بررسی بازی Saints Row: The Third

از همان ابتدا هدف اصلی بازی های رایانه ای ایجاد اوقات مفرح و سرگرم کننده برای مردم عادی بوده هر چند بسیاری از سازندگان تصمیم گرفته کمی چاشنی واقع گرایی را به عناوین خود اضافه کنند. شاید به همین خاطر است که قسمت سوم Saints Row ممکن است برای بسیاری از بازیباز ها عجیب و حتی مسخره باشد اما حسن عنوان Volition inc این است که هر مخاطبی به دوان طلایی بازی ها می برد. جایی که نه واقع گرایی و نه خشونت به عنوان فاکتور های اصلی شناخته می شدند و همه چیز به مفرح بودن ختم می شد.

دو قسمت قبلی Saints Row سعی داشتند برای مخاطبان حس و حال عناوینی همچون GTA را در بر داشته باشند اما سومین نسخه آن نه تنها هیچ ارتباطی با سری مشهور راکستار ندارد بلکه حتی المان های جدیدی را به عناوین open –world اضافه کرده است.

در ابتدای بازی همانند یک باند خلاف کاری برای پیگیری اهدافتان و تسلط کامل به شهر، به پول کلانی احتیاج دارید. بانک‌ها و موسسات نیز بهترین راه بدست آوردن چنین پول‌های هنگفتی میباشند. به همین دلیل با اکیب خود و البته ستاره‌ی تلوریونی یعنی Josh Birk همراه میشوید تا از بانکی سرقت کنید. از همان لحظات ورود به بانک، طنز خاصی را در بازی مشاهده خواهید کرد. گرفتن عکس یادگاری با گروگان‌ها و مسلح شدن ناگهانی افراد حاضر در بانک، نوید یک بازی آغشته به طنز را به شما میدهد. همان طور که گفته شد همان ابتدا با مامورین بانک درگیر میشوید و در نهایت با اشتباه Josh Birk، آژیر خطر بانک به صدا در می‌آید تا پس از چند ثانیه، نیروهای ویژه (S.W.A.T) وارد عمل شود و نقشه‌ی شما را به طور کامل به هم بریزد. همین نیز باعث دستگیری شما و افرادتان میشود. با این حال در زندان با مداخله‌ی یکی دیگر از باندهای خلافکاری به نام Syndicate که گویا اسم و رسمی برای خود دارند؛ از زندان آزاد میشوید تا این بار اسیر این گروه شوید. نوع روایت SW3 تفاوت چندانی با قسمت های پیشین نداشته و تنها مقدمه ای برای شروع مبارزات است. البته نمی توان به این نوع داستان خورده گرفت زیرا تمامی اتفاقات بازی در راستا هدف بازیسازان ( یعنی به وجود آوردن لحظات شاد ) نوشته شده است. اولین نکته که در بخش داستانی جلب توجه میکند، طنزی است که در تک تک دیالوگ های کرکتر ها، نوشته های محیط، تبلیغات و حتی منو ها و Hint های بازی بچشم میخورد. در اصل باید گفت هسته اصلی داستان، شخصیت پردازی و در کل خود این بازی طنز بوده است و هرچیز دیگری که در بازی میبینیم زیر شاخه ای از اتمسفر فانتزی، دیوانه وار و بی منطق بازی هستند!بعد از اینکه دستگیر شدید میتوانید شخصیت مورد علاقه‌ی خود را بسازید. تنوع بالا در این بخش موج میزند و اکثر قسمت‌های لازم برای ساخت یک شخصیت را در خود گنجانده است. نژاد و جنسیت شخصیت نیر قابل انتخاب میباشد و برای هریک از آنها تن صدای مختلفی در نظر گرفته شده است. حتی میتوانید صدای زامبی نیز برای شخصیت خود انتخاب کنید. از طرفی Tauntهای متنوعی نیز در بازی در نظر گرفته شده است که هر یک از آنها برای تحریک افراد موثر میباشد. نکته ی جالبی که در این بخش وجود دارد؛ ادغام برخی از ویژگی‌های مردانه به جنیست زنانه است. مثلا میتوان ریش و یا صدای مردانه را با یک تیپ زنانه ادغام کرد. مطمئنا نتایج جالبی در گرو این ادغام نهفته است و گاهی سوژه‌های خنده‌دار زیادی را از خود بروز میدهند.

