امسال شرکت Nintendo بیست و پنج سالگی فرزند خود را جشن گرفت. فرزندی که در این مدت افتخارات زیادی برایش به ارمغان آورده و باعث شده نام این شرکت محبوب در بین طرفدران بازی های رایانه ای به یک اسطوره تبدیل شود. اسطوره ای که هر ساله ایده های خلاقانه و جدیدی به این صنعت عرضه می کند و ما را با کاراکتر های دوست داشتنی خود به سفرهایی بیادماندنی رهسپار می کند.جشن 25 سالگی The Legend of Zelda با اجرای با شکوه کنسرتی درآغاز کنفرانس E3 2011 آغاز شد و نشان داد که این سری به اندازه ای بزرگ است که حال ارکست مخصوص به خود را نیز دارد و قرار شد که این تیم چندین اجرای دیگر در شهرهای مختلف دنیا داشته باشد. به غیر از سمفونی The Legend of Zelda ، Nintendo این جشن را با انتشار نسخه جدیدی از این سری که قول آن را قبلا به طرفدران داده بود کامل کرد.این شماره که با نام The Legend of Zelda: Skyward Sword منتشر شده شانزدهمین بازی در این سری به حساب آمده و دومین شماره ای که بر روی کنسول Wii منتشر شده است.
داستان Skyward Sword مربوط می شود به قبل از ماجرای Ocarina of Time و قرار است پیدایش Ganon شخصیت منفی سری و شمشیر معروف لینک ، Master Sword در آن شرح داده شود. وقایع بازی در شهر Skyloft شهری در آسمان ها دنبال می شود که لینک و زلدا از اهالی این شهر هستند و در آن بزرگ شده اند. در آغاز بازی لینک کابوسی می بینید که در آن زلدا توسط موجودی کریه بلعیده می شود. در آن روز قرار است مراسم مخصوص انتخاب شوالیه برگزار شود و طی مسابقه ای این انتخاب صورت بگیرد. زلدا به عنوان برگذار کننده مراسم و دوست صمیمی لینک دوست دارد که او به عنوان شوالیه معرفی شود و توسط او این لقب را دریافت کند. پس از پیروزی لینک و انجام مراسم نامگذاری هر دو سوار بر پرندگان خود در حال گردش در میان آسمان هستند که ناگهان گردبادی باعث سقوط زلدا به پایین می شود و تلاش لینک برای یافتن او بر روی زمین آغاز می شود. از نظر داستان Skyward Sword با روایتی واقعی تر وارد فاز جدیدی از داستان پردازی در این سری شده است. با یک نگاه به سکانس های آغازین بازی می توان به روابط عاشقانه و گرم زلدا و لینک پی برد چیزی که قبلا در این سری به ندرت و یا به شکل بسیار کمرنگ مشاهده شده است. کاراکتر های دیگر بازی نیز از این قاعده مستثنی نیستند و داستان هر یک از آن ها شکل ساده و کودکانه قدیم را ندارد. در شخصیت پردازی هر یک از آن ها سعی شده شباهتی بیشتر به انسان های امروزی داشته باشند و برای تعریف هر یک، از نمونه های روز اجتماع استفاده شده است. دختری جوان ولی نه چندان زیبا ، افسرده و گوشه گیر که در اوهام و آرزو ها غرق شده و منتظر روزی است که مرد رویاهایش را پیدا کند ،مرد معجون فروشی که تمامی بار زندگی و بچه را به دوش می کشد و مانند مردان زن ذلیل امروزی مطیع و ناچار است، مغازه داری که در طول روز شاد و خندان است و برای مشتریانش لبخند می زند ولی زمانی که به خانه برمیگردد اخمو و بی حوصله است و یا رمالی که از آینده می گوید. شاید تعداد کاراکتر ها به اندازه شماره ای مثل Wind Waker نباشد ولی هر یک با دقت خاصی طراحی شده اند که به این زودی ها فراموششان نخواهید کرد .Skyward Sword سینمایی ترین نسخه سری محسوب می شود که از نظر داستانی سطح سنی بالاتری را مورد هدف قرار داده است و تمام سعی خود را کرده است که داستان خود را واقعی نشان دهد.
