اگرچه میل انسان به کشف ناشناختهها سیریناپذیر است، اما همیشه در دل ترسی منطقی و طبیعی نسبت به این ناشناختهها حس میکند. دنیای پرشگفتی و فراخ دریا ازجملهی این ناشناختهها است. حال، تصور کنید که چنین ترسی با تنهایی و انزوا که یکی از قدیمیترین و بزرگترین ترسهای انسان در طول تاریخ بوده، ترکیب شده است. نتیجهی چنین چیزی، دنیایی است که«Narcosis» قصد دارد آن را به تصویر بکشد. «Narcosis» یک بازی شبیهساز راه رفتن ترسناک (Horror Walking Simulator) با داستانی با محوریت بقا است. این بازی که توسط استودیو مستقل«Honor Code» ساخته شده، سال گذشته برای PC و Xbox One و بهتازگی نیز برای کنسول PS4 منتشر شده است. به همین خاطر تصمیم گرفتهایم تا به نقد و بررسی ساختهی این استودیو مستقل بپردازیم. با بازیسنتر همراه باشید.
داستان بازی در رابطه با گروهی 20 نفره است که برای عملیات استخراج منابع از دریا در زیر آب مشغول به کار هستند. طی حادثهای، کارگاهی که در آن مشغول به کار هستید، نابود میشود و شما اکنون در نقش یک غواص حرفهای بهتنهایی باید به دنبال راهی برای خروج از آن مکان و همینطور پیدا کردن دیگر اعضای گروه عملیات استخراج باشید. شاید شروع بازی شما را کمی به یاد کلیشههای مرسوم این ژانر بیندازد اما هرچه بیشتر در بازی پیشروی کنید، داستان بازی قدرت خود را بیشتر نشان میدهد تا در انتها به نقطهی اوج خود برسد. اساس و پایه «Narcosis» بر محوریت داستان قوی آن بنا شده است. داستانی که با تمرکز بر روی بقا و المانهای ترسناک در مدتزمان کوتاهش بازیکن را با خود همراه میکند تا مشتاقانه به دنبال سرنوشت نهایی شخصیت اصلی و دیگر اعضای گروه باشد. برای روایت داستان، سازنده هم از راه بصری و محیط و تعامل با آنها استفاده کرده و هم در بخشهایی قصهگویی را به راوی سپرده که از قضا این مورد بسیار خوب از آب در آمده است. عملکرد راوی با روایت قدرتمند و با حسش ستودنی و قابلتقدیر است. اما چیزی که داستان بازی را از صرفاً خوب بالاتر میبرد، پایان آن است که بازیکن را حیرتزده میکند و واقعیت داستان را نشانش میدهد. پایانبندی بازی بهراحتی این پتانسیل را دارد که در ذهن مخاطب خود نقش ببندد و او را درگیر کند.
اتمسفر سنگین و فضای تاریک بازی به تأثیرگذاری بیشتر آن کمک مهمی کرده است. سازنده سعی کرده محیط را بهگونهای طراحی کند که تداعیگر دریا در چنین عمقی باشد. حتی این قضیه در سنگینی کنترل شخصیت هم تأثیر گذاشته است تا بازی باز راحتتر این فضا و سنگینی خاصش را لمس کند. بازی در خلق ترسهای ناگهانی و لحظهای ناموفق بوده که البته به نظر میرسد هدف اصلی سازندگان هم از ابتداچنین چیزی نبوده است. «Narcosis» بهجای ترسهای ناگهانی سعی داشته با استفاده از اتمسفر سنگین و ترسناک خود این حس را در طول بازی حفظ کند. هرچند درمجموع، ترس در بازی بهصورت نامحسوس دیده میشود و در این عنوان اولویت اصلی خلق چنین لحظاتی نبوده است.
