برای مشاهده بهترین بازی های شوتر در یوتوب کلیک کنید و عضو کانال بازی سنتر شوید
از گذشته تا به امروز یکی از محبوبترین و دوستداشتنیترین ژانرهای بازیهای ویدیویی که همیشه در میان قشرهای مختلفی از گیمرها طرفداران بسیار زیادی داشته، ژانر «شوتر اول شخص» بوده است. ژانری که همیشه در آن شاهد بازیهایی هستیم که در ذرهذره آنها سرگرمی و هیجان فوقالعادهای نهفته است. اکنون، تصمیم گرفتهایم تا به 10 بازی شوتر اول شخص ممتاز، مهم و تاثیرگذار 20 سال اخیر صنعت بازیهای ویدیویی بپردازیم. بازیهایی که هر کدام به دلایلی در تاریخ صنعت حائز اهمیت هستند. به مانند برنامههای گذشته ، در این برنامه هم بازیها بر اساس سال عرضه شان رتبه بندی شدهاند.
Halo 2.10
سری هیلو مهمترین و معروفترین پرچمدار مایکروسافت که به یکی از نمادهای همیشگی ایکس باکس و بخش بازیهای ویدیویی این شرکت تبدیل شده، علاوه بر اهمیت فراوانش برای مایکروسافت، یکی از تاثیرگذارترین شوترهای اول شخص تاریخ کنسولهای خانگی است. عرضه Halo: Combat Evolved انقلابی در شوترهای اول شخص کنسولی ایجاد کرد و توانست تجربهای ممتاز را برای گیمرها رقم بزند. با این حال، هیلو 2 توانست آن نسخه را هم تا حد زیادی به جلو پیش ببرد و باز هم گیمرها را شگفتزده کند. این بار بخش مولتیپلیر بازی سورپرایز اصلی استودیو بانجی برای این بازی بود. حس خوب بخش مولتیپلیر هیلو 2 همچنان بعد از سالها در خاطر دوستدارانش باقی مانده است. تاثیرگذاری عظیم هیلو 2 بر دیده شدن ایکس باکس، گرافیک عالی در آن زمان، تجربهی سرگرمکننده و غنی بخشهای داستانی و چندنفره و در نهایت موسیقیهای بهیادماندنی و شنیدنی همه باعث شدهاند که هیلو 2 را در میان دیگر نسخههای این سری، بهعنوان یکی از بهترین شوترهای 20 سال اخیر انتخاب کنیم.
Half Life 2.9
نهتنها در میان شوترهای اول شخص، بلکه در کل تاریخ صنعت بازیهای ویدیویی، آثار محدودی هستند که بتوانند بهاندازهی Half Life 2 بدرخشند و تاثیر فراوانی بر آثار پس از خود بگذارند. تقریباً میتوان گفت هر اثری که خواسته یا ناخواسته با Half Life 2 مقایسه شود، در دام سخت و شومی گرفتار شده که احتمال رهایی و پیروزیاش اندک است. شاید یکی از دلایل خود شرکت Valve (ولو) هم برای عدم ساخت Half Life 3، ترس از مقایسه شدن با نسخهی دوم این سری باشد. هرگونه حساب کنید، تاثیر فراوان و شگرف گوردون فریمن و ماجرایش در این نسخه، در صنعت بازیهای ویدیویی انکارناشدنی است. علاوه بر خط داستانی بهیادماندنی، هوشمصنوعی بازی هم درخشان بود و همچنین در گیمپلی هم ویژگیهای منحصربهفردی همچون اسلحهی Gravity Gun وجود داشت که لذت تجربهی بازی را چند برابر میکرد. Half Life 2 شاید در امروز مزیت گرافیک بالای زمان عرضهاش را از دست داده باشد اما آنچنان درگیرکننده و سرگرمکننده است که همچنان بعد از این همه سال میتواند درخشان و پرقدرت باشد و همین حالا هم تجربهای خاص را رقم زند.
