همهی ما خاطرات شیرین و شاید تلخ! زیادی را از بازیهای چند نفره به خاطر میآوریم. با بردن نام بازیهای چندنفره ممکن است در ابتدا نام عناوین مشهور و بسیار محبوبی چون Quake، Counter Strike و یا Unreal Tournament به ذهن شما متبادر شود. بازیهایی که در آنها شما میتوانستید با استفاده از شبکههای ارتباطی خانگی و یا اینترنت به مبارزات چندنفرهی مهیجی بپردازید که ساعتها شما را به خود مشغول میساختند.
اما دامنهی بازیهای چندنفره به همینجا محدود نمیشود. بسیاری از ما بخش زیادی از کودکیمان را صرف کری خواندنهای فیزیکی! و در حضور دوستان خودمان کردهایم. از زمان کنسول محبوبی چون NES و یا پیش از آن Atari 2600 همیشه رقیبی که بغل دست شما و در اتاقتان مینشست تهدید جدی تری به حساب میآمد. روند محبوبیت بازیهای Co-op همواره با یک شیب ثابت روبرو نبوده است. اگر چه تحولات متعددی را در خود جای داده است. با پیشرفت سطح بصری بازیها و به تبع آن نیازمندی آنان به سختافزارهای قویتر برای اجرایشان به مرور و به خصوص با ورود به قرن 21 و کنسولهای آن دوره، بازیسازان کمتری ریسک ساخت عناوین Co-op مبتنی بر چندتکه کردن صفحهی نمایش را می پذیرفتند. زیرا دیگر برخلاف عصر دوبعدی امکان کنترل چند شخصیت توسط چند نفر در یک صفحهی نمایش ممکن نبود. و از سویی دیگر چندقسمت کردن صفحهی نمایش و پردازش چندگانهی تصاویر بدون کاستن از کیفیت بصری بازیها امری بسیار دشوار به نظر میرسید.
این شرایط تا ظهور سرویسهای آنلاین کنسولها و البته پیشرفت قابل توجه کیفیت انتقال اطلاعات از طریق اینترنت ادامه یافت. با رشد و پیشرفت سرویسهایی نظیر اکس باکس لایو، پلی استیشن نتورک و البته سرویس استیم شرکت والو، بازیسازان به این فکر افتادند که دوباره میتوان هستهی محبوب بازیهای دو یا چهار نفره را با پوستهای مدرن به دنیای گیم بازگرداند.
از اولین استودیوهایی که به طور موفق و با یک عنوان فوقالعاده با کیفیت عصر جدید این بازیها را رقم زد استودیوی Turtle rock بود. ترتل راک که پیش از این سابقهی همکاری طولانی مدت و موفقی را با والو بر سر سری کانتر استرایک داشت. اینبار موفق شد اعتماد این شرکت خلاق و درحال رشد در آن دوره را برای خلق یک عنوان جدید به دست آورد. از این جا بود که Left 4 Dead متولد شد. بازخورد فوق العاده مثبت هواداران و منتقدین سبب شد تا این بازی فصل جدیدی را برای تولید آثار دیگری با این رویکرد بگشاید. که از مهمترین آنها میتوان به سری BorderLands اشاره کرد.حال شش سال پس از عرضهی اولین L4D و پس از موفقیت کم نظیر ادامهی آن عنوان یعنی L4D2 که هنوز هم چندین هزار نفر به طور مداوم مشغول انجام آن هستند. با بازی جدید استودیوی ترتل راک روبرو هستیم.
برخلاف سری L4D اینبار 2K به عنوان ناشر و سرمایهگذار در کنار سازندگان قرار گرفته است. و این سبب خلق عنوان جدیدی شده است که از ابتدا با انتظارات زیادی از سوی همه روبرو بود.
