازی را از شرکت ژاپنی خریداری کرد.
Sunset Riders
بازی محبوب بسیاری از گیمرها دهه 60 ایران که بعضاً به دلیل شباهت یکی از شخصیتهایش به باد اسپنسر با نام «پا گنده» یا «پا گنده در غرب وحشی» هم شناخته میشد. این بازی محبوب در حقیقت جواب کونامی به رقیب دیرینهاش کپکام و Gun.Smoke بود که از قضا هر دو عنوان هم مختص دستگاههای آرکید طراحی شدند و بعدها وارد بازار کنسولها شدند. Sunset Riders (SR) یک side-scrolling شوتر بود که به شما امکان میداد از بین ۴ کاراکتر یکی را انتخاب کنید. ویژگی قابل توجه این بازی امکان بازی کردن تا چهار نفر روی دستگاههای آرکید و دو نفر روی کنسولهای بازی بود که لذت بازی را دو چندان میکرد. به مانند Gun.Smoke این بازی حول محور جایزه به گیرهایی میگذشت که باید خلافکاران بزرگ غرب وحشی را از بین میبردند. در ابتدای هر مرحله پوستری از فرد تحت تعقیب به مخاطبین نشان داده میشد و در ادامه مرحله و پس از نابود کردن تمامی دشمنان نوبت به بأس بازی میرسید. از نکات جالب بازی میشه به سلاحهای مختلف هر شخصیت اشاره کرد که تا حدی گیم پلی هر کاراکتر را نسبت به دیگری متمایز میکرد. در حالی که استیو و بیلی از دو ریولور استفاده میکردند، باب از سلاح رایفل استفاده میکرد و کورمانو هم از شاتگان. گیم پلی بازی تنها به نبرد با دشمنان و کشتن بأس ها ختم نمیشد و در اکثر مراحل شاهد هجوم گله گاوهای وحشی بودیم که باید از دستشون فرار می کردید. با اینکه Sunset Riders از آثار نسبتا موفق دوران خودش بود اما کونامی هیچ وقت این عنوان قدیمی و خوش نامش را زنده نکرد.
Outlaws
با ورود به عصر سه بعدی و محبوب شدن بازی های FPS ، دوستداران وسترن به دنبال عنوانی بودند که غرب وحشی را در دنیای سه بعدی به تصویر بکشد و Outlaws دقیقاً در چنین برههای برای کامپیوترهای شخصی عرضه شد. مسئولیت ساخت این بازی برعهده همان تیمی در استودیو لوکاس ارتز بود که عنوان مشهور Star Wars: Dark Forces را طراحی کرده بود. هر دو بازی اول شخص بودند و هر دو اون ها هم از موتور گرافیکی Jedi engine بهره میبردند؛ هرچند گرافیک Outlaws از برادر بزرگترش یک سر و گردن بالاتر بود. یکی از برتری های فنی بازی این بود که برای تمامی میان پردههای آن انیمیشنی جداگانه ساخته شده بود. تیراندازی بازی به شدت به شاهکارهای id یعنی Doom و Quake شباهت داشت با این تفاوت که Outlaws جز اولین بازی هایی بود که از زوم دوربین برای اسلحه اسنایپر بهره میبرد. Outlaws برخلاف دیگر بازیهای وسترن آن دوران علاوه بر گیم پلی به شدت روی داستان و موسیقی متمرکز بود. قصه بازی حول محور کلانتری به نام «جیمز اندرسون» می گذشت که در بازگشت از یک سفر کاری با جنازه نیمه جان همسرش روبرو میشود. همسر اندرسون در آخرین لحظات زندگیاش به قهرمان داستان میگه که آدم بدها دخترش را دزدیدهاند و از این نقطه بازی آغاز میشه. Outlaws نه تنها بهترین بازی وسترن صنعت بازی در دوره خودش بود بلکه استاندرهای جدیدی رو هم در صنعت بازی از خودش به جا گذاشت به لطف موسیقی بی نظیر «کلینت باجاکیان» (Clint Bajakian) نماهایی که تا پیش از آن تنها در فیلمهای درجه یک وسترن قابل مشاهده بودند ، Outlaws طرفداران پر و پا قرصی پیدا کرد. با اینکه فروش Outlaws پایینتر از سطح انتظارات بود اما یک سال پس از عرضه بسته الحاقی رایگانی با نام Handful of Missions در اختیار مخاطبان قرار گرفت.
