برای مشاهده بررسی بازی Wolfenstein: Youngblood در یوتوب کلیک کنید
رمز شکست چیست؟ تغییر یک فرمول موفق! در حالی که همیشه دستیابی به یک فرمول موفق برای ساخت و توسعه بازیها کلید موفقیت آن اثر به شمار میرود، تغییرات گوناگون هم میتواند یک اثر موفق را تبدیل به یک شکست کند. استودیو MachineGames که با ساخت و توسعه Wolfenstein: The New Order و ادامه آن نشان داد که به یک فرمول موفق برای زنده کردن این عنوان دست پیدا کردهاست، حالا با شماره جدید آن با نام بازی Wolfenstein: Youngblood دست به تغییرات فراوانی زده که علاوه بر رفع کردن مشکلات دو شماره قبل، در خیلی از قسمتها عنوانی ضعیف و همراه با مشکلات فراوانی است.
در حالی که هیتلر به دست قهرمان سری B.J. Blazkowicz کشته شده و حال بیست سال از زمان مرگ هیتلر گذشته، به نظر میرسد شرایط در حال بهبود است. اما همه چیز به خوبی پیش نمیرود و با ناپدید شدن B.J داستان شماره جدید بازی Wolfenstein آغاز میشود. Jessie و Zofia قهرمانان جدید داستان و دختران دوقلوی B.J هستند که برای پیدا کردن پدرشان سفری مرگبار را به پاریس آغاز میکنند و با قلع و قمع نازیها پرده از راز غیب شدن B.J بر میدارند. داستان Wolfenstein: Youngblood هر چند با شروع جذابش نوید یک تجربه تاثیرگذار همانند دو شماره قبلی را میدهد، اما در عمل نقش داستان در اثر به شدت کمرنگ شده و دیگر خبری از اتفاقات داستانی مهیج و غیر قابل بیشبینی همانند دو شماره قبلی نیست. حق انتخابها هم که در هر دو شماره قبل نقش بسزایی در پیشروی داستان داشتند، در این عنوان جایی ندارند و بدین جهت شماره جدید یک پسرفت داستانی در سری حساب میشود.
اما مهمترین تغییر شماره جدید به عوض شدن قهرمانانش خلاصه نمیشود. بلکه امکان تجربه آن به صورت Co-Op یا بهتر بگویم اجبار انجام آن به صورت Co-Op است. این تغییر بنیادی از همان شروع حس و حال متفاوتی را نسبت به عناوین قبلی به ارمغان میآورد و با بررسی آن در زوایای مختلف میتوان به این نتیجه دست یافت که در کل با عنوان بینقصی طرف نیستیم، اما نتیجه هم آن چنان بد نیست! MachineGames سعی کردهاست همان فرمول موفق این سری را دوباره در «یانگبلاد» پیدا کند و حتی در بسیاری جهات شاهد پیشرفت گیمپلی هم هستیم. عنوان یانگبلاد بر خلاف شمارههای قبلی موفق شدهاست بالانس بیشتری را بین انجام آن به صورت مخفیکاری و یا با استفاده از اسلحههای مختلف و کشت و کشتار دشمنان به وجود آورد. در حالی که در شماره قبلی به دلیل محدودیت اسلحهها در بعضی از مراحل مجبور بودیم با مخفیکاری مرحله را به پایان برسانیم یا در موارد مخفی کاری امکان پذیر نبود، در Wolfenstein: Youngblood این محدودیت وجود نداشته و حالا این به بازیکن بستگی دارد که چه سبک از بازیکردن را در دستور کار قرار دهد. در طول پانزده ساعتی که در حال تجربه یانگبلاد بودم، اکثر موارد شاتگانم را به دست گرفته و با ایجاد یک جنگ تمام عیار دشمنان را یکی پس از دیگری به کام مرگ میفرستادم. در مواردی هم با غیب شدن لشکری از ارتش نازیها را دور زده و به هدفم رسیدم. تغییر مثبت بعدی هم به لولدیزاین بعضا فوقالعاده مراحل ختم شده تا امکان انجام اثر را برای سبکهای مختلف فراهم آورد. به لطف دابل جامپ و امکان غیب شدن شخصیتها، معماری و عمق فوقالعاده پاریس و ساختمانهایش فضای وسیعی برای پیشروی در مراحل اثر در دسترس قرار گرفته تا پیش روی در مراحل را به امری لذت بخش تبدیل کند.
گانپلی فوقالعاده Wolfenstein همچنان یکی از لذتبخش ترین بخشهای این اثر محسوب میشود و اگر به دنبال یک شوتر کلاسیک ناب و سرگرم کننده همراه با اسلحههای فراوان هستید، قطعا Wolfenstein: Youngblood شما را کاملا ارضا خواهد کرد. تنها کافی است اسلحه شاتگان را به دست گرفته و با شلیک به یکی از دشمنان لذت خرد شدن استخوان و اجزای بدنش را حس کنید. به لطف شخصی سازی فراوان اسلحه اثر، حال میتوان تمام اجزای اسلحه را تغییر داد. حتی به نظر میرسد دو شخصیت Jessie و Zofia از سرعت بیشتری نسبت به پدرشان بهره میبرند و تجربهای سریع تر و مرگبار تر را رقم زدهاند.
اما در کنار این نکات مثبت، عنوان یانگ بلاد بزرگترین ضربه را از هوش مصنوعی ضعیف و سیستم لولش میخورد. دشمنان در بازی فرسنگ ها با استاندارد نسل هشتم از لحاظ هوش مصنوعی فاصله دارند. کافی است بازی را به صورت مخفیکاری انجام دهید تا متوجه عمق فاجعه و هوش مصنوعی ضعیف آنها شوید. در همان مرحله اول موفق شدم دهها دشمن را یکی پس از دیگری با چاقو از بین ببرم و دیگر دشمنان حاضر در صحنه هم گویا در دنیای خود سیر میکردند و منتظر کشتهشدن بودند. اما از آن بدتر زمانی بود که تصمیم گرفتم بازی را به صورت آفلاین و همراه با هوش مصنوعی به صورت Co-Op تجربه کنم. اینجاست که باید بگویم عمق فاجعه را حس کردم. هوش مصنوعی یار خودی یکی از ضعیفترین مواردی است که MachineGames میتوانست در بازی قرار دهد. اول از همه او تقریبا هیچ نقشی در مبارزات ایفا نخواهد کرد و در طول مراحل شاید کمتر از پنج بار شاهد یک حرکت مثبت از او بودم. دوم مرگهای پی در پی هوش مصنوعی در درجههای سختی بالا در ساعات پایانی اثر این حس را به من میداد که شخصیتی در کلاس Medic را برداشتهام و تنها وظیفهام کمک به هوش مصنوعی است. در نهایت هم در موارد فراوانی با کشتهشدن من، او تنها نظارهگر مرگ من بود و هیچ تلاشی برای نجات من نمیکرد. با اون اوصاف به سراغ تجربه اثر به همراه یکی از دوستانم رفتم. صادقانه بگویم تجربهای لذت بخش بود، اما همچنان ترجیح میدهم گانپلی فوقالعاده بازی را به صورت تکنفره تجربه کنم. البته این نکته را هم اضافه کنم که بخش Co-Op اثر تقریبا به جز باز کردن درها فاقد هر گونه همکاری بین دو بازیکن است و تنها شریک شدن در گانپلی بازی میتواند امری لذت بخش باشد. احتمالا MachineGames به دلیل فروش نبستا پایین دو شماره قبلی اقدام به افزودن بخش Co-Op کردهاست، اما شاید اگر این بخش به اجبار در اثر وجود نداشت، شاهد مشکلات کمتر و عنوان بهتری بودیم. عنوان یانگ بلاد دقیقا همان چند نوع سرباز نازی که در شماره قبلی هم حضور داشتند را به این جا منتقل کرده و به جز یکی دو مورد دیگر شاهد دشمنان جدیدی در طول مراحل نخواهیم بود.
