قطعا همه ما لارا کرافت را با ویژگیهایی همچون شجاعت و سرسخت بودن میشناسیم. دختری که علاقه او به باستان شناسی و کشف رازهای نهفته در تاریخ باعث شده تا نزد بازیبازان شهره خاص و عام باشد. Crystal Dynamics پس از سه عملکرد نسبتا ناموفق در ساخت بازیهای TR یعنی Legend،anniversary ، underworld تصمیم به ریبوت کردن این عنوان گرفت، عنوانی که گیمران قدیمی خاطرات شیرین و فراموش ناشدنی از آن دارند. به همین جهت میتوان این تصمیم CD را ریسکی بزرگ دانست اما هم اکنون پس از تجربه آخرین دستپخت این استدیو، به طور حتم میتوان گفت CD از این آزمون با موفقیت بیرون آمده است و به همگان ثابت کرده است که تصمیم به ریبوت این سری، تصمیمی به جا و به موقع بود.
در این نسخه با یک لارای بی تجربه و جوان طرف هستیم که تنها به هدفی که دارد فکر میکند و از روی علاقه و کنجکاوی در حال سفر به یک جزیره مرموز است و توجهی به خطرات احتمالی ندارد. او نمیداند که در این جزیره برای اولین بار طعم ترس واقعی را خواهد چشید. او نمیداند که در مواجهه با افراد ساکن جزیره باید درد و رنجی مضاعف را تحمل کند. نمیداند که در این جزیره، «تلاش برای بقا» را درک خواهد کرد. لارا و دوستانش در یک کشتی بزرگ به اصرار لارا در حال حرکت به سمت یک جزیره مرموز هستند. هنگامی که کشتی نزدیک جزیره میشود دچار سانحه شده که لارا و دوستانش از این سانحه جان سالم به در میبرند. وقتی لارا در ساحل جزیره به خود میآید، تنها صدای داد و فریاد دوستانش را میشنود سپس با ضربهای از هوش میرود و وقتی چشمانش را باز میکند خود را در مکانی مخوف، زندانی میبیند. درست از همینجاست که ماجراجوییهای لارا در این جزیره آغاز میشود تا علاوه بر یافتن دوستانش و گرد هم آوردن دوباره گروه، پرده از اسرار این جزیره و اتفاقات مرموزی که در حال رخ دادن است بردارد. همانطور که میبینید، داستان بازی تا حدودی کلیشهای و تکراری است ولی این مانع لذت بردن از آن نمیشود. قطعا بخش اعظمی از ارتباط گیمر با یک بازی، متاثر از شخصیتپردازی آن بازی است.
در TR نیز مانند بازیهای دیگر تعدادی شخصیت مثبت و تعدادی شخصیت منفی وجود دارد. شخصیت لارا کاملا باور پذیر و جذاب است در لحظاتی شاهد دخترکی جوان و بی تجربه هستیم که در موقعیت کنونی گرفتار آمده و کاملا سر در گم است و احساس عجز و ناتوانی سراسر وجودش را در بر گرفته و در لحظاتی شاهد دختری زیرک و جنگجو هستیم که با بیرحمی دشمنانش را به درک واصل میکند! به همین صورت تا پایان بازی شاهد رشد شخصیت لارا خواهیم بود بطوری که در پایان با شخصیتی زبر دست و مواجه میشویم که در ابتدای بازی امیدی به زنده بودن نداشت و هر لحظه مرگ را تصور میکرد. مسلما شخصیتپردازی قابل درک و مناسب لارا بدون صداپیشگی بینطیر آن ممکن نبود. صدای لارا به بهترین نحو، احساس درونی او را منتقل میکند، از ترس و دستپاچگی گرفته تا درد و ناراحتی. علاوه بر صداپیشگی، دیالوگهای متنوع و جذابی که لارا در طول بازی بر زبان میراند نیز در این امر بی تاثیر نبوده است. در حالی که در جزیره مشغول گشت و گذار هستید، لارا دیالوگهایی میگوید که نشان از احساس او نسبت به وقایع پیش رو است. همینطور هنگامی که در حال استراحت یا مبارزه با دشمنان هستید دیالوگهای جالبی را خواهید شنید، از حرفهایی که لارا در کمپها با خود میزند تا مکالمه بین لارا و دشمنان و تهدید کردنهای دو طرف! اما نقطه ضعف هرچند کوچک بازی در شخصیت پردازی دوستان لارا و دشمنان اوست. تقریبا هیچ نکته جذابی در شخصیت دوستان لارا دیده نمیشود از یک شخص تنومند که در عین حال بسیار شوخ طبع و مهربان است تا یک دوست صمیمی و دلسوز بنظر میآید. این شخصیتها را بارها در دیگر بازیها دیدهایم و چیز تازهای برای گفتن ندارند. شخصیتهای منفی نیز وضعیتی بهتر از جبهه مقابل خود ندارند و بگونه ای تکراری و قابل پیشبینیاند. به عنوان مثال شخصیت منفی بازی با کلاهی بر سر سعی در نشان دادن ذات خبیس خود دارد! . البته لازم به ذکر است که کاراکتر های بازی در عین شخصیت پردازی ضعیف از صداپیشگی مناسبی بهره میبرند. البته در اینجا نیز شاهد گفتگوهای جالبی هستیم؛ از گفتگو بین دو سرباز درمورد اتفاقات جاری جزیره تا غر زدن نسبت به رئیسشان و شکایت از وضعیت فعلی خود.