Desperados: Wanted Dead or Alive
وقتی «دسپرادوس» در سال 2001 (1380) روانه بازار شد، مخاطبان و منتقدان حسابی تحویلش گرفتند. تا پیش از Desperados تقریبا تمامی بازیهای این ژانر به سبک فیلمهای اسپاگتی وسترن درباره قهرمانی بود که یک تنه یا با کمک دوستانش همه دشمنان رو قلع و قمع میکرد اما «دسپرادوس» عنوانی استراتژی/مخفی کاری بود که باید با صبر و حوصله فراوان دنبال میشد. کلیت گیم پلی بسیار به «کماندوز» شباهت داشت و شما کنترل تیمی متشکل از 6 نفر را بر عهده میگرفتید که هر کدام از یک یا چند ویژگی منحصر به فرد بهره میبردند. داستان بازی در سال 1881 و در نیومکزیکو جریان داشت. جایی که گروهی خبیث با نام «ال دیابلو» به راحتی از تمامی قطارها دزدی میکردند تا اینکه مدیران بزرگترین شرکت راهن اهن با ارائه پیشنهادی وسوسهانگیز به جان اعضای این گروه می افتند. 15 هزار دلاری پاداش کسی بود که بتونه یک بار برای همیشه به کابوس آل دیابلو پایان بده. جان کوپر شخصیت اصلی بازی با قبول کردن این پیشنهاد گروهی از دوستان مورد اعتمادش را دور خود جمع کرده و به نبرد آل دیابلو میره. علاوه بر روایت جذاب پیچش نهایی قصه، «دسپرادوس» را به یکی از بهترین داستانهای هزاره جدید دنیای بازی مبدل کرد. موفقیت بزرگ این بازی مقدمات ساخت قسمت دوم را فراهم کرد که 5 سال بعد و با نام Desperados 2: Cooper’s Revenge روانه بازار شد؛ هرچند نتوانست موفقیتهای قسمت نخست را تکرار کند. داستان ضعیف و باگهای فراوان از دلایل اصلی ناکامی شمارهی دوم بودند. قسمت سوم هم در سال 2007 (1386) و با نام Helldorado منتشر شد که آن هم توفیقی در بازار نداشت تا اینکه شرکت THQ Nordic سال گذشته Desperados 3 را معرفی کرد. عنوانی که داستان آن قبل از حوادث قسمت اول جریان دارد و انتظار میرود یک بار دیگر نام مجموعه Desperados را بر سر زبانها بیندازد.
Dead Man’s Hand
Dead Man’s Hand نه فروش چندان بالایی را تجربه کرد و نه نمراتش چندان درخشان بودند اما برای یه استودیوی تازه کار اثری با ارزش به حساب میآمد.داستان بازی به مانند اکثر آثار وسترن حول محور انتقام میچرخید. «آل تیون» (El Tejon) یکی از اعضای اصلی گروه بدنام Nine از طریق دزدی و کشتن افراد بی گناه زندگیاش را می چرخواند اما وقتی از دستور رییس گروه برای کشتن زنان و کودکان بیگناه سرپیچی میکند، مورد خیانت گروهش قرار میگیرد و ادامه ماجرا هم که مشخص است. از ویژگیهای جالب بازی رودرویی «آل تیون» با دیگر هشت عضو گروهه که هر کدام دارای شخصیتی منحصر به فرد خودشان بودند. به طور مثال یکی از اعضای گروه Flat Iron نام دارد که تا به حال با اسلحه شلیک نکرده و تبحرش در پرتاب چاقو است. گیم پلی بازی تا حد زیادی وام دار Outlaws بود، هرچند در سال 2004 (۱۳۸۳) هم هیچکس نمیتوانست به Dead Man’s Hand لقب شوتری انقلابی بدهد. از دیگر نکات مثبت بازی میشود به موسیقی دل نشین و متناسب با محیط، حس تیراندازی لذت بخش و روایت جذاب یاد کرد. قطعاً بزرگترین مشکل Dead Man’s Hand سیستم ذخیره آن بود که به کاربران اجازه Quick Save نمیداد و از آن بدتر اینکه در بازی هم خبری از چک پوینت نبود.
Gun
یکی از متفاوتترین ساختههای استودیوی Neversoft که دقیقاً یک سال پس از Red Dead Revolver وارد بازار شد و به نوعی رقیب مستقیم ساختهی جدید راکستار به حساب میآمد. دو بازی شباهتهای فراوانی به یکدیگر داشتند، از تم اصلی داستان که دربارهی انتقام بود گرفته تا نمای سوم شخص و طراحی محیط. البته حسن بزرگ Gun محیط Open World اش بود که علاوه بر مأموریت های اصلی به شما اجازه میداد تا مأموریت های جانبی را تکمیل کنید. محیط بازی برای اثری در سال 2005 (۱۳۸۴) بسیار غنی بود و میتوانستید با گشت و گذار در محیط حیوانات مختلف از جمله بوفالو و اسبهای وحشی را شکار کنید. این ویژگیها آن قدر تأثیرگذار بودند که راکستار بعدها در Red Dead Redemption از آنها استفاده کرد. کولتون وایت شخصیت اصلی بازی در همان ابتدای قصه پدرش «ند» را از دست میدهد، هرچند در لحظات آخرند به او میگوید که کولتون پسر واقعیاش نیست و او باید به دنبال حقیقت بگردد. در ادامهی سفر اودیسه وار کولتون ، او با حقایقی از گذشتهاش آشنا میکند که برای هر مخاطب آثار وسترن میتوانست جذاب باشد. داستان این بازی به وسیلهی «رندال جانسون» نویسندهی فیلم «نقاب زورو» به رشته تحریر درآمده بود و بازیگرانی مثل «ران پالرمن»، «لنس هنریکسن» و «توماس جین» صدای خود را به کاراکترها قرض داده بودند. علاوه بر داستان گیم پلی بازی هم در نوع خودش بسیار جذاب بود و بازیکنان میتوانستند با استفاده از اسب در اطراف کلرادو، کانزاس و آریزونا به گشت و گذار بپردازند. Gun با وجود فروش 1.4 میلیون نسخهای و نمرات خوب، مورد کم لطفی اکتیویژن قرار گرفت و هیچ وقت دنباله ای برای اون ساخته نشد.
Dark Watch
یکی از بزرگترین حسرتهای دارندگان پلی استیشن 2 نبود بازیهای شوتر اول شخص مهیج بود آن هم در حالی که گیمرها به ایکس باکس به دلیل تعدد عناوین FPS لقب «شوتر باکس» داده بودند. Dark Watch جز معدود شوترهای اول شخص با کیفیت کنسول نسل ششمی سونی بود که توانست حس واقعی یک Run & Gun ناب را به مخاطبان منتقل کند. این بازی تلفیقی از وسترن و فیلم های ترسناک بود و شخصیت اصلی آن قانون شکنی به نام جریکو کراس بود. مجرمی که در همان ابتدای کار به اجبار و از سر ناچاری به گروه سری «دارک واچ» میپیوست. این گروه قرنها وظیفه محافظت از انسانها مقابل شیاطین را بر عهده داشت و کراس هم به عنوان عضو تازه وارد باید به نبرد هیولاها، خونآشامها و دیگر شیاطین میرفت. Dark Watch شباهت بی اندازهای به «دووم» داشت و با الهام از سیستم کنترل «هیلو» به شوتر مهیجی برای دارندگان پلی استیشن 2 مبدل شد. البته استودیوی High Moon برای اولین بازی خودش از عناوین مشهور فراوانی الهام گرفت. Blood Shield که از سیستم سلامت هیلو الهام گرفته بود، Blood Vision که در حقیقت همون کار عینک سم فیشر را انجام میداد و سیستم اخلاقی بازی که با انتخاب بین خیر و شر به شما قدرتهای متفاوتی میداد هرچند این انتخاب ها تاثیری در پایان بازی نداشتند و در انتها به شما حق انتخاب بین گزینه خوب و بد داده می شد. متأسفانه DW هم با وجود فروش خوب و نمرات قابل قبول، قربانی سیاستهای انحصارطلبانه اکتیویژن شد و در حالی که دو سال از ساخت دنبالهی آن میگذشت، پروندهاش برای همیشه بسته شد.
Call of Juarez: Bound in Blood
قسمت اول بازی Call of Juarez با وجود باگهای آزار دهنده و پورت نه چندان فوقالعادهی نسخهی ایکس باکس 360 خیلی زود به یکی از بازیهای محبوب وسترن تبدیل شد. استفاده از دو کاراکتر با تواناییهای مختلف، شخصیتپردازی مناسب، دیالوگهای کمنظیر کاراکتر «ری مک کال» و گیم پلی خوب از جمله دلایل این محبوبیت بودند اما این Bound in Blood (BiB) بود که باعث شکوفایی مجموعهی Call of Juarez شد. داستان بازی سالها قبل از شمارهی نخست و در زمان جنگ داخلی آمریکا جریان داشت. دو برادر مک کال یعنی ری و توماس از ارتش جمهوریخواهها فرار کردند تا خانواده خودشون را نجات دهند. برخلاف شمارهی نخست، در این بازی هر دو کاراکتر توانایی کار با سلاح را داشتند، هرچند تفاوتهای جزئی بین آنها وجود داشت. نکتهی جالب اینکه بازی شما را مجبور به استفاده تمام وقت از یه کاراکتر نمیکرد و در ابتدای هر مرحله میتوانستید بین ری و توماس یکی را انتخاب کنید. گیم پلی بازی هم به لطف تیراندازی جذاب، استفاده از Bullet Time، دوئلهای مهیج و گرافیک چشم نواز در سطح بالایی قرار داشت. BiB نه تنها نمرات بسیار خوبی از منتقدان گرفت بلکه به لطف پورت خوب، کاربران کنسولها را به خود جذب کرد. متأسفانه قسمت بعدی به زمان حال منتقل شد و طرفداران را نا امید کرد، هرچند در سال 2013 آخرین قسمت سری با نام Gunslinger در اختیار مخاطبان قرار گرفت و بخش مهمی از محبوبیت از دست رفته کاربران به این مجموعه را بازگرداند.