بدون شک آن چیزی که گیم پلی بازی‌هایی با این سبک را متمایز میکند؛ تنوع بالا و المان های خاص این دسته از بازی هاست. این تمایز گاها با ترکیب و بعضی اوقات با نو آوری ادغام شده است. بازی در کنار Action/Adventure بودن؛ یک عنوان Open World نیز محسوب میشود. همین باعث میشود تا ابزار موجود در بازی زیاد باشد. گیمر با یک ترکیب خوب از گیم‌پلی مواجه میباشد و شاید بهتر است بگوییم چندین بازی در یک جا جمع شده اند. شما به هیچ مکانی محدود نیستید و میتوانید آزادانه به هر کجا که میخواهید بروید. این آزادی عمل در حین درگیری‌ها نیز مشهود است و مکان‌ها و موقعیت‌های مختلفی برای درگیری‌ها را در خود گنجانده است. هلیکوپتر، تانک، قایق و … همگی در کنار هم ارتش کوچک شما را تشکیل میدهند. نفرات این ارتش نیز همان افراد Gang شما میباشند؛ کسانی که با متحد شدن با شما سعی میکنند به شما در به ثمر رسیدن اهدافتان کمک کنند. قسمتی از بازی به بخش Upgrade معطوف است. در این بخش همه‌ی قابلیت‌ها، سلاح‌های و میزان HP و Sprint کاراکتر قابل ارتقا می باشند. حتی میتوانید با آپگرید کردن بخش Damage، میزان صدمات وارده از گلوله‌ها، آتش و حتی تصادفات را بکاهید. سلاح‌های متنوعی در بازی وجود دارند که هر یک باعث میشوند تا بازی از یکنواختی خارج شود. در کنار این سلاح‌ها که اکثر در همه‌ی بازی‌های TPS و FPS موجود میباشند؛ تانک و هلی کوپتر نیز جزو ادوات جنگی شما محسوب میشوند. هرچند کنترل هلی‌کوپتر و یا تانک به اندازه‌ی یک بازی تخصصی دقیق نیست و اغلب با اشکالات زیادی به هنگام راندن همراه میباشد؛ اما حضور چنین وسایلی در کنار هم لذت خاص خود را دارد. با پیشروی در بازی و درگیری‌های متعددی که با Syndicateها انجام میدهید؛ مخفیگاه‌های آنان را تصرف میکنید و از آنها به عنوان خانه‌ی جدید خود استفاده میکنید. خانه‌ی شما در واقع مکانی برای آن چه ذخیره کرده‌اید می باشد. در آنجا میتوانید لباس‌های خود را عوض کنید و یا بر روی Gang خود تغییراتی را اعمال کنید. هر خانه‌ای که برای خود منظور میکنید نیز دارای گاراژی میباشد که اتومبیل‌های شما را در خود ذخیره می کند. در داخل محیط گاراژ، میتوانید اتومبیل‌های خود را ارتقا دهید و به عبارتی آنها را تیونینگ کنید. شما در این قسمت میتوانید تغییرات زیادی را بر روی قطعات و بدنه‌ی ماشین انجام دهید تا به هنگام رانندگی با آنها، لذت بیشتری ببرید.

در بازی میزان اعتبار شما با درجه‌ی Respect نمایش داده میشود. همان طور که مشخص است گروه‌های این‌چنینی برای سلطه بر یک شهر، باید Respect فراوانی داشته باشند. شما نیز به عنوان رئیس گروه موظف هستید تا با انجام ماموریت‌ها، مبارزات و مینی‌گیم‌های که در بازی وجود دارد؛ این درجه را افزایش دهید. Respect برای یک سری از آیتم‌ها و آپگرید‌ها نیز ضروری میباشد. با خرید ساختمان‌ها و فروشگاه‌های مختلف در شهر، هم درآمد خوبی را کسب می‌کنید و هم به مرور زمان کنترل کامل شهر را در دست میگیرید. این روش یکی از چند روش بدست آوردن پول نقد میباشد. این در آمدها اصطلاحا “Hourly City Income” نامیده میشوند که در واقع به مجموعه‌ی نقدینگی شما افزوده میکند.