از آنجایی که بازی در یک جزیره پیگیری میشود و احتمال مواجحه با مکانهای مشابه زیاد است، در بازی شاهد آب و هوا و شرایط جوی متفاوت نیز هستیم که تا حد زیادی از تکراری شدن لوکیشنهای بازی جلوگیری کرده است. در طول بازی با شرایط جوی بارانی، برفی، آفتابی و طوفانی روبرو میشویم همچنین بخشی از بازی نیز در تاریکی شب جریان دارد نکته جالب تاثیر این شرایط بر دوربین بازی است بطوریکه در هوای بارانی قطرات باران بر روی دوربین بازی نمایان میشوند. میتوان گیم پلی بازی را به دو بخش مبارزات (Action) و ماجراجویی و جستوجو در محیط(Adventure) تفکیک کرد. در مبارزه با دشمنان قادر به استفاده از اسلحههای گرم، تیروکمان و همچنین Gear خواهید بود. در بازی سه نوع اسلحه گرم وجود دارد که بطور کامل نیازهایتان را برطرف خواهد کرد. کلت، شاتگان، .Rifle این سه نوع اسلحه هستند.شاتگان طبق معمول در درگیریهای نزدیک بسیار مفید است و بسته به نوع دشمنان میتوان با شلیک یک تا سه تیر دشمن را از پای درآورد. همچنین اسلحه Rifle که در درگیریهای شلوغ و پرتعداد میتواند مفید باشد. کلت نیز سلاحی است که در هر موقعیتی میتوان از آن استفاده کرد و در شرایطی که استفاده از دو اسلحه بالا باریتان مقدور نیست میتواند راهگشا باشد. این بار کار با اسلحه در TR بسیار لذت بخش طراحی شده. با استفاده از هر اسلحه احساس احساس متفاوتی را تجربه خواهید کرد و تفاوت در قدرت و دقت اسلحهها به وضوح مشاهده میشود. اما اگر طرفدار سبک مخفی کاری هستید ناامید نشوید. بقدری طراحی مراحل و اسلحههای بازی بی نقص هست که برای طرفداران مخفی کاری نیز سورپرایز هایی خواهد داشت. تنها سلاحی که میتوان از آن برای مخفی کاری استفاده کرد تیروکمان است که اتفاقا یکی از بهترین سلاحهای بازی هست. با دقت در محیط و نحوه چینش دشمنان میتوان به زیبایی دشمنان را بدون سروصدا از پای درآورد. البته در برخی صحنه ها، بازی اجازه پیشروی مخفیانه را نمیدهد و ناچارید که به دل دشمن بزنید. دیگر سلاح بازی Gear هست که کاربردی متفاوت با دیگر سلاحها دارد ازGear هم در بخش پلتفرمر و هم در بخش اکشن بازی استفاده میشود از Gear بیشتر برای درگیریهای فیزیکی استفاده میشود که بعضا میتوان از پشت دشمن را غافلگیر کرد و با یک حرکت کار او را ساخت و یا میتوان از جلو با او درگیر شد که کار را کمی سخت تر میکند.
