سری بازیهای Prince of Persia جایگاه ویژهای میان گیمرها در سراسر جهان دارد. این فرنچایز که اولین نسخهاش در سال 1989 میلادی عرضه شد، عنصری جدانشدنی و مهم از تاریخ بازیهاست که تاکنون روی بیش از 35 پلتفرم مختلف عرضه شدهاست. میراثی که بازیهای شاهزاده ایرانی بهجا گذاشتند، منبع الهام آثاری شد که هر یک به فرنچایزهایی بزرگ تبدیل شدند و حتی به سینما نیز راه یافتند.
جردن مکنر (Jordan Mechner) خالق این فرنچایز و یکی از تاثیرگذارترین چهرههای تاریخ بازیها، اثری را در سال 1989 پدید آورد که به مرجعی برای بازیهای اکشن ماجراجویی تبدیل شد و این ژانر محبوب را چند قدم به جلو هدایت کرد. هنگامی که او اعمال حرکتی اولین نسخه از شاهزاده ایرانی را با استفاده از تکنیکهای ساخت انیمیشن طراحی میکرد، انتظار نداشت که نتیجه زحماتاش انقلابی در جهان بازی به وجود بیاورد.
ایتم ویدیویی این مطلب را در یوتوب تماشا کنید
شاهزاده ایرانی که تا اواسط نسل هفتم کنسولها، زندگی پرهیجانی داشت، در سال 2013 به خوابی طولانی رفت تا هواداراناش به جای تجربه ماجراجوییهای جدید او، با خاطرات شیرین گذشته سر کنند. هرچند آنچه به یادگار گذاشت در سری بازیهایی همچون Tomb Raider و Assassins Creed به حیات خود ادامه داد. نزدیک شدن تاریخ عرضه Prince of Persia: The Lost Crown و بیداری شاهزاده ایرانی از خوابی یازده ساله، فرصتی هیجانانگیز است تا در زمان سفر کرده و بهترین عناوین عرضه شده در این فرنچایز قدیمی و محبوب را بررسی کنیم.
10. Prince of Persia 3D
در سالهای 1999 و 2000 میلادی، بازی Prince of Persia 3D روی پلتفرمهای کامپیوتر و دریمکست عرضه شد و به اینترتیب، فرنچایز Prince of Persia برای اولین بار قدم به دنیای سه بعدی گذاشت. در سالهایی که بسیاری از فرنچایزها در تبدیل از دو بعدی به سه بعدی شکست خوردند، اولین گام سه بعدی شاهزاده ایرانی، اقدامی پرخطر محسوب میشد که شجاعت و بلندپروازی بسیاری میطلبید. اما بلندپروازی عنصری بود که سبب پیدایش سری بازیهای Prince of Persia شدهبود. بنابراین جردن مکنر و همکاران، بار دیگر چشمانشان را بستند و پریدند.
اما نتیجه پرش بلندپروازانه سازندگان بازی Prince of Persia 3D چندان مثبت نبود و بر خلاف انتظارشان، اینبار روی آسفالت سفت و سختی به نام عدم علاقه گیمرها افتادند. علیرغم برخی نقاط قوت نظیر گرافیک، انیمیشنهای قابل قبول و موسیقی مناسب، بازی Prince of Persia 3D در رقابت با سایر عناوین اکشن ماجراجویی سه بعدی عرضه شده در آن زمان نظیر Tomb Raider: The Last Revelation، حرف چندانی برای گفتن نداشت. کنترل سخت و دوربین عجیب و غریب بازی Prince of Persia 3D اجازه نمیداد تا اکشن و پازلهای سرگرمکنندهاش، خود را آنطور که باید نشان دهند.
این بازی به عقیده بسیاری، از ضعیفترین عناوین عرضه شده در فرنچایز Prince of Persia به حساب میآید که سبب شد طرفداران این مجموعه بازی (و حتی خود جردن مکنر) از آن فاصله بگیرند. با اینحال پرش شجاعانهاش به دنیای سهبعدی و آزمایش مکانیکهایی که در بازیهای بعدی این فرنچایز مورد استفاده قرار گرفتند، قابل ستایش است.
