سفر به گذشته، به آینده ای دور!

Blood Dragon اینجاست تا شما را با یادآوری خاطرات کودکی و نوجوانیتان ذوق مرگ کند!
یک نوار ویدئویی دست چندم که سر و ته آن با آگهی، فیلم‌های خانوادگی، برنامه‌های تلویزیونی و … که حاصل از استفاده ی چندباره از آن است پر شده و در میان آن یک اکشن بزن بهادر پر از اغراق انتظارتان را می‌کشد. هد ویدئویتان کثیف شده و فیلم با برفک‌های معروف پخش می‌شود، صدا قطع و وصل می‌شود و همان اتفاقات همیشگی! همه ی اینها در Blood Dragon وجود دارد. از Loading بازی گرفته تا تکیه کلام‌های شخصیت اصلی و …

حتی اگر از داستان ساده و سرراست، پایان بندی ضعیف، شخصیت اصلی کم عمق و گاهی اعصاب خورد کن در FarCry 3 انتقاد کنیم باز هم نمی‌توانیم منکر آن شویم که FC3 یک شاهکار و تجربه‌ای کم نقص در سال گذشته بود. عنوانی که به راحتی می‌توان نامش را در تالار افتخارات عناوین اکشن ثبت کرد و سال‌ها از یادآوری خاطرات خوشی که از گشت و گذار در جزیره‌ی استوایی مملو از هیجان داشتیم، لذت ببریم.
حال اگر به شما پیشنهاد بدهند آیا مایل به تجربه‌ی چند ساعت بیشتر از FC 3 هستید یا خیر؟ جواب شما چه خواهد بود؟ مطمئنا همه‌ی کسانی که بازی را تجربه کرده‌اند با اشتیاق پاسخ مثبت خواهند داد.
Blood Dragon، واکنش سازندگان به عطش ما برای تجربه‌ی دوباره گیم پلی کم نقص بازی اصلی است. اما آیا این نهایت دست‌اورد سازندگان برای ماست؟ تنها چندساعت بیشتر از بازی اصلی؟
این بار مسلما پاسخ ما منفی خواهد بود، Blood Dragon ذاتا FC 3 است اما تنها این نیست!کسانی که سنشان اجازه دهد مطمئنا خاطرات خوشی از کرایه کردن فیلم‌های VHS از کلوپ‌های محلشان، سر و کله زدن با ویدئو‌های خانگی و جلو وعقب کردن پر زحمت نوارها(با آن نوار جمع کن‌های دستی!) دارند.
نوارهایی که ما را یکی دو ساعت به دنیای احمقانه اما دوست داشتنی اکشن‌های دهه 80 هالیوودی به بازوهای قطور فرانکی،رمبو، آرنولد، چاک نوریس و … می‌برد.
Blood Dragon اینجاست تا شما را با یادآوری خاطرات کودکی و نوجوانیتان ذوق مرگ کند!
یک نوار ویدئویی دست چندم که سر و ته آن با آگهی، فیلم‌های خانوادگی، برنامه‌های تلویزیونی و … که حاصل از استفاده ی چندباره از آن است پر شده و در میان آن یک اکشن بزن بهادر پر از اغراق انتظارتان را می‌کشد. هد ویدئویتان کثیف شده و فیلم با برفک‌های معروف پخش می‌شود، صدا قطع و وصل می‌شود و همان اتفاقات همیشگی! همه ی اینها در Blood Dragon وجود دارد. از Loading بازی گرفته تا تکیه کلام‌های شخصیت اصلی و …
بازی به شدت تداعی کننده‌یB-Movie‌های دهه‌ی هشتاد میلادی است. همان سبک و سیاق، همان موسیقی، همان تم و رنگ، همان دیالوگ‌ها و خلاصه همه چیز برای بازگشت به گذشته آماده است. اما در این میان نوعی خودآگاهی نیز در بازی جریان دارد؛ به طوری که گاهی بازی گیمر را مستقیما خطاب می‌کند و با او به این همه حماقت می‌خندد!
داستان بازی بدون هیچ شکی کاملا بی سر و ته و ساده است.
در آینده ای دور و در سال 2007 ! ( از منظر دهه‌ی 80، سال 2007 آینده ای نسبتا دور محسوب می‌شود!) اتفاق می‌افتد. زمانی که حضور سربازهای Cyborg به امری کاملا رایج در تمامی ارتش‌ها تبدیل شده است.
