تقریباً دو ماه پیش بود که بازی «Marvel’s Spider-Man» به بازار آمد و نه تنها همه انتظارات موجود از خود را برآورده کرد بلکه دروازه جدیدی در زمینه کیفیت آثار لایسنس شده باز کرد. «Insomniac Games» برای شخصیت مرد عنکبوتی کاری کرد که چند سال قبلتر «Rocksteady Studios» برای شخصیت بتمن کرده بود و به معنی واقعی کلمه یک شبیه ساز مرد عنکبوتی به بازار عرضه کرد. در طول بازی تمام حس و حال مرد عنکبوتی بودن به گیمر منتقل میشد، از تار تنیدن در میان آسمانخراشهای نیویورک تا متوقف کردن خلافکارهایی که مزاحم شهروندان نیویورک میشوند، همه و همه در یک پکیج کامل به گیمرها ارائه شده بود به طوریکه احتمالاً در مدت زمان انجام بازی حس مسنولیت نسبت به امنیت مردم نیویورک گوشهای از ذهن شما را اشغال میکرد. سازندگان مدتی قبل از عرضه بازی اصلی اعلام کرده بودند که مجموعه اضافه شونده قابل دانلود بازی با نام The City that Never Sleeps (که لقب شهر نیویورک محسوب میشود) در 3 قسمت مجزا که تکمیل کننده یک داستان کامل هستند، در ماههای باقیمانده سال 2018 عرضه خواهد شد. قسمت اول این مجموعه با نام «The Heist» مدتی قبل عرضه شده است که در ادامه به بررسی آن میپردازیم.
مدت کوتاهی از داستان بازی اصلی گذشته و در نبود Kingpin که در ابتدای بازی اصلی به زندان افتاد، خانوادههای مافیایی قدیمی که در زمان قدرتنمایی ویلسون فیسک مجالی برای عرض اندام نداشتند مجدداً وارد رقابت برای به دست گرفتن دنیای خلافکاری شهر نیویورک شدهاند و هر خانواده در تلاش است تا حفره قدرت باقیمانده ناشی از غیبت ویلسون فیسک را پر کند. یکی از شبها که پیتر پارکر مشغول گشتزنی و مبارزه با خلافکاران است، توسط MJ مطلع میشود که سرقتی توسط خانواده Maggia در موزه شهر در جریان است. زمانی که پیتر خود را به صحنه جرم میرساند و افراد رده پایین خانواده ماجیا را یکی یکی از میدان به در میکند ناگهان با یکی از دوستان (و به طور همزمان یکی از دشمنان) قدیمی خود یعنی Black Cat یا همان Felicia Hardy رو به رو میشود، انگار که هر جا حرف از سرقت در میان باشد حضور فیلیشا امری غیرقابل اجتنناب است. از اینجاست که بازی موش و گربه (عنکبوت و گربه!) بین پیتر و فیلیشا بر سر ماجرایی که به مراتب پیچیدهتر از سرقت یک اثر هنریست شروع میشود و حضور یکی دیگر از دشمنان قدیمی مردعنکبوتی با نام Hammerhead در پس زمینه ماجراهای داستان، باعث هر چه پیچیدهتر شدن داستان میشود.
ریتم روایت داستان نسبت به بازی اصلی بهتر شده است و احساس حساس بودن و تعجیل در پیگیری داستان را بهتر منتقل میکند. اضافه شدن شخصیت فیلیشا هاردی و شرایطی که بر سر راه پیتر پارکر قرار میدهد باعث شخصیتر شدن ماجرای در حال روایت شده است. فیلیشا که شاید به بدی دشمنان معمولی که در مقابل ابرقهرمانان قرار میگیرد نباشد و در طول این سالها در قالب داستانهای مرد عنکبوتی گهگاه با پیتر همکاری هم کرده است، اما بدون هیچ شک و تردیدی همیشه به عنوان یک هم پیمان صد در صد قابل اعتماد نمیتوان روی او حساب کرد. یک شصیت اغواگر که همیشه و در همه حال پیتر به رستگاری اون ایمان دارد و همین مسئله نقطه ضعف بزرگ پیتر در تقابل با فیلیشا بوده و بارها و بارها به واسطه همین نقطه ضعف فریب خورده است. این بار اما ظاهراً ماجرای متفاوتی در جریان است و به دلیل رازی که فیلیشا در طول داستان برای پیتر فاش میکند، انگار ناخواسته وارد این بازی بین خانوادههای مافیایی شده و این مسئله باعث میشود تا ما و پیتر کمی حرفهای فیلیشا را باور کنیم، ولی در عین حال اغواگری دائم و نوع نوشته شدن و بازی شخصیت در طول ماجرا تا انتهای داستان و در زمان چرخشهای داستانی یک حس نگرانی از فریب خوردن مجدد و بیاعتمادی را در گوشهای از ذهن مخاطب نگه میدارد. روایت داستانی، بازی و شخصیتپردازی گربه سیاه در اولین بخش از داستان بزرگتری که در دو ماه آینده به پایان خود خواهد رسید، از دید من به طور کامل نمره قبولی میگیرد.