9. Prince of Persia: The Fallen King
در سال 2008 میلادی، همزمان با عرضه نسخه جدید Prince of Persia روی کنسولهای نسل هفتمی Playstaion 3، Xbox 360 و کامپیوتر، یک اسپین آف نیز با نام Prince of Persia: The Fallen King روی کنسول دستی محبوب Nintendo DS عرضه شد. برخلاف سایر عناوین این فرنچایز که یک شخصیت اصلی داشتند، در این بازی دو شخصیت اصلی به نامهای شاهزاده و زال وجود داشت. حضور زال با قابلیتهای جادوییاش، میتوانست نقطه قوت هیجانانگیزی باشد که به گیمپلی این بازی عمق میدهد. اما متاسفانه چندان به آن پرداخته نشد.
کنترل عجیب بازی Prince of Persia: The Fallen King از نقاطی بود که بسیاری در بد بودن آن همنظر بودند. کنترل در این بازی با استفاده از مداد Stylus نینتندو انجام میگرفت. به عنوان مثال اگر میخواستید شاهزاده را به سمت دیوار هدایت کنید تا از آن بالا برود، باید با مداد استایلوس به دیوار میزدید. اکشن بازی نیز همچون بخش پلتفرمر با استفاده از مداد Stylus صورت میگرفت. اما کنترل کند و آزاردهنده بازی تمام مشکل نبود، بلکه تاکید سازندگان بر این مدل کنترل و عدم امکان تغییر به مدلی سنتیتر بود که مشکل را عمیقتر میکرد. این یعنی برای تجربه این اثر و لذت بردن از عناصر مثبت آن، مجبور به تحمل کنترل عجیب آن بودیم.
بااینحال اگر بر ادامه بازی پافشاری میکردیم، کنترل مزاحم، مانع لذت بردن از عناصر جذاب این عنوان نظیر داستان و شخصیتپردازیاش نمیشد. حضور شاهزاده ایرانی (و زال) روی کنسول دستی DS، علیرغم تمامی ضعفهایاش، هرقدر هم که مقابل سایر بازیهای Prince of Persia به چشم نیاید، اما همچنان شایسته تجربه است.
8. Prince of Persia: The Forgotten Sands
در سال 2010 میلادی، کمپانی یوبیسافت با استفاده از موتور قدرتمند انویل (Anvil) خود، شنهای فراموش شده را روی تمام پلتفرمهای ممکن در آن زمان، عرضه کرد. در ابتدا قرار بود که The Forgotten Sands همزمان با فیلم سینمایی Prince of Persia عرضه شده و ارتباط مستقیمی با آن داشته باشد. اما تاخیر در اکران فیلم سینمایی، سرنوشت شنهای فراموش شده را تغییر داد. تغییری که سبب شد این بازی از اثری که هویتاش را از فیلم سینماییاش میگیرد، به عنوانی دوستداشتنی تبدیل شود که به ریشههای سری بازیهای Prince of Persia بازگشته و به آن ادای احترام میکند.
تمرکز سازندگان این بازی، همان فرمول سنتی قابل اعتماد شاهزاده ایرانی بود. مشابه آنچه در بازی Prince of Persia: Sands of Time دیدیم. نبردهای روان با حرکات آکروباتیک، پازلهای پلتفرمر و مدلها و محیطهای چشمنواز که به لطف موتور قدرتمند انویل حیات یافتهبودند، تجربه شما از شنهای فراموش شده را شکل میدادند. انگار که مکانیک بازگشت در زمان، از صفحه نمایش بیرون آمده و اینبار گیمرها را به گذشته برده تا شکوه Sands of Time را در قالبی خوش آب و رنگ در Forgotten Sands ببینند. اما متاسفانه داستان بازی نتوانست پابهپای سایر عناصر آن پیش برود.
مشکل دیگر، عدم ارائه تجربه یکسان شنهای فراموش شده روی تمام پلتفرمها بود. تیمهای مختلفی روی نسخههای دستی PSP و Nintendo DS این بازی کار کردهبودند و حاصل، تجربهای شدهبود که از نظر کیفیت قابل مقایسه با نسخههای PS3 یا Xbox 360 این بازی نبود.
