تلاش برای بقا و همچنین وحشت ذاتی بشر از موجودات خیالی مانند زامبیها که ساخته تخیل و ذهن ما هستند، همیشه موضوعی جذاب برای استودیوهای فیلم سازی و بازیسازی بوده که هر کدام به شکلی آن را به تصویر کشیده اند. چند سالی است که استودیوهای اروپایی و آمریکایی گوی سبقت را از ژاپنیهای پیشرو در این سبک ربوده اند و عناوین سطح بالایی را نیز عرضه کرده اند. استودیو undead labs واقع در سیاتل، ایالت واشنگتن در سال 2009 با شعار ساخت بازیهای زامبی محور تاسیس شد و از همان ابتدا توجه خود را به ساخت بازی در دنیای survival horror معطوف کرد که زامبیها باید آن را رقم میزدند. پروژه آنها ابتدا CLASS 3 نام داشت که بعدها استودیو سازنده آن را به State of Decay تغییر داد اما نکتهای که این استودیو آمریکایی را برجسته میکند، حضور Jeff Strain به عنوان موسس آن است که قبلا در توسعه بازی عظیم World of Warcraft نیز نقش داشته است. در تاریخ 3 فوریه سال 2011، استودیو اعلام کرد که با همکاری مایکروسافت بازی را به صورت دیجیتالی برای شبکه XBLA کنسول X360 و PC منتشر میکند، که این وعده در تاریخ 5 ژوئن 2013 برای X360 محقق شد. اما آیا این فقط یک بازی اکشن دیگر در شهری آلوده از زامبیست یا با اثری متفاوت رو به رو هستیم ؟ با سیل عظیم بازیهای زامبی محور من میخواهم بدانم آیا undead labs میتواند مرا قانع کند که این تجربهای جدید و متفاوت است ؟!
بر خلاف اکثر بازیها در ژانر وحشت و بقا که داستان و نحوه روایت، ارکان اصلی آن را تشکیل میدهند، در State of Decay تمرکز خاصی بروی داستان بازی صورت نگرفته و بازی در شروع فاقد، پسزمینه داستانی، معرفی شخصیت و یا کاتسینی که حداقل نشان دهد چه اتفاقی افتاده است . بازی یک کارمند فروشگاه بنام marcus campbell را نشان میدهد که از یک گردش شکار و ماهیگیری باز میگردد اما شنیدن داد و فریاد شخصی بنام Ed که برای بقا و نجات جان خود از دست یک موجود عجیب تلاش میکرد، او را با حقیقتی تلخ رو به رو ساخت، اینکه سرزمین او به جولانگاه زامبیهای بی رحم و خونخوار مبدل شده است. با نجات یافتن Ed مشخص میشود که این این شهر بازمانده هایی دارد که هنوز آلوده نشده و ما باید آنها را پیدا میکردیم.جریان بازی در ابتدا marcus و Ed را به سمت کمپی دفاعی، بنام تکاور در بالای تپه میکشاند که بازمانده هایی در آن تلاش میکردند از دست زامبیها در امان بمانند. . شخصیت ما در ابتدا سردرگم، و نمی داند در این جهنم چه خبر است ولی سیل وقوع حوادث تلخ به او جهانی آخر الزمانی را نشان میدهد که زنده ماندن در آن سخت و با دیگر بازماندهها گره خورده است. داستان بازی موضوعی تکراری دارد و میکوشد در ژانری ترسناک و زامبی محور، احساس بشریت در جنگیدن برای بقا را به تصویر بکشد و آن را بهانهای برای شروع یک تجربه قرار داده است. در بازی خبری از کات سینهای سینمایی جذاب و حماسی نیست و بیشتر حقایق در جریان بازی و صحبت با دیگر شخصیتها آشکار میشود که این بخاطر سیل عظیم تغییرات و متغیرهای احتمالی قابل توجیه بود. ما امیدوار بودیم که بازی با یک پیش زمینه داستانی مفصل، همراه با معرفی برخی شخصیتها و یا حداقل ایدهای که نشان دهد چه خبر است، شروع شود، ولی متاسفانه اینطور نبود. پشرفت در داستان بازی به صورت دورهای باعث میشود با جهانی در حال تغییر و پویا(دینامیک) رو به رو شویم که بسته به فهم و تصمیم شما به جلو پیش میرود، به همین خاطر حس شما از داستان بازی میتواند متفاوت باشد. در مجموع داستان بازی کلیشهای و ساده است و صرفا بهانهای برای شروع یک ماجراجویی بزرگ در دنیای زامبی هاست و خود بازی نیز سعی نمی کند بروی این قسمت مانوری دهد.