شما در نقش Rex Power Colt یک سایبرگ Mark IV ظاهر می‌شوید که وظیفه دارد تا جلوی فعالیت‌های فرمانده‌ی سابق خود را بگیرد.
فرمانده‌ی سابق در حال حاضر مشغول استخراج نوعی انرژی قدرتمند از گیاهان و اژدهایان خونین در جزیره‌ای عجیب برای ساختن یک سلاح مخوف است و … واقعا مهم نیست بدانید که این انرژی چیست، علت اصلی تولید این سلاح چیست، اژدهایان از کجا آمده‌اند، این جزیره کجاست و …! مگر انتظار یک MGS را دارید؟
وظیفه‌ی شما تنها لذت بردن از بازی کردن یک B-Movie خوش ساخت است، پس داستان را فراموش کنید و اسلحه را به دست بگیرید.روند کلی گیم پلی در بسیاری موارد بسیار شبیه به FarCry 3 است. تصرف کمپ‌های دشمنان به هر روشی که مایلید! مخفی کاری، باران گلوله و یا ترکیبی از آن دو… اما BD تنها به تقلید از بازی اصلی بسنده نمی‌کند و در روند گیم‌پلی دست به خلاقیت‌های جالبی نیز می‌زند.
تصرف کمپ‌ها در بازی کمی با بازی اصلی متفاوت است. در هر کمپ، سپری از انرژی وجود دارد که باعث می‌شود اژدهایان غول پیکر و سرخ‌رنگ‌بازی( که از بد حادثه قادر به پرواز نیستند!) نتوانند وارد آن‌ها شوند.
حال برای تصرف یک کمپ شما می‌توانید به روش‌های بازی اصلی عمل کرده و کمپ را صاحب شوید.(مخفی کاری، اکشن تمام عیار و …)
و یا با نفوذ به داخل کمپ سپر حفاظتی را از کار انداخته، گوشه‌ای به انتظار بنشینید و نظاره‌گر باشید که چگونه اژدهای عزیز ترتیب تک تک سربازان سایبرگ دشمن را می‌دهد و از تم صدای رباتیک آن‌ها درهنگام مرگ لذت ببرید.
اما سوالی که پیش می‌آید آن است که ایا برخورد اژدها با شما مهربانانه‌تر از سلاخی سربازان خواهد بود؟ جواب منفی است.
شما باید کمپ را از وجود اژدها خالی کنید. راه حل اول یک نبرد دشوار و نفس گیر با اژدهاست که منجر به مرگ یکی از شما خواهد شد.
اما راه حل دوم طعمه‌گذاری برای اژدها و خارج کردن وی از کمپ است. امری که منجر به فعال شدن خودکار سپر انرژی شده و از ورود مجدد اژدها جلوگیری خواهد کرد.
پس از کشتن سربازان دشمن و جست و جوی جسد آن‌ها، علاوه بر پیدا کردن مهمات و پول، نوعی قلب سایبرناتیک نیز نصیب شما خواهد شد.(با قابلیت حمل حداکثر 20 عدد.)
این قلب‌ها علاوه بر بازی کردن نقش طعمه برای اژدها، خواص سنگ‌هایFC3 را نیز در پرت کردن حواس دشمنان دارند.علاوه بر مهمات، پول‌های جمع آوری شده از اجساد دشمنان و محیط بازی نیز امکان شخصی‌سازی سلاح‌ها و خریدن مهمات برای آن‌ها را نیز به شما می‌دهند.
باید گفت منوی اسلحه‌ها در بازی علی‌رغم تنوع نه چندان زیاد بسیار جذاب است، به طوری که شما را مجاب خواهد کرد تا با اتخاذ استراتژی‌های گوناگون در طول بازی، از تمام سلاح‌ها استفاده ببرید. بازی لذت حمل سلاح‌های متعدد را از شما سلب می‌کند و می‌توانید مانند شوترهایی کلاسیک، همه‌ی سلاح‌هایی که پیدا می‌کنید را با خود حمل کنید. باید ذکر کرد لذت استفاده از سلاح‌ها و شلیک با آن‌ها حتی از بازی نخست نیز بیشتر است. شاید بتوان ظاهر جذاب و طراحی خوب سلاح‌ها را مهمترین عامل این امر به حساب آورد.
سیستم تمام کننده‌ها و کشتارهای بدون سلاح گرم نیز به طور کامل به این بازی منتقل شده است و قابلیت کشتن سریع زنجیره‌ای حتی بهتر از گذشته در Blood Dragon وجود دارد.