در حالی که سیستم افزایش لول در عناوین قبلی هم حاضر بود، اما در Wolfenstein: Youngblood به نحوی تبدیل به یکی از ارکان اصلی پیشرفت در مراحل شدهاست. علاوه بر شخصیتهای داستان، دشمنان هم دارای لول خواهند بود و خیلی از مراحل اثر به دلیل لول بالای دشمنان تا اواسط بازی قابل دسترس نخواهند بود. همین امر باعث شده تا برای تجربه مراحل داستانی مجبور به انجام و تکرار مراحل فرعی باشیم. سیستمی که در عنوان ریج ۲ هم از آن استفاده شده بود و بازیکن را مجبور به انجام مراحل نسبتا تکراری آن عنوان میکرد. در این شماره هم اکثر مراحل فرعی فاقد هدفی جذاب و یا داستانی خاص هستند و بیشتر میتوان گفت تنها برای تبدیل اثر به یک عنوان طولانی از آنها استفاده شدهاست. در حالی که داستان یانگبلاد در پنج مرحله آن بازگو میشود، بقیه زمان را در حال انجام ماموریتهای فرعی برای پاکسازی بیمارستان و جمعآوری اطلاعات ارتش نازیها بودم. هر چند افزایش لول و خرید قدرتهای جدید برای شخصیت اصلی را شاید بتوان تنها قسمت مثبت سیستم لولینگ اثر محسوب کرد. به عنوان مثال به لطف یکی از قدرتهای سیستم لولینگ این امکان را خواهید داشت تا از اسلحههای بزرگ همانند تیربار استفاده کنید. در نهایت هم این بخش را با انتقاد به خرید های درون بازی به پایان میرسانم. هر چند این خرید ها تنها موارد ظاهری هستند، اما حضور آنها در عنوانی مثل Wolfenstein تا حدودی مضحک و بدون منطق است.در صورت استفاده از قابلیت مورد اشاره این امکان را خواهید داشت تا با پرداخت پول واقعی رنگ لباس و اسلحههای شخصیتها را تغییر دهید.
در بخش بصری اثر همان طور که در بالاتر اشاره کرده، به لطف محیط وسیع و معماری فوقالعاده پاریس و البته اتمسفر نازیسم حاضر در اثر به خوبی توانسته نمره قابل قبولی را به دست آورد، اما در بخش تکنیکی مشکلات افت فریم به خصوص در زمان مبارزه با غولآخر ها یکی از مشکلاتی است که بازی با آن دست و پنجه نرم میکند. صداپیشگی جالب Jessie و Zofia و موزیکهای متال فوقالعاده اثر که با شروع نبرد ها آدرنالین را تزریق میکنند دیگر بخشهایی هستند که عنوان یانگ بلاد در آنها میدرخشد.
نتیجهگیری:
عنوان Wolfenstein: Youngblood تلاش بی مورد استودیو MachineGames برای تلفیق شوتر کلاسیک سری بر پایه یک عنوان Co-Op است که نتیجه آن در بسیاری موارد ناموفق بودهاست. عنوان یانگ بلاد از هوش مصنوعی ضعیف خود بزرگترین ضربه را خوردهاست. همچنین سیستم پیشرفت در مراحل هم باعث شده تا بازیکن را مجبور به انجام مراحل فرعی و یکنواخت اثر کند. در کنار آن بخش Co-Op کاملا بدون همکاری و وجود آن در اثر بیمورد است. به جز این موارد استودیو سازنده موفق شدهاست تا در مواردی مانند لولدیزاین و گانپلی نسبت به ساختههای قبلی خود پیشرفت کند. تجربه یانگبلاد تنها به دوستداران سبک کلاسیک و کسانی که قادر خواهند بود بخش Co-Op را همراه با یک بازیکن واقعی تجربه کنند، توصیه میشود.
امتیاز بازیسنتر - 7
7
امتیاز بازیسنتر
نقاط قوت: گرافیک و موزیکهاگانپلی فوق العادهلول دیزاین پیشرفتهشخصیسازی کامل اسلحهها!یک شوتر تمام عیار و یا یک عنوان مخفی کاری، انتخاب با شماستنقاط ضعف: هوش مصنوعی ضعیف یار خودی و دشمنانکمرنگ شدن داستان و نبود حق انتخابهاافت فریم در هنگام مبارزه با غولآخر هاسیستم لولینگ و پیشرفت در بازیاجباری بودن بخش co-opاین بازی بر اساس نسخه ارسالی سازنده بر روی Xbox One بررسی شده است