Bioshock 1.8
بسیاری از بازیهای شوتر اول شخص برای سالهاست که فرمولهای همیشگی و روتین را چه در گیمپلی و چه در قصهگویی دنبال میکنند و گاه در اجرای آن موفق و گاه ناموفق هستند اما بایوشاک 1 اثری بود که تصمیم گرفت ریسکی را به جان بخرد. ذهن خلاق فردی همچون کن لوین شهامت و جسارت این را دارد که به اعماق دریا سفر کند و روایت بازی خود را در شهری واقع در اعماق اقیانوس اطلس بهتصویر بکشد. اولین نسخهی سری بایوشاک، یک داستان عمیق درگیرکننده و فلسفی را در قالب یک بازی ویدیویی روایت میکند. داستانی که هر گوشهاش دغدغه و حرفی اساسی نهفته است. لحظهلحظهی بایوشاک در خاطر گیمرها مانده است. از جهان رپچر گرفته تا بیگددی و لیتل سیسترها همگی نمادهایی هستند که خاطرات خوش Bioshock 1 را برای گیمرها تداعی میکنند. اما همهی خوبی این بازی به داستان و اتمسفرش نیست بلکه ویژگیها و سازوکار گیمپلی بازی در طول بازی آنقدر گیرا و جذاب است که بهراحتی شما را درگیر خودش میکند. انتخاب میان دو اثر فوقالعادهی بایوشاک 1 و بایوشاک اینفینیت کار سادهای نبود و هر کدام بهدلایل مشخصی لایق چنین جایگاهی هستند اما از آنجا که بایوشاک 1 در ادامهی سری و همینطور در آثار دیگر تاثیر بیشتری گذاشته، این جایگاه را به آن دادیم. پیشنهاد میکنیم حقایق بازی Bioshock را برای آشنایی بیشتر با این سری مشاهده کنید.
Call of Duty 4: Modern Warfare.7
احتمال کمی وجود دارد که به بازیهای ویدیویی و خصوصاً آثار شوتر اول شخص علاقه داشته باشید و با سری بازی پرآوازهی Call آشنا نباشید. میتوان به جرئت گفت تمام طرفداران شوترهای اول شخص در این سالهای زیاد با سری Call of Duty و قهرمانان و مراحل بهیادماندنیاش خاطرات فراوانی دارند. شاید بتوانیم گل سر سبد این سری را اولین قسمت Modern Warfare بنامیم. این نسخه چنان قدرتی دارد که همچنان میتوانید پس از سالها شیفتهی آن شوید. ستپیسهایی که در تاریخ گیم ماندگار شدهاند، مرحلههایی که همچنان در میان برترین مراحل کل سری محسوب میشوند و شخصیتهایی همچون کاپیتان پرایس که به شناسنامهی سری Call of Duty تبدیل شده، همگی مدرن وارفر را به نقطهی اوج این سری پرطرفدار و مهم رساندهاند. Call of Duty 4: Modern Warfare نهتنها خود یک تجربهی تک نفره و چند نفرهی خارقالعاده را در زمان عرضه و حتی پس از آن به مخاطبش ارائه داد بلکه یکی از آثاری قابلتوجهای بود که تاثیر زیادی روی بسیاری از شوترهای پس از خود گذاشت. اگر از علاقهمندان این سری هستید برنامه 10 حقیقتی که درباره Call of Duty نمیدانید را مشاهده کنید.
