«نیتان دریک، اون دزد خردهپا که همه چیزو فدای چند تیکه گنج کرد. شاید اونا منو اینطوری میشناسن… اینطوری بهیاد میارن. ولی این اون چیزی نیست که من هستم…» – نیتان دریک
از همان روزهایی که اعلام شد اِمی هِنیگ و جاستین ریچموند استودیوی ناتی داگ را ترک کردهاند و کارگردانی «Uncharted 4» به عهده نیل دراکمن و بروس ستریلی گذاشته شده، میشد حدس زد که این دو کارگردان با تکیه بر تجربیاتی که از ساخت بازی «The Last of Us» بهدست آوردند و استفاده از سبک مورد نظر خودشان پروژه Uncharted 4 را پیش ببرند. سبکی که در آن داستان و گیمپلی در خدمت یکدیگرند و روابط شخصیتهای داستان با یکدیگر، نقطه اصلی تمرکز در روایت داستان است.
داستان Uncharted 4 در یک نگاه سرسری، تفاوتی چندانی با بازیهای گذشته سری ندارد، ماجرای نیتان دریک و دوستانش که تصمیم میگیرند در جستوجوی یک گنجینه مخفی دیگر راهی ماجراجویی تازهای شوند و در نهایت با پیدا کردن گنجینه و از دست دادن آن در لحظه آخر، به خانه خودشان بازگردند. اما در بطن، آنچارتد 4، داستان روابط انسانی یک زن و شوهر، دو برادر، چند دوست و وسواسهای ذهنی و پشیمانیهای آنهاست. سکانس اولیه بازی با یک تعقیب و گریز پر هیجان شروع میشود، جایی که نیتان و برادرش «سَم» سوار بر قایق در دریای طوفانی گرفتار شدهاند و دشمنان نیز از هر طرف بر سر آنها گلوله خالی میکنند. لازم به گفتن نیست که سَم یکی از شخصیتهای جدید سری Uncharted است که تاکنون بازیکنها، و حتی «اِلینا» همسر نیتان دریک هم، از وجود او اطلاعی نداشتهاند. بازی در مواقع مناسب از طریق فلشبکهای قابل بازی، سَم و دیگر شخصیتهای جدید را به بازیکن معرفی میکند.
این فلشبکها به طوری ماهرانه و با حوصله نوشته شدهاند که باعث تحریک احساسات در بازیکنها میشوند و در همین مدت کم بازیکن را به سرگذشت این شخصیتها، مخصوصا سَم، علاقهمند میسازند. علاوه بر این، در یکی از چپترهای آغازین بازی، بازیکن میتواند در خانه نیتان و اِلینا گشت و گذار کند، شاهد زندگی معمولی و روزمره این زوج باشند، پلیاستیشن بازی کند و با تعامل با اشیای مختلف در خانه، خاطرات نسخههای گذشته آنچارتد را مرور کنند. در واقع با این سکانسها سازندگان بازی به زیبایی، داستان و انگیزههای شخصیتها را پایهریزی میکنند، چیزی که در کتابها و فیلمها نمونههایش فراوان است اما در دنیای بازیهای ویدیویی به ندرت شاهد آن هستیم. همین موارد است که داستان آنچارتد 4 را پختهتر ساخته و آنرا یک سر و گردن بالاتر از بازیهای گذشته سری قرار میدهد.
زیبایی کار در روایت داستان آنجاست که بخش اعظمی از این زمینهسازیها و تعاملات بین شخصیتها در حین گیمپلی صورت میگیرند و محیط اطراف نقش پررنگی در این فرآیند بازی میکنند. سازندگان فعل و انفعالات شخصیتها را در مراحل و محیطهایی قرار دادهاند که به بهترین نحو حس و حالات مورد نظرشان را پیاده سازی کنند و به بازیکنها انتقال دهند. در یک نمونه نیتان، سالی و سَم سوار بر جیپ از صحراهای زیبای ماداگاسکار عبور میکنند و در همین حین سالی و سَم، که قبلا همدیگر را ملاقات نکرده بودند، از خاطراتشان برای یکدیگر تعریف میکنند، گپ میزنند تا کمی باهم آشنا شوند. در تمام این مدت کنترل جیپ در دست شماست و باید از پستی و بلندیهای این صحرا عبور کنید. در این بین شما میتوانید از ماشین نیز پیاده شده و به گشت و گذار در محیط بزرگ بازی بپردازید و شاید سرنخی یا چند تکه از collectibleهای بازی را پیدا کنید و وقتی به پشت فرمان بازگشتید، مکالمات بین دو همراهتان از همان نقطه قبلی ادامه مییابد!