البته خبری از سیتم مهارت‌های درختی بازی اصلی نیست و سایبرگ ما تقریبا از ابتدا به تمامی مهارت‌های خود دسترسی کامل دارد.
تجربه‌ی بصری بازی بسیار تاریک است(بسیار تاریک!) و همه چیز با یک فیـلتر سایبرناتیک که از دید مخصوص چشم‌های سرباز‌های سایبرگ نشات می‌گیرد نیز ترکیب شده تا یک تجربه ی بصری خاص را برای شما رقم بزند.
موتور بازی دقیقا همان موتور استفاده شده در FarCry 3 است؛ با این تفاوت که همه چیز تاریک‌تر، بنفش‌تر و براق‌تر شده است!
طبیعی است با در اختیار داشتن یک PC قدرتمند هنوز هم می‌توانید از یکی از بهترین گرافیک‌های فنی موجود لذت ببرید.
کیفیت بافت‌ها در سطح بسیار مطلوبی قرار دارد و نور پردازی فوق العاده‌ی بازی نقش بسیار مهمی را در القای جو خاص بازی به شما ایفا می‌کند. کیفیت مدل‌سازی دشمنان، اژدها‌یان و محیط کلی جزیره نیز مانند بازی اصلی در سطح بسیار بالایی قرار دارد.
میان پرده‌های بازی با استایل بصری خاص خود و حالت کارتونی ای که دارند شما را به یاد انیمیشن‌های اکشن سال‌های دور و میان پرده‌های بازی‌هایی نظیر MK‌های دو بعدی می‌اندازد.
البته باید یادآور شد این جزیره به هیچ عنوان با جذابیت‌های بصری‌اش شما را ترغیب به گشت و گذارهای چندساعته نخواهد کرد. بلکه بنابر انتخاب سازندگان و اقتضای جو بازی، همه چیز تاریک‌تر و وهم انگیز‌تر از گذشته طراحی شده است.صداپیشگی شخصیت اصلی بر عهده‌ی Michael Biehn بوده که به خوبی از عهده‌ی این کار برآمده است.
اوج هنرنمایی وی را می‌توان در همان دقایق ابتدایی بازی و بخش تمرینات مشاهده کرد. جایی که وی در اعتراض به آموزش مضحک بدیهیاتی نظیر راه رفتن، چرخیدن، پریدن، شلیک کردن و… لب به اعتراض می‌گشاید و جلوه‌ای جالب از خودآگاهی عجیب موجود در بازی و ارتباط مستقیم با گیمر را به نمایش می‌گذارد.
علاوه بر صداپیشگی با کیفیت، موسیقی نیز نقش عمده‌ای را در فضاسازی یک اثر Retro Futuristic به عهده می‌گیرد و گاهی شما را در موقعیتی قرار می‌دهد که گویی در حال لذت برد از RoboCop در دوران کودکیتان هستید.
ارجاعات بی شماری نیز به B-Movie‌های مشهور دهه‌ی هشتاد و نود در بازی وجود دارد که شما را به لذت بردن از مرور خاطراتتان دعوت می‌کند.

در پایان می‌توان گفت Blood Dragon یک موفقیت کامل از هر جهت است.
کسانی که هنوز هم مشتاق گیم پلی عمیق و جذاب FarCry 3 هستند می‌توانند با گشت و گذار و جست و جو و اتخاذ استراتژی‌های مختلف، بیش از ده ساعت از بازی لذت ببرند( رقمی بسیار قابل توجه برای یک بازی دانلود.)
اما کسانی که جذابیت فیلم دیدن با ویدئو‌های خانگی در دوران کودکیشان زیر زبانشان است، نباید برای لذت بردن از Blood Dragon لحظه ای درنگ کنند. BD فرصتی برای ظاهر شدن در نقش یک قهرمان عصبی و کمی کودن همانند گذشته است.
Blood Dragon به عنوان یک بسته ی الحاقی مستقل پا را فراتر از استاندارد‌های موجود می‌گذارد و این توان را دارد که در کنار FarCry 3 جایی در تالار افتخارات عناوین اکشن برای خود دست و پا کند و در این بین می‌توان آن را ادای دین کاملی دانست به IP محبوب سال‌های دور Duke Nukem. شاید اگر تیم سازنده Duke Nukem Forever ک می از توانایی‌های سازندگان Blood Dragon را داشتند، اکنون در حال مقایسه BD یا یک Duke Nukem واقعی بودیم!