7. Prince of Persia Classic
اگر دیگی جوشان را مقابل خود قرار دهیم و سپس نسخه اول بازی شاهزاده ایرانی را به همراه Prince of Persia: The Sands of Time به درون آن بریزیم، بازی Prince of Persia Classic را تحویل میگیریم. کمپانی Gameloft در سال 2007 میلادی، گیمپلی اولین عنوان فرنچایز شاهزاده ایرانی که در سال 1989 عرضه شدهبود را با گرافیک بازی شنهای زمان ترکیب و نتیجهای لذتبخش را به دوستداران این فرنچایز ارائه کرد.
تجربه گیمپلی نسخه 1989 با کنترل و گرافیکی بهروز شده، فرصت سفر در تاریخ و بازگشت به جایی که همه چیز آغاز شد را میداد. سازندگان نسخه کلاسیک حتی مکانیکهایی نظیر پشتک و غلت زدن را نیز در بازی گنجانده بودند تا گیمپلی نسخه 1989، امروزیتر شود.
اما تلاش سازندگان، گیمرها را تشنه به گیمپلی بیشتر میکرد. چیزی که Prince of Persia Classic از عرضه آن عاجز بود. این اثر، از گیمپلی کوتاه و عدم تکرارپذیری رنج میبرد. نقصی که سبب میشد این بازی، علیرغم تمامی جذابیتهایاش، در حد یک بازی موبایلی ساده که میتوان در یک بعد از ظهر کوتاه تماماش کرد، باقی بماند. با اینحال Prince of Persia Classic میتواند نیاز دوستداران سری بازیهای Prince of Persia برای تجربه نقطه شروع این فرنچایز با گرافیکی امروزی را رفع کند.
6. Prince of Persia: The Two Thrones
بازی Prince of Persia: The Two Thrones ششمین عنوان از سری بازیهای Prince of Persia و آخرین قسمت از سهگانه شنهای زمان بود. یوبیسافت این اثر را در سال 2005 روی کامپیوتر و کنسولهای نسل ششمی عرضه کرد تا سفر جذاب شاهزاده ایرانی که در Sands of Time آغاز شده و در Warrior Within ادامه پیدا کردهبود، پایان یابد.
آنچه در The Two Thrones دیدیم، ادامه گیمپلی جذاب دو نسخه قبلی در کنار معرفی مکانیکهای جدید بود. همچون دو نسخه قبلی این سهگانه، در آخرین قسمت نیز با داستانی درگیر کننده که تا آخرین لحظات بازیکن را همراهی میکرد، طرف بودیم. دیگر روی شخصیت شاهزاده با نام شاهزاده تاریک، به خوبی در داستان و شخصیتپردازی بازی درگیر میشد و حتی روی عناصر گیمپلی نیز تاثیر مثبت میگذاشت.
همه چیز در آخرین سفر شاهزاده در سهگانه شنهای زمان، محشر بود. داستانی جذاب با شخصیتهایی دوست داشتنی، گیمپلی روان که مکانیکهای دو نسخه قبلی را به کمال رساندهبود و موسیقی که همانند تزیین جذاب یک کیک خوشمزه، همه چیز را کامل کردهبود. این روند تکامل و حرکت روبهجلوی سازندگان در هر اثر و به کمال رسیدن در نسخه آخر، چیزی بود که آن را ارزشمند میکرد. مطمئنا طرفداران سری بازیهای Prince of Persia، به خصوص دوستداران خط داستانی شنهای زمان، از اینکه این سهگانه را از سال 2003 دنبال کردند، پشیمان نشدند.
5. Prince of Persia 2: The Shadow and the Flame
این اثر دومین بازی از سهگانه اول شاهزاده ایرانی بود که جردن مکنر، در ساخت آن نقشی مستقیم و پررنگ داشت. با اینکه بازی Prince of Persia 2 در سال 1990 میلادی روی پلتفرمهای کمتری از نسخه اول منتشر شدهبود، اما موفقیت تجاری بیشتری نسبت به آن نسخه کسب و جای پای شاهزاده ایرانی را به عنوان یک فرنچایز سودآور و پرطرفدار محکم کرد.
تلاش جردن مکنر و همکاران در این نسخه، تاکید بر مکانیکهای معرفی شده در نسخه اول و گسترش آنها بود. دیگر فقط با سیاهچالههای تاریک بازی اول طرف نبودیم. اینبار محیطهای بازتر و با جزییات بیشتری اضافه شدهبودند. بر خلاف نسخه اول، در این بازی تمرکز بیشتری روی نبردها صورت گرفتهبود. مبارزه با دستههای دشمنان در پشتبامهای خوشرنگ و لعاب در Prince of Persia 2، خاطرهای که است که در حافظه علاقهمندان قدیمی سری بازیهای Prince of Persia ثبت شدهاست.
