دارک سولز روباتیک | نقد و بررسی The Surge

«سرج» (the surge) مثل نفس تازه‌ای در کالبد سبکی جاافتاده از بازی‌های نقش آفرینی است که حتی هنوز نام مشخصی هم ندارد. عنوانی بسیار شبیه به سری «سولز» و در عین حال متفاوت‌تر از آن. اکثر جهت‌گیری‌های بازی بر خلاف سری «سولز» بوده و در عین حال همان عناصر آشنا را با خود دارد. اگر در سری «سولز» با تبر و شمشیر و آلات جنگی قرون وسطایی مبارزه می‌کردیم، اکنون با شمشیرهای لیزری و پتک‌های مدرن بر سر دشمنان خواهید کوبید. هر چقدر در دخمه‌های نمور و تاریک قلعه‌های متروکه قدم می‌گذاشتید، این‌بار باید در راهروهای فلزی یک ایستگاه فضایی جولان بدهید. همین جهت‌گیری‌های کاملا متفاوت را می‌توان در اکثر بخش‌های بازی دید، شاید همین مساله «سرج» را از یک کلون صرف سری «سولز» جدا کرده باشد (تمجیدی که نمی‌شود چندان به حساب ساخته پیشین Deck 13، یعنی «Lords of the Fallen» نوشت). هسته اصلی گیم‌پلی بازی همان سیستم آشنای جمع آوری واحد لازم برای ارتقای شخصیت، گشت و گذار در محیط و باز کردن میانبرها، بدست آوردن اسلحه‌های بهتر و شکست دادن باس‌های تنومند است. اگر با خواندن جمله قبلی تمام اشتیاق‌تان را برای تجربه بازی به یکباره از دست دادید باید گفت تنوع‌های بسیاری هوشمندانه‌ای در بیشتر این موارد ایجاد شده تا جای ممکن از تکراری بودن بیش از حدشان کاسته شود.

بهتر است در ابتدا به سراغ سیستم مبارزه بسیار نوآورانه و هوشمندانه «سورج» برویم. هر چقدر جهت تاب دادن شمشیر در سری «سولز» (بخوانید هر بازی نقش آفرینی دیگر) در نتیجه نبرد بی‌تاثیر بود و دشمنان مانند یک اسفنج ضربات شما را از فرق سر و نوک انگشت پا یکسان تحمل می‌کردند، اینجا قضیه کمی متفاوت است. شما می‌تواند بسته به نیازتان ضربات افقی یا عمودی بر تن دشمنان وارد کنید. اینکار برای جدا کردن قطعات متصل به بدنه آن‌ها بسیار مفید است و همین قطعات بعدها برای ارتقای زره متناظر خودتان بدرد بخور خواهد بود. اگر بخواهیم وارد جزئیات بیشتر بشویم، فرض کنید دلباخته زره دشمن پیش رویتان شده اید؛ تنها راه کسب آن، در آوردنش از تن خمیده و بی‌جانش است. هربار می‌توانید یک قسمت از زره را جدا کنید و برای اینکار باید بخش عمده ضربات خودتان را به قسمتی از زره وارد کنید که قصد جدا کردنش را دارید. نقش ضربات افقی و عمودی اینجا بسیار مشهودتر خواهد بود. بعد از اینکه ضربات لازم را به دشمن وارد کردید و او را گیج و سردرگم به جا گذاشتید می‌توانید با اجرای یک حرکت «تمام کننده» شاهد جدا شدن قسمت مدنظرتان در بین سطل‌ها خون و جرقه باشید. برای اولین باری که قسمتی از زره را می‌برید، طرح ساخت آن زره برای شما آزاد می‌شود و اگر به بریدن همان قسمت از دشمنان دیگر ادامه دهید مواد خام لازم برای ارتقای همان قسمت از زره نصیب‌تان خواهد شد. یک سیستم کارآمد که در کنار سر راست‌تر کردن بدست آوردن زره، بعد جدیدی هم به سیستم مبارزه داده و مبارزات را بیش از پیش نفس گیرتر می‌کند. استراتژی برای کسب هر قطعه از زره دشمنان می‌تواند متفاوت باشد. برای مثال بدست آوردن زره سینه بسیار دشوارتر از زره بازویی است که اسلحه‌ای به آن متصل نشده است. بدست آوردن اسلحه‌های دشمنان نیز از الگویی مشابه تبعیت می‌کند و با قطع کردن دستی که اسلحه را محکم در مشت فشرده می‌توانید وارث جدید آن سلاح باشید. جمع آوری و پوشیدن ست کامل یک زره میتواند امتیازات گوناگون و بسیار مفیدی برایتان داشته باشد، پس یک امتیاز مثبت دیگر برای بخش جدا کردن زره از دشمنان!

