بررسیپلی استیشن 4

بررسی بازی Sparklite

اگر بیش‌وکم به‌دنبال بازی‌های مستقل جذاب و دوست‌داشتنی بگردید، یا حتی بخواهید یک اثر روگ‌لایت را تجربه‌ کنید Sparklite از آن دست بازی‌هایی است که احتمالاً گذرتان به آن بخورد. از آن گونه بازی‌هایی که تیم کوچک سازندگان آن با عشق و علاقه‌ی خود به خلق بازی‌هایی ویدیویی نو و تازه و با الهام و تاثیرگیری از آثار محبوب و شناخته‌شده‌ای ساخته شده است. Sparklite یک اثر اکشن ماجرایی تاثیرگرفته از بازی‌های روگ‌لایک است که توسط استودیو مستقل Red Blue Game‌ ساخته شده است. اولین چیزی که با نگاه مختصر و جزئی به اثر به آن پی خواهید برد، شباهت و الهام گیری از سری افسانه‌ی زلداست. شباهت‌های بازی به زلداهای دو بعدی لزوماً بد نیست و البته سازندگان هم آن را انکار نکرده‌اند. سوال اصلی اینجاست که بازی تا چه حدی توانسته به هدفش برسد و این الهام‌گیری را معنای درستی ببخشد.

بازی در سرزمینی به‌نام Geodia رخ می‌دهد. جایی که خطر و نیروی شر بزرگی به نام Baron آن را تهدید می‌کند. او با مصرف و استفاده تمام منبع طبیعی و اصلی سیاره که با نام اسپارک‌لایت شناخته می‌شود، آن را به سوی نابودی سوق می‌دهد. شما در نقش دختری به نام Ada و به همراه روبات همراهش یعنی Wingnut در مسیر قهرمانانه‌ی خود باید در مقابل تایتان‌ها و در نهایت Baron بایستید. هرچند هسته‌ی اصلی داستان بسیار ساده است اما به نظر می‌رسد که سازندگان همین را هم رها کرده و به حال خود گذاشته‌اند. داستان و روایتش هرگز شکل و روی منسجم و قدرتمندی به خود نمی‌گیرد و نمی‌تواند اهمیتش را به مخاطب اثبات کند. در اول بازی و پس از کشتن هر باس ذر‌ه‌ای از پازل داستانی بازی آشکار می‌شود اما در غالب لحظات بازی آن مسئله‌ی خاصی ایجاد نمی‌کند و به فراموشی سپرده می‌شود. این باعث شده ریتم بازی هم گاه دچار اختلال شود. حتی در شخصیت‌پردازی شخصیت‌های مختلف هم بازی چندان قدرتمند عمل نکرده است. البته شخصیت اصلی یعنی Ada تقریباً استثنا است و شما می‌توانید شجاع بودن، ایثار و قدرت او را درک کنید. البته آن هم بیش‌تر از طریق گفتن چند گزاره و انجام چند عمل قابل استنباط است. Wingnut در همان شروع بازی یک عمل فداکارانه برای نجات Ada انجام می‌دهد، این قضیه می‌توانست در طول بازی هم بیش‌تر به آن پرداخته شود و عمق بیش‌تری به شخصیت بدهد ولی عملاً این قضیه به فراموشی سپرده و شخصیت رها می‌شود. چند شخصیت دیگر هم در بازی وجود دارند که در خلال بازی با آن‌ها رو به‌ رو خواهید شد که تقریباً چنین وضعی دارند.