چیزی که The Legend of Zelda با آن به شهرت رسیده گیم پلی غنی و به شدت متنوع آن است که با وجود طولانی بودن آن لحظه ای بازی کننده را خسته نمی کند. Skyloft مکان اصلی و مرکزی بازی محسوب می شود که بارها به آن بازگشت خواهید کرد و بخش های مختلف دنیا بازی را بهم مرتبط می کند. جنگل Faron و آتشفشان Eldin و بیابان Lanayru سه منطقه اصلی روی زمین را تشکیل می دهند که با نورهای رنگی در آسمان مشخص شده اند و برای ورود به آن ها باید از بالا به داخل حفره های که به آن ها متصل شده اند سقوط آزاد انجام دهید . برای تغییر مکان و یا خرید و ارتقا یکی ازآیتم ها باید دوباره به Skyloft برگردید و برای ادامه کار سوار بر Loftwing به طرف حفره بعدی بروید. بعد از سقوط آزاد به حفره ها لیست مکان های ذخیره نمایش داده می شود که با انتخاب نزدیک ترین آن ها می توان به سرعت به ادامه ماموریت پرداخت. این روش با توجه به محیط های وسیع بازی باعث تسریع در رفت و آمد شده و علاوه بر این به دلیل تمرکز تمامی فروشگاه ها در مکانی به نام بازار و ماموریت های فرعی در Skyloft ، نظم خاصی به بازی داده و از پیچیدگی ها و سردرگمی های نسخه های قبل جلوگیری شده است. همراه همیشگی لینک این بار Fi است که قرار است او را در این سفر همراهی کند و نکات و راهنمایی های مورد نیاز را به او بدهد. شخصیت Fi برخلاف بقیه راهنماها یه شخصیت رباتیک و غیر انسانی است و مثل یه هوش کامپیوتری با آمار و ارقام و دادن درصد های احتمالی به شما پاسخ می دهد. Fi می تواند موقعیت شما را بررسی کند و در صورت کمبود آیتمی خاص شما را برای یافتن آن راهنمایی کند. همچنین او قادر است گزارشی از داستان بازی و اتفاقات مربوط به آن به شما بدهد و اگر ماموریت اصلی خود را فراموش کرده اید آن را به شما گوشزد کند.
نکته های مربوط به هر محیط و یا روش از بین بردن دشمن ها و حتی Boss fight ها نیز از دیگر کمک های Fi به لینک است که تا حدود زیادی کار را برای بازی کننده ساده و آسان کرده است. مشکل Fi پرحرفی هایش در گفتن بدیهیاتی است که به کرات آن ها را تکرار می کند. حتی در حین تمام شدن باطری کنترلر هم سر و کله اش پیدا میشود و تا دکمه جهت پایین را نزنید شما را رها نمی کند. علاوه بر Fi سیستم Dowsing هم به شما در پیدا کردن هدف مورد نظرتان کمک می کند و مکان آن را با فلش به شما نشان می دهد. با تمام این ها Skyward Sword هنوز هم مثل شماره های دیگر چالش های مخصوص به خود را دارد که بدون شک شما را به دردسر خواهد انداخت به شکلی که Fi و استفاده از Dowsing نیز به شما کمک چندانی نخواهد کرد.
,,ماموریت اصلی بازی پیدا کردن Zelda است و در این راه Link به مکان های مختلف بازی سفر می کند و علاوه بر بدست آوردن ابزار و وسایل، شخصیت های جدیدی را نیز ملاقات می کند که هر کدام ممکن است در این راه به او کمک کنند و یا ماموریت فرعی خاصی برای او داشته باشند. پیشروی در داستان بستگی به Item هایی دارد که Link آنها را پیدا می کند و این در گروی جستجوی دقیق مکان های بازی است. هر جایی که وارد می شوید باید به دنبال راه خروج باشید تا اینکه به اتاق نهایی و Boss Fight برسید. در این بین باید تعدادی پازل را حل کنید و برای رسیدن به محل های قفل شده از ابزاری که در اختیار دارید استفاده کنید و یا سعی کنید ابزار مورد نیاز را بدست آورید. اگر از انجام ماموریت اصلی و حل معماهای آن خسته شدید می توانید به مردم شهر کمک کنید وبه ماموریت های فرعی که به شما می دهند بپردازید و یا از انجام مینی گیم های بازی لذت ببرید.
