سفر به درون مغز انسان را شاید بتوان یکی از رؤیاهای دست نیافتنی بشر دانست. در حالی که پروژههای زیادی تا به امروز با هدف سفر به درون مغز انسان و بازیابی دادهها و اطلاعات انجام شده است، اما هیچ کدام از آنها موفقیتآمیز نبوده یا شاید هم موفقیت آنها به صورت یک راز باقیمانده است. اما قطعا بستری که بتواند این سفر را برای ما محیا سازد، جایی نیست به جز دنیا بازیها وآن هم نه در قالب یک پروژه بزرگ بلکه در قالب یکی از پروژههای بلند پروازانه که توسط استودیو «SpectreVision» و به کارگردانی «Elijah Wood» که حتما هنرنمایی او را در «ارباب حلقهها» به یاد دارید، است. در حالی که عنوان «Transference» یا به زبان فارسی «انتقال» چند روزی میشود که منتشر شده، تیم بازیسنتر سعی کرده است در قالب مطلبی که در پیش رو قرار دارد، به درون مغز انسان سفر کرده و به موفقیت یا عدم موفقیت این پروژه بپردازد.
«Raymond» که سخت در حال کار بر روی پروژه خود با هدف شبیهسازی مغز انسان، دادهها و اطلاعات آن است، این روزها دچار مشکلات فجیعی شده و مدتی میشود که خبری از او، همسر و فرزندش نیست. حال این ما هستیم که باید وارد دنیای Raymond شده و با اکتشاف خانه او، راز و رمز گم شدن این خانواده را به دست آورده و به نجات آنها کمک کنیم. عنوان Transference در نگاه اول سعی میکند که خود را عنوانی داستان محور معرفی کند. در حال که داستان بازی به شکل جالبی آغاز شده و موفق میشود تا پایان جذابیت خود را حفظ کند، اما در تمام نکات داستانی از مشکلی واحد و آن هم پرداخت نه چندان مناسب به این بخشها، رنج میبرد. در حالی که بازی سعی میکند در شروع خود مطالب و موضوعات متفاوتی را آغاز کند، اما در نهایت اکثر این موضوعات یا به پایان نمیرسند یا قبل از آن که کامل به آنها پرداخته شود، با موضوعی جدید جایگزین میشوند. به عنوان مثال در طول بازی دشمن یا «هیولا» به نمایش در میآید که در عمل به جز چند صحنه بیشتر حضور نداشته و در آخر هم معلوم نمیشود از کجا آمده و به کجا میرود. به تمام این موارد مدت محدود گیمپلی بازی که در بهترین حالت کمتر از دو ساعت به طول میانجامد را هم اضافه کنید تا مشکلات این بخش بیشتر به چشم آید. هر چند در نهایت SpectreVision موفق شده تا بازی خود را به خوبی تمام کند، اما پایان بازی کاملاً قابل پیشبینی بوده و هیچ نکته مرموز و غیر قابل پیشبینی را ارائه نمیدهد.
Transference یک عنوان بر پایه «VR» است. هر چند نسخهای که ما از طرف «یوبیسافت» دریافت کردیم مختص به کنسول «Xbox One» میشود و تجربه بازی به وسیله VR بر روی این کنسول امکان پذیر نیست. با این حال این عنوان برای Xbox One و همچنین کسانی که VR در دسترس ندارند هم عرضه شده و ما با بعدی از گیمپلی طرف هستیم که شاید تجربه آن بر روی VR متفاوت باشد، با در نظر گرفتن این نکته به سراغ نقد و بررسی گیمپلی بازی میرویم. Transference عنوان اول شخصی است که بر پایه حل معماهای مختلف و جمعآوری فایلها، ویدیوها و تکههای مختلف داستان تشکیلشده است. به همین جهت بازی عاری از هرگونه مبارزه بوده و به تجربهای ماجراجویانه در محیطهای محدود ختم میشود. همانند بخش داستان، شروع بازی فوقالعاده است. در حالی که بازی بدون هیچگونه توضیحی شما را خارج از خانه ریموند قرار میدهد، این شما هستید که باید از محیطهای تاریک، مخوف و پازلهای مختلف راه خود را به خانه ریموند پیدا کنید. اما همین که پای خود را به خانه ریموند میگذارید، خلاقیت سازندگان هم به پایان رسیده و در عمل بخش وسیعی از بازی در محیط تکراری خانه ریموند دنبال میشود. هر چند سازندگان سعی کردهاند تا این مشکل را با تغییر محیط خانه تا حدی جبران کنند. همان طور که اشاره شد، Transference مربوط به سفر به مغز انسان است و SpectreVision هم سعی کرده است تا فضایی ترسناک و مرموز را خلق کند. به این صورت که در طول بازی همیشه حس میکردم ممکن است تا چند ثانیه بعد محیط پیش روی من به کل عوض شده یا وارد دنیای دیگری شوم. هر چند در نهایت آن طور نشد و فهمیدم بازی تنها مرا در دو دنیای متفاوت قرار میدهد و در این بین سعی میکند تا به وسیله صحنههای «Jump Scare» مرا بترساند. عنوان Transference در شروع خود پازلها و دنیا جالبی را به ما نشان میدهد و در نهایت از این دنیا خارج نشده و تا آخر بازی روند تکراری خود را دنبال میکند، به همین جهت تجربه کوتاه آن کمک به سزایی کرده است که تا قبل از تبدیل شدن روند گیمپلی به امری تکراری و یکنواخت، بازی به پایان برسد.
