با موفقیتهای خیرهکنندهای که آثار اپیزودیک استودیوهای کاربلدی چون تلتیل و دونتناد در سالیان اخیر به دست آوردند، طبیعی بود که سازندگان بیشتری به سوی ساخت بازیهای اپیزودیک روی بیاورند. استودیوهای مستقلی که گاهی برای توسعه آثار تکنفره و داستانی خود نیازمند انتشار آن بصورت زودتر از موعد (Early Access) بودند، حالا با اپیزودیک کردن آثار خود، زمان بیشتری برای توسعه بازی میخرند و در عوض، هر بار یک نسخه کامل و کم ایراد را به مخاطبین خود تحویل میدهند. با این حال، چنین مزیتی باعث نشده است که در سالهای اخیر پیشرفت کیفی قابل توجهی را در میان این آثار شاهد باشیم. بیشتر آثار اپیزودیک که اخیرا از سوی تیمهای مستقل به بازار راه یافته است، جدا از هرگونه مشکل فنی، از معضلی به نام عدم تقسیمبندی درست محتوا میان قسمتها رنج میبرند که مهمترین دلیل آن را میتوان عدم تطابق قالب اصلی قصه با قالب عرضه اپیزودیک دانست. بازی جدید استودیو پروتکل گیمز هم با نمایش تاسف برانگیزی که در اپیزود اول از خود نشان میدهد، ثابت میکند که سازنده درک درستی از قسمتبندی قصهاش نداشته است. شاید داستان بازی Song of Horror در قسمتهای بعدیاش واقعا جذاب ظاهر شود، اما همین که در اولین قسمتش که باید بیشترین جاذبه را در مخاطبانش ایجاد کند این چنین شکست میخورد، خبر از نقصی بزرگ میدهد.
بازی Song of Horror از همان سکانس آغازینش نوید یک بازی ترسناکی را با اقتباس از آثار اچ. پی. لاوکرفت میدهد. شروع داستان و چند دقیقه ابتدایی آن اجازه ایرادتراشی را به برخی از مخاطبانش نمیدهد. همه چیز به شکلی آرام سوز دست به دست هم میدهند تا شما را به نقطه اصلی نمایش بکشانند و سپس با یک غافلگیری به جا، نفوذ ترس به خط به خط داستان استارت میخورد، اما همین که داستان تازه میخواهد اوج بگیرد، همه چیز با یک سقوط آزاد عجیب همراه میشود. در حالی که بازیکن خودش را آماده میکند تا در دل تاریکی ماجراجویی ترسناکش را آغاز کند، بازی دوباره به عقب برمیگردد و با در اختیار گذاشتن کاراکتری جدید، دوباره شما را وادار به کشمکش با محیطهای قبلی بازی میکند. نه اینکه این کار چیز بدی باشد، اما باید دید که سازنده چطور از این موقعیت برای عمق بخشیدن به داستان و منطقیتر کردن منابع ترسش بهره میبرد.
پس از آنکه دنیل، کارمند یک سازمان انتشاراتی، برای جویا شدن از وضعیت یکی از همکاران بلندپایه خود پا به خانه او میگذارد و طی اتفاقاتی عجیب در تاریکی مطلق اسیر میشود، بازیکن به انتخاب خودش در نقش یکی از نزدیکان دنیل برای جستجوی او پا به عمارت «هاشر» میگذارد. اولین مشکل از اینجا آغاز میشود که هیچ فرقی نمیکند کدام کاراکتر را انتخاب کنید، در نهایت خط داستانی که طی خواهید کرد یکی خواهد بود. گذشته از این، تعویض کاراکتر در ابتدای کار، علاوه بر اینکه عطش شدید بازیکن برای ادامه بازی در نقش دنیل را سرکوب میکند، بلکه در عوض مسیر بهتر و جذابتری را هم پیش رو او نمیگذارد و این تبدیل به اصلیترین ایراد اپیزود اول از لحاظ داستانی میشود. دنبال کردن خط داستانی کاراکتر جدید نه اطلاعات چندانی در مورد اعضای خانه فراهم میکند و نه سرنخ جذابی درباره موجوداتی که سروکلهشان آنجا پیدا شده است، ارائه میدهد.