Skyward Sword با Level design استادانه خود شما را با مراحلی آشنا می کند که نمونه آنرا به جرات می توان گفت که در هیچ بازیی ندیده اید. در یک سوم پایانی بازی مراحلی را پشت سر می گذارید که تقریبا برای گذر از آن ها از تمامی ابزار و آیتم های خود استفاده می کنید و باید مرتب بین آن ها سویچ کنید. به غیر از بالا رفتن از موانع محیطی این بار به داخل زمین هم کانال خواهید زد و باید از زیر زمین راه خود را هموارد کنید. کریستال های بنفشی که زمان را به عقب بر می گردانند یکی از آیتم هایی جدیدی است که به شکل آنی محیط پیرامون خود را به زمان قبل می برند و باعث خلق معماها و موقعیت های بسیار جالبی می شوند. مراحل Silent Realm یکی از به یاد ماندنی ترین مراحل بازی محسوب می شوند که در عین سادگی هیجان فوق العاده بالایی دارند و با موسیقی زیبای بازی جز مراحلی Iconic این شماره محسوب می شوند.
آیتم ها نقش کلیدی را درپیشروی داستان و حل معماها ایفا می کنند. این شماره نیز از ترکیب آیتم های قدیمی سری به علاوه چندین آیتم جدید استفاده می کند. Beetle یکی از جالبترین آیتم هایی است که در سری تا بحال دیده اید که می توان به وسیله آن به محیط های دور سرک کشید و یا نخ های آویزان را قطع کرد و یا با حمل بمب مکانی خاص را منفجر کرد. شلاق که شباهت زیادی به قلاب Wind Waker دارد یکی دیگر از آیتم های جدید بازی است که علاوه بر اینکه لینک بوسیله آن از پرتگاه ها عبور می کند مانند کابوی ها از آن برای دزدیدن آیتم های دشمنان استفاده می کند. علاوه بر اینها پس از کشتن دشمنان آیتم های دیگری بدست می آورید که بوسیله آن ها می توانید وسایل خود را ارتقا دهید. سیستمی که در بیشتر بازی های نقش آفرینی وجود دارد و حال در این سری نیز مورد استفاده قرار گرفته است. یکی از ویژگی های قابل ذکر دیگر بازی دویدن لینک است که علاوه بر تسریع گشت و گذار، برای عبور از مکان های شیب دار و سطوح شنی که انسان را به داخل می کشانند باید از آن استفاده کنید. همیشه نمی توانید از دویدن استفاده کنید چرا که بدن لینک توان محدودی دارد پس زمانی که خط استقامت او به اتمام برسد باید لحظه ای برای نیرو گرفتن به او فرصت داد.علاوه بر دویدن در هنگام وارد کردن ضربات سریع شمشیر و بالا رفتن از سبزه های روی دیوار از خط استقامت لینک کاسته می شود و برای افزایش سریع آن می توانید از میوه های سبز محیط استفاده کنید. یکی از تغییرات تاثیر گذار بازی را می توان حالت استفاده از آیتم ها و نوشیدن معجون ها دانست که حال بدون ورود به منوی بازی صورت می گیرد و از توقف و کندی بازی جلوگیری می کند.
قبل از Skyward Sword استفاده از موشن کنترلر یک کار تزیینی و نمایشی بود. وسیله ای که قرار بود عامه مردم را با بازی های ساده به طرف کنسول ها بکشاند و برای طرفداران اصلی این صنعت تغییری بود که جز عذاب دادن آنها و کاهش دقت در کنترل بازی ها چیزی بهمراه نداشت. زمانی که میاموتو به Eiji Aonuma تهیه کننده مشهور این سری پیشنهاد استفاده از موشن پلاس را داد او از انجام این کار خودداری کرد چرا که اون نیز دوست نداشت بازی بزرگی مثل این بازی را برای طرفدرانش به یک تجربه ناخوشایند تبدیل کند ولی میاموتو دست بردار نبود. با مشورت او با مدیر طراحی Wii Sports Resort و قرار دادن قسمت شمشیر زنی در این بازی میاموتو به Aonuma ثابت کرد که این ویژگی قابلیت این را دارد که در یکی از بزرگترین سری های تاریخ نینتندو قرار بگیرد وصدمه ای به آن وارد نکند بلکه منبعی شود برای ایجاد خلاقیتی جدید در این سری. او در مورد استفاده از موشن پلاس می گوید: قرار نبود که تمامی آیتم ها از این ویژگی استفاده کنند به همین منظور با سنجیدن قابلیت موشن پلاس در برابر آیتم ها و طرز استفاده هر یک، این کار را انجام دادیم. پس از بازی کردن Skyward Sword می توان صحت ادعای میاموتو را تایید کرد.