عمده‌ی کارهای شما در بازی تخریب و نابودی میباشد. این کارها در بخش co-op رنگ و بوی بهتری به خود میگیرد و بازی را هیجان انگیزتر میکند. به عنوان مثال شما کنترل خودرو را در دست میگیرد و دوستتان اهداف مورد نظر را هدف میگیرد. اما نکته‌ی خاصی که در بخش co-opوجود دارد این است که هر 2 نفر باید شرایط یکسانی برای انجام همه ی ماموریت‌ها داشته باشند. به عبارتی برای هیچ کدام ماموریتی را که مد نظر دارند را قبلا انجام نداده باشند. از آنجای که ماموریت تکرارپذیر نیست پس باید ماموریت برای هر 2 نفر تازگی داشته باشد. در بازی ماموریت‌های مختلفی وجود دارند که شما را هرچه بیشتر به انجام این کارهای تخریبی ترغیب میکند. ماموریت‌ها به 2 قسمت اصلی و فرعی تقسیم میشوند. در شماره‌ی قبلی برای اتمام بازی باید تمام ماموریت‌ها را انجام میدادید اما این بار ماموریت‌های اصلی جایگاهشان مشخص میباشد و میتوانید با معطوف کردن وقت خود به آنها، خط اصلی داستانی بازی را زودتر به پایان برسانید. این ماموریت‌ها که در مجموع 57 تا میباشند؛در گوشی موبایل شما ذخیره شده‌اند. با باز کردن موبایل خود و رفتن به قسمت Missions میتوانید ماموریت‌های خود را دریافت و آنان را تکمیل کنید. در محیط شهر نیز تعداد زیادی Collectable وجود دارد شما را مجبور به گشت و گذار در محیط شهری میکند. در بازی هر موقع که خواستید میتوانید از حالت ماموریت خارج شده و بعدا آن ماموریت را انجام دهید. برای بازگشت مجدد به ماموریت باید دوباره به منوی Missions بروید. Side Quests موجود در بازی نیز تنوع بالایی دارند و دیگر همانند شماره‌ی قبلی کسل کننده نمیباشند.

همان طور که گفته شد گوشی شما حاوی اطلاعات و امکانات زیادی میباشد. علاوه بر ماموریت‌ها، میزان درآمد شما به همراه اطلاعات حاوی ماموریت‌های جانبی نیز در این بخش قرار دارند. میزان درآمد شما همان سودی میباشد که شما با خرید اماکن و فروشگاه‌ها بدست آورده‌اید. در ماموریت‌های جانبی عمده‌ی تمرکز شما به جمع آوری پول و Respect می‌باشد. بخش‌هایی مثل سرقت اتومبیل (Vehicle Thefts)، ترور افراد (Assassinations) و انجام Challengeهای گوناگون همگی، در کنار هم ساعت‌ها شما را به خود مشغول خواهند کرد. بخش Gang Operation از دیگر بخش‌های مهم بازی میباشد که با از بین بدن این گروه‌ها، کنترل شما را به شهر بیشتر میکند. در این قسمت باید گروه‌هایی که قسمتی از شهر را به تصرف در آورده‌اند دیگیر شوید و با از بین بردن آنان، دوباره کنترل اوضاع را در دست بگیرید. از طرفی در داخل بازی مینی‌گیمهای زیادی نظیر Prof-Genki وجود دارد که لحظات شادی را با خود به همراه دارند. در این قسمت شما باید با نابودی اهداف و گذر از موانعی که روبروی شماست به مقصد مورد نظر برسید. صحبت‌های گوینده‌ی این قسمت در کنار کارشناس برنامه، در نوع خود جالب میباشد و فضای طنزآلود بازی را افزایش میدهد. حفظ تعادل بر روی اتومبیل‌ها و میزان آسیب رساندن به خود نیز از جمله‌ی سایر این مینی‌گیم ها میباشد که در طول بازی با آنها روبرو خواهید شد.

