سری بازیهای «The Bard’s Tale» شاید یکی از قدیمیترین فرنچایزهای گیمینگ تاریخ باشد. پس از عرضه سه نسخه از این بازیهای نقش آفرینی و Dungeon-Crawler که بیش از 30 سال پیش برای کامپیوترهای «Apple II» منتشر شده بودند، به غیر از یک نسخه با سبک و سیاق و داستانی کاملا متفاوت در سال 2004، این سری به طور کامل به فراموشی سپرده شد. تا این که در سال 2015 شخص «Brian Fargo»، از جمله سازندگان بازیهای اصلی و نسخه 2004، و استودیویش یعنی «InXile Entertainment» در وبسایت Kickstarter برنامه خود را برای ساخت دنبالهای بر داستان اصلی اعلام کرده و توانستند در مدت چند ماه بودجه ساخت بازی را تامین کنند. فلش فورواردی به سه سال بعد میزنیم و هم اکنون، The Bard’s Tale IV: Barrows Deep در بازار منتشر شده است. مغزهای پشت آثاری مانند «Wasteland 2» و «Torment: Tides of Numenera» سعی کردهاند تا علاوه بر حفظ حس نوستالژیک و old-school نسخههای پیشین، با ایجاد تغییراتی در فرمول سری نسل جدید بازیکنان و طرفداران سبک RPG را به خود جذب کنند. پس از تجربه بازی باید گفت که آنها کم و بیش در انجام این امر موفق بودهاند اما محصول نهایی ایرادات بزرگی هم به همراه دارد. با ادامه نقد و بررسی بازیسنتر همراه باشید.
اولین قدم سازندگان برای مدرنیزه کردن این سری، داستان آن است. وقایع Bard’s Tale IV حدود صد سال پس از نسخه سوم اتفاق میافتد و به غیر از اشاراتی خاص و حضور تعدادی از شخصیتهای نسخههای پیشین، هیچ ارتباطی به سه بازی اول ندارد. از این رو بازیکنان جدید میتوانند بدون کوچکترین اطلاعاتی از داستان نسخههای قبل وارد بازی جدید شوند. البته هدف این بازی، همان طور که اشاره شد، ارائه تجربهای نوستالژیک با قالبی مدرن است. به همین علت، داستان Bard’s Tale IV همانند بازیهای نقشآفرینی کلاسیک هیچ گاه از حد «عدهای پلید دنیا را تسخیر کردهاند و عدهای قهرمان باید آن را از چنگالشان نجات دهند»، خارج نمیشود. به طور خلاصه، اگر انتظار داستانی چند لایه و عمیق به همراه شخصیتهای پیچیده و انتخابهای مختلف و تاثیرگذار دارید، بدانید که سراغ بازی اشتباهی آمدهاید.
گفتیم که Bard’s Tale IV یک دانجن کرالر نقش آفرینی است. بازی از دید اول شخص دنبال میشود و بازیکن در طول 30-40 ساعتی که مشغول بازی است، از شهرها، جنگلها، کوهستانها و صد البته دانجنهای فراوانی عبور میکند که همگی به لطف مسیرهای مخفی، پازلهای متعدد و جزییات ریز و درشتی که سازندگان با ذوق و خلاقیت قرار دادهاند همواره سرگرم کننده هستند. یکی از کلیدیترین ارکان سری Bard’s Tale پازلهایش هستند و این نسخه نیز از این قاعده مستثنا نیست. تک تک مکانهای بازی شامل انواع و اقسام پازلهای مختلف میشوند. این پازلها، برخی اختیاری و برخی دیگر ضروری برای ادامه بازی، غالبا طراحی بسیار هوشمندانهای دارند. اگر از دوستداران بازیهای معمایی هستید، قطعا از این پازلها لذت خواهید برد چرا که تعدادی از آنها بسیار چالش برانگیز بوده و حسابی فسفر میسوزانند. اگر هر موقع مغزتان از این پازلها سوت کشید یا اگر کلا میانه خوشی با آنها ندارید، خیالتان راحت باشد چرا که سازندگان لطف کرده و یک کتاب راهنمای دیجیتال در فایلهای بازی گنجاندهاند! البته این پازلها کاملا بی ایراد نیستند؛ در برخی از دانجنها ممکن است شامل چند پازل پشت سر هم باشند که در برخی اوقات میتوانند روند بازی را کند و کسل کننده کنند.