گیمپلی «Narcosis» عملکردی متضاد با داستان دارد؛ هرچه داستان گیمر را مشتاق میکند، روند کلی گیمپلی او را خسته میسازد. پازلهای کوچک بازی هرچند که طراحی بدی ندارند، اما کمک زیادی هم به جذابیت بازی نمیکنند. بااینحال سیستم بازی برای بقا بهصورت جالبی پرداخته شده است. اکسیژن همان حکم خط سلامتی بازیکن را دارد و بازی باز باید مراقب اتمام میزان اکسیژن باشد که این قضیه اهمیت بقا را در گیمپلی نیز مطرح میکند. خوشبختانه، طراحی مراحل بهگونهای بوده که در طی زمانهای مناسب بتوانید به مخزنهای حاوی اکسیژن دسترسی پیدا کنید. اما یکی از بزرگترین ضعفهای گیمپلی بازی به سیستم مبارزات آن برمیگردد. در مقابل بعضی از موجودات بازی، میتوانید با استفاده از یک چاقو از خود دفاع کنید ولی کارایی و حتی انیمیشنهای این چاقو اغلب مضحک ظاهر میشود و احساس رضایتی به بازیکن نمیدهد. سیستم مبارزات نهتنها هیجان بازی را افزایش نمیدهد، بلکه بسیار آزاردهنده عمل میکند و شاید نبودش کمک بیشتری به بازی محسوب میشد! البته، برای رودررویی با همهی دشمنان بازی همیشه نمیتوانید از سیستم مبارزات الکن بازی استفاده کنید. دشمنان بزرگی در بازی وجود دارند که شما باید با شعله آنها را گمراه کنید یا با مخفیکاری از مقابله با آنها اجتناب کنید. البته، همین مخفیکاری اندک بازی هم چندان رضایت بخش نیست. طراحی موجودات بازی نیز بهصورت نسبتاً خوبی انجام شده بهخصوص Spider Crab که طراحی ترسناکی نیز دارد. یکی دیگر از نکاتی که میتوانست در بازی بهتر پیادهسازی شود، سیستم چک پوینت و ذخیرهسازی بازی است. گاهی پیش میآید که در جایی به یک باگ برخورد کنید یا به مکان اشتباهی بروید که نمیتوانید از آنجا بیرون بیایید، در این شرایط احتمالاً باید منتظر بمانید تا اکسیژن تمام شود و دوباره از جایی دورتر آن روند تکراری و گاه خستهکننده را تکرار کنید.
خوشبختانه، صداگذاری بازی نیز در راستای فضا و محیط باکیفیت قابلتوجهای انجام شده است. با شنیدن صدای نفسنفس زدن شخصیت اصلی، بهخوبی حس لازم به بازیکن منتقل میشود. همینطور استفاده مناسب از صداهای دیگر کمک شایانی کرده تا بازی باز همچنان در جو بازی بماند و بیشتر واقعیت را احساس کند. بااینحال، موسیقی کاملاً خنثی عمل میکند و عملاً در بازی چندان مجال خودنمایی پیدا نکرده است. در واقع، پتانسیل موسیقی در بازی هدر رفته است و احتمالاً گیمر در بازی آن را به فراموشی میسپارد. «Narcosis» در نمای دور گرافیکی معمولی دارد که نه شما را دلسرد میکند و نه شگفتزده؛ اما اگر به جزییات و نماهای نزدیک یا حتی چهرهی شخصیتهایی که گاهی ناگهان مقابلتان ظاهر میشوند نگاه کنید، کهنه بودن گرافیک و افکتهای استفادهشده در بازی را بهوضوح خواهید دید. بااینوجود، گرافیک بازی بهصورت کلی در حدی نیست که شما را از بازی کردن منصرف کند.
اگر به سبک بازی علاقهی چندانی ندارید یا نمیتوانید با گیمپلی اغلب کم هیجان و یکنواخت بازی کنار بیایید، شاید بهتر باشد سراغ این اثر نروید؛ زیرا ضعفهای آشکاری در این زمینه دارد و بازی میتوانست کمی بیشتر پولیش شده باشد. اما تجربهی بازی احتمالاً به خاطر داستان بهیادماندنی و اتمسفر خاصش طرفداران این سبک را خشنود خواهد کرد. اگر به گیمپلی بازی هم بهاندازهی داستان آن توجه میشد، «Narcosis» میتوانست فراتر از یک اثر استاندارد در این ژانر ظاهر شود. بااینحال، «Narcosis» تجربهی دلنشین داستانی 3 یا 4 ساعتهای به همراه شخصیت اصلی و آن تابوت متحرکش در اعماق دریا و فضای رعبانگیزش ارائه میدهد و با پایانش شما را شگفتزده خواهد کرد.
نقد و بررسی بازی Narcosis بر اساس نسخه ارسالی سازنده برای وبسایت بازیسنتر نوشته شده است.
مجموع امتیاز - 7
7
امتیاز بازیسنتر
نقاط قوت: داستان قوی و پایانبندی فوقالعاده صداگذاری مناسب اتمسفر سنگین و خاصعملکرد قدرتمند راوی داستاننقاط ضعف: گیمپلی کم هیجان و خستهکنندهسیستم بد مبارزاتعدم توجه کافی به موسیقی