با وجود این که عنوان Transference اولین عنوان SpectreVision در قالب یک بازی ویدیویی است، اما آنها موفق شدهاند تا در زمینه بصری تجربه قابل قبولی را ارائه دهند. بازی از دید بصری در نگاه اول همانند عنوان کنسل شده «Silent Hills» به چشم میآید. نورپردازی سرد و محیطهایی پر از آیتمهای مختلف که بازیکن میتواند تکتک آنها را بررسی کند. در این بین صحنههایی هم وجود دارد که ناگهان نورپردازی محیط به صورت کامل تغییر پیدا کرده و با رنگهای گرم و مخصوصا قرمز جایگزین میشود. مجموع بخش بصری هر چند در حدی نیست که با عناوین «AAA» رقابت کند یا نکته خاصی در طراحی آن دیده شود، اما در مجموع قابل قبول است. از لحاظ تکنیکی هم یا یک عنوان بینقص طرف هستیم، هر چند شاید وجود رزولوشن «4K» و «HDR» برای کنسولهای «PS4» و «Xbox One» میتوانست کمک به سزایی برای افزایش کیفیت بخش بصری کند. از تمام موارد که بگذریم هر چند عنوان Transference در هیچ کدام از بخشهای خود تا اینجا نتوانسته تجربهای فوقالعاده را ارائه دهد، اما بالاخره در بخش «صداگذاری» آن روی خود را نشان میدهد. در حالی که در طول بازی اکثر وقتها مخصوصا در شروع بازی صدایی پخش نمیشود، اما ناگهان در جایی که انتظار آن را نداریم، صدایی پخش شده که باعث ایجاد حس ترس و وحشت میشود. این روند با پیروی در طول بازی بیشتر و بیشتر شده و در نهایت حس موجود دیوانهای را میدهد که مدام صداهای مختلفی به گوشش میرسد. از صدای پیانو در یک سمت خانه گرفته، تا صدای ناله و کمک خواستن از طرف دیگر خانه. از این دست موارد در بازی زیاد است و به خوبی مغز پیچیده انسان را تداعی کرده و باعث ایجاد حس ترس و وحشت میشود. در کنار صداگذاری، صداپیشگان هم به خوبی کار خود را انجام دادهاند. هر چند حضور آنها به قدری محدود بوده که هیچوقت اثری ماندگار از خود به جا نگذاشتهاند، اما در کل به خوبی از هدف خود، یعنی ایجاد حس ترس و اضطراب در بازیکنان بر آمدهاند.
Transference هر چند همانند نمونههای واقعی سفر به مغز یک پروژه شکست خورده نیست، اما در نهایت نکته خاصی هم برای ارائه ندارد. تجربهای کوتاه که از همان بدو ورود به دنیایش همه موارد خود را ارائه داده و در نهایت قبل از تبدیل بازی به یک عنوان خستهکننده به پایان میرسد. در این بین صداگذاری و تا حدودی تغییرات محیط بازی باعث شده است تا لحظاتی استرسآور و مهیج را فراهم سازد. با وجود قیمت 25$ این عنوان و در کنار آن تجربه کوتاه گیمپلی که در بهترین حالت در کمتر از دو ساعت به پایان میرسد، تجربه این عنوان با در نظر گرفتن شرایط حال و حاضر اقتصادی، توصیه نمیشود.
نقد و بررسی بازی Transference بر اساس نسخه ارسالی سازنده برای وبسایت بازیسنتر نوشته شده است.
مجموع امتیاز - 6.5
6.5
امتیاز بازیسنتر
نقاط قوت: فضا سازی مناسب که به خوبی حس ترس را منتقل میکندصداگذاری فوق العاده در بخشهای مختلف بازیشروع جذاب و درگیر کنندهنقاط ضعف:داستان ناقص و قابل پیش بینیمدت زمان بسیار کوتاه برای اتمام بازیروند یکنواخت پازل ها وکلیت گیمپلی بازیگرانقیمت با توجه به محتویات