طبق روال نگارش نقد و بررسی ها باید از داستان بازی شروع کرد. اما خب در Evolve تقریبا خبری از خط داستانی نیست. اطلاعات شما تنها محدود به پدیدار شدن نوعی از جانداران مخوف میشود که قابلیت طی کردن یک پروسهی تحول ژنتیکی بسیار سریع را دارند. هیولاهایی که پس از تکامل به یک ماشین کشتار قدرتمند تبدیل شده و به تهدید بزرگی برای انسانهای ساکن سیارهای در ناکجا! بدل میشوند. حال وظیفهی دوازده سرباز کارکشته است تا با قابلیتهایشان این هیولاها را به دام اندازند. همین! اگرچه در تکامل(ترجمهی فارسی بهتری به نظرم نرسید!) خبری از خط داستانی نیست. اما شخصیتهای دوازدهگانهی بازی(که در بخش نقد ساختار گیمپلی بیشتر به آنها خواهم پرداخت.) به طرز عمیق و جالبی شخصیت پردازی شدهاند. از طراحی جذاب و خاص ظاهر هریک گرفته تا منحصر به فرد بودن سلاح ها و سبک مبارزاتشان. یکی از نقاط درخشان این شخصیت پردازی مونولوگهایی است که در طول مبارزات میان شخصیتها رد و بدل میشوند. بسته به ترکیب تیم شما و وضعیت مبارزه هر شخصیت دیالوگ خاصی را بر زبان خواهد آورد. تنوع مثال زدنی مونولوگهای نوشته شده برای شخصیتها سبب میشود تا گمان کنید تعدادشان بینهایت است. باید گفت این دقت سازندگان در طراحی مناسب همهی جوانب شخصیتها یکی از موارد تحسین برانگیز بازی به شمار میرود.کانون توجهات و شان وجودی این عنوان را ساختار گیمپلی آن تشکیل میدهد. یعنی کنترل هر دو دستهی شکارچیان و هیولاها از سوی بازیکنان. بازی به طور کلی دارای چهار ماد است. در Hunt شکار هیولا وظیفهی اصلی شکارچیهاست. در Nest نبرد بر سر شش تخم هیولاست که توسط آن و هیولاهای کوچکتر همراهش محافظت می شوند. در Rescue شکارچیها باید بازماندگان را تا ایستگاه پرتاب مشایعت کنند و هیولا در پی نابودی آنان است.در Defend هیولا و همکاران! در پی نابودی تاسیسات سیاره برای جلوگیری از فرار بازماندگان هستند و شکارچیان باید تا زمان مقرر از این امر ممانعت کنند. و در نهایت Evacuation که ترکیبی از این چهار بخش را در یک مبارزهی بسیار طولانی و جذاب ارائه میدهد.
در ابتدا از هیولاها شروع میکنیم. نوآوری اصلی ساختهی ترتل راک را باید در هیولاهای آن جستوجو کرد. این هیولاهای چهارگانه در چند ویژگی مشترک هستند. اولین ویژگی مراحل تکامل سهگانهی آنان است. هیولاها با ارتزاق از موجودات زندهی موجود در محیط و یا آسیب زدن به شکارچیان میتوانند به مرور تکامل یابند تا اینکه به سومین مرحله از تکامل خود برسند. در هر مرحله هیولاها قابلیتهای جدیدی به دست میآورند و میزان مقاومت و سلامتی آنان نیز افزایش مییابد.
هیولاها به 4 کلاس تقسیم شده اند. کلاس Goliath یک کلاس ترکیبی و همهکاره نیرومند است. گولیاث توانایی مبارزه از راه دور با پرتاب سنگ و نفس آتشین را دارد. و از سویی در نبردهای نزدیک نیز بسیار نیرومند است. در کنار این موارد قابلیتهای حرکتی گسترده این کلاس نیز آن را بدل به محبوبترین هیولای بازی کرده است.
هیولای بعدی Kraken است. سبک مبارزاتی کراکن بیشتر مبتنی بر حملات الکتریکی از فواصل دور و البته ساز و کار حرکتی معلق در فضا بنا شده است. این سیستم حرکتی سبب شده است تا یافتن کراکن از سایر هیولاها دشوارتر شده و به نوعی مبارزه با آن شکلی از ترس و تلاش برای بقا را به خود گیرد.
هیولای بعدی Wraith است. این هیولا ویژگیهای مخفی کاری کراکن را به حد اعلا رسانده و در ترکیب آن با سرعت بسیار زیاد خود به بهترین هیولا برای غافلگیری شکاچیان بدل شده است. همچنین مبارزات این هیولا مبتنی بر حملات نزدیک و تن به تن است.
