دنیای بازیهای مستقل در چند سال گذشته توانسته موجی از خلاقیت را به وجود آورد. سازندگانی با ایدههای جدید که بدون داشتن پشتوانهای مانند استودیوهای بزرگ توانستند آثاری بی بدیل را به گیمرها ارائه کنند. در این میان بازیهای مستقلی وجود دارند که در نمایشهای اولیه خود بسیار موفق ظاهر شده و حتی جوایز بسیار زیادی را دریافت میکنند. در این حین سطح انتظارات افزایش پیدا کرده و گیمر حس میکند که باید منتظر یک شاهکار باشد. در بسیاری از موارد این بازیها چندان موفق عمل نمیکنند. بازی The Almost Gone یکی از این بازیهاست که با جلب توجه بسیار زیاد در زمان معرفی و نمایشها انتظارات را تا حد امکان بالا برد اما آیا این بازی میتواند پاسخگوی این سطح از انتظار باشد؟
گیمر در The Almost Gone در نقش دختری ظاهر میشود که در برزخ میان زندگی و مرگ اسیر شده است. گیمر باید با حل کردن معماهای بسیار زیاد دلیل این اتفاق را فاش کند. با پیشروی در داستان و تقریبا در همان چند دقیقه ابتدایی گیمر درک میکند که زندگی دخترک داستان چندان خوشایند نبوده و این مشکلات به نسلهای قبلی نیز باز میگردد. داستان به صورت کلی به چند قسمت تقسیم شده است که هر کدام در قالب یک مرحله روایت میشود. از لحاظ داستانی باید گفت که این اثر قصد دارد تا تاثیر مشکلات شایع جوامع انسانی را به تصویر بکشد. مشکلات خانوادگی، افسردگی، طلاق، اعتیاد و موارد دیگر به وضوح در داستان بازی حضور دارند و گیمر تاثیرگذاری آنها را روی خانواده شخصیت اصلی حس میکند. البته در نهایت تمامی این موارد تک بعدی به نظر میرسند و آنگونه که باید روی گیمر تاثیرگذار نیستند. از آنجا که تمامی داستان از طریق دیالوگهای نوشتاری به گیمر انتقال داده میشوند بعد از مدتی دنبال کردن آنها خسته کننده خواهد شد و حتی شاید برخی از گیمرها صرفا به حل معماهای موجود بپردازند.
چیزی که باعث شد «آلموست گان» به شدت مورد توجه قرار بگیرد، ساختار گیمپلی آن است. سازندگان دید بسیار جالبی به طراحی مراحل و البته معماها داشتند. در ابتدا باید گفت که هر مرحله از این بازی شامل یک محیط بزرگ است. این محیط به چند اتاق کوچکتر معکبی تقسیم شدند. هر کدام از این مکعبها قابلیت چرخش دارند و گیمر با چرخش زاویهای جدید از اتاق یا محیط مد نظر را مشاهده میکند. هر اتاق نیز شامل اشیای قابل تعامل است که بسیاری از آنها ارتباط اصلی با معماهای موجود دارند. به صورت کلی هر مرحله از بازی شامل یک معمای اصلی است. این معمای اصلی شامل زیرشاخههایی خواهد بود که در نهایت با رسیدن به پاسخ آنها میتوانید معمای اصلی را حل کنید. در دو مرحله ابتدایی بازی، حل کردن معماها بسیار منطقی به نظر میرسد اما در مراحل نهایی بازی به نظر میرسد که سازندگان به این علاقه داشتند که کمی قوه تخیل گیمر را به بازی بگیرند. نکتهای که در حل کردن معماها وجود دارد این است که گیمر باید به صورت پیوسته در اتاقهای مختلف حرکت کرده و آنها را بچرخاند. به نظر میرسد که رابط کاربری این اثر بیشتر برای صفحات لمسی طراحی شده است و همین مورد باعث میشود که تجربه آن روی پلتفرم PC کمی ناخوشایند به نظر برسد. باید گفت که «آلموست گان» در زمینه گیمپلی و طراحی پازلها نسبتا خوب عمل کرده است. یکی از مشکلات اصلی این بازی کوتاه بودن آن است. اگر تجربه خوبی در بازیهای معمایی در این سبک دارید برای به پایان رساندن The Almost Gone به تقریبا دو تا سه ساعت زمان نیاز خواهید داشت که بسیار کوتاه است.
در بخش بصری نباید انتظار چندان زیادی از «آلموست گان» داشته باشید. این بازی در بخش گرافیکی میتواند کاندیدای یک بازی متوسط موبایلی باشد. طراحی کارتونی، بدون جزئیات اضافه و بسیار ساده انجام شده. سطح گرافیکی نه چندان بالا البته نکته منفی چندان بزرگی نیست اما مشکلات موجود باعث شده تا بتوان از آن به عنوان یک نکته منفی یاد کرد. بسیاری از اشیای موجود در محیط بازی که قابلیت بزرگنمایی را دارند، در نمای بزرگ بسیار بی کیفیت هستند و لبههای تیز به وضوح قابل مشاهده خواهند بود. این کیفیت نامناسب مدلها در کاتسینهای کوتاه نیز به خوبی مشاهده میشوند. موسیقی متن انتخاب شده نیز هماهنگی خوبی با محیط بازی دارد و در حین حل معماها حس آرامش خاصی به گیمر میدهد.
باید گفت که The Almost Gone یک بازی خوش ساخت در زمینه معما و طراحی مراحل است اما در دیگر قسمتها چندان موفق ظاهر نشده. در بخش داستانی این بازی تلاش کرده تا مشکلات بسیار عمیق جوامع انسانی را مطرح کند اما چندان در ارائه خود موفق نیست. این مشکلات صرفا در طی داستان مطرح میشوند اما پرداختی در مورد آنها انجام نخواهد شد. در بخش گرافیکی نیز همانگونه که اشاره شد نباید انتظار چندان زیادی از «آلموست گان» داشته باشید. مدلهای طراحی شده از کیفیت خوبی برخوردار نیستند و در نمای نزدیک بسیار بی کیفیت به نظر خواهند رسید. تجربه این بازی روی پلتفرم PC بنا به طراحی خاص چندان مناسب نیست. در نهایت The Almost Gone اثری متوسط است و نمیتواند در همه بخشها انتظارات را برطرف کند.
امتیاز بازیسنتر - 6
6
امتیاز بازیسنتر
نقاط قوت: طراحی مراحل بسیار خوب معماهای درگیر کننده نقاط ضعف: داستان سطحی استفاده از موضوعهای داستانی پیچیده و عدم پرداخت مناسب به آنها مدلسازی بسیار بی کیفیت کنترل بسیار بد با استفاده از موساین بازی بر اساس نسخه ارسالی سازنده بر روی پلتفرم PC بررسی شده است