Killzone 2.6
کمتر کسی را میتوانید پیدا کنید که کنفرانس سونی در E3 2005 را دیده اما تریلر عجیب و خارقالعاده Killzone 2 را فراموش کرده باشد. گرافیک آن تریلر به حدی خیرهکننده بود که همه را مجذوب خود کرده بود و بسیاری آن را باور نداشتند. هرچند بعدها اعلام شد که آن تریلر نمایشی از درون بازی نبوده است و بازی نهایی هم با آن گرافیک و جزییات نمایش داده شده در تریلر بهوضوح فاصله داشت، اما کیلزون 2 اینقدر عالی بود که بتواند طرفداران ژانر شوتر اول شخص را خشنود کند. سونی میخواست با ساخت و عرضهی کیلزون در مقابل سری هیلو شرکت مایکروسافت یک رقیب قدرتمند داشته باشد، هرچند کیلزون نتوانست هیچگاه به اسم و رسم و جایگاه هیلو دست یابد اما کیلزون 2 اثری بود که توانست بهصورت مستقل جایگاه ویژه و منحصربهفرد خودش را پیدا کند و انتظارات سونی و طرفدارانش را پاسخ بگوید. کیلزون 2 در زمان عرضهاش با گانپلی بسیار خوب و سنگین و اتمسفر تاریک و سنگینش بسیاری را شیفته و مجذوب خود کرد. کیلزون 2 نهتنها قلهی سری کیلزون است و ویژگیهای سری را در اوج نشان میدهد، بلکه یکی از شوترهای اول شخص دوستداشتنی تاریخ هم است.
Counter Strike: Global Offensive.5
سری کانتر استرایک سالهای زیادی است که مهمان خانهها و گیمنتهای فراوانی است. با گذشت این همه سال، کانتر استرایک ظاهراً هیچگاه قصد تکراری شدن نداشته است و همیشه این نیرو را دارد که طرفداران بسیارش را سرگرم کند. کانتر استرایک از آن سورپرایزهایی بود که بهعنوان یک ماد برای بازی Half Life مطرح شد و بعد از تصاحب بازی توسط Valve، تبدیل به چیزی شد که امروز ما آن را یکی از بزرگترین شوترهای اول شخص آنلاین تاریخ میدانیم . Counter Strike: Global Offensive سری را به اوج برد و تنش همیشگیاش را بیشتر کرد تا تجربهای نقسگیرتر و هیجانیتر برای مخاطب خودش رقم بزند. ممکن است برخی به نسخههای قبلی سری تعصب داشته باشند و آنها را رها نکنند اما طبیعتاً اگر از نسخههای قبلی کانتر استرایک خوشتان آمده باشد، باید با Counter Strike: Global Offensive که حالتهای جدید و پیشرفتهای خوبی را اضافه کرده، بیشتر ارتباط برقرار کنید. CS:GO یک نبرد اساسی برای پیروز شدن را برایتان مهیا کرده است.
Borderlands 2.4
ساخت دنباله برای یک اثر خوب و ممتاز ممکن است به نتیجهی بسیار خوبی منجر شود اما هیچگاه کار راحتی نیست. چراکه هم باید اثری وفادار به نسخهی قبل خلق کرد و هم اثری که بتواند انتظارات جدید مخاطبان را برآورده کند. بردرلندز 2 از این آزمون دشوار، سربلند بیرون میآید. همهی آن چیزی که از این سری انتظار داشتیم را به همراه دارد و حتی برخی را بهبود بخشیده و المانهایی هم به بازی افزوده است. شوتر اول شخص سرگرمکننده و پرهیجانی که اساس گیمپلیاش بر اساس لوت کردن بنا شده است. بردرلندز 2 شما را در اقیانوسی از اسلحههای جذاب و متنوع با کاربردهای گوناگون رها میکند و هر بار دلیلی به شما میدهد که دوباره سراغ بازی و تجربهی دلنشینش شوید. در میان شوترهای اول شخص کمتر مجموعهای مثل بردرلندز وجود دارد که همزمان بسیار خندهدار و خشن باشد. تعادلی که بردرلندز 2 در این موضوع ایجاد کرده، باعث شده تا تجربهی اثر خاصتر و سرگرمکنندهتر شود.
