“در گذشتههای دور، جنگجویی زندگی میکرد که شرف و شجاعتش ماورای تصور بود. کردار و منش قهرمانانه و مهارت او در جنگ بسان یک افسانه بود. نام او در میان مقدسات انسانها، برای نسلهای بیشماری زمزمه میشد. اما هم اکنون نام او به فراموشی سپرده شده و در میان غبار زمان ناپدید گشته است. میگویند سرنوشت از بدبختی انسانها لذت میبرد؛ و این مهم، تجربه و اثباتی بزرگ برای گابریل بلمونت بود. حتی پس از شکست اربابان سایه و به پایان رساندن سلطنت ترس و وحشت آنها، روح او به وسیله تاریکیای که در پی نابودیاش بود از پای در آمد. طبق پیشگویی کهن، کسی که اربابان سایه را شکست دهد، خود، به عنوان شاهزاده تاریکی بر تخت پادشاهیشان خواهد نشست.”
بعد از تجربه دو شماره از سهگانه اربابان سایه و انتظار فراوان، بالاخره سومین شماره نیز عرضه شد و موفق به تجربه این عنوان پرطرفدار و پرسرو صدا شدیم اما با چیزی غیر از آنچه انتظار داشتیم روبرو گشتیم!
پس از هزاران سال دراکولا از خواب بیدار شده و خود را در میان یک شهر مدرن میبیند. دوست و خیانتکار قدیمی او یعنی زوبک، برای مقابله با شیطان، که قصد بازگشت و تصرف زمین را کرده، به او نیاز دارد و در قبال این کمک راه رهایی از زندگی ابدی را به گابریل پیشنهاد میدهد. گابریل بدون هیچ چون و چرایی قبول میکند و داستان بدین صورت ادامه میابد.
تا اواخر بازی شما هیچ چیز دیگر و مهمی از داستان نخواهید فهمید و در پایان بازی به یکباره تمامی داستان برایتان رنگ و بو خواهد یافت. هرچند این رنگ و بو آنگونه که باید لعاب ندارد و تا حدودی برایتان ناامید کننده خواهد بود. کاراکترها در شخصیت پردازی گاها دارای نوسان شدیدی هستند. بدین صورت که لحظهای گابریل یک دراکولای تمام عیار است و دقیقه بعد یک پدر دلسوز و مظلوم که با یک اشاره شروع به گریه خواهد کرد!
بعد از ملاقات با زوبک و گرفتن اولین ماموریت، با مرحله احمقانه مخفیکاری مواجه خواهید شد! واقعا هدف سازندگان از گنجاندن این چنین بخشی به بازی و سرنوشت دراکولای کبیر چه بوده مشخص نیست! شاید بدترین و زجرآور ترین بخش گیمپلی این بازی همین مراحل مخفیکاری باشند که عاری از هرگونه هیجان و هدف هستند. گیمپلی کلی بازی همچنان به ریشههای خود وفادار است و به سبک شماره اول ادامه میابد. اما تغییراتی را نیز در آن شاهد خواهید بود. بخش ارتقای سلاحها کمی بال و پر گرفتهاند و بعد از باز کردن تمامی آنها میتوانید با انجام هر تکنیک و کمبویی، آن سلاح را به حالت اصطلاحا Mastery برسانید تا در استراتژی جنگی شما تاثیر خود را نشان دهد. دوربین بازی دیگر حالت ثابت ندارد و به حالت Free Look در آمده و در دستان بازیکن است. این کار خود مشکلاتی از قبیل گیر کردن در دیوار و دید نامناسب نسبت به صحنه را ایجاد میکند که گاها اعصاب خردکن خواهد بود.
دشمنان از نتوع نسبتا خوبی برخوردار هستند اما بیشتر این تنوع را باید به Boss Fight ها بازی نسبت داد. رئیسها واقعا تنوع و تعداد بسیار بالایی دارند و میتوان گفت در هر نیم ساعت شاهد یک مبارزه جانانه با آنها خواهید بود. ایرادی که گیمپلی بازی واقعا از آن رنج میبرد حالت حمله دشمنان است. اگر به یاد داشته باشید دشمنان در دو حالت ضربات قابل دفاع و غیرقابل دفاع به گابریل حمله میکردند. ضربات قابل دفاع را میتوان با فشردن به موقع دکمه دفاع بازگشت داد، اما غیرقابل دفاع را باید با استفاده از جاخالی یا همان Dodge، رد کرد. در این شماره اکثر ضربات دشمنان شامل ضربات غیرقابل دفاع است و فقط باید کل ذهن خود را بر روی جاخالی دادن متمرکز کنید که واقعا غذاب آور است و گاها نیز مشکلاتی برایتان ایجاد خواهد کرد. برای مثال در یکی از باسفایتها راهی به جز Dodge ندارید. حالا میخواید برای فرار از ضربه، از این حالت استفاده کنید، اما شعاع ضربه دشمن به قدری است که جاخالی دادن هم کاری از پیش نمیبرد و شما محکوم به نوشجان کردن آن هستید! حالا نبود گزینه قفل کردن برروی دشمن مورد نظر را نیز به لیست مشکلات اضافه کنید تا کاملا متوجه موضوع شوید. اینگونه مشکلات گاها به قدری زیاد میشوند که تصمیم میگیرید کنترلر را زمین گذاشته و دستگاه را خاموش کنید.