او کاری کرده که موشن پلاس به زیبایی و بی نقص ترین شکل ممکن با گیم پلی این بازی در آمیخته شده و حتی باعث شده که استفاده از وسایل کهنه ای مثل تیروکمان و یا بمب احساس تازگی در بازیکننده بوجود آورند. با بدست گرفتن ویموت به همراه موشن پلاس شمشیر لینک در دستان شما است و می توانید به هر طرفی که دوست دارید آن را تکان دهید و ضربات خود را وارد کنید. نانچاک سپر لینک قرار گرفته که با زمان بندی دقیق در هنگام دفاع ، در ضد حمله می توانید کار دشمن را یک سره کنید. اگر قبلا با زمان بندی دقیق و جای خالی دادن دشمنان را از بین می بردید این بار علاوه بر آن باید ضربه خود را بر محلی که گارد دشمن پایین است وارد کنید چیزی که انجام آن به هیچ عنوان با دسته های کلاسیک و آنالوگ استیک های قدیمی شدنی نیست. به دلیل استفاده از موشن پلاس دشمنان طوری طراحی شده اند که هر لحظه با توجه به نوع ضربات واکنش نشان داده و حالت دفاعی خود را تغییر می دهند چیزی که باعث شده مبارزه با دشمنان تکراری نیز همیشه تازه و نو به نظربرسد.
با وجود SD بودن رزولوشن Wii، Skyward Sword یکی از زیباترین بازی هایی است که از لحاظ ظاهری امسال منتشر شده است و با برخی از صحنه ها شما را شوکه خواهد کرد. جرقه هایی که در برخورد شمشیر لینک با اشیاع فلزی بوجود می آید یا قطعه قطعه شدن خیزران با دقتی مثال زدی و فیزیکی که در هنگام استفاده از دمنده دیدیم چیزهایی است که حتی نمونه بعضی از آن ها را در بازی های HD امروزی هم ندیده ایم. صورت کاراکترها با جزییات نسبتا خوبی طراحی شده و مدل زیبایی دارند. انیمیشن بدن لینک در حین دویدن و یا در میان کات سین ها عالی است ولی حالت زمزمه ای که برخی از کاراکتر های صامت بازی انجام میدهند کمی زشت و تاریخ گذشته است.
مثل همیشه موسیقی در بازی عنصر مهمی است که هر منطقه از بازی توسط آن تعریف می شود. موسیقی بازی کاملا ارکسترال است و توسط سمفونی زلدا نواخته شده که باعث شده کیفیت آهنگ های بازی چند برابر شود. شکل دینامیکی موسیقی ها که تقریبا نمونه آن را در ماریو گلکسی دیده بودیم یکی از نقاط برجسته بازی به حساب می آید. به طور مثال زمانی که با کریستال ها، زمان محیط را به قبل بر میگردانیم موسیقی نیز جان تازه ای می گیرد و زنده و کوبنده تر می شودو یا در هنگام رد شدن از بازار موسیقی مطابق روحیات فردی فروشندگان تغییر می کند .
Skyward Sword دقیقا همان چیزی است که طرفدران به خاطرش 5 سال انتظار کشیدند. Nintendo تمام تلاش خود را انجام داده تا نظر مخاطبین جدید نیز به طرف بازی جلب شود. اگر از طرفداران اکشن های ماجرایی هستید و گیم پلی برای شما حرف اول و آخر را می زند بدون شک The Legend of Zelda: Skyward Sword همان چیزی است که شما را مجذوب خود خواهد کرد. بازی در حدود 50 ساعت از شما زمان می طلبد و اگر بخواهید آن را کامل کنید نیاز به 100 ساعت زمان دارید.
مجموع امتیاز - 10
10
امتیاز بازیسنتر
نقاط قوت: داستان پردازی خوب گیم پلی متنوع و سرگرم کننده Level Design بی نظیر استفاده به جا از Motion Controller Boss Fight های نفس گیر موسیقی سحر انگیز گرافیک هنری برجسته نقاط ضعف: پرحرفی های Fi انیمیشن کاراکتر های صامت بازی در هنگام صحبت