تمام نکاتی که درباره اسلحههای بازی گفتیم به اینجا ختم نمیشود! به تمام این قابلیت ها، قابلیت ارتقاء سلاحها را نیز اضافه کنید. با جمع آوری برخی آیتمها و بدست آوردن امتیاز Exp که از مبارزه با دشمنان نیز حاصل میشود میتوانید اسلحههای خود را ارتقاء ببخشید. بطور مثال برای هر سه اسلحه گرم موجود در بازی شلیک دومی نیز در نظر گرفته شده که از اواسط بازی به بعد با توجه به سخت تر شدن مبارزات بسیار کارآمد خواهند بود. تیروکمان نیز با آپگرید شدن میتواند طنابهایی را به برخی نقاط مشخص، متصل کند تا برای جابجایی در محیط از آنها استفاده شود و یا میتوان با استفاده از این طنابها برخی موانع و دیوار هایی که در مسیر قرار دارند را تخریب کرد. همچنین با پیشروی در بازی تیروکمانتان قابلیت پرتاب تیرهای آتشین را نیز پیدا خواهد کرد. اما بخش دیگر گیم پلی مربوط به جستوجوگری در محیط میشود که شامل جستجو برای رسیدن به مکانی خاص و یا حل معماها میشود. برای رسیدن به برخی مکانها باید موانع خاصی را پشت سر بگذارید که در این موارد با بخش پلتفرمینگ بازی روبرو میشوید. صخرهنوردی و یا پرش از ساختمانهای در حال تخریب از جمله کارهایی است که باید برای رسیدن به مکان مورد نظرتان انجام دهید. همیشه معماهای چالش برانگیز بخشی جدانشدنی از سری بازیهای TRبودند، اما در این نسخه به وضوح از کمیت و کیفیت آنها کاسته شده است. معماهایی که در بخش داستانی با آن مواجه میشوید انگشت شمارند و اغلب معماهای بازی در بخشهای جانبی گیمپلی انتظارتان را میکشند. گفتیم که معماهای بازی به نسبت آسانتر شدهاند؛ اما این بدان معنا نیست که پس از حل یک معما احساس خوشحالی و زرنگ بودن به شما دست ندهد! در واقع هنوز هم معماها چالش برانگیزند اما نه به اندازه گذشته. اغلب معماها نیز بر پایه قوانین فیزیکی بنا گشتهاند.
پیش از این اشاره کردیم با جمع آوری امتیازات میتوان اسلحهها و ابزار لارا را ارتقاء بخشید. حال باید اضافه کنیم که این آپگریدها تنها محدود به ابزار لارا نمیشوند و با خرج Skill Pointها (با رسیدن Exp به حد مشخصی یک Skill Point دریافت میکنید) در کمپها میتوان قابلیتهای فیزیکی لارا را نیز بهبود بخشید. برای مثال میتوان تواناییهای او در درگیریهای فیزیکی ارتقاء داد و تکنیکهای جدیدی را آزاد کرد. با توجه به سبک بازی، هیچگاه دچار کمبود مهمات نخواهید شد و غالبا تا دندان مسلح هستید! البته نمیتوان از تاثیر سیستم لوت کارآمد بازی در این امر چشم پوشی کرد. بله بازی دارای سیستم لوت (هرچند محدود) نیز هست و نکته جالب قابلیت ارتقاء این مورد میباشد بعنوان مثال میتوانید توانایی جمع آوری تیرهای کمانتان را از اجساد دشمن آزاد کنید. از دیگر بخشهایی که در بازی شاهد آن هستیم، شکار کردن است. شما در یک جزیره سرسبز با درختان انبوه قرار دارید پس شکار کردن باید بخش جداییناپذیر کارهایتان باشد. اما همه چیز آنطور که باید نیست! بجز چند مورد محدود که در روند داستانی رخ میدهد، نیاز به شکار و درگیری با حیوانات نخواهید داشت و بازی آنطور که باید گیمر را به شکار کردن تشویق کند، نمیکند. بر خلاف بازی رقیب، کاورگیری در این عنوان بصورت خودکار است. وقتی که در حال مبارزه با دشمنان هستید، با نزدیکتر شدن به دیوارها و کاورها، لارا بصورت خودکار پشت آنها پناه میگیرد که البته به طرز فوقالعادهای کاربردی از آب درآمده و به هیچ وجه مشکلی در مبارزات ایجاد نمیکند و حتی تا حدودی به سرعت مبارزات نیز کمک میکند. Survival instincts یکی از مهمترین المانهای گیمپلی بازی است. سیستم آشنایی که قبلا در بازیهایی نظیر Batman، Assassins Creed و… شاهد آن بودهایم. با استفاده ازSurvival Instincts میتوانید مقصدتان را مشخص کنید تا از گم شدن در فضاهای بزرگ بازی در امان بمانید. اما در محیطهای داخلی و بسته بازی، مخصوصا هنگامی که با یک معما مواجه هستید استفاده از Survival Instincts باعث درخشش بخشهایی از محیط که برای حل معما نیازمند به تعامل با آنها هستید میشود و در واقع تا حدودی چالشی بودن معماها را کاهش میدهد.