محیطهای بزرگ و بازتر، یکی دیگر از تغییرات عمده در Uncharted 4 هستند که استفاده از آنها تاثیرات بسیار مثبتی برروی گیمپلی بازی گذاشته است. مبارزات معمولا در چنین محیطهایی اتفاق میافتد، جایی که پوششهای گیاهی، بناها، صخرهها و موانع طبیعی متعددی برای استفاده طراحی شدهاند تا آزادی عمل نسبی در انتخاب مسیرها و روشهای مبارزه برای بازیکنها فراهم کنند. به غیر از یک یا دو مورد شما میتوانید تمامی مبارزات بازی را به روش مخفیانه به پایان برسانید، یا اگر لو رفتید، پنهان شده و دوباره شانستان را در مخفی کاری امتحان کنید. دشمنان نیز به لطف هوش مصنوعی بسیار خوبشان، در تمام این مدت با احتیاط در جستوجوی شما هستند. با استفاده از همین المانهایی که پیشتر اشاره کردم، شما امکان خلق صحنههای اکشن بینظیر و مبارزات نفسگیر را نیز دارید. بر فرض وقتی خشابهایتان تمام شد میتوانید به سمت سراشیبی بپرید و روی آن لیز بخورید، در انتهای سراشیبی طنابتان را به صخره آویزان کنید و با یک پرش بلند روی سر دشمنتان فرود بیایید، اسلحهاش را بگیرید و به دشمنهای اطرافتان تیر اندازی کنید. در واقع سازندگان در چیدمان مبارزات تاکید زیادی هم بر عناصر افقی داشتهاند و مبارزات صرفا بر روی زمین هموار انجام نمیشود. همین مورد به علاوه مکانیزم استفاده از طناب روح تازهای در گیمپلی پلتفرمینگ و مبارزات بازی وارد کرده است. آزادی عمل در بخش پلتفرمینگ هم پیاده سازی شده و معمولا برای عبور از صخرهها چندین مسیر در دسترس است. این نکته ممکن است در عمل چیز حیرت انگیزی نباشد اما باعث میشود دنیای بازی پویاتر به نظر بیاید، بر خلاف اکثر بازیهای پلتفرمینگ که تک مسیرهای موجود در محیطشان انگار به صورت طبیعی برای قابلیتهای شخصیت اصلی بازی ساخته شدهاند.
در این بین، تعداد و کیفیت پازلها نیز نسبت به نسخههای گذشته دستخور تغییر آنچنانی نشده است و کاملا مشخص است که پازلها نقطه اولویتی برای ناتی داگ نبودهاند. اما بخش کلیدی در گیمپلی قطعا شوتینگ لذت بخش بازی است که در Uncharted 4 به کلی دچار تغییر شده و دیگر خبری از شوتینگ سفت و سخت Uncharted 3 نیست. در این نسخه شوتینگ بسیار نرم و دقیق کار شده است، به علاوه اینکه سلاحهای متنوع بازی هر کدام حس و وزن مخصوصی دارند. با وجود این تفاسیر و کیفیت بالای گیمپلی در مبارزات، میشد انتظار داشت که سازندگان استفاده معقولی از مبارزات در طول بازی داشته باشند، اما تعداد کلی مبارزات مقداری کمتر از حد انتظار است. لازم به گفتن است که این امر در مجموع از نظر من لطمهای به روند بازی (Pacing) وارد نمیکند و سازندگان در حفظ یک تجربه منسجم موفق عمل کردهاند. بازی ممکن است آغازی کند و بدون اکشن داشته باشد ولی در نگاه کلی و برای روایت یک داستان خوب وجود این سکانسها در ابتدا لازم است. در ادامه با وجود صحنههای اکشنِ بیشتر و چیدمان با ظرافت مراحل در کنار هم، روند پر تب و تابتری شاهد هستیم.
بخش چندنفره رقابتی نیز، که در روز اول عرضه با یک پچ چند گیگابایتی به بازی اضافه شد، در کیفیت مبارزات دست کمی از بخش تکنفره ندارد. در این بخش نیز شاهد محیطهای پر از پستی و بلندی و عناصری چون طناب هستیم. در مجموع هشت مپ و سه مُد «TDM» «Command» و «Plunder» در این بخش قابل بازی هستند، اما ناتی داگ وعده داده که در آینده بخش co-op را نیز به بازی اضافه کند. ضمن اینکه تمامی مُدها و مپهایی که در آینده برای بازی عرضه میشوند، به صورت رایگان قابل دانلود هستند. جدا از مُد TDM که احتیاجی به معرفی ندارد، در مُد کامَند بازیکنها در دو تیم باید قسمتهای مختلف در نقشه را به تصرف خودشان دربیاورند و آنها را حفظ کنند. در مُد پلاندِر نیز بازیکنهل باید اشیایی که به صورت تصادفی در مپ ظاهر میشوند را به صندوقچه تیم خودی برسانند تا امتیاز دریافت کنند. اما مهمترین اضافات به بخش چندنفره، «میستیکالها» (Mysticals) و «سایدکیکها» (Sidekicks) هستند که در واقع جایگزین «کیکبکها» در آنچارتد 3 شدهاند و با استفاده از پولهایی که در حین بازی بهدست میآورید، میتوانید آنها را خریداری کنید.