Red Steel 2
Red Steel از عناوین لانچ کنسول Wii (بازیهایی که همزمان با عرضه کنسولهای جدید در اختیار مخاطبان قرار میگیرند) بود که با تبلیغات فراوان روانه بازار شد اما به دلیل مشکلات فراوان مثل باگهای پرشمار، کنترلر بد و گرافیک ضعیف، با واکنشهای منفی فراوانی همراه شد. قسمت دوم اما نه تنها تمامی کاستیهای شمارهی نخست را جبران کرد بلکه یکی از بازیهای ساختارشکن نسل هفتم نام گرفت. این بازی تلفیقی از آثار وسترن و فیلمهای سامورایی بود که به دلیل استفاده از کنترلهای MotionPlus نینتندو از دقت ضربات بالایی بهره میبرد. از طراحی محیط و شخصیت گرفته تا دشمنان همگی مخلوطی از دو فرهنگ شرقی و غربی بودند که این موضوع تا به امروز در کمتر بازیای مشاهده شده. شخصیت اصلی بازی به سبک سهگانهی سرجیو لئونه قهرمانی بی نام بود که توسط گروه بی رحمی به نام جکال تا سر حد مرگ کتک میخورد اما در نهایت جان سالم به در برده تا انتقام کلن خود را اعضای این گروه خبیث بگیرد. استفاده همزمان از کاتانا (شمشیرهای ساموراییها) و اسلحه و دقت بالای MotionPlus باعث شد تا گیم پلی بازی به یکی از جذابترین عناوین انحصاری Wii مبدل شود. با پیشروی در طول بازی قدرتهای بیشتری آزاد میشد طوری که کاراکتر شما در اواخر بازی به قهرمانی بزن بهادر تبدیل میشد که هیچ دشمنی جلودارش نبود. با توجه به اینکه هسته بازی بر اساس کنترل حرکتی نینتندو بنا شد در هر محیط بیشتر از 6 دشمن وجود نداشت، اما از طرفی کاربر میتوانست با تلفیق کاتانا و ریوالور با استراتژی مناسب خودش آنها را از پای درآورد. به لطف سبک گرافیکی سلشید محدودیت سختافزاری Wii کمتر به چشم میاد طوری که هنوز هم این بازی از منظر بصری، چشمنواز است.
مجموعه Red Dead Redemption
سری بازی Red Dead به قدری جذاب و مهمه که اگر میخواستیم هر شماره آن را به صورت جداگانه بررسی کنیم باید از بین 10 رتبه 3 رتبه را به عناوین این سری اختصاص میدادیم. کار ساخت این مجموعه تحت نظارت کپکام آغاز شد اما چند سال که از توسعه بازی گذشت ؛ کپکام به این نتیجه رسید که Angel Studios قادر به اتمام این پروژه بزرگ نیست. در حالی که بازی Red Dead در گام اول شکست خورد و به دره فراموشی پرتاب شد ، کمپانی راکستار در عین ناباوری این بازی را زنده کرد. نسخه اول یعنی Red Dead Revolver نمرات بسیار خوبی دریافت کرد و نزدیک به 2 میلیون نسخه فروش داشت. اما این نسخه دوم یعنی Red Dead Redemption بود که توانست این مجموعه را به عنوان بزرگترین سری وسترن دنیای بازی تبدیل کند. راکستار سال گذشته هم نسخه دوم Red Dead Redemption را عرضه کرد که میشه گفت نه تنها پرجزییات ترین بازی Open World تاریخ است، بلکه میشه از آن به عنوان جاه طلبانه ترین ساخته راکستار و محبوب ترین اثر وسترن در دنیای سرگرمی یاد کرد. اگر دوست دارید اطلاعات بیشتری در مورد سری Red Dead بدونید حتما ویدیو 10 حقیقتی که درباره Red Dead Redemption نمیدانید را مشاهده کنید.
بَه بَه ، بَه بَه