آخرین کلاس هیولاها از سوی سازندگان Behemoth نامیده شده است. بهموث بزرگترین هیولای بازی و فیزیکی ترین آنهاست. نبود قابلیت پرش تا حدودی سبب کندی آن میشود اما سازندگان با ایجاد قابلیتی که به وسیلهی آن هیولا به یک گوی غلطان بزرگ بدل میشود سعی در برطرف کردن این نقیصه داشتهاند.
شما در نقش هیولا در ابتدا باید تمام تمرکز خود را بر روی شکار جانوران و ارتقا به درجهی سه بگذارید. زیرا تا پیش از درجهی دو مواجهه با شکارچیان قطعا مساوی با مرگ شما خواهد بود. اما پس از دستیابی به درجهی سوم نه تنها این شکارچیان هستند که مرگ را بسیار نزدیک احساس خواهند کرد. بلکه شما میتوانید با حمله به تاسیسات و از بین بردن نیروگاه مرکزی حتی بدون نیاز به کشتن چهار شکارچی بازی را به پایان برسانید.میرسیم به شکارچیها که طرف دوم مکانیزم گیمپلی بازی را تشکیل میدهند. شکارچیها به چهاردستهی مهاجم،درمانگر،تله گذار و پشتیبان تقسیم میشوند. هر یک از این کلاسها خود دارای سه شکارچی با قابلیتهای متفاوت هستند. کلاس مهاجم همان سرباز کلاسیک عناوین چند نفره است که وظیفهی آن وارد آوردن بیشترین آسیب ممکن به هیولاهاست.
مارکوف، هاید و پارنل سه شخصیت قابل بازی این کلاس هستند که هر یک ویژگیهای مخصوص به خود را دارند. متاسفانه به علت محدودیت موجود در به درازا آمدن نقد و بررسی نمیتوان هر یک از شخصیتها را به تفکیک معرفی کرد لذا به نام بردن از آنان بسنده می کنیم.
کلاس بعدی درمانگر است. وظیفهی این کلاس مطابق سایر عناوین چندنفره بازیابی سلامتی سایر شخصیت هاست. البته درمانگر تواناییهای محدودی نیز در آسیب زدن به هیولاها و یا اختلال در سیستم حرکتی آنان را نیز داراست. وال، لازاروس و کایرا سه شخصیت قابل بازی این کلاس هستند.
کلاس بعدی وظیفهی پشتیبانی را بر عهده دارد. این کلاس ضمن پشتیبانی از شکارچیها و تامین زره برای آنان با سلاحهای سنگینی که در اختیار دارد میتواند آسیبهای شدیدی را به هیولا وارد سازد. استفادهی مناسب از این کلاس به تنهایی میتواند نقش بزرگی را در شکار و کشتن هیولا ایفا کند.
آخرین کلاس و به نوعی نوآورانهترین کلاس بازی، تلهگذارها هستند. این کلاس در شروع شکار وظیفه دارد به هر نحو ممکن و به سرعت هیولا را مکان یابی کند. با توجه به اهمیت زمان در سیر تکامل هیولا. یافتن تا پیش از تکامل عنصری حیاتی برای شکارچیها به شمار میرود. همین امر این کلاس را به مهمترین کلاس بازی پیش از آغاز درگیری بدل میسازد. اما در طول مبارزه نیز نباید از نقش مهم این کلاس در به دام انداختن هیولا و فراهم آوردن شرایط برای سایر کلاسها جهت وارد آوردن بیشترین آسیب به آن غافل شد.