عصاره‌ی اصلی Sparklite در گیم‌پلی آن نهفته شده است. بازی بدون معطلی زیاد شما را وارد دنیای خود می‌کند و از شما می‌خواهد که مسیرتان را برای نجات دنیا سپری کنید. شاید در ابتدا و در مواجه اولیه با اثر، سیستم و سازوکار بازی به‌نظرتان ابتدایی و بسیار ساده برسد اما بازی رفته‌رفته خلاف این را ثابت می‌کند و نیاز نیست تا مدت زیادی بگذرد و دقایقی بعد کم کم با ساختار کلی بازی و بعد ویژگی‌هایی جدیدی که به‌مرور به آن اضافه می‌شوند، آشنا خواهید شد. البته این سادگی که در بالا به آن اشاره کردم، یکی از نکات قوت و مهم بازی هم هست، چراکه باعث شده بازی کاملاً ملموس و در دسترس همه باشد و برای ارتباط برقرار کردن با آن کار سختی نداشته باشید. سازندگان با این کار، ابتدا سعی کرده‌اند قشر مختلفی را به خود جذب کرده و بعد کم‌کم ویژگی‌های بازی را عیان کنند. سیستم مبارزه Sparklite ابدا پیچیده نیست و شامل حمله معمولی و البته استفاده از ابزارآلات خاصی می‌شود که از خط نیروی شما کم می‌کنند. این ابزارآلات پس از پازل‌هایی نه‌چندان سخت در سردابه‌هایی در هر منطقه بازی به‌دست می‌آید. این ابزار در مبارزات شاید چندان استفاده‌ی زیادی نداشته باشند اما در حل بعضی معماها و به‌خصوص در پیدا کردن گنجینه‌ها و چیزهای مختلف بسیار کاربردی هستند. هرچند Sparklite را نمی‌توان یک روگ لایت پیچیده و عمیق خواند اما بخش زیادی از جذابیت آن در همین دورهای مختلف بازی و هر مرتبه‌ای است که دوباره قدم به سرزمین بازی می‌گذارید. تنوع بازی و نحوه تصادفی اتفاقاتی که در این دورهای مختلف رخ‌ می‌دهد، جان بیش‌تری به گیم‌پلی داده است. علاوه بر هاب اصلی که پس از هر بار مردن در آن دوباره بیدار خواهید شد، 5 منطقه اساسی در بازی وجود دارد که هر کدام ویژگی‌های بصری و جغرافیایی خاص خود را دارند. هر کدام از این مناطق موانع طبیعی و منحصر‌به‌فرد خود و همینطور دشمنان جدید و تازه‌ای دارد. تنوع دشمنانی که در طول بازی با آن‌ها روبه‌رو می‌شوید زیاد است که هر کدامشان ویژگی‌های خاصی دارند و چالشی مجزا محسوب می‌شوند. در هر منطقه با یک باس که در بازی با نام تایتان صدا زده می‌شوند، مبارزه خواهید کرد. 4 باس ابتدایی چالش‌هایی دارند اما اگر الگوی مبارزه‌شان را یاد بگیرید چندان دشوار نخواهند بود اما منطقه‌ی آخر و به خصوص آخرین باس بازی رسماً از آن رییس آخرهایی است که مهارت‌هایتان را به چالش می‌کشد. تا حدی که شاید نیاز داشته باشید کمی به گریند کردن بپردازید.

هسته بازی براساس همان منبعی است که نام اثر هم بر اساس آن انتخاب شده است. منبعی به نام اسپارک‌لایت تاثیر عمیقی در کلیت اثر گذاشته است. علاوه بر اهمیت در طرح داستانی، تاثیر شگرف اسپارک‌لایت در روند گیم‌پلی مشهود است. یک سیستم ارتقا جالب و کاربردی در بازی گنجانده شده است که برای خرید بعضی تجهیزات ارتقا یا حتی افزایش سطح ساختمان‌ها و کارایی‌ آن به شدت نیاز به اسپارک‌لایت دارید که در اینجا حکم واحد پولی را ایفا می‌کند. طراحی سیستم ارتقا جالب بوده و تاثیر عمده‌ای در بازی ایفا می‌کند. بعضی از آیتم‌های ارتقا برای افزایش خط سلامتی، برخی برای افزایش قدرت سلاح و چیزهای شبیه آن مربوط می‌شود.

بازی از نظر بصری شادابی و سرزندگی خاصی دارد و گرافیک دو بعدی پیکسل آرتی آن حس بسیار خوبی را به مخاطب انتقال می‌دهد. گستردگی منطقه‌های مختلف باعث شده تنوع ظاهری و بصری هم به‌وضوح به‌چشم بیاید و حس خوشایندی به شما بدهد. موسیقی‌های بازی هم همیشه ریتم خود را به همراه دارند و بیش از همه شما را به یاد موسیقی‌های خاص آثار رترو و قدیمی می‌اندازند.

Sparklite یک اکشن ادونچر روگ‌لایت دوست‌داشتنی است که با گیم‌پلی جذب‌کننده و سرگرم‌کننده‌اش می‌تواند ساعاتی شما را درگیر خودش کند هرچند داستان چندان مجالی برای سخن گفتن نمی‌یابد اما جذابیت بصری و حس دوست‌داشتنی بازی آن را به اثری جذاب تبدیل کرده که مشتاق می‌شوید که ای‌کاش تجربه‌ی طولانی‌تر و کامل‌تری از آن می‌دیدید. این بازی تلاش خوب و قابل‌توجه‌ای برای Red Blue Game محسوب می‌شود و ایراد اساسی‌اش این است که آن ویژگی و عنصر منحصربه‌فرد و ویژه مختص خودش را ندارد که بتواند در مقابل بسیاری از عناوین مشابه نامش را بلندتر فریاد بزند.

امتیاز بازی سنتر - 7

7

امتیاز بازی سنتر

نقاط قوت:
طراحی زیبای بصری
گیم‌پلی سرگرم‌کننده و جذاب
سیستم ارتقا جالب
موسیقی‌ دوست‌داشتنی
نقاط ضعف:
نادیده‌گرفتن داستان و سیستم روایی آن
کوتاه بودن بازی
ارزش تکرار بازی
این بازی بر اساس نسخه ارسالی سازنده بر روی پلتفرم PS4 بررسی شده است

User Rating: 3.1 ( 1 votes)

دیدگاهتان را بنویسید

دکمه بازگشت به بالا