محیطهای بازی نسبت به قبل بزرگتر شدهاند و حالت Open World به خود گرفتهاند. همین عامل باعث شده تا راههای مختلفی برای رسیدن به هدف داشته باشید و دست سازندگان برای مخفی کردن آیتمهای مختلف بازتر باشد.
این محیطها اکثرا محیطهای شهری را تشکیل میدهند که برخلاف تصور اصلا خوب از آب درنیامدهاند و رفته رفته شدت تنفر شما از این محیط ها بیشتر میشود. ناگفته نماند که گاها به واسطه رویاهای گابریل، شما به گذشته و قلعه دراکولا سفر میکنید که طراحی به مراتب بهتری نسبت به محیط شهری دارند و کمی از فشار عصبی آن را برایتان کمتر میکند! در بین مراحل بنا به رمان دراکولا، حالتهای مختلفی همچون موش و خفاش شدن هم وجود دارد اما پرداخت خوبی ندارند. بخش پلتفرمینگ و پازل بازی هم چیزخاصی برای ارائه ندارد و تا پایان چیز خاصی از آنها نمیبینید. در کل گیمپلی بازی به شماره اول خود پایبند بوده و سازنده نیز سعی در تغییر بیش از حد آن را نداشته و این خود یه امتیاز مثبت برای این عنوان است.
به بخش گرافیک که میرسیم، با یک پسرفت تمام و کمال از نظر تکنیکی، حداقل بر روی کنسولها روبرو هستیم. رزولوشن تصویر به نظر میرسد حتی HD هم نیست زیرا تمامی لبهها شکسته و عاری از AA هستند. این مشکل به قدری بزرگ است که اصلا نمیتوانید به آن عادت کنید و تا پایان بازی با چشمان شما همراه خواهد بود. بافتها کیفیت لازم را ندارند و گاها میتوانند با نسل ششم بازی ها رقابت کنند! شاید تنها نکته مثبت را شاید بتوان ثبات فریم ریت دانست که لحظهای افت نمیکند و بر روی 30 فریم بر ثانیه قفل شده است.
از نظر هنری، بازی باز هم در نوسان به نظر میبرد. طراحی گاتیک و قدیمی بر روی بافت شهر به زیبایی انجام گرفته اما متاسفانه به اندازهای که در رویاهای گابریل خودنمایی میکند، در سطح شهر به چشم نمیآید. با اینکه طراحان هنری سعی کردهاند تجربه بهتری از شماره اول را به طرفداران بدهند، متاسفانه زیاد موفق عمل نکردهاند و شما تقریبا هیچ حس WoW مانندی تا پایان نخواهید داشت. تم کلی بازی به رنگ سیاه و خاکستری است و شاید این خود یکی از عوامل مهمی باشد که اینگونه حسی برایتان تداعی میشود. در کل به نظر من طراحی هنری شماره اول بازی پلهها با این عنوان فاصله دارد. صداگذاری حداقل در جایگاه خوبی دارد و صداپیشگان کار خود را به خوبی انجام دادهاند. موسیقی بازی از نکات مثبت آن است و هیجان مبارزات را چندین برابر میکنند.
این بازی با توجه به انتظاراتی که از آن داشتیم نتوانست آنگونه که باید بدرخشد و از مشکلات عجیب و غریبی رنج میبرد که سوالی برای آنها وجود ندارد. روند آن کلا بصورت سینوسی دنبال میشود و هر نیم ساعت یکبار شاهد صعود و نزول آن از هر لحاظ هستیم. لحظهای از شدت هیجان خوشحال خواهید شد اما لحظه دیگر از شدت عصبانیت و ناراحتی، افسرده! که چرا عنوانی به این زیبایی باید این چنین مسیر عجیبی را طی کند. در کل این عنوان آن چیزی نبود که فکر میکردیم و مشکلات نامعلومی در پشت پرده، از تبدیل آن به یک شاهکار به یاد ماندگی جلوگیری میکند. لحظه لحظه بازی این احساس را به شما منتقل خواهد کرد که این عنوان کامل نیست و هنوز ناقص است! اگر عاشق این سری هستید و میخواهید این عنوان را تجربه کنید و حداقل از گیمپلی آن لذت ببرید، انتظارات خود را در حد بسیار پایین نگاه دارید چون این عنوان آن چیزی نیست که انتظارش را میکشیدید.
مجموع امتیاز - 6
6
امتیاز بازیسنتر
نقاط قوت: باس فایت های متنوع و پرتعدادگیم پلی جذابموسیقی های پرهیجاننقاط ضعف:داستان نسبتا ضعیفگرافیک تکنیکی ضعیفناقص و نصف و نیمه