سری SteamWorld در طول عمر 9 ساله خود، برداشت خود را از ژانرهای مختلف داشته است. این سری ابتدا با SteamWorld Tower Defense در سبک، حدس بزنید، Tower Defense کار خود را آغاز کرد و در ادامه با دو نسخه از SteamWorld Dig و SteamWorld Heist سری به سبکهای پلتفرمر مترویدونیا و مبارزات تاکتیکی نوبتی زد. نکته هم اینجاست که این بازیها نسخه به نسخه پیشرفت کردهاند و هر کدام جزو بهترینهای سبک خود به شمار میروند. این بار استودیوی Image & Form تصمیم گرفته تا روباتهای استیمپانکی خود را وارد فضایی فانتزی کند و دست به امتحان ژانر جدیدی بزند؛ نقش آفرینی و کارت بازی. همان طور هم که انتظار میرفت، SteamWorld Quest: Hand of Gilgamech ثابت میکند که این استودیوی دوست داشتنی، دست به هر سبکی بزند از آن جواهر میسازد.
SteamWorld Quest به جای اینکه دنباله مستقیمی بر داستان بازیهای قبلی باشد، در قالب داستان قبل از خوابی جریان دارد که توسط Gabriel Stubb، از شخصیتهای Heist، برای پسرش روایت میشود. نیروهای تاریک و پلیدی که سر از دنیا در میآورند و امنیت آن را به خطر میاندازند و گروهی از قهرمانان که با هم متحد میشوند تا دنیایشان را در مقابل خطرات حفظ کنند. از روباتها فاکتور بگیریم، داستان بازی تقریبا همان چیزیست که در هزاران اثر دیگر دیدهاید که البته به هیچ وجه نکته بدی نیست؛ چرا که از اول هم هدف این بازی، ارائه داستانی پیچیده نیست. البته این وسط، شخصیتهای داستان خوش میدرخشند و دیالوگهایی سرگرمکننده و در مواقعی، بامزه به همراه دارند تا در میان مبارزات، سرگرمتان کنند.
اما ستاره بازی، بدون شک سیستم مبارزات نوبتی کارتی آن است. البته میگویم کارتی، اما بازی در بسیاری از اوقات بیشتر حس یک نقش آفرینی تاکتیکی مانند Final Fantasy یا Darkest Dungeon دارد. همین جا هم میگویم که بازی به هیچ عنوان در حد عناوینی مانند Hearthstone یا Gwent در مکانیزمهای کارتیاش عمیق نمیشود. اشکالی هم ندارد چون خود سازندگان هم چنین قصدی نداشتند. چیزی که آنها میخواستند، سیستم مبارزهایست که علاوه بر عمق مناسب، برای هر کسی قابل دسترسی باشد و در طول مدت زمان حدوداً 15 ساعته بازی، سرگرمکنندگی خود را از دست ندهد.
بازیکن هدایت سه شخصیت همزمان را از میان کارکترهایی که به مرور باز میشوند به دست میگیرد. هر کدام از این کارکترها دسته کارت خود را دارند با پیدا کردن یا کرفت کردن کارتهای جدید، به آنها افزوده میشود. این کارتها به سه دسته تقسیم میشوند؛ کارتهای Strike که ابتداییترین حرکت هستند که صرفا به صدمه زدن به دشمن خلاصه میشوند، Upgradeها که شامل buffهایی برای شخصیتهایتان هستند و در نهایت Skillها که قدرتمندترین کارتهای در دسترس هستند. کارتهای Skill برای اجرا شدن نیازمند مصرف نوار مانا، که در دنیای بازی Cog نامیده میشود، هستند که توسط گذر نوبتها و استفاده از دو تیپ کارت دیگر به دست میآید. همچنین نوع دیگری از حملات وجود دارد که Combo نامیده میشوند. اگر در یک نوبت از 3 کارت یک شخصیت استفاده کنید، میتوانید کارت چهارمی را فارق از هر گونه نیازمندی به Cog به کار بگیرید که منجر به حرکات قدرتمندی میشود. برای مثال Galleo که شکل و شمایل یک غورباقه دارد، میتواند کل گروه را heal کند و دفاع آنها را بالا ببرد یا Copernica که تقریبا حکم جادوگر گروه را دارد، میتواند موقتاً دشمنان را از مبارزه باز دارد.