از طرفی زمان مورد نیاز برای به اتمام رساندن بازی در Prince of Persia 2، افزایش یافتهبود و دیگر با تمام شدن جان شاهزاده، بازی از اول شروع نمیشد. تلاش جردن مکنر و تیماش برای آسانتر کردن بازی، سبب شد تا افراد بیشتری به دومین سفر شاهزاده جذب شوند. جهش مثبت بازی Prince of Persia 2 نسبت به نسخه اول، نام شاهزاده ایرانی را در صنعت بازیها که در آن سالها هنوز جوان بود، بیش از پیش مطرح کرد.
4. Prince of Persia (2008)
سری بازیهای Prince of Persia، پس از سهگانه موفق شنهای زمان، نیاز به ارائه چیزی جدید و متفاوت داشتند. در سال 2008 میلادی بازی جدیدی از این فرنچایز عرضه شد که نگاهی جدید به داستان شاهزاده ایرانی داشت. اینبار فردی به نام الیکا که کنترل آن بر عهده هوش مصنوعی بود، شاهزاده را در ماجراجوییاش همراهی میکرد. سبک هنری بازی، از فضای جدی و واقعگرایانه سهگانه شنهای زمان دور شدهبود. حال و هوای شاد نسخه 2008 بازی Prince of Persia، حس گشتوگذار در یک کتاب داستان را به بازیکن منتقل میکرد.
فضای افسانهگونه این بازی، هماهنگی جذابی بین محیط و داستانی که روایت میکرد، برقرار کردهبود. با اینحال سازندگان این بازی دلیلی بر دوری از فرمول مورد اعتماد سری بازیهای Prince of Persia نمیدیدند. خانه محکم گیمپلی فرنچایز شاهزاده ایرانی، بر پایههایی همچون حل پازلهای پلتفرمر و نبردهای روان و سریع بنا شدهبود. این پایهها گیمپلی نسخه 2008 شاهزاده ایرانی را نیز به خوبی نگه داشتند.
حل پازل و حرکات آکروباتیک روان شاهزاده در نبردها، در محیطهایی که چشم را نوازش میکرد، شاید همان رویکرد همیشگی شاهزاده ایرانی بود، اما حوصلهسربر شدن بازی در برخی نقاط و آسان بودن بیش از حد نبردها، به کام تعدادی از طرفداران اکشنهای ماجراجویی خوش نیامد. با اینحال نگاه متفاوت یوبیسافت به شاهزاده ایرانی در سال 2008، همچون نسیمی خنک، روح ژانر اکشن ماجراجویی و فرنچایز Prince of Persia را نوازش کرد.
3. Prince of Persia: Warrior Within
دومین نسخه از سهگانه شنهای زمان با نام Prince of Persia: Warrior Within، با فضایی بسیار تاریکتر از Sands of Time، در سال 2004 میلادی قدم به کنسولهای نسل ششم و کامپیوتر گذاشت. اولین چیزی که در Warrior Within به چشم میآمد، جدیتر شدن فضای بازی در مقایسه با نسخه قبل بود. همهچیز در این بازی، از موسیقی سنگین با تاکید بر گیتار الکتریک گرفته تا طراحی دشمنان و محیطهای بازی، از فضای شادتر شنهای زمان فاصله گرفتهبود. اما جدیتر شدن فضای بازی نه تنها صدمهای به آن نزد، بلکه به خوبی با نبردهایی پیچیده و جذاب همراهی میشد.
یوبیسافت در این نسخه بر گسترش نبردهای بازی و هرچه عمیقتر کردن آن تمرکز کردهبود. حاصل این تلاش و تمرکز، ارائه یکی از بهترین سیستمهای نبرد در تمام فرنچایز Prince of Persia بود. حرکات متنوع و دیدنی شاهزاده ایرانی با شمشیرهایاش، استفاده از محیط برای حمله به دشمنان و حتی استفاده از سلاح دشمنان علیه خودشان، هر یک از نبردهای بازی Warrior Within را به یک رقص پر از جزییات تبدیل میکرد. موسیقی بازی، به خوبی نبردهای سریعاش را همراهی میکردند. حرکت هنرمندانه شاهزاده با شمشیر میان دشمنان در حالی که نوای گیتار الکتریک استوارت چتوود (Stuart Chatwood) در گوشمان میپیچد، یکی از درخشانترین لحظات در تاریخ فرنچایز شاهزاده ایرانی است.