میستیکالها اشیا قدیمی از سری Uncharted هستند که قدرتهایی مانند آهسته کردن زمان در یک محدوده خاص یا نمایش تمامی دشمنان بر روی رادار را به بازیکنان میدهند. سایدکیکها هم به همین ترتیب «باتهایی» (Bot) هستند که در محیط بازی ظاهر میشوند و هرکدام عملیات خاصی از جمله احیاکردن همتیمیها و تیرباران کردن دشمنان را انجام میدهند. ضمن اینکه انبوهی از سلاحها و لباسهای مختلف هم وجود دارند که برای آنلاک کردنشان مدت زمان زیادی را باید صرف بازی کنید. بخش چندنفره در سری Uncharted همواره جذابیت خاصی برای من در مقایسه با تمام بازیهای چند نفره داشته است و بعد از چندین ساعت بازی کردن این بخش در Uncharted 4، جذابیتش بیشتر از هر زمانی است. با در نظر داشتن این موارد و مضامینی که در آینده برای این بخش عرضه خواهد شد، میتوان گفت مولتیپلیر Uncharted 4 ارزش بالایی را به محصول اصلی اضافه کرده است.
در زمینه جلوههای بصری و گرافیک، کسی را نمیشناسم که به تواناییهای ناتیداگ واقف نباشد. Uncharted 4 همانطور که انتظار میرفت نقطه عطف جلوههای بصری در بین کنسولهای این نسل است. توجه به جزییات در این بازی خیره کننده است، حالات چهره و انیمیشنهای کاراکترها با دقت و وسواس تمام طراحی و به صورت حیرت آوری به حرکات طبیعی انسان نزدیک شدهاند. محیطهای بازی نیز به لطف نورپردازی پیشرفته،Anti Aliasing بسیار با کیفیت و سیستم جدید رندرینگ بر اساس حجم فیزیکی، شما را مبهوت، به تماشای اطراف وا میدارد. در حین بازی لحظات متعددی برای من وجود داشت که ناخودآگاه از دکمهShare برای ثبتشان استفاده میکردم. مدلینگ شخصیتها نیز در مقایسه با تمام بازیهای ویدیویی حال حاضر بینظیر است. عضلات، چربی و پوست صورت نیتان تحت شرایط مختلف واکنش نشان داده و تغییر حالت میدهند، ذرات نور از سطح پوست عبور میکند و باعث خلق افکتهای بسیار نزدیک به واقعیت میشوند و غیره. از دیگر موارد قابل توجه هم میتوان به ذرات (Particle) و انفجارهای با کیفیت، انعکاس نور از سطح تمامی اشیا و تاثیر روی دیگر اشیا و همچنین تکسچرهای با جزییات اشاره کرد. تک تک این موارد در کنار هم بهترین گرافیک حال حاضر نسل هشتم کنسولها را ارائه میدهند. از صداگذاری و صداپیشگی هم نباید بگذریم که بار دیگر تیم ناتیداگ و بازیگران به نحو احسنت کارشان را انجام دادهاند. قطعات اریجینال زیبایی برای بازی ساخته شده و استفاده آنها در نقاط مناسب در بازی بسیار بر روی تجربه کلی تاثیر گذار است. نولان نورت و تروی بِیکر هم در نقش نیتان و سَم بسیار حرفهای و ماهرانه ظاهر شدهاند.
با توجه به انتهای داستان و صحبتهای تیم سازنده، Uncharted 4 قطعا آخرین Uncharted ساخته ناتیداگ است. ناتیداگ بار دیگر با تیم بااستعداد خود و کمالطلبی پایان ناپذیرشان، دست به خلق تجربهای ناب در بازیهای ویدیویی زده و پایانی شکوهمند و مجلل برای قهرمان شوخ طبع و به شدت باورپذیر دنیای آنچارتد فراهم کرد.
اگر از طرفداران این سری هیجان انگیز هستید مشاهده آیتم ویدیویی 10 حقیقتی که درباره Uncharted نمیدانید را به شما توصیه میکنیم.
مجموع امتیاز - 10
10
امتیاز بازیسنتر
نقاط قوت: داستان پخته و روایت بی نقصلحظات ناب در سراسر بازیپیوند منسجم داستان و گیم پلیاکشن مبهوت کنندهجلوه های بصری کاملا بی نظیرنقاط ضعف: