اگر روزی بیگانگان به زمین حمله کنند، چه اتفاقی خواهد افتاد؟ آیا همانند اکثر عناوین علمی تخیلی در نهایت بشریت با متحد شدن، پیروز خواهد شد؟ اما اگر اتحاد تمام کشورهای دنیا و هزینه کردن میلیاردها دلار کافی نباشد چه؟ آیا بشریت شکست را می پذیرد یا همچنان به نبرد برای آزادی ادامه میدهد؟ Xcom 2 جوابی بر این سوال است. اکنون بیست سال از حوادث شماره قبل و اولین مقابله Xcom با بیگانگان گذشته اما برخلاف آنچه همه ما به یاد داریم، نه بشریت بلکه بیگانگان پیروز اولین برخورد بودند. حال تمام دنیا زیر چکمههای گروهی به نام نیروهای Advent و اربابان بیگانه آنها، به بقا ادامه میدهند. گروه Xcom نیز مجبور به عقب نشینی شده و برخلاف گذشته تنها به عملیات چریکی و تخریبی بسنده میکند. حال این وظیفه ماست تا بار دیگر با رهبری خود اکسکام را به قدرت برگردانده، از اهداف پشت پرده بیگانگان مطلع شده و صد البته از به ثمر رسیدن آنها جلوگیری کنیم. داستان کلی بازی در همین چند خط خلاصه میشود و در ادامه نیز پیچیدگی چندان زیادی ندارد اما همانند نسخه قبل همچنان قابل قبول است و بیشتر نقشی برای پیشبرد مبارزات و گسترش پایگاه دارد اما در نهایت کسی Xcom را برای داستان آن بازی نمیکند.
کلیت گیمپلی بازی تفاوت چندانی با گذشته نکرده و هنوز هم به دو بخش اصلی مبارزات و مدیریت پایگاه خلاصه میشود؛ اما این بار سطح جزییات و اضافه شدن صدها ویژگی ریز به گیمپلی است که Xcom 2 را یک سر و گردن از نسخه قبلی بالاتر قرار میدهد. در بخش مبارزات اولین نکتهای که به چشم میخورد، نقش بسیار پررنگ زمان است. اینجاست که اولین قانون بازی خود را نمایان میکند. شما به عنوان فرمانده، فرصت کافی برای انجام همه کارها ندارید و همواره باید انتخاب کنید. انتخاباتی دشوار اما حیاتی. گاهی مجبور به از دست دادن منابعی قابل توجه برای نجات جان سربازی میشود یا اینکه ممکن است جان سرباز خود را برای بدست آوردن این منابع فدا کنید. در نهایت انتخاب با شماست و این انتخابها استراتژی بازی شما را میسازند. تفاوت دیگر با عوض شدن فضای کلی بازی نمایان میشود، همانگونه که اشاره شد اینبار بیگانگان در راس قدرت هستند و شما در موضع ضعف قرار دارید. همین مورد باعث شده یکی ازضعفهای اساسی در مبارزات نسخه قبلی را در Xcom 2 شاهد نباشیم. تقریبا تمام کسانی که «Enemy Unknown» را تجربه کرده بودند از ورود ناگهانی بیگانهها و به ریختن استراتژیهایشان در ابتدای مبارزه شاکی بودند، زیرا ممکن بود در حرکت آخرین سربازتان، با بیگانگان برخورد کنید و مجبور شوید ابتکار عمل را به دست آنها بدهید زیرا نوبت خود را گذرانده بودید. خوشبختانه این بار در اکثر ماموریتها شاهد اینچنین اتفاقاتی نخواهیم بود؛ زیرا با عوض شدن ماهیت بازی و اجرای حملات چریکی، این شما هستید که در موضع ضعف قرار دارید. بنابراین در ابتدای ماموریتها به صورت مخفیانه وارد میشوید و تا زمانی که وارد دید دشمن نشده یا صدای زیادی از خود تولید نکنید، دشمن از وجود شما مطلع نمیشود و همین نکته ابتکار عمل را به شما خواهد داد که چگونه اولین حمله را انجام دهید.
اما حتی با وجود این ویژگی نیز به آسانتر شدن بازی دل نبندید. مبارزات در Xcom 2 بسیار دشوار و پراسترس است، شک نکنید اشتباهات فردی زیادی انجام خواهید داد و البته اتفاقات غیر قابل پیشبینی زیادی نیز در هر مبارزه خواهد افتاد و به دفعات بالا طعم شکست و مرگ نیروهایتان را خواهید چشید. اینجاست که قانون دوم اکسکام نمایان میشود؛ سعی کنید به هیچ چیز و هیچ کس دل نبندید. بازی بارها شما را برای دل بستن به سربازانتان، با مرگ آنها مجازات میکند اما بعید است با گذراندن چند ماموریت موفق با تعدادی از سربازانتان و ارتقای آنها بتوانید جلوی خود را بگیرید و احساس همبستگی با افرادتان نکنید. همین نکات است که باعث میشود در بازی احساس یک فرمانده واقعی را داشته باشید و از پیروزی زیردستانتان شادمان شده و با مرگ آنها اشک در چشمانتان حلقه بزند اما در نهایت این یک میدان نبرد واقعی است و جایی برای احساسات نیست، پس خود را برای هرچیزی آماده کنید.