در بخش گیمپلی Marvel’s Spider-Man : The Heist، متأسفانه قدرت و ابزار جدید به مجموعه در دسترس پیتر پارکر اضافه نشده و 3 لباس جدیدی که در قالب این قسمت به بازی اضافه میشوند هم قدرت جدیدی در خود نداشته و فقط ظاهری دکوری دارند و هر چند که طراحی خوب و قابل قبولی دارند اما نداشتن قدرتی جدید لذت آزاد کردن لباسهای جدیدتر را، برخلاف بازی اصلی، کاهش میدهد. همه آنچه که در طول بازی اصلی مورد استفاده بود و توسط گیمر توسعه داده شده است، اینجا هم حضور دارد و گستردگی و لذت بخش بودن این امکانات در بازی اصلی به حدی بوده که فقدان گزینههای جدید در این قسمت احساس کهنگی و تکراری شدن ایجاد نکند. متأسفانه خبری هم از مأموریتهای فرعی جدید در اینجا وجود ندارد اما فعالیتهای درون محلهای جدیدی نسبت به بازی اصلی در The Heist دیده میشود. جرایم خیابانی این بار توسط خانواده ماجیا رخ میدهند و از آدم ربایی تا بمبگذاری دامنه اصلی این جرایم است. بخش چالشها این بار به جای Taskmaster توسط Screwball که در بازی اصلی در یکی از مأموریتهای فرعی حضور داشت به پیتر ارائه میشوند و تفاوتهای خوبی بین چالشهای مختلف وجود دارد به علاوه اینکه در خلال این چالشها، چالش اضافهتری هم وجود دارد که در اینجا به آن اشاره نمیکنم تا علاقمندان در قالب بازی با آن رو به رو شوند. آخرین فعالیتی که به بازی اضافه شده، جمعآوری تابلوهای نقاشی سرقت شده توسط اولین گربه سیاه است که در گوشه و کنار شهر مخفی شدهاند. در مجموع با توجه به طولانی نبودن بخش داستانی، امور فرعی اضافه شده دست و پاگیر نیستند و عین حال در میان مراحل اصلی به حفظ اشتیاق گیمر برای ادامه بازی کمک میکنند اما نقطه شکست بخش گیم پلی The Heist در اضافه نشدن مأموریتهای فرعی و قدرت و ابزار جدید است.
در بخش گرافیک و طراحی هنری نسبت به بازی اصلی تغییر خاصی رخ نداده که با توجه به اینکه The Heist بستهای الحاقی بر بازی اصلی محسوب میشود امری طبیعی و قابل قبول است. طراحی شخصیت فیلیشا به بهتری نحو انجام گرفته و تمام احساساتی که لازم است را در مخاطب ایجاد میکند. دشمنان خرده پای جدیدی هم به بازی اضافه شدهاند که هر چند در عملکرد مشابه دشمنان بازی اصلی هستند اما در ظاهر کاملاً متفاوت از آنها طراحی شدهاند که حس این مسئله که کنترل شهر در اختیار گروه جدیدی قرار دارد را به خوبی منتقل میکند. در بخش موسیقی تمام قطعات و افکتهای صوتی بازی اصلی اینجا هم مورد استفاده قرار گرفتهاند اما تم موزیک اصلی در اینجا با بازی اصلی متفاوت است و در لحظاتی که شنیده میشود یک حس بیقراری و دلشوره که همراه با فضای داستان است را در مخاطب ایجاد میکند. بازیگر نقش فیلیشا هاردی که در بازی اصلی حضور کوتاهی داشت، اینجا صدای خود را به تصویر شخصیت قرض داده و در اجرای ویژگیها و رفتار فیلیشا کاملاً موفق عملکرده است.
Marvel’s Spider-Man : The Heist به عنوان یک بسته الحاقی عملکرد قابل قبولی داشته و هر چند میتوانست دستی پرتر از این محصول نهایی داشته باشد، اما پکیج ارائه شده در حد و اندازه خود رضایت بخش است و مخاطب را برای دنبال کردن و به پایان رساندن ماجرایی که در اینجا آغاز شده است، در دو قسمت بعدی به اندازه کافی تشنه نگه میدارد.
نقد و بررسی بازی Marvel’s Spider-Man : The Heist بر اساس نسخه ارسالی سازنده برای وبسایت بازیسنتر نوشته شده است.
مجموع امتیاز - 8
8
امتیاز بازیسنتر
نقاط قوت: ریتم بهتر در روایت داستان نسبت به بازی اصلیشخصیت پردازی و اجرای شخصیت فیلیشا هاردیگسترده شدن جرایم حاشیهاینقاط ضعف:اضافه نشدن قدرتها و ابزار جدیداضافه نشدن مأموریتهای فرعینبود غول آخر بر خلاف نسخه اصلی