2. Prince of Persia (1989)
در سال 1989 میلادی، جردن مکنر دومین بازی عمر خود را با نام Prince of Persia عرضه کرد و صنعت نوپای بازیها را برای همیشه تکان داد. مکنر برای طراحی اعمال حرکتی شخصیتهای موجود در بازی، از تکنیک روتوسکوپی که در انیمیشنها کاربرد دارد، بهره برد. او برای طراحی حرکات از برادر خود کمک گرفت. به این صورت که برادرش حرکات آکروباتیک انجام میداد و مکنر، سایه حرکات برادرش را فریم به فریم کپی میکرد. مکنر حتی انیمیشنهای شمشیر زنی را نیز با همین تکنیک و با استفاده از صحنههای نبرد فیلم The Adventures of Robin Hood (1938) طراحی کرد.
افرادی که برای اولین بار Prince of Persia را تجربه میکردند، با یک اکشن پلتفرمر سخت طرف بودند که کوچکترین خطایی منجر به مرگ و شروع مجدد بازی میشد. اما تجربه پرش از روی تلهها و شمشیر زنی با انیمیشنهای جذاب، سبب میشد تا سختی بازی را به جان خریده و بازی را بارها تجربه کنند.
بازی Prince of Persia بنایی را گذاشت که به یکی از بزرگترین فرنچایزهای تاریخ صنعت بازیها تبدیل شد. اگر موزهای از بازیها در نظر بگیریم، قطعا اولین نسخه شاهزاده ایرانی به عنوان اثری درخشان در این موزه قرار خواهد گرفت.
1. Prince of Persia: The Sands of Time
اولین عنوان از سهگانه شنهای زمان را میتوان به عنوان بهترین نسخه Prince of Persia که تاکنون ساخته شده شناخت. میراثی که این بازی در سال 2003 میلادی از خود به جا گذاشت، منبع الهام برخی از بزرگترین و سودآورترین فرنچایزهای دنیای بازی شد. همه چیز در این بازی فوقالعاده بود. از داستان جذاب و شخصیتهای به یادماندنی گرفته، تا مکانیکهای ابتکاری نظیر بازگشت در زمان و نبردهای نرم و روان، تک تک عناصر این بازی مثل یک غذای خوشمزه زیر زبان بازیکن حس میشد.
همانطور که پیشتر به آن اشاره کردیم، جردن مکنر پس از عرضه بازی Prince of Persia 3D از توسعه بازیهای مرتبط با این فرنچایز فاصله گرفت. اما پس از آنکه یوبیسافت به امتیاز شاهزاده ایرانی دست یافت، مکنر نیز بازگشت تا فرزند خود را با اثری جدید به سوی آینده هدایت کند. چه بازگشت شکوهمندانهای!
شنهای زمان دومین اثر سهبعدی شاهزاده ایرانی محسوب میشد. اینبار جردن مکنر و همکاران از ضعفهای اولین نسخه سهبعدی درس گرفتهبودند و مشکلاتی نظیر دوربین را در شنهای زمان حل کردند. داستان جذاب با شخصیتهایی به یادماندنی که با صداگذاران حرفهای جان گرفته بودند، در کنار حرکات آزادانه در میدان نبرد و حل پازلهای پلتفرمر با انیمیشنهایی روان، چیزی بود که گیمرها را پای این بازی میخکوب میکرد. آنها خود را در نقش قهرمانی میدیدند که دیگر فقط به دنبال نجات شاهزاده از دست وزیر شرور نیست، بلکه هدفش نجات یک سرزمین است.
آنچه شنهای زمان ارائه کرد، به عنوان ستونهای فرنچایز Prince of Persia شناخته شد. ستونهایی که آثار بعدی این سری بازی، همه تلاش کردند که کاملاش کنند یا حداقل به آن وفادار بمانند.