حالا مسئله اینجاست که در مبارزات، در هر نوبت 6 کارت به صورت رندوم از دستتان برای شما انتخاب میشود تا در آن نوبت از 3 تایشان استفاده کنید. در هر نوبت نیز اجازه دارید 2 عدد از آنها را با کارتهای رندوم دیگری تعویض کنید. این سیستم در واقع به دو معنی است؛ اول این که هیچ کدام از صدها مبارزه شما شبیه یکدیگر نخواهد بود و ثانیاً از چیدمانهای بیش از اندازه قوی، تا حد امکان جلوگیری میشود تا بازیکن به جای اتکا به یک استراتژی خاص، در هر موقعیت بتواند گلیم خود را از آب بیرون بکشد.
این موارد همگی دست به دست هم میدهند تا دینامیکی جذاب میان المانهای بازی شکل بگیرد. شاید در برخی مبارزات بتوانید با انتخاب الکی کارتها به موفقیت برسید اما در مبارزات سختتر، مخصوصاً باسها، مهارتتان به چالش کشیده میشود و مجبور به وفق دادن خود با شرایط مبارزه میشوید. آیا Cogهایم را برای حملهای بزرگ نگه دارم یا آنها را خرج کنم؟ آیا میتوانم از کمبوی یکی از شخصیتها استفاده کنم یا خیر؟ آیا میتوانم با ترکیب المانهای برق و آب، دشمن مقابل را stun کنم؟ یا، آیا اصلا دست خوبی به من میافتد یا خیر؟ البته از بابت مورد آخر نگران نباشید؛ بازی هیچ وقت بیش از حد اذیتتان نمیکند. سازندگان امکان افزایش سرعت مبارزات را نیز فراهم کردهاند تا از اتلاف وقت بازیکن تا حد امکان جلوگیری کنند. همچنین در راستای تاثیر روز افزون سری Dark Souls بر سایر بازیها، نقاط سیوی که عملاً همان Bonfireها هستند نیز قبل مبارزات وجود دارند. همانند Bonfireها نیز، استفاده از این نقاط باعث حضور دوباره دشمنان از پیش کشته شده میشود که برای لول آپ شدن و افزایش قدرت میتوان آنها را Grind کرد.
هنگامی که مشغول مبارزه نیستید، بازی به صورت یک Dungeon Crawler ساده دنبال میشود. در طول 4 چپتر بازی، از مکانهای مختلف و فانتزی اعم از شهرها، جنگلها و سیاهچالهها عبور میکنید که همگی بسیار خطی طراحی شدهاند و تنها، هر از گاهی، اتاقهای جانبی پیدا میشوند که دشمنان و جوایز مختلفی را در خود جای دادهاند. به غیر از این مورد و گهگاهی پازلهای بسیار ساده، این دانجنها بسیار خطی، کوتاه ولی در هر حال از نظر بصری زیبا طراحی شدهاند تا شما را از مبارزهای به مبارزه دیگر برسانند. تنها یک تاجر نیز برای خرید وسایل و آیتمهای مورد نیازتان وجود دارد که در طول مسیر خود، با او به دفعات برخورد خواهید داشت.
در نهایت SteamWorld Quest، همانند برادران بزرگترش اثریست بینهایت سرگرمکننده که از اکثر RPGها کوتاهتر است. اما در همین مدت 15 ساعته نیز موفق میشود بازیکن را هیچگاه خسته نکند و به همراه حال و هوای نمادین این سری، سیستم مبارزات اعتیادآور و بسیار جذابی را ارائه میدهد. مهمتر از همه، بار دیگر ثابت میکند که چرا استودیوی سوئدی Image & Form جزو بهترین سازندههای حال حاضر گیمینگ است.
مجموع امتیاز - 9
9
امتیاز بازی سنتر
نقاط قوت: سیستم مبارزات جذاب و اعتیادآور قابل دسترسی برای همه گیمرها شخصیتهای دوستداشتنینقاط ضعف: طراحی بعضا بیش از حد ساده دانجنها این بازی بر اساس نسخه ارسالی سازنده بر روی پلتفرم Nintendo Switch بررسی شده است