هرکدام از سربازان در بازی همانند نسخه قبلی دسته بندی شده و در شاخهای قرار میگیرند، از گروه تکتیراندازها گرفته یا نیروهای پشتیبانی. هر کدام در میدان نبرد وظایفی دارند و پیروزی در مبارزات در گرو شناخت این وظایف و جایگیری مناسب نیروها توسط گیمر است زیرا تنها با همکاری سربازان میتوان به پیروزی دست یافت برای مثال هیچ وقت نیروهای نزدیکزن را بدون پشتیبانی (مانند یک تکتیرانداز) به دل دشمن نزنید زیرا با این کار مرگ هر دو گروه را تضمین شده خواهید کرد. همین همکاریها در بازی است که باعث ایجاد لحظات ناب و نفسگیری شده و مخاطب را تا نهایت هیجان خواهد برد که برای یک عنوان استراتژی نوبتی، دستآورد بزرگی است. برای لحظهای تصور کنید نیروی رنجر خود را به دل دو بیگانه در گوشهای از نقشه زدهاید و رنجر با شمشیر برنده خود موفق به نصف کردن یکی از بیگانگان میشود؛ اما دیگری با مشاهده مرگ همکار خود به سمت رنجر یورش میبرد؛ اینجاست که تکتیراندازتان در بالای ساختمان کناری نشانه رفته و با یک تیر بیگانه دوم را از پا در میآورد. از این دست صحنهها به دفعات در Xcom 2 مشاهده خواهید کرد که حس قدرت مناسبی را به مخاطب القا خواهد کرد.
اما همه چیز در اکسکام به مبارزات و میدان نبرد خلاصه نمیشود و آمادهسازی برای نبرد به همان اندازه مهم است. برخلاف گذشته، اینبار پایگاه اکسکام نه در زیر زمین بلکه واقع در یک ماشین پرنده غولپیکر متحرک است که میتواند در سراسر دنیا به پرواز در آید که البته همین مورد باعث شده که بیشتر مراقب باشید تا توسط نیروهای هوایی دشمن مورد حمله قرار نگیرید. مدیریت پایگاه در این نسخه نیز همانند «Enemy Unknown» از سیستم لانه مورچهای استفاده میکند. هر بخش پایگاه مانند یک بخش لانه وظایفی بر عهده دارد که نقش مهم و متفاوتی در پیشبرد بازی ایفا میکند. بخش تحقیقات وظیفه بررسی بیگانگان و اکتشافات جدید را دارد، در حالی که سربازخانهها مکان مناسبی برای سرزدن به سربازان و شخصیسازی آنهاست. بنابراین شما به عنوان یک فرمانده، هم نشستن روی صندلی مدیریت را تجربه خواهید کرد و هم همراهی با دانشمندانتان، هم باید به کارگاههای ساخت و ساز سر بزنید و هم به اتاق جنگ برای بررسی وضعیت دنیا. در این بین شاید بیش از همه، وقت خود را صرف شخصیسازی سربازانتان کنید. این بخش از بازی نسبت به شماره قبلی پیشرفت بسیار زیادی داشته و تقریبا هرنوع سرباز و با هر نوع ظاهری را میتوانید داشته باشید. علاوه بر ظاهر آنها سلاحهایشان را بررسی کنید و یا ابزارآلات جدیدی برای آنها در نظر بگیرید که البته همه اینها به دلبستگی بیشتر به سربازانتان کمک خواهد کرد.
,
موسیقی و صداگذاری نیز در Xcom 2 کاملا در خدمت گیمپلی است. موسیقی بسیار مناسب و نسبت به موقعیتی که در آن قرار گرفتید تغییر خواهید کرد که البته برای یک عنوان استراتژی امری بدیهی است. با ورود به یک ماموریت، تا قبل از شروع درگیریها موسیقی وهمآلود و پر استرس پخش شده اما با بالاگرفتن مبارزات این موسیقی نیز تغییر یافته و سعی در بالابردن آدرنالین در خون مخاطب دارد، هرچند در اکثر مواقع مخاطب به قدری درگیر مبارازت و تفکر برای حرکت بعدی خود میشود که توجه چندانی به موسیقی نخواهد کرد. از طرف دیگر صداگذاری بازی چندان بدیع نیست و بسیاری از صداها از همان نسخه قبلی بازگشتهاند و حتی بسیاری از گفتههای سربازانتان تکرار همان صحبتها در «Enemy Unknown» است. با این وجود این که این مورد نقطه ضعفی اساسی برای بازی تلقی نمیشود اما میتوان کمکاری سازندگان در این بخش را نسبت به دیگر قسمتها مشاهده کرد. در بعد گرافیک باید بگویم که شاهد یک بازی پرجزئیات هستیم و طراحی محیط و شخصیتهای بازی در قیاس با سک بازی از کیفیت بسیار خوبی بهره میبرند؛ اما اولین نکتهای که در مورد این بخش بازی به چشم میخورد سنگینی بیش از حد بازی است که نسبت به گرافیک ارائه داده دلیلی برای این همه افت فریم مشاهده نمیشود. اما اگر مخاطب سیستمی به روز داشته باشد، میتواند از گرافیک زیبای Xcom 2 لذت ببرد.
در نهایت Xcom 2 ادامه روند رو به رشد «Enemy Unknown» و «Enemy Within» است که توانسته این سری را باز هم رو به جلو حرکت دهد و لحظات خاصی را برای مخاطب به ارمغان بیاورد. لحظاتی که بعید است در عنوان دیگری بتوانید تجربه کنید.
مجموع امتیاز - 9
9
امتیاز بازیسنتر
نقاط قوت: به چالش کشیدن ذهن مخاطبگیم پلی اعتیادآورطراحی یک میدان نبرد واقعیالقای حس عالی یک فرمانده به مخاطبنقاط ضعف:سنگینی بیش از حد بازی