Titanfall 2.3
سال 2014 ، برای عرضهی بازی جدید خالقان قدیمی Infinity Ward و استودیو ریسپاون هیجانزده بودیم. شوتر اول شخص چندنفرهای به نام تایتانفال که انحصاری کنسولی مایکروسافت هم بود و نگاههای زیادی را به خود جلب کرده بود. هرچند نسخهی اول موفقیت بسیار خوبی بود و طرفداران خاصی را در بخش چند نفره و آنلاین جذب کرد اما عرضهی تایتانفال 2 یک پیشرفت تمام عیار بود. این بار نهتنها بخش چند نفره آنلاین جذاب بازی با آن همه اختیار و آزادی عملش حفظ شده و حتی بهبود پیدا کرده بود بلکه بخش تک نفرهی داستانی آفلاین به بازی اضافه شد که بهنوعی بزرگترین شگفتی و مزیت این نسخه بود. ریتم خوب بخش تک نفره و طراحی مراحل هوشمندانه آن، بهخوبی قادر است تا مخاطبش را درگیر خود کند و تمام المانهای متنوعش را در حین بازی معرفی و آنها را بهکار گیرد. شاید اگر تایتان فال 2 با تبلیغات مناسبتر و در زمان بهتری عرضه میشد، گیمرها هم اقبال بیشتری به آن میکردند اما تایتان فال 2 قطعاً یکی از بهترین و درگیرکنندهترین گزینههایی است که در بازار موجود است.
Overwatch.2
کمتر کسی انتظار داشت که بلیزارد ناگهان تصمیم بگیرد که یک فرنچایز جدید در ژانر شوتر اول شخص چندنفره خلق کند. فرنچایزی که چندی طول نکشید تا مخاطبان بسیار خودش را پیدا کرد و به یکی از پرطرفدارترین بازیهای شوتر و بازیهای E-Sport تبدیل شد. Overwatch احتمالاً بیشترین وامگیری را از بازی موفق و تحسینشدهی Team Fortress 2 داشته است اما توانست فرمول خودش را هم بسازد و اثری خاص را خلق کند. اثری که با ویژگی اصلیاش یعنی سرگرمی فراوان و تنوع بسیار زیاد قهرمانها و کلاسهای بازی توانسته تجربهای بهغایت جذاب و اعتیادآور را رقم زند. کافی است چند دست بازی را انجام دهید و سپس در دام بخش چندنفرهی آنلاین فوقالعاده بازی بیفتید. بخشی که سرتاسر لذت و تجربههای متفاوت با هیروهای گوناگون است. اورواچ حتی در مراسم The Game Awards 2016 به همه ثابت کرد که یک شوتر اول شخص آنلاین هم میتواند در مقابل رقیبان قدرتمندش جایزهی بهترین بازی سال را از آن خود کند.
Doom (2016).1
اگر بخواهیم تعریفی از ژانر شوتر اول شخص ارائه و بهصورت ملموس با یک مثال آن را نشان دهیم، احتمالاً سری Doom بهترین چیزی است که بتوانیم به آن تکیه کنیم. نخستین قسمت سری Doom که یکی از تاثیرگذارترین شوترهای اول شخص تاریخ است، یک مصداق کامل و تمام عیار برای این ژانر محسوب میشد. این قضیه بیشوکم برای دیگر نسخههای این سری هم صادق است. پس از اینکه سالهای زیادی بدون نسخهی جدید از این سری سپری شد و بسیار دلتنگ آن بودیم، «اید سافتور» و «بتسدا» ریبوت Doom را در سال 2016 منتشر کردند. ریبوتی که جان تازهای به این مجموعهی محبوب و قدیمی بخشید. ریبوت Doom همان خشونت و هیجان وصف ناشدنی همیشگی سری را در خود دارد. اثری که در طراحی مرحله و خلق یک اکشن ناب و گیرا بسیار موفق عمل میکند و از همین رو گیمرها را با هیجان ذاتیاش شیفتهی خود میسازد. اگر در میان آثار امروزی دلتنگ تجربهی یک شوتر اول شخص کلاسیک ناب و اکشن سریع و بیرحمانهاش شدهاید، Doom بهترین چیزی است که میتوانید آن را تجربه کنید.