بررسیکامپیوتر

بررسی بازی Sunless Skies

«غذا و آب چهار روز پیش تموم شدن. اکسیژن هم فردا صبح به آخر می‌رسه.» این دیالوگ «تونی استارک» در اولین تریلر Avengers 4 دقیق‌ترین توصیف ممکن را برای شرح حال و روز کشتی‌ام ارائه می‌دهد. در منطقه‌ای یخ زده گیر افتاده بودیم. آذوقه‌ها چند روزی بود که تمام شده بودند و چیزی هم به پایان رسیدن آخرین ذخایر بنزین نمانده بود. بدنه کشتی بعد از درگیری با راهزنان به زور توانسته بود کشتی را نگه دارد. «کاپیتان ادواردز» از شدت رعب و وحشت کم مانده بود عقلش را کاملا از دست بدهد. اگر هم همه این‌ها کافی نبود، خدمه کشتی از شدت گرسنگی رو به آدمخواری آورده و به جان هم افتاده بودند. اما ادواردز همچنان کمی امیدوار بود که شاید بتواند یک جوری خود را به نزدیک‌‎ترین ایستگاه واقع در شمال شرقی موقعیتش برساند. هرچند به یاد آورد که اگر هم موفق شود، همچنان کلی بدهی بابت تعمیر کشتی خود دارد. علی رغم همه این‌ها، عزمش را جزم کرد تا هرجوری شده خود و خدمه‌اش را نجات دهد. اما به علت مهارت فوق‌العاده اینجانب در هدایت کشتی‌ها، کشتی با یک مجسمه غول پیکر تصادف کرد. برخوردی هرچند آرام اما کافی برای نابودی بدنه آسیب دیده و ناکام ماندن این تلاش آخر برای بقا. روحت شاد، کاپیتان ادواردز. امیدوارم در زندگی بعدی گیر بازیکنی همچون من نیفتی.

Sunless Skies

متن بالا، سرگذشت آخرین روزهای اولین کاپیتان بنده در Sunless Skies بود؛ سومین بازی در دنیای Fallen London و دنباله‌ای بر اثر قبلی استودیو Failbetter Games یعنی Sunless Sea که این بار به جای اعماق دریا، رو به آسمان بی‌کران آورده است. دنیایی که ملکه ویکتوریا فاتح کل منظومه شمسی شده و با از بین بردن خورشید، آن را با نسخه‌ای ماشینی جایگزین کرده است. در ابتدای بازی با منوی ساخت شخصیت خود مواجه می‌شوید. در آن جا می‌توانید علاوه بر شخصی سازی، نام و پرتره کارکترتان و همچنین گذشته وی را مشخص کنید که تعیین کننده تبحر او در چهار مهارت Iron، Mirrors، Hearts و Veils است. برای مثال اگر شخصیت شما گذشته‌ای نظامی داشته باشد، در Iron یا زور بازو بیشتر و یا شخصیتی که در گذشته شاعر بوده، در Hearts یا زبان بازی از تبحر بیشتری برخوردار خواهد بود. پس از همه این‌ها می‌توانید هدف نهایی او را تعیین کنید. خواهد هدفی مثلا ساده‌تر مانند دستیابی به ثروت و شهرت باشد یا موارد جاه طلبانه‌تر مانند کشف رازهای هستی و رهبری یک انقلاب. با این حال، در طول بازی حواستان بیشتر باید به زنده ماندن باشد. چرا که Sunless Skies همانند برادر بزرگ‌ترش شما را از همان ابتدا مجبور به مدیریت بحران می‌کند. پس از إتمام ساخت شخصیت، خود را به عنوان نائب فرمانده کشتی Orphean) که با توجه به فضای ویکتوریایی و لاوکرفتی Fallen London در واقع یک لوکوموتیو فضایی است) می‌یابید. در حالی که فرمانده کشتی در طی اتفاقاتی جان خود را از دست داده و شخصیت شما کشتی و اموال او را به ارث می‌برد.

از این نقطه به بعد، Sunless Skies بازیکن را به حال خودش رها می‌کند تا در 4 منطقه دنیای High Wilderness به گشت و گذار و خلق داستان و البته، مدیریت آذوقه و سوخت کشتی خود بپردازد. نقشه بازی پر است از انواع و اقسام نقطه‌های مختلف که هر کدام شامل داستان‌های بسیار جالب و منحصر بفرد خود هستند. از ایستگاه‌ها و شهرهای شلوغ گرفته تا خانمان‌های متروکه و آثار باستانی که به لطف طراحی هنری زیبای بازی، همگی از طراحی بصری بسیار چشم‌نوازی بهره می‌برند. در ایستگاه‌ها می‌توانید علاوه بر خرید تجهیزات مورد نیاز خود، در قالب ماجراجویی متنی به گشت و گذار بپردازید. می‌توانید در استراحتگاه‌ها از ناخدایان باتجربه تر مشاوره گرفته و یا سفرها و یافته‌های خود را ثبت کنید و یا همانند بازی‌های مشهور RPG مانند آثار Bioware، با افراد جدیدی آشنا شوید که در صورت دلخواه، می‌توانند به عنوان افسران شما به خدمه ملحق شوند. یا این که با خط‌های داستانی بسیار جالب و عجیب و غریب مواجه شوید که به نوعی امضای استودیو Failbetter هستند. به لطف مهارت فوق‌العاده سازندگان در نویسندگی و روایت، تمامی این کوئست‌ها حالتی همچون کتاب‌های choose-your-own-adventure به خود می‌گیرند و به بازیکن انعطاف‌پذیری زیادی در نحوه انجامشان می‌دهند.