قسمتی که State of Decay را از بقیه بازیهای زامبی محور جدا میکند سبک گیم پلی آن است که باعث میشود جذاب و اعتیاد آور باشد. شما با یک بازی Open World با دید سوم شخص طرف هستید که سازنده اش توانسته استادانه سبک survival horror را با برخی مولفههای Action-Adventure، RPG و Sandbox ترکیب کند و در قلب گیم پلی قرار دهد. از لحاظ وسعت و عظمت این بزرگترین بازی آرکید X360 است که محیطش فراتر از 16 کیلومتر مربع و عمدتا پوشیده از علف زارهای نسبتا خشک، بوتههای وحشی و درختان جنگلی با چشم اندازهای متفاوت است که در آن مزرعه، گاوداری، آسیاب، انبار، شهرکهای مسکونی و …به صورت پراکنده به چشم میخورد و همین وسعت باعث عدم حس تکرار میشود. این یک دنیای پویا(دینامیک) است که از سیستم روز و شب (1 ساعت حقیقی روز و 1 ساعت حقیقی شب) بهره برده و هسته اصلی گیم پلی آن بر اصل تشکیل گروه، ساخت پایگاه، مبارزه، مخفی کاری، فرار ، جستجو برای یافتن منابع و تصمیمات صحیح استوار است. این یک بازی خاص با حسی نو است که بر یک شخصیت خاص با قابلیتهای فضایی! و ویران کننده تمرکز ندارد و شما را به تشکیل گروه و سوییچ بین شخصیتهای مختلف آن تشویق میکند. تنهایی در اینجا با مرگ فاصله کمی دارد، پس باید بسته به تخصص مورد نیاز و قابلیتهای متفاوت شخصیتهای بازمانده، آنها را عضو گروه خود کنید(از طریق دوستی و استخدام) و برای ساماندهی و امنیت آنها اقدام به ایجاد پایگاه و ساخت حصار نموده و آن را مرتبا ایمن و ترمیم کنید که در روحیه گروهی شما نیز تاثیر گذار است.
این بازی به معنای واقعی نشان میدهد دوستان و گروه چقدر در بازی مهم هستند مثلا هنگامی که شما بدون تجهیزات لازم و شخصیتهای مناسب، برای انجام یک ماموریت اقدام میکنید، ممکن است باعث مرگ غم انگیز دوستانتان شوید و چیزی که این قسمت از بازی را جذابتر و واقع بین تر میکند اینست که مرگ شخصیتها بر خلاف بازیهایی مانند Resident Evil, Dead Rising ، Left 4 Dead به معنای واقعی صورت میگیرد و دیگر هیچ راهی برای بازگشت و بارگذاری بازی وجود ندارد، این خود به ما نشان میدهد معقولانه تصمیم بگیریم و مثلا یک دکتر را برای مبارزه انتخاب نکنیم. شخصیتهای بازی، مانند انسانهای واقعی هستند،بعد از فعالیت زیاد و یا مبارزات طاقت فرسا،اکثرا زخمی، خسته و فرسوده میشوند، که برای بازیابی آنها میتوانید، غذا، جای خواب و پزشک در اختیارشان قرار دهید.شما در این بازی باید برای یافتن منابع مختلف(غذا، دارو، سلاح سرد و گرم، مصالح ساختمانی، مهمات و … ) با ترس از اینکه زامبیها همه جا هستند به جستجوی مکانهای مختلفی بپردازید، مانند فروشگاههای متروکه، پمپ بنزین، خانههای رها شده، مزارع، و درهای بسته زیادی که میتوان آنها را شکست و وارد شد ، اما مواظب باشید ایجاد سر و صدا زیاد باعث تحریک زامبیها شده به طوریکه ممکن است سیل عظیمی از آنها به صورت دیوانه وار و حیوان صفت به سمت شما حمله ور شوند، و شما را مجبور به اتخاذ تصمیم دیگر مثل فرار یا انجام کارهای مخفیانه کند. مخفی کاری یکی از راههای کم دردسر تر است ولی حوصله سر بر است که خیلی از وقتها هم ممکن است جواب ندهد. هر چند که در بازی شما یک شخص تا دندان مسلح و مجهز نیستید و به نوعی با یک سلاح سرد بازی را شروع میکنید، ولی