یکی از مهمترین مواردی که خط داستانی اپیزود اول را به شدت خستهکننده جلوه میدهد، ترسناک نبودن بازی است. اصلیترین ادعای بازی Song of Horror ترسناک بودنش است و وقتی حتی در این زمینه هم شکست میخورد، زنگ خطری جدی به صدا درمیآید. بازی سعی میکند با حملات ناگهانی موجودات سیاه رنگ شما را شوکه کند اما در این زمینه به قدری ناشیانه و تکراری عمل میکند که پس از بار اول دیگر بازیکن هیچ تنش و اضطراب خاصی را هنگام حمله این موجودات روی دوشش حس نمیکند. اگر راههای القای ناگهانی ترس را به سه دسته تقسیم کنیم، یک دسته از آن که عملا هیچ واکنشی از مخاطب طلب نمیکند و صرفا به صدای کوبیده شدن در یا شکستن یک شیشه خلاصه میشود. دسته دوم که میخواهد کمی تنشزا باشد، با سیاه شدن در و دیوار به شما هشدار میدهد که جایی برای قایم شدن پیدا کنید و این خودش یک مشکل بزرگ است که غیرقابل پیشبینی بودن جامپاسکیر را از بین میبرد. در نهایت به دسته سوم میرسیم که گرچه شاید خطر جدیتری به نظر برسد، اما به لطف روش تکراری که بازی برای مقابله با آن بهتان یاد میدهد، این مورد هم در رسیدن به هدفش ناکام میماند. در تمام طول اپیزود اول، بازی به جز این سه شیوه ناامید کننده، راه دیگری را برای ترساندن مخاطبش امتحان نمیکند و انتظار دارد صرفا با تاریک کردن اتاقها ما را راضی نگهدارد.
در طول اپیزود اول، به جز پیدا کردن آیتمهای مختلف و جایگذاری آنها در مکان مختص خودشان، گیمپلی چیز خاصی برای ارائه ندارد. اکثر معماهای بازی جواب را در اختیارتان قرار میدهند و فقط از شما میخواهند که وسایل گمشده را پیدا کنید و در محل موردنظر قرار دهید. به لطف نقشه پیچیده و تو در توی عمارت، سوراخ سنبههای زیادی برای زیرورو کردن وجود دارد و تقریبا هیچ اتاقی در خانه نیست که شما را دست خالی بیرون بفرستد. روش پیدا کردن معما و حرکات دوربین در حین تماشای هر آیتم یا معما، به شدت شما را به یاد سری رزیدنت ایول خواهند انداخت، اما خب قطعا Song of Horror حتی سایهای از فرنچایز بزرگ کپکام هم نیست. حتی بازی سعی کرده است از دوربین ثابت استفاده کند که بیش از پیش یادآور اتمسفر رزیدنت ایول باشد، اما نتیجه چیزی جز سردرگمی و مانعتراشی برای جستجوی هرچه بهتر خانه دربرنداشته است.
از لحاظ گرافیکی، در اینکه Song of Horror هیچ شباهتی به یک بازی نسل هشتمی ندارد شکی نیست، اما حتی در ارائه یک کیفیت بصری نسل قبلی هم مشکلاتی دارد. زشتترین بعد گرافیکی بازی طراحی و مدلسازی نهچندان جالب شخصیتهای بازی و انیمیشنهای آنها است که از همان دقایق اول توی ذوق بازیکن میزند. اصولا از یک استودیو مستقل کسی انتظار یک اثر واقعگرایانه ندارد، ولی حداقل کاری هم که انجام میشود باید به درستی صورت گیرد. خوشبختانه باگهای بازی به جز پرشهای گاهوبیگاه بیجای کاراکتر و فرورفتن بافتها در یکدیگر، شامل مورد دیگری نمیشود. البته از نظر موسیقی نیز بازی ضعفهایی دارد و گاهی موسیقیهای متن هیچ سنخیتی با محتوایی که بازیکن در حال تجربهاش است ندارد. این مورد به ویژه در سینماتیکهای گرافیکی بازی بیشتر نمایان میشود که واقعا موسیقی بیجا گاهی چیز جر کلافگی برای بازیکن به همراه ندارد.
در مجموع، بازی Song of Horror در اپیزود اولش به قدری بد ظاهر میشود که شاید اگر بخاطر بررسی آن نبود، حتی خود من هم سراغ قسمت دومش نمیرفتم. بازی در همه بخشهای خود با ضعفهای بزرگی روبروست که امکان ندارد بتوان از آنها چشمپوشی کرد. قسمت اول برای هر بازی اپیزودیک، حکم یک فینال برای سازنده را دارد که اگر نتواند دلیل قانعکنندهای برای دنبال کردن داستانش به مخاطب بدهد، قافیه را بدجوری باخته است. قسمت اول Song of Horror نیز فعلا بازندهای بیش نیست، اما با این حال نباید از اعطای فرصتی دیگر به آن امتناع کرد.
امتیاز بازیسنتر - 4
4
امتیاز بازیسنتر
نقاط قوت: نقشه تودرتوی بازی شروع جذاب داستان نقاط ضعف: افت شدید داستان پس از دقایق ابتدایی استفاده از المانهای ساده و پیشپا افتاده در گیمپلی طراحی بد کاراکترها صحنههای ترسناکی که ابدا ترسناک نیستنداین بازی بر اساس نسخه ارسالی سازنده بر روی پلتفرم PC بررسی شده است