موسیقی بازی نیز همسو با گیمپلی پیش میرود و در موقعیتهای مختلف ریتم متفاوتی به خود میگیرد. همانطور که قبلا اشاره کردیم، صداپیشگی بازی بسیار تاثیر گذار کار شده است و در این بین نیز بی شک صداپیشه لارا ستاره این بخش است. صدای لارا به طرز فوق العاده ای در انتقال احساس و حالات او به بازیباز موفق عمل میکند و قطعا بخش اعظمی از شخصیتپردازی لارا، مدیون صداپیشگی آن است. کم نیستند صحنههای دردناکی که برای لارا رخ میدهند و اینجاست که به کمک صداپیشگی بی نقص لارا، میتوانید درد را خود نیز احساس کنید. اگر یک بازی را بعنوان فروشگاهی در نظر بگیریم که گیمپلی خود را عرضه میکند، گرافیک را میتوان ویترین آن فروشگاه دانست. در تمام بحثهایی که پیرامون گرافیک بازی میشود، باید open world بودن بازی را نیز در نظر گرفت تا به نتیجهای عادلانه دست یافت. اولین موردی که در مقوله گرافیکی نظر بازیباز را به خود جلب میکند، طراحی هنری بازی است. با توجه به لوکیشنی که داستان بازی در آن رخ میدهد، بازی پتانسیل بالایی برای خلق صحنههای چشم نواز دارد که البته طراح هنری بازی نیز به خوبی از پس این کار برآمده. در هر لحظه از بازی با نگاه کردن به اطراف میتوانید از مناظر و طبیعت بکر بازی لذت ببرید؛ از کوهستانهای راز آلود تا جنگلهای دلفریب! میتوان انتخاب تم خاکستری برای بازی را انتخابی هوشمندانه دانست که به زیبایی، اتمسفر غمبار و مرموز بازی را به تصویر میکشد. از بخش هنری که بگذریم نوبت به گرافیک فنی میرسد که متاسفانه به زیبایی بخش هنری عمل نکرده است. میتوان با کمی دقت، بافتهای بیکیفیت را در محیط تشخیص داد. البته لازم به ذکر است گرافیک بازی تا حدودی نامتعادل است و فراز و فرودهای زیادی دارد. با توجه به موقعیت کوهستانی جزیره، قهرمان بازی را در شرایط متفاوت و سخت فیزیکی خواهیم دید پس لازمه آن وجود انیمیشنهای پرتعداد برای حالات گوناگون است. خوشبختانه بازی از این نظر در غنای نسبی به سر میبرد و تقریبا برای هر حالت یک انیمیشن منحصر به فرد وجود دارد. نکتهای که در این بین قابل ذکر هست، کیفیت انیمیشنها است. که متاسفانه به اندازه کمیت، موفق عمل نکرده. بجز موارد معدود در اغلب اوقات کیفیت انیمیشنها در حد متوسط و بالاتر از آن هست و نقاط ضعفشان بیش از اندازه به چشم نمیآید. یکی از آن موارد معدود، مربوط به راه رفتن لارا میشود که تا حدودی مصنوعی بنظر میآید مخصوصا زمانی که دوربین بازی از لارا فاصله میگیرد به وضوح میتوان این افت کیفیت را مشاهده کرد. اما خوشبختانه برآیند کلی از گرافیک بازی مثبت بوده و آسیب چندانی به بازی وارد نکرده است.
میتوان گفت CD با ریبوت این عنوان بالاخره توانست انتظارات را برآورده سازد و پس از مدتها یک TR زیبا خلق کند. البته نمیتوان منکر الهاماتی شد که این عنوان از بزرگان این سبک گرفته است. خوشبختانه سازندگان در این امر زیاده روی نکرده و راه خود را در پیش گرفتند و توانستند اثری متمایز نسبت به دیگر آثار موجود، خلق کنند که مطمئنا تا مدتها در ذهنها خواهد ماند و از آن به تمجید یاد خواهد شد.,مصائب لارا,مصائب لارا,
مجموع امتیاز - 9
9
امتیاز بازیسنتر
نقاط قوت: یک ریبوت عالی!کنترل مناسبصداپیشگی لارااتمسفر گیرانقاط ضعف: مولتی پلیر ضعیفگرافیک فنی میتوانست بهتر باشد