بازی به همین جا ختم نمیشود. خارج از بخش اصلی بازی، قسمتی به اسم Whored Mode وجود دارد که دشمنان زیادی را در Waveهای متعدد در خود نهفته دارد. شما میتوانید این بخش را به صورت انفرادی و یا به صورت co-op انجام دهید. چندین Map و کاراکتر مختلف برای این بخش در نظر گرفته شده است. دشمنان مطابق فرمول دائمی چنین Modeهایی پیشرفته‌تر و تعداد آنها بیشتر میشود. سلاح‌های جالبی نیز شما نیز در طول این Waveها در اختیار شما قرار داده میشود که با اتمام هر دوره تغییراتی در آنها رخ میدهد. زامبی‌های سرگردان که تقریبا در هر بازی یافت میشوند نیز در این بخش حضور دارند و تا حد زیادی تنوع این حالت را افزایش میدهند. بذون شک کشتن زامبی تحت هر بازی دلچسب میباشد و پخش کردن آن بر روی زمین لذت خاص خود را دارد.در بازی شاهد جزئیات گرافیکی زیادی نیستیم و بافت‌های ماشین‌ها و چهره پردازیها کیفیت متوسطی دارند. نورپردازی بازی نیز قابل قبول میباشد و کیفیت بافت‌ها را تا حدی پوشش میدهد. طراحی ساختمانها و بناها نیز متوسط هستند و جزئیات خاصی با خود به همراه ندارند. با این حال بازی نسبت به شماره‌ی پیشین پیشرفت گرافیکی دارد و همین باعث میشود که تا جزئیاتی در این حد نیز راضی کننده باشد. انفجارها نسبتا خوب طراحی شده اند و بر روی هیجان بازی تاثیر مستقیم دارند. اما قابلیت جالبی که در نسخه‌ی کنسولی این بازی میباشد وجود گزینه‌ی V-Sync در داخل منوی Options میباشد. این تنظیمات گرافیکی که عموما در پلتفرم PC مشاهده میشود، باعث میشود تا پارگی تصویر در بازی به کلی از بین برود اما در عوض فریم ریت بازی دچار نوساناتی می شود. فیزیک موجود در بازی نیز قابل قبول میباشد و اکثرا برای وسایل و یا وسایل نقلیه، فیزیک مناسبی در نظر گرفته شده است. البته این فیزیک در قیاس با بازی‌های صاحب سبک چیز خاصی برای گفتن ندارد؛ اما برای یک بازی Open World یک ویژگی خوب محسوب میشود. برخی از کاستی‌های فیزیک بازی را میتوان با فانتزی بودن بازی توجیه کرد.

هوش مصنوعی در بازی تا حد زیادی پیچیده میباشد و دچار افت و خیزهای فراوانی میشود. به عبارتی گاهی هوش مصنوعی افراد در یک موقعیت خاص خوب میباشد و واکنش خوبی نسبت به شرایط موجود از خود به نمایش میگذارند. اما از طرفی ممکن است واکنش همان شخص در همان موقعیت بسیار ابتدایی باشد. مثلا با رویت شدن توسط پلیس یا باندهای خلافکاری سریع نیروهای کمکی میرسند و کار شما را سخت میکنند. خب این پیام آور یک هوش مصنوعی خوب میباشد؛ اما از طرفی برخورد مردم به هنگام درگیری‌ها نامتعادل میباشد. مثلا ممکن است اسلحه را قشنگ جلوی صورت یکی از شهروندان بگیرید اما او همانند کسی که هیچ واهمه‌ای از مرگ ندارد به صورت شما خیره میشود.

در نهایت Saints Row: The Third را میتونا ادامه‌ای موفق و به اوج رساننده برای این سری دانست. گذر زمان و بهره گیری از تجارب دیگران، بازی را از یک عنوان متوسط به یک عنوان عالی تبدیل کرده است. البته بازی همچنان با حالت ایده‌ال خود فاصله‌ی زیادی دارد اما آن چیزی که مهم میباشد این است که جهش خوبی در این بازی شکل گرفته است. آیا ممکن است شاهد چنین جهشی در عناوین بعدی باشیم؟