دیگر بعد نوآورانهی بازی را باید مکانیسم شکار دانست. ویژگیای که میتواند به تیغی دولبه در مواجههی شما با این عنوان بدل شود. به محض فرود شکارچیها بر روی سیاره شکار آغاز میشود. وشما باید در سریعترین زمان ممکن و پیش از شروع مراحل تکامل هیولا را بیابید. ان امر از طریق ویژگیهای کلاس تلهگذار، رده پای هیولا، واکنش پرندگان به حرکت هیولا در محیط، بقایای اجساد خورده شده، درختان شکسته شده امکان پذیر خواهد بود. بسته به مهارت شما و شناختی که از نقشه دارید، این مرحله میتواند به طول انجامد. گاه ممکن است چندین دقیقه به طور مداوم در نقشه پرسه بزنید اما اثری از هیولا نیابید. این ویژگی میتواند گیمرهای کم حوصله را به سرعت از بازی براند. اما اگر کمی حوصله به خرج دهید و به خوبی نشانهها را دنبال کنید فرآیند شکار به یک فرآیند جذاب بدل خواهد شد. البته باید گفت چالشهای محیطیای که سازندگان برای جلوگیری از یکنواختی شکار برای ما تدارک دیدهاند به اندازهی کافی جذاب نیست. و بازی کردن با هیولاها حداقل پیش از شروع نبرد اصلی جذاب تر به نظر میرسد. سلاح های شکارچیان نیز با تنوع زیاد و در عین حال بسیار خلاقانه و کاربردی طراحی شده اند. هر شخصیت از چهار گجت بهره می برد. دو سلاح و دو وسیله فرعی نظیر تله، نارنجک و… که برای هر کلاس و شخصیت متفاوت خواهد بود. طراحی و شکل ظاهری سلاحها در سطح بسیار بالایی قرار داشته و نگارنده را بیش از هر چیز به یاد سری Unreal میاندازد.اما میرسیم به جایی که مبارزهی شکارچیها و هیولا آغاز خواهد شد. این بخش را میتوان چون نگینی درخشان در ساختار بازی توصیف کرد. تنوع چهارگانهی کلاسها، سلاحهای جذاب و کارآمد در کنار قابلیتهای گسترده حرکتی نظیر جت پک همه باعث میشوند تا یک مبارزهی بسیار جذاب را تجربه کنید. در کنار جذابیت نباید به راحتی از عمق استراتژیک نبردها در Evolve گذشت. اهمیت استفادهی صحیح از کلاسها و قابلیتهای متفاوت هریک از آنان از یک سو و تنوع داخلی شخصیتهای سهگانهی هر کلاس از سویی دیگر سبب میشود تا نحوهی چینش تیم شما نقش به سزایی را در نحوهی بازی کردنتان ایفا کند. یک تیم میتواند دفاعی و کند چیده شود تا بیشترین مقاومت را در برابر هیولای سطح سه داشته باشد. و تیم دیگر میتواند آرایشی سریع و تهاجمی را انتخاب کند تا به سرعت هیولا را به دام انداخته و در مراحل ابتدایی نابود کند.
در کنار این عمق استراتژیک کم نظیر باید به وارد کردن عنصر ارتفاع و مبارزات عمودی به بازی اشاره کرد. جت پک شکارچیها و البته پرشها و پرواز هیولاها بخش عظیمی از مبارزات را سطحی بالاتر از زمین انتقال میدهند. این اهمیت عنصر ارتفاع خود بعد تازهای را به گیمپلی عمیق و چندلایه بازی میبخشد.
باید گفت Evolve برای بازیکنان عمیق، حرفهای و البته باحوصله به مثابهی یک مسابقه شطرنج عمیق و تاکتیکی به نظر میرسد. در Evolve به هیچ وجه نمیتوان چون سام مصمم یک تنه به صف دشمن زد!
دیگر بعد گیمپلی بازی را سیستم آنلاک و ارتقای آن تشکیل میدهد که اتفاقا بسیار مفصل و عمیق است. البته در اینکه آیا چنین آنلاک سیستم پیچیده و مفصلی در این بازی مورد نیاز هست یا خیر، تفاوت سلیقه وجود دارد. این بار هم باید این مکانیزم پیشرفت در بازی را مانند یک تیغ دو لبه توصیف کرد که از سویی ممکن است شما را در ابتدا کمی دلسرد کند. چون بخش عظیمی از جذابیتهای بازی در چینش شکارچیان نهفته و به جز چهار شکارچی ابتدایی بقیه باید در یک فرآیند نسبتا طولانی باز شوند. از سوی دیگر این سیستم ارتقای عمیق و پیشرفته در کنار یک جدول ردهبندی جهانی از جز به جز فعالیتهای بازیکنان و مقایسه عملکرد شما با متوسط جهانی بازکنان همه و همه برای یک بازیکن کمی حرفهای و باحوصله بسیار جذاب به نظر میرسند.در بعد فنی فقط باید از Evolve لب به تحسین گشود. گرافیک بازی به مدد بهرهگیری از آخرین نسخهی موتور مشهور استودیوی کرایتک یعنی CryEngine 3 در سطح بسیار بالایی قرار دارد. در کنار جلوههای بصری پیشرفته بازی بسیار روان و بهینه شده است. طراحی هر دوازده شکارچی به بهترین نحو انجام شده و هریک ضمن تمایز از دیگران تا مدتها در ضمن شما باقی خواهند ماند. همچنین وجود نوعی اغراقهای طنزآمیز در طراحی شخصیت خود به ویژگی مثبت دیگری بدل شده است.