تنوع اسلحه ها و زره ها با توجه به مدت زمان نه چندان زیاد بازی (در مقایسه با سایر بازی های سبک نقش آفرینی) مناسب و قابل قبول است؛ طوریکه تا همان ساعات انتهایی بازی هم همچنان اسلحه و زره های جدید دریافت خواهید کرد. تنوع دشمنانی که این غنایم را در اختیار دارند هم خوب است. استراتژی مبارزه با هر یک نیز تا حدودی منحصر بفرد بوده و شما را وادار به تغییر سبک مبارزه می‌کند. جدا کردن قطعات زره هم بعد دیگری به این چالش بخشیده و تجربه کلی مبارزات را تا همان لحظات آخر درگیر کننده می‌کند. ایده خوبی که یکی از عمده‌ترین نقاط ضعف عناوین سری «سولز» را برطرف کرده است، یعنی تکراری شدن مبارزات. با اینکه دشمنان از نقاط مختلف آسیب‌های متفاوت‌تری متحمل می‌شوند، برای فرار از گزند حملات دشمنان هم می‌توانید در زمان مناسب دفاع کرده و دشمن را گیج و مبهوت فرز بودن خود بگذارید و در مقابل ضربه‌ای جانانه نثارش کنید. هم می‌توانید با حرکت صاعقه وار جاخالی بدهید و از پشت به دشمن مفلوک حمله‌ور شوید. هر دوی این مانورها بخشی از توان (بخوانید Stamina) را صرف خود خواهند کرد. جدا از توان و سلامتی، لوله آبی رنگ دیگری هم در بالای صفحه نمایش داده می‌شود. بر خلاف انتظارتان ظرفیت اجرای جادو نیست، بلکه انرژی لازم برای بهره مندی از تکنولوژی‌های مدرن دنیای بازی است. بخش نوآورانه دیگر بازی امکان نصب تکنولوژی‌ها متفاوت بر شخصیت‌تان است. ظرفیت نصب این تکنولوژی‌ها با محدودیت پوشیدن زره‌های مختلف یکسان است، پس باید تعادل مناسبی از بهره‌مندی از تکنولوژی و پوشیدن زره‌های پیشرفته‌تر بر قرار کنید. با هربار ارتقای شخصیت این ظرفیت بالا می‌رود، پس می‌توان انتظار داشت از نقطه‌ای به بعد از بند این حساب و کتاب‌ها نیز فراتر بروید. در ابتدا می‌توانید تعداد محدودی تکنولوژی بر شخصیت‌تان سوار کنید که در ادامه تعدادشان بیشتر هم خواهد شد. قضیه در مورد باس فایت‌ها فرق دارد. هر یک از باس‌های بازی استراتژی خاصی در مبارزه دارند و در مقابل باید برای شکست دادنشان هربار رویکردی متفاوت‌تر اتخاذ کنید. هر یک از این مبارزات منحصر بفرد، نفس‌گیر و هیجان‌انگیز هستند ولی تعداد کم باس فایت‌ها اولین کاستی مشهود بازی است. نقصی که حتی با در نظر گرفتن زمان کوتاه بازی هم قابل توجیه نیست. از این نظر می‌توان گفت «سورج» زیر سایه بازی‌هایی نظیر «بلادبورن» و باس فایت‌های فراموش نشدنی‌اش قرار می‌گیرد.

