در میان بازار بازیهای رایانهای، مدتهاست که بازیهای مستقل برای خود جایگاه ویژهای را پیدا کردهاند. عناوینی که بدون داشتن سرمایهگذاری بزرگ و زرق و برقهای تجاری رایج در بازیهای AAA، تمرکز خود را بیشتر معطوف به خلاقیت و پرداختن به ایدههای تازه میکنند. یکی از استدیوهای جدیدی که در سالهای اخیر چند عنوان مستقل و مبتنی بر همین ویژگیها را روانه بازار کرده، استدیوی کانادایی «Spearhead Games» است که این بار عنوان «Omensight» را در سبک اکشن-ادونچر و روی استیم و شبکه پلیاستیشن عرضه کرده است. همانند دیگر بازیهای این سازنده، این بار نیز Spearhead Games با بهکارگیری المانهای خلاقانه، سعی در خلق تجربهای نو برای بازی خود دارد. المانهایی که استفاده از آنها گاه دارای کم و کاستیهایی نیز میشود.
داستان Omensight، روایتی خیالی از سرزمینی است که «Urralia» نام دارد و تعداد زیادی از گونههای مختلف در آن زندگی میکنند. در این بین و پس از وقوع داستانهایی، رابطه میان جوامع سگ و گربهها و پرندگان (که خود را «Pygarian» مینامند) و دیگر گونههای ساکن در Utralia، به خشونت کشیده میشود و پس از کش و قوسهای فراوان، جنگی عظیم میان جوامع گوناگون این سرزمین به رهبری «Indrik» از گروه پرندگان، شکل میگیرد. بعد از گذشت مدتها از این سلسله جنگهای مخرب، اتفاقاتی روی میدهد که در نهایت منجر به نابودی جهان میشود. اینجاست که شخصیت اصلی بازی، یعنی «Harbinger»، توسط جادوگری احیا میشود تا بتواند در نقش یک منجی، در هنگام وقوع این بحران، به آشوب شکل گرفته پایان دهد. نحوه پیشرفت داستان بازی اما بسیار جالب توجه است، به این صورت که باید در نقش Harbinger، ۲۴ ساعت منتهی به نابودی جهان را بارها و همراه با طرفهای درگیری، تجربه کنید و با جمع کردن اطلاعات حاصل، گرههای داستانی را یک به یک حل کنید. ساختار انتخابی داستان بازی با توجه به مسیرهای مختلفی که با تصمیمگیریهای متعدد قابل دسترسی است، تجربه خوشایند و جدیدی را ارائه خواهد کرد که به تنهایی یکی از مهمترین نکات مثبت Omensight به شمار میرود. لازم به ذکر است که در هرکدام از خطوط داستانی، با یکی از جنگجویان جوامع مختلف Urralia همراه خواهید شد.
روند گیمپلی Omensight در هرکدام از مراحل شامل بخشهای مبارزهای به سبک Hack and Slash و همچنین قسمتهای پلتفرمر میشود. در حالی که سازنده سعی داشته تا با تنوع بخشیدن به هر دو مورد یاد شده، در طراحی مراحل به موفقیتهایی برسد، اما ضعفهای موجود در سخت بودن کنترل شخصیت باعث شده تا قسمتهای پلتفرمر بازی عملاً چیزی بیشتر از یک بخش ناقص و گاهاً تکراری و ناخوشایند نباشند. در مقابل، وضعیت گیمپلی مبارزات تا حد زیادی متفاوت است. حضور شخصیتهای مختلف با قدرتهای خاص خود و همچنین وجود قابلیت همکاری میان Harbinger و این شخصیتها، دلایلی هستند تا مبارزات برای مدتها و در طی مراحل مختلف، تا حدی جذاب و تازه میمانند. در کنار موارد یاد شده، خود Harbinger نیز رفته رفته قدرتهای متعددی را به دست میآورد. برای مثال سرعت ضرباتش بسیار تند میشود یا میتواند زمان را بسیار کندتر از آن چیزی که هست متوقف سازد. نکته جالب این قدرتها، توانایی استفاده از آنها به صورت همزمان است. به طوری که برای مثال میتوان زمان را کند کرد و همزمان با سرعت بسیار بالا به دشمنان ضربه وارد کرد. با ترکیب قدرتهای گوناگون، میتوان به کمبوهای بالا در طول مبارزات نیز دست یافت.
در کنار وجود المانهای Action-Adventure، Hack and Slash و پلتفرمر، ویژگیهای RPG نیز به وضوح در Omensight وجود دارند. پس از به پایان رساندن هرکدام از سناریوهای موجود برای یک روز خاص، میتوان به منوی تعبیه شده در هاب اصلی بازی رفت و ویژگیهایی خاص شخصیت اصلی را ارتقا داد. با وجود اینکه سیستم آپگرید کردن شخصیت در عناوین حال حاضر بازیهای کامپیوتری امری رایج محسوب میشود، اما نبود سیستمی درختی برای این بخش و تنوع کم گزینههای آپگرید کردن، از نقاط منفی این عنوان به حساب میآیند.
با وجود بهرهمندی Omensight از موتور Unreal Engine، طراحی محیطها، شخصیتها و سایر اجزای بازی، هیچکدام از تکنیک پیشرفتهای تبعیت نکردهاند و به صورت هنری طراحی شدهاند. کنتراست بالا، شکل و شمایل آبرنگی و محیطهای روز و شب ، بستهای را تشکیل دادهاند که همگی در نهایت منجر به خلق قابهایی چشم نواز شدهاند. با وجود این طراحی هنری، موسیقی بسیار زیبای بازی، صحنههای بصری شکل گرفته در طول بازی را به اثرهایی مینیمالیستی شبیه میکند. از این رو ترکیب موسیقی و نوع طراحیهای به کار رفته در این بازی به نظر تا حد خوبی به ایدهآلهای ممکن برای پیادهسازی روی یک بازی کامپیوتری نزدیک است.
با وجود داستان جذاب، طراحیهای بسیار خوب و صد البته ویژگیهایی همانند سیستم مبارزات بازی، Omensight ایراد مهمی دارد که میتواند به تجربه بازی لطمه جدی وارد کند و آن سیستم کنترل شخصیت است. به علاوه چه در بخش پلتفرم و چه در باقی قسمتهای گیمپلی، ایراداتی که در حین تجربه Omensight رخ میدهد کافی است تا نکات مثبت متعدد بازی را کمرنگ نشان دهد. اگرچه نوگرایی و خلاقیت موجود در به کارگیری المانهای داستانی، تصمیمگیری میان انتخابها و طراحی مراحل متنوع، به این عنوان ارزش حداقل یک بار امتحان کردن را میدهد.
نقد و بررسی بازی Omensight بر اساس نسخه ارسالی سازنده برای وبسایت بازیسنتر نوشته شده است.
مجموع امتیاز - 7
7
امتیاز بازیسنتر
نقاط قوت: داستان جذابسیستم مبارزات متنوعگرافیک هنری زیبانقاط ضعف:مشکلات عمیق گیمپلی در بخش کنترلروند تکراری قسمت پلتفرمر