از سوی دیگر هیولاهای چهارگانهی بازی نیز به دقت و در عین تمایز همه جانبه از یکدیگر طراحی شدهاند. نقشههای دهگانهی بازی نیز ضمن برخورداری از وسعتی مثال زدنی به دقت و زیبایی طراحی شدهاند. همانطور که پیش از این نیز اشاره کردم. افزوده شدن عنصر ارتفاع به ساختار گیمپلی بازی بر طراحی مپها نیز اثر قابل توجهی گذاشته است. به طوری که نقاط استراتژیک فراوانی را در مپها میتوان یافت که شما را در موقعیت برتری برای آسیب زدن به رقیب قرار میدهد.
جلوههای صوتی بازی نیز در بالاترین سطح ممکن قرار دارند. گوش دادن به جزئی ترین صداهای محیطی امری حیاتی در یافتن سریع هیولا و یا فرار هیولا از دست شکارچیها به شمار میرود. در کنار این امر صدای شلیک سلاحها، صداگذاری شخصیتها و موسیقی بازی همه و همه در کنار هم Evolve را به یک پکیج شنیداری کم نقص و شایسته بدل میسازند.در نهایت باید گفت Evolve یک تجربهی جدید و جذاب از شوترهای چندنفره مبتنی بر همکاری تیمی است. عمق کمنظیر ساختار گیم پلی بازی در کنار تنوع خوب کلاسها به تنهایی برای موفقیت بازیای در این سبک کافی است. اما هیولاها به عنوان برگ برندهی نهایی بازی آن را از یک تجربهی مشابه و تکراری به یک پدیدهی جدید تبدیل میکنند. در کنار این موارد کیفیت ساخت فنی بالا و پیشرفتهی بازی نیز مقوم همهی عناصر نام برده شده است.
فراموش نکنید Evolve در ذات خود یک شوتر پیچیده و تاکتیکی است. بنابراین اگر به شوترهای داستانی کوتاه و سرراست عادت کرده اید شاید از آن لذت نبرید. اما اگر میخواهید مدت مدیدی را برای یک بازی صرف کنید و هربار از افزوده شدن بر مهارتتان لذت ببرید به هیچ وجه Evolve را از دست ندهید.,فصل شکار,فصل شکار,
Evolve ساختهی جدید سازندگان سری تحسین شدهی Left 4 Dead است. از ابتدای معرفی بازی و نمایش نبرد چهار شکارچی در برابر یک هیولا و البته قابل کنترل بودن و تکامل یافتن هیولا، چشمهای زیادی به بازی خیره شدند.حال نتیجهی کار پیش روی ماست. آیا این اقدام خلاقانهی سازندگان بازی را به یک تجربهی جدید در ژانر پر از تکرار تیراندازی اول شخص بدل کرده است، یا سازندگان از اجرای وعدههای خود بازمانده اند؟ برای یافتن پاسخ این پرسش با ما در نقد و بررسی همراه باشید.
مجموع امتیاز - 8
8
امتیاز بازیسنتر
نقاط قوت: گیم پلی عمیق و بسیار تاکتیکیتنوع و تمایز کلاس ها و شخصیت هااستفاده ی هوشمندانه از مبارزات عمودیهیولاهای جذاب و متمایزنقشه های وسیع و پرجزئیاتجلوه های بصری و صوتی تحسین برانگیزطراحی هنری خاص و جذابنقاط ضعف:پیچیدگی بی مورد آنلاک سیستمافت هیجان بازی پیش از نبرد با هیولا