بخش مهم دیگر بازی، به مانند هر RPG دیگر، مبارزات آن است. ابتدا از ساخت شخصیت شروع میکنیم که نسبت به سبکش شخصی سازی خوبی ارائه میدهد. شما میتوانید شخصیت خود را از میان نژادهای استاندارد ژانر فانتزی، یعنی انسان، الف، دوارف و Trow انتخاب نموده و سپس جنسیت، چهره و صدایش را انتخاب کنید. بازی شامل 4 کلاس Warrior، Rogue، Practicioner و Bard میشود. سه کلاس اول که تکلیفشان مشخص بوده و هر کس که کوچکترین تجربهای با سبک نقش آفرینی داشته باشد با سبک بازی آنها آشنا خواهد بود. در این میان کلاس Bard، با سبک بازی خاص خود و قابلیتهای عجیب و غریب و بعضا کمدیکش جلب توجه میکند. منبع اصلی کلاس برای مبارزه چیزی نیست جز نوشیدنیهای الکلی و مست شدن که حکم باتری برای تواناییهای مضحک و صد البته بسیار کاربردی را دارند (برای مثال، قابلیتی وجود دارد که پس از نوشیدن، لیوان خود را به کله دشمن مقابلتان برای مقداری صدمه پرتاب میکنید!). مبارزات بازی به صورت نوبتی و در چهارچوبی 4*4 دنبال میشود. پارتی شما و دشمن یا دشمنانتان هر کدام مقدار مشخصی پوینت در اختیار دارند که میان تمام اعضای گروه تقسیم میشود. از آن جایی هم که حملات همواره به هدف اصابت میکنند (یعنی چیزی به عنوان Miss شدن وجود ندارد)، هسته کلی مبارزات بر اساس مدیریت 4 توانایی انتخاب شده هر کدام از افراد و انتخاب آنهایی که بیشترین صدمه را به دشمن مورد نظر میزنند بنا شده است.
هنگامی که به دشمنان نزدیک میشوید، بازی با هایلایت کردن دشمنان با رنگ و اظهار نظر اعضای گروهتان، میزان سختی مبارزهتان را اطلاع میدهد (هرچند که بهتر میشد به جای اینها تنها لولشان را نشان داده تا با مال خودتان مقایسه کنید). رنگ سبز به معنای مبارزه بسیار آسان و عملا آب خوردن، زرد به معنای مبارزه چالش برانگیز و قرمز تقریبا به معنای خودکشی است. تکلیف سبز و قرمز که مشخص است. اما این وسط رنگ زرد میتواند مشکل آفرین باشد. گاهی اوقات وارد مبارزه میشوید و به آسانی از پسش بر میآیید، اما بسیاری از اوقات پیش میآید که دشمن مقابلتان در مدت کوتاهی چنان دماری از روزگارتان در میآورد که نمیفهمید از کجا خوردهاید. خب الان با خود میگویید این که اشکال ندارد؛ لابد با اسکیل ست نامناسبی وارد مبارزه شده بودید یا شاید جایگذاری پارتیتان اشتباه بوده است. به هر حال مبارزات سخت همراه با آزمون و خطا بخشی از نمک نقشآفرینیهای کلاسیک است دیگر! خب تا این جا حق کاملا با شماست. اما مشکلی وجود دارد. سازندگان بنا به هر دلیلی، تصمیم گرفتهاند قابلیت ذخیره سازی خودکار و Quicksave (که این روزها جزو استانداردهای صنعت هستند) را کنار گذاشته و به جایشان از سیستم Save Station استفاده کنند. بدین صورت که بازیکن تنها با تعامل با اشیا خاصی میتواند بازی را ذخیره کند. این stationها تحت قالب سنگهایی جادویی در جای جای نقشه پراکنده شدهاند. مشکل اینجاست که این سنگها اغلب با فاصله زیاد از هم قرار داده شدهاند و با هرکدام فقط یک بار میتوانید سیو کنید. حتی بعضی از آنها را هم میتوان برای کسب تجربه نابود کرد! اصلا بیایید بیخیال این موضوع شویم که Bard’s Tale IV به شما اجازه نمیدهد هر وقت خواستید به راحتی از بازی خارج شوید. فرض کنید در یکی از همان مبارزههایی که اشاره کردیم شکست خوردهاید. قاعدتا بازی باید شما را به نقطه قبل از آن مبارزه منتقل کند. اما خیر؛ شما به مدتی طولانی قبل از آن باز میگردید. به قبل از آن پازل و یکی دو مبارزهای که پشت سر گذراندید، یا به قبل از صحبت با آن NPCهای فروشنده و خرید آیتمهای مورد نظرتان و همچنین مرتب کردن Inventoryتان (که از قضا اصلا طراحی خوبی ندارد). اصلا چرا راه دور برویم. تصور کنید که لول آپ شدهاید و میخواهید توانایی جدیدی برای خود باز کنید. بازی با اولین کلیک شما توانایی مورد نظر را باز میکند و همچنین هیچگونه قابلیتی برای Respec کردن وجود ندارد. حال اشتباهی دستتان به توانایی اشتباهی خورده است. میخواهید به آخرین سیوتان بازگردید اما با حقیقتی تلخ مواجه میشوید. آخرین سیو شما مال 20 دقیقه (آن هم در حالت خوشبینانه) قبل بوده است که این قضیه برای هر بازیکنی میتواند ناخوشایند باشد.