با پیشروی در بازی و جستجو میتوانید به طیف بسیار وسیعی از سلاحهای گرم ( حدود 99 قبضه به همراه مهمات) و حدود 40 سلاح سرد( چاقو، قمه، چوب بیسبال و…) و همچنین انواع نارنجک و مینهای انفجاری دست پیدا کنید که تنوع آنها یک نکته مثبت محسوب میشود. سیستم مبارزه و جنگ در بازی بسیار ساده و مبتنی بر فشار دکمه X و Y است اما به تدریج با وجود رقبای جدید شما باید چاشنی استراتژی را نیز به ان اضافه کنید. زامبیها در این بازی از لحاظ AI در سطح متوسطی قرار دارند ولی عکس العمل آنها بسیار سریع است. زامبیها عمدتا با شکل و اندازههای گوناگون رو به روی شما ظاهر میشوند و اکثرا قابلیتهای متفاوتی دارند، برخی لاغر و سریع، برخی چاق و کند اما جان سخت و برخی چابک و قدرتمند هستند که سعی میکنند گروهی حمله کرده تا شما با یک استراتژی معین موفق به از بین بردنشان نشوید، ولی ضعف همگی در متلاشی شدن سرشان است.
در کل سیستم سلامتی بازی به صورت شارژی نیست و این باعث می شود خیلی وقتها از مبارزه با زامبی ها پرهیز کرده و فرار را بر قرار ترجیح دهید که حس فرار و نوع دنبال کردن زامبیها شما را کمی به یاد بازی alan wake میاندازد. با پیشرفت بیشتر در بازی، گروه شما قوی تر میشوند که هر شخصیت بر اساس 6 مهارت و هر مهارت با 7 ستاره رتبه بندی شده، مانند مانند هوش، استقامت، تیراندازی. این قسمت بسیار لذت بخش است و شما را ترغیب به کسب تجربه بیشتر میکند مثلا دویدن زیاد، جستجو و شلیک با اسلحه به ترتیب باعث افزایش تجربه( XP) شما در زیمنههای استقامت، هوش و تیراندازی میشود که تاثیر زیادی در بازی خواهد داشت. ماموریتها اکثرا متشکل از پاکسازی یک منطقه از زامبیها ، دفاع از پایگاه خود، کمک به بازماندگان، جمع آوری منابع و کمک به سایر گروهها است.برخی از ماموریتها با توجه به شخصیتهای بازی استادانه طراحی شده اند که اتفاقات جدیدی را فاش میکنند اما بسیاری از آنها به صورت پویا ایجاد میشوند که برای کسانی که به دنبال یک روایت مرکزی قوی هستند، ناامید کننده است . مکانیزم گیم پلی بسیار گسترده و خیلی قابل توضیح نیست و نمی شود همه را شرح داد ولی با یک گیم پلی عظیم تر و پیچیده تر نسبت به عناوین دیگر دنیای زامبیها طرف هستیم . کمپین بازی حالتی شاخه شاخه و انشعابی دارد که با وجود sandbox بودن، سعی میکند در یک خط موازی، شما را به سوی یک نتیجه گیری دلخواه سوق دهد. زمان به اتمام رساندن قسمت کمپین بازی با توجه به روند در پیش گرفته هر گیمر میتواند متغیر باشد که حدودا تا 15 ساعت متغیر است، ولی برای تجربه کامل این عنوان، نمی توان زمان مشخصی را معین کرد. پس از پایان بازی مضمونهایی نیز مثل ماسک زامبی و یک کلاه مسخره که ترکیبی از گاو و خوک است برای استفاده بروی آواتار خود در X360 ، به شما داده میشود. از مشکلات اصلی گیم پلی نیز عدم وجود بخش چند نفره آنلاین و Co-op است که با توجه به سبک آن، میتوانست جذابیت بازی را چندین برابر کند. با در نظر گرفتن تمامی جنبههای گیم پلی میتوان گفت این عنوان تجربه جدیدی را برای علاقه مندان به بازیهای زامبی محور ارایه میدهد که بسیار اعتیاد آور بوده و ساعتها و روزها میتواند آنها را سرگرم کند . این قسمت از بازی همچون نگینی ارزشمند آن را از باقی بخشهای بازی جدا میکند.
State of Decay در گرافیک با وجود موتور قدرتمند CryEngine 3 یک مدعی نیست و از مشکلات فنی رنج میبرد. از نکات مثبت این بازی خلق دنیایی عظیم(16 کیلومتر مربع) و در عین حال پویا است به طوریکه سیستم روز و شب نیز در بازی نقشی پررنگ ایفا میکند و به ما حالت امید و نا امیدی را القا میکند. محیطی که ما در آن قدم میگذاریم آنقدر وسعت دارد که حس تکرار به ما دست ندهد و ترس در دنیایی عظیم را به ما بچشاند ولی بخاطر ضعف در ساختار فنی بازی، از دور نمای محدود رنج میبرد. یکی از مشکلات تکنیکی بازی مربوط به مسعله فریم ریت و پارگی تصویر در بازیست که برخی وقتها خصوصا در زمان رانندگی آزار دهنده است. علاوه بر دیر لود شدن بافتها در هنگام رانندگی، آنهااز کیفیت خوبی هم برخوردا نیستند. فیزیک بازی نسبت به عظمت آن راضی کننده بود، اما کم و بیش باگهای داشت، مثلا برخی وقتها زامبیها در دیوار فرو میرفتند و یا اینکه گاهی در یک محدوده پرترافیک گیر میافتادند. گشت و گذار در محیط با وجود مناظر گوناگون بسیار لذت بخش است و سازندهها سعی کرده اند از انواع آپشنهای مختلف برای متنوع کردن جای جای این بازی بهره ببرند.طراحی ظاهری کاراکترهای بازی و زامبیها تقریبا مناسب بود اما انمیشن آنها در هنگام تحرک و استایل صورت آنها غیر طبیعی جلوه میکرد. یکی از نکاتی که ممکن است در بازی شما را آزار دهد این بود که با وجود طیف وسیعی از سلاح هایی که با خود حمل میکردیم، آنها در کاراکتر شما قابل مشاهده نبودند! سیستم نور پردازی و سایه زنی در بازی، به دو صورت استاتیک و دینامیک بکار گرفته شده که بخاطر حالتهای روز و شب، میتوانست خیلی تاثیر گذار باشد. این قسمت از بازی با وجود برخی نکات مثبت، ضعفهایی نیز داشت از بازتاب ناصحیح نور و تاثیراتش بروی اجسام گرفته تا کیفیت نه چندان مطلوب سایههای اشخاص، که در محیطهای تاریک و شب بیشتر به چشم میخورد. متاسفانه شما نمی توانید میزان روشنایی بازی را کم و زیاد کنید و من تعجب میکنم که آیا این برای سازنده یک چالش بود ؟ با این حال برخی مشکلات گفته شده در اکثر بازیهای وسیع و دارای آزادی عمل زیاد وجود دارد اما در نگاهی کلی، گرافیک این بازی در سطحی متوسط قرار دارد که برخی از کاستیهای آن قابل توجیه است، بخصوص اگر دید خود را معطوف به یک بازی آرکید 20 دلاری کنید.
Jesper Kyd آهنگساز معروف که در کارنامه درخشانش نامهایی چون Forza Motorsport 4، Gears of War ، Assassin’s Creed و 10ها بازی معروف دیگر به چشم میخورد در ساخت موسیقی State of Decay نیز نقش داشته و 21 اثر کاملا اختصاصی از او در بازی گنجانده شده است. آهنگهای بازی بیشتر ریتمی آرام دارند و در عین حال کاملا جذاب و منطبق با جو و هویت بازی ساخته شده که حکایتگر ترس نهفته در درون بازی است. کار صدا پیشگی شخصیتها در حد عالی نیست ولی بخاطر ازدیاد شخصیتها قابل توجیه است و کماکان حس ترس و همدردی در دیالوگهای آنها به وضوح حس میشود.با وجود چند باگ مختصر در این بخش افکت و صداگذاری بروی سلاحهای گرم و سرد نیز با وجود تنوع بسیار قابل قبول بود، اگر آن را با بازیهای بزرگ AAA مقایسه نکنیم. برخی وقتها سکوت شب با صدای پرندگان مرده خوار همراه است و نالههای بازماندگان، فریاد ترسناک زامبیها را به دنبال دارد که باعث میشود دنیایی بی رحم در ذهنمان تداعی شود.کنترل بازی خوب و روان است و خیلی زود به آن عادت میکنید، ولی بهتر بود که سازندگان گزینهای برای کم و زیاد کردن حساسیت دسته و میزان فاصله دوربین از شخصیت در نظر میگرفتند .
State of Decay قطعا بلند پروازانه ترین بازی آرکید Open World در بین تمامی بازیهای XBLA است و همانند The Walking Dead رویکردی متفاوت به این سبک دارد که میتواند دنیای زامبیها را بیش از پیش جذاب تر کند. با وجود پتانسیل بسیار بالا، فعلا حالت چند نفره آفلاین و آنلاین در این بازی وجود ندارد که گفته میشود، پروژه Class 4 که در اصل حالت چند نفره آنلاین ( MMo) همین بازی است آن را تکمیل می کند. یادتان باشد که این یک بازی 60 دلاری با کلی تبلیغات شرم آور نیست و تنها 20 دلار قیمت دارد که قطعا از برخی از بازیهای 60 دلاری ارزشمندتر و بزرگتر است. با وجود برخی ضعفهای فنی و داستانی ، گیم پلی این بازی بسیار اعتیاد آور است که این به مکانیزم بکارگرفته شده در بازی بر میگردد. پس اگر به جنگیدن در دنیای زامبیها علاقه دارید و به دنبال تجربه عنوانی متفاوت هستید، State of Decay لیاقت قرار گرفتن در ویترین بازیهای آرکید شما را خواهد داشت.,,شما در بازی قابلیتهای فراوان مدیریتی و ساختارهای تشکیلاتی دارید، مثلا می توانید در پایگاه خود آشپزخانه دایر کنید و با استخدام آشپز روحیه گروه را بالا ببرید، دکتر استخدام کنید و زخمیها را مداوا کنید تا نمیرند، برجک نگهبانی تاسیس کنید و با استخدام تک تیر انداز امنیت پایگاه را بیشتر کنید و همچنین تاسیس خوابگاه برای استراحت، استخدام نجار ، باغبان و غیره و از طرف دیگر باید یادتان باشد که استخدام شخصیتهای شرور نیز در گروه شما، میتواند روحیه بقیه شخصیتها را بهم بریزد و برخی تصمیم به ترک گروه بگیرند که در این صورت شما میتوانید فرد خاطی را از گروه اخراج کنید. از نکات جالب بازی این است که شما به غیر از چند شخصیت داستانی میتوانید بین بقیه بازماندهها سوییچ کنید که برای اینکار شما باید با آنها دوست باشید و این خود نیازمند انجام ماموریتها، نجات جان آنها، تامین اقلام مورد نیاز و بدست آوردن نفوذ در بین آنهاست، که باعث جلب اعتماد آنها میشود. کنترل شخصیت شما در هنگام سوییچ به شخصیتی دیگر، بر عهده هوش مصنوعی (AI) بازی است، هر چند ممکن است این حس را کنید که او به یک احمق تبدیل شده است. با بالا رفتن از برجهای مختلف میتوانید مناطق اطراف خود را شناسایی کنید که این برای تصمیمهای استراتژیک شما و خصوصا برای یافتن منابع بسیار سودمند است. وسایل نقلیه در بازی به وفور یافت میشود که با آنها میتوانید به گردش در محیط بپردازید، زامبیها را زیر بگیرید و با باز و بسته کردن در راننده آن را بر پیکره زامبیها بکوبید که همگی میتواند لذت بخش باشد. وسایل نقلیه شما فنا ناپذیر نیستند و در صورت آسیب زیاد، آتش گرفته و در نهایت متلاشی میشوند که باعث میشود حتی با وجود در اختیار داشتن قدرتمندترین سلاحها و ماشینها، باز هم احساس امنیت نکنید و این از زیباییهای بازی است.
مجموع امتیاز - 8
8
امتیاز بازیسنتر
نقاط قوت: القای حس وحشت و ناامیدی احتمالات بی پایان در دنیای Open World ترکیب جذاب از خفا، ستیز، فرار و مبارزه برای بقا سوییچ بین شخصیتها و روابط دقیق میان آنها گیم پلی جذاب و اعتیاد آور موسیقی زیبانقاط ضعف:بافت های بی کیفیت و افت فریم عدم پرداخت کافی به موضوع داستان فقدان سیستم چند نفره آنلاین و آفلاین