تنوع این تکنولوژی‌ها بسیار خوب و مناسب است. هر یک کاربرد خاص خودشان را دارند و دسته بندی مختص خود را نیز دارا هستند. گروهی برای پشتیبانی در نظر گرفته شده و میزان سلامتی شما را از راه های مختلف بازیابی می‌کنند. گروهی دیگر برای مصارف دفاعی هستند و برای ایجاد سپر محافظ اطرافتان و یا به کارگیری ربات‌های پرنده‌تان کاربرد دارند. گروهی دیگر قدرت اسلحه و نوع آسیب‌شان را دستخوش تغییر می‌کنند. تمامی این‌ها وابسته به داشتن انرژی کافی (همان لوله آبی رنگ) است، اجرای حرکات تمام کننده هم انرژی می‌طلبد و یکی از راه‌های اصلی کسب انرژی هم ضربه زدن به دشمنانتان خواهد بود. ایجاد تعادل بین مصرف انرژی برای بهره‌مندی از تکنولوژی دفاعی، حمله برای کسب انرژی و ذخیره کردن آن برای اجرای فن نهایی و جدا کردن قطعات زره دشمنان دغدغه‌ای اصلی در بخش مبارزات بازی است و جایگزینی مناسب و متفاوت برای مثلث مبارزاتی متداول سری «سولز»؛ حمله، دفاع، جادو است. بخشی از اسلحه‌ها، ارتقای زره‌ها و تکنولوژی‌های جدید را نیز با گشت و گذار در محیط به دست خواهید آورد. پیچیده بودن طراحی مراحل و چند لایه بودن هر مرحله اشتیاق لازم برای گشت و گذار را فراهم می‌کند. برخی از مناطق بازی از همان ابتدا قابل دسترسی نیستند و شما پس از بدست آوردن روش لازم برای عبور از این موانع، می‌توانید بار دیگر به مناطق ابتدایی بازگشته و از قدرتمند شدن خود و گشت و گذار در فضاهای جدید لذت ببرید. تنوع مراحل بازی با توجه به طول بازی قابل قبول است. با توجه به اینکه تمامی جریان در یک منطقه اتفاق می‌افتد، اما به سختی می‌توان گفت مراحل یکنواخت و شبیه هم هستند. شاید بتوان گفت در مقایسه با عناوین سری «سولز» که هم از نظر مدت زمان بازی طولانی‌تر بودند و هم از نظر تنوع محیط‌ها متنوع‌تر، «سورج» تلاش خود را متوجه کیفیت بخشیدن به محیط‌های محدود خود کرده، تلاشی که چندان هم بی نتیجه نبوده است.


گرافیک فنی بازی قابل ستایش است. نرخ ثابت فریم، روان بودن بازی حتی در صحنه‌های شلوغ، محیط‌های نسبتا عظیم و وجود افکت‌های بصری پیشرفته در کنار سایه پردازی پویا و مدرن از برگ‌های برنده گرافیک فنی بازی است. گرافیک هنری بازی هم به راحتی گلیم خود را از آب بیرون کشیده است. درون مایه مدرن فضای بازی به خوبی از تماشای مناظر قابل برداشت است. سنخیت خاصی در محیط‌های بازی به چشم می‌خورد و حس مدرن و پیشرو در ظاهر بصری بازی کاملا مشهود است. استفاده از رنگ‌های پایه، حسی فراواقعی و مدرن به محیط‌ها داده و طراحی خود دشمنان و اسلحه‌ها و زره‌ها همگی در تناسب با یکدیگر هستند. زیبایی تک تک این عناصر هم نشان از توجه کافی تیم سازنده دارند. تخریب پذیری و تعامل پذیری محیط در سطح مطلوبی قرار دارد، اما فیزیک نه چندان بهینه شخصیت و کنترل نامناسب در برخی محیط‌های تنگ باعث خلق صحنه‌ها مضحک و مرگ‌های ناعادلانه می‌شود که تعداد کمش هم برای بازی با این درجه سختی دیوانه کننده زیادی است.  انیمیشن‌های شخصیت بازی و دشمنان هم در جاهایی ایراد دارد. روان بودن اتصال انیمیشن‌ها به یکدیگر چندان منسجم نیست و شکاف‌های مشهودی بین ضربات آن وجود دارد. یکی از مشکلات آزاردهنده در این بخش ناتوانی در تشخیص جهت ضربه با توجه به انیمیشن دشمنان است. برای مثال شاید دشمن رو در روی شما در حال فرود آوردن ضربه خود باشد، شما این را تشخیص داده و به سرعت به پشتش می‌خزید، اما در کمال ناباوری او مانند شخصیت‌های کامیک در هوا چرخیده و بر فرق سرتان می‌کوبد. مشکلات از این دست اغلب در مبارزات به چشم می‌خورد و کمی از انسجام و لذت بازی می‌کاهد.

اگر با سری «سولز» آشنایی داشته باشید حتما می‌توانید ذهنیتی از داستان بازی بدست بیاورید. همانند سری «سولز» می‌توان داستان «سورج» را نیز در یک جمله خلاصه کرد، اما هر چقدر دقیق‌تر شوید و از اطلاعات پراکنده در محیط بازی تغذیه کنید، جزئیات بیشتری از داستان دستگیرتان خواهد شد. شاید داستان بازی غنا و عمقی مشابه سری «سولز» نداشته باشد، اما درونمایه مدرن آن تنوع خوبی دارد. البته داستانی نیست که قبلا نشنیده باشید، اما نقش داشتن در آن و تجربه مستقیمش می‌تواند سرگرم کننده باشد. همین رویکرد را می‌توان در موسیقی بازی نیز دید. موسیقی در پس زمینه است و بیشتر برای القای حس مدرن و فضایی و خوراندن اتمسفر بازی تهیه شده و حرف چندانی برای گفتن ندارد. صداگذاری محیط بسیار محدود و صداپیشگی هم چندان حرفه‌ای کار نشده است. جدا از اینها سایر موارد فنی همخوانی مناسبی با هم داشته و در یک سطح متوسط قرار می‌گیرند.

زمان انتشار محافظه کارانه بازی می‌تواند نشان از نظر خود سازندگان بازی باشد، زمانی به دور از هیاهوی آخر سال و معرفی‌های بزرگ، زمانی امن برای انتشار ایده‌ای نوآورانه. سازندگان در ساخت بازی چنان دست به خطر زده‌اند تا نگران فروش بازی باشند. نه چنان ایده و نوآوری به بازی اضافه کرده‌اند که راه خود را از شاهراه اصلی آسفالت شده توسط «سولز» جدا کنند و نه آنقدر پشت آن صف عظیم رانده‌اند که حرفی برای گفتن نداشته باشند. اگر از طرفداران سری «سولز» هستید و به دنبال تنوعی منطقی و سرگرم کننده می‌گردید، «سورج» می‌تواند پاسخ نیازهایتان باشد.

مجموع امتیاز - 7

7

امتیاز بازی‌سنتر

نقاط قوت: اتمسفر مدرنتنوع اسلحه و زرهتکنولوژی ایمپلنت‌هاسیستم مبارزه نوآورانهنقاط ضعف:باس فایت‌های کمکوتاه به نسبت سبکنوآوری های محدود

User Rating: 4.25 ( 1 votes)
خروج از نسخه موبایل