Sunless Skies

اما در خارج از ایستگاه‌ها، بازی بیشتر شبیه بازی‌های ژانر مدیریتی و بقا می‌شود. همان طور که اشاره شد، شما کنترل کشتی Orphean را بر عهده دارید. در حین کاوش در High Wilderness، علاوه بر مدیریت منابع خود، باید مراقب محیط افراد خود باشید. به عنوان مثال مناطق سرمازده باعث افزایش چشمگیر مصرف منابع کشتی می‌شوند. بعضا هم با کشتی‌های راهزنان مواجه می‌شوید که شما را مجبور به درگیری با آن‌ها از طریق سیستم مبارزه ساده بازی می‌کنند که صرفا به گریز از آتش دشمنان و هدف‌گیری درست شما خلاصه می‌شود. اما غیر از راهزنان، در ادامه بازی با موجودات و هیولاهای ترسناکی که گویی از دل داستان‌های لاوکرفت بیرون آمده‌اند مواجه خواهید شد که اگر هم نتوانند جان شما را بگیرند، بر سلامت روحی شخصیت بازیکن تاثیر قابل توجهی خواهند گذاشت. پس باید حواستان به فاکتور Terror نیز باشد که اگر حواستان از آن پرت شود، می‌تواند برایتان دردسر درست کرده و در مرحله آخر، جان ناخدا را بگیرد.

البته خیالتان راحت باشد، بازی بالاخره راهی پیدا می‌کند تا جان ناخدای نگون بخت شما را بگیرد. اما مرگ در Sunless Skies به معنای پایان راه نیست. بلکه همانند Dark Souls مرگ علاوه بر مجازات، خود عامل انگیزه بخش برای بیشتر بازی کردن است. در حالت پیش‌فرض بازی، با مرگ هر کاپیتان شما کنترل شخصیت جدیدی را به عهده خواهید گرفت که علاوه بر کشتی، بیشتر تجربه، دانش و دارایی‌های او را به ارث می‌برد. همچنین کاپیتان جدید شما تاثیرات تصمیمات شخصیت قبلی خود را در دنیا مشاهده خواهد کرد. ممکن است شهری شلوغ در گذشته به علت اعمال شخصیتتان، این بار متروکه شده باشد. و احتمالا این آخرین باری نخواهد بود که کارکتر خود را از دست می‌دهید چرا که دنیای Fallen London شوخی ندارد. در واقع این سیستم یادآور سری بازی‌های Infinity Blade از شرکتی که زمانی با آثار دیگری به جز Fortnite شناخته می‌شد، Epic Games، است. به طوری که این چرخه مرگ و شروع دوباره با فردی دیگر آن قدر ادامه پیدا می‌کند تا بالاخره به هدف نهایی خود برسید.

Sunless Skies

احتمالا تا الان به این نتیجه رسیده‌اید که Sunless Skies بازی بزرگ و زمان‌بری است و درست هم فکر می‌کنید. با توجه به گستردگی داستان‌های بازی و صد البته تعداد دفعاتی که کشته شده و مجبور می‌شوید داستان را از خانه اول شروع کنید، بازی می‌تواند تا 50-60 ساعت شما را مشغول نگه دارد. طبیعی است که در یک بازی با این حجم، همه چیز در بهترین حد خود نباشد. اما این موارد چندان شدید نبوده و توسط سایر نکات مثبت بازی پوشش داده شده‌اند. بازی در ادامه ممکن است کمی بوی تکرار بگیرد به خصوص وقتی برای بار nام مجبور می‌شوید داستان را از اول شروع کنید. اما اگر خسته شدید، بازی با هر مرگ به شما اجازه می‌دهد تا بخش‌های مختلف درجه سختی بازی مانند نرخ مصرف منابع و سرعت گلوله دشمنان را شخصی سازی کنید. حتی در صورت خواست می‌توانید با فعال کردن یک گزینه، در صورت کشته شدن به آخرین سیو خود بازگردید. لوکوموتیو شما از سرعت چندان بالایی بهره نمی‌برد و فاقد هر گونه قابلیتی اعم از بوست و dash است. اما در عوض به لطف طراحی هنری بسیار زیبای بازی و موسیقی گوشنوازی که هنگام سفر پخش می‌شود، این مسئله چندان آزاردهنده نخواهد بود.

همانند دو اثر قبلی Failbetter، بازی Sunless Skies به هیچ وجه بازی همه‌پسندی نیست. ریتم آرام داستان و گیم پلی بازی می‌تواند خیلی‌ها را از آن زده کند. همچنین تمامی روایت داستانی بازی مبتنی به متن است و اگر کتاب‌خوان نباشید بعید است بتوانید از آن لذت کافی ببرید. علاوه بر همه این‌ها بازی در متونش دانش بسیار بالایی از زبان انگلیسی می‌طلبد و ممکن است برای مخاطبان غیر انگلیسی زبان دردسر زیادی درست کند. اما پشت همه این موانع، تجربه‌ای بی نظیر منتظر بازیکنان است تا با تمامی داستان‌های گوناگونش بازیکن را سرگرم کند. علاوه بر همه این‌ها، Sunless Skies پس از سری Soulsborne اولین بازی است که توانسته مردن‌های پیاپی را لذت بخش کند.

مجموع امتیاز - 8.5

8.5

امتیاز بازی سنتر

نقاط قوت:
نویسندگی و روایت داستان فوق‌العاده
قدرت انتخاب و نقش آفرینی بالای بازیکن
استفاده درست از مکانیزم‌های مدیریتی و بقا
موسیقی زیبا
گرافیک هنری چشم‌نواز
نقاط ضعف:
احتمال تکراری شدن در ادامه
روایت آرام داستان ممکن است برای هر کسی مناسب نباشد

User Rating: Be the first one !

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

دکمه بازگشت به بالا