اما بزرگترین پاشنه آشیل بازی در حال حاضر، وضعیت فنی آن است. ابتدا که وارد بازی میشوید، باید از لودینگی عبور کنید که از شدت طولانی بودن میتوانید در حین آن یک لیوان چای نوشیده و سری به اینستاگرام خود بزنید. بازی بالاخره لود میشود. گوشی خود را کنار گذاشته و نگاه خود را به مانیتور برمیگردانید اما متوجه میشوید که بازی بسیار تار به نظر میآید. اول فکر میکنید کسی مقداری کرم وازلین به مانیتورتان مالیده است اما با بررسی تنظیمات گرافیکی متوجه میشوید که اسلاید رزولشن داینامیک دچار باگ شده و در پایینترین حد خود گیر کرده است. پس از خروج و ورود دوباره و گذشت مجدد از لودینگ نامبرده، خود را برای تجربه بازی آماده میکنید. اما با کمی نگاه به اطراف با بافتهای بسیار بیکیفیتی مواجه میشوید که چند ثانیهای طول میکشد تا کامل بارگذاری شوند و حتی پس از آن نیز چندان با کیفیت به نظر نمیآیند. روی خود را به سمت NPCهای انسان اطرافتان میگردانید و بعد از دیدن چهرههایشان و چند ثانیهای قهقهه زدن، احساس میکنید NPCهای Oblivion راه خود را از Cyrodiil گم کرده و اشتباهی سر از Skara Brae سال 2018 درآوردهاند. همه اینها در حالی هست که فریم ریت بازی بسیار ناپایدار بوده و کامپیوترتان، که با توجه به مشخصاتش قاعدتا باید به آسانی از عهده گرافیک بازی بربیاید، در تنظیمات بالاتر از Medium شدیدا لنگ میزند.
پاراگراف بالا، تجربه شخصی بنده از اولین لحظههای شروع به بازی بود و متاسفانه این وضعیت در طول بازی بهبود نیافت. تا به این لحظه سازندگان پچهای متعدد و حجیمی منتشر کردهاند که کمی وضعیت را بهبود داده است اما با این حال، بازی هنوز هم با وضعیت ایدهآل فاصله زیادی دارد که مایه تاسف است چرا که Bard’s Tale IV در مواقع زیادی میتواند بازی چشم نوازی باشد. محیطهای بازی، از جمله دانجنها، جنگلها و شهرهایی که از آنها عبور میکنید به لطف نورپردازی خوب و رنگ بندی مناسب از نمای زیبایی بهره میبرند و آن حس فانتزی را به خوبی منتقل میکنند. همچنین چهرههای نژادهای دیگر، مانند دوارفها و Trowها به خوبی طراحی شدهاند. خوشبختانه در زمینه صدا و موسیقی بازی بسیار کم نقص عمل میکند. صداگذاران با لهجههای اسکاتلندی غلیظ و بامزهاشان به دیالوگهای بازی روح بخشیدهاند و شنیدن تیکه پرانیهای دشمنان و کل کل کردن اعضای پارتی با یکدیگر همواره مفرح باقی میمانند. موسیقی بازی نیز با تم سلتیکش نه تنها همواره بسیار زیبا و گوش نواز است بلکه بدون اغراق میان بهترینهای امسال و یا حتی چند سال گذشته جای میگیرد.
The Bard’s Tale IV معجون عجیبی است. از یک سو بازی با بیشتر از 30 ساعت محتوا به راحتی قیمت 35 دلاریاش را توجیه میکند و وقتی همه المانهایش به درستی کار میکنند، میتواند تجربه به غایت مفرح و سرگرمکنندهای برای بازیکن فراهم سازد. اما از سوی دیگر، طراحی تاریخ مصرف گذشته بخشهایی از بازی، سیستم سیو اعصاب خردکن و مشکلات فنی متعدد، مانع رسیدن بازی به پتانسیل خود و قرار گرفتن در کنار بزرگان سبکش میشود. البته در نهایت اثر جدید استودیو InXile کاریزمای خاص خودش را دارد و به شرط کنار آمدن با ایراداتش، محصولی دوست داشتنی و تجربهای شیرین ارائه میدهد. هر چند گاهی آرزو میکنید که این نوع Save Stationها به تاریخ بپیوندند، چرا که کسی از تلف شدن وقتش خوشش نمیآید!
نقد و بررسی بازی The Bard’s Tale IV: Barrows Deep بر اساس نسخه ارسالی سازنده برای وبسایت بازیسنتر نوشته شده است.
مجموع امتیاز - 7
7
امتیاز بازیسنتر
نقاط قوت: سیستم مبارزات جذابطراحی هوشمندانه پازلهاطراحی خوب مراحلصداگذاری عالی و موسیقی عالیترنقاط ضعف:مشکلات فنی پرتعدادگرافیک فنی بعضا ضعیفسیستم سیو بازی جز مایه رنج بودن کار دیگری انجام نمیدهد