در سال «1981» میلادی شرکت «نینتندو» با خلق «Donkey Kong» و قرار دادن او به عنوان دشمن اصلی «ماریو» در عنوان «دانکیگونگ»، یکی از اولین عناوین سبک «پلتفرمینگ» را خلق کرد. حضور دانکیگنگ به قدری موفق بود که بلافاصله شرکت نینتندو عناوین متعددی را با حضور دانکیگنگ و دوستانش خلق کرد. او بر خلاف اولین حضورش در کنار ماریو، در بقیه بازیها به عنوان قهرمان اصلی داستان حضور داشت. هر چند شمارههای مختلف دانکیکنگ عناوین موفقی بودند، اما هیچوقت نیتندو موفق نشد تا همانند ماریو از شخصیت دانکیگنگ به عنوان «سمبل» سبک پلتفرمینگ استفاده کند و همیشه شمارههای مختلف این سری دارای نواقصی بودند. حال با ورود به نسل جدید کنسولهای نینتدو با نام «سوییچ»، شرکت نینتدو یکبار دیگر عنوان جدیدی از دانکیگنگ را با عنوان «Donkey Kong Country: Tropical Freeze» برای این کنسول عرضه کردهاست. عنوانی که در اصل نسخه پیشرفته کنسول «Wii U» است و حال باید دید تا به چه اندازه نواقص شماره اصلی را برطرف کردهاست.
در حالی که دانکیکنگ و دوستانش در حال برگزاری جشن تولد دانکیگنگ هستند، ناگهان «Lord Fredrik» که دست بر قضا یک فک دریایی است، همراه با دوستانش که اکثراً موجوداتی مثل خرس قطبی، پنگوئن و … هستند به «جزیره دانکیگنگ» حمله و با بر هم زدن جشن تولد دانکیکنگ، او و دوستانش را روانه سرزمینهای دور دست میکنند. حال دانکیکنگ وظیفه دارد تا با سفر به سرزمینهای مختلف، دوباره به جزیره خود رسیده و صلح و آرامش را به آن بازگرداند. همان طور که خواندید، داستان بازی همان داستانی است که بارها و بارها شرکت نینتدو برای ما تعریف کردهاست. در عمل میتوان داستان بازی را به کتاب داستان کودکانهای تشبیه کرد که دوباره در سال «۲۰۱۸» منتشر شده و اینبار با استفاده از تکنولوژیهای جدید، تصاویر آن رنگ و لعاب تازهای به خود دیده است. همانند انیمیشنهای شرکت «دیزنی»، عناوین نینتندو با هدف کامل «سرگرمی» ساخته میشوند، چیزی که در دانکیکنگ هم شاهد آن هستیم. او شخصیتی است که با تلاش خودش سعی میکند دوباره سرزمین مادریاش را نجات دهد، دشمنان اصلی او خرسها و پنگوئنها هستند و در طول داستان نیز دوستانش به کمکش میآیند. حتماً متوجه شدهاید، دانکیگنگ تلاش کامل نینتندو برای تعریف دوباره «سرگرمی» است. البته تعریفی که خود آنها سراینده آن بودند و این روزها به دست فراموشی سپرده شدهاست. دنیایی که آنها خلق کردهاند، عاری از هرگونه خون، خیانت و نکات پیچیده داستانی است که در دیگر عناوین موجود شاهد آنها هستیم. دانکیکنگ برای اوقات فراغت شما ساخته شده، عنوانی که کمی مشکلات روز مره را کنار گذاشته و شما را «سرگرم» کند و البته بازی تا حد زیادی در رسیده به هدف خود، موفق شده است.
دانکیکنگ همیشه در تایملاین بازیهای نینتدو، از لحاظ درجه سختی، در بالاترین حد ممکن قرار داشت و شماره آخر هم از این قاعده مستثنا نیست. به بیان دیگر، دانکیکنگ یکی از سختترین عناوین پلتفرمینگ ساختهشده تا به امروز است. اصلاً یکی از نکات متمایز کننده نسخه سوییچ و Wii U، اضافه شدن یک حالت جدید که تا حدودی باعث آسان کردن بازی میشود، است. البته درجه سختی نه تنها یک نکته منفی حساب نشده، بلکه به عنوان نقطه قوت بازی محسوب میشود. سختی بازی نه تنها غیر معقول نبوده بلکه شما را مجبور به تمرین مراحل و البته زمانبندی دقیق میکند، نکتهای که باعث میشود، در طول مراحل بارها و بارها با شکست مواجه شوید و دوباره مراحل را تکرار کنید. البته نتیجه هم بسیار رضایت بخش بوده و با اتمام هر مرحله، حس رضایت خاصی را به شما منتقل خواهد کرد. مراحل بازی تشکیل شده از جزیرههای مختلف با شیهای گوناگون اعم از محیطهای برفی، جنگلها و محیطهای زیر آب که هر کدام از این جزیرهها شامل حدوداً ۱۰ مرحله با حساب مراحل فرعی هستند. مکانیزم مراحل هم به این گونهاست که در یک محیط دو بعدی با کنترل دانکیکنگ باید از موانع و دشمنان عبور، موز و سکه جمع کرده و در نهایت با غول آخر آن جزیره مبارزه کنید. البته در این بین تعدادی مرحله هم در نظر گرفته شده که باید به عنوان مثال با کنترل یک کرگدن یا توده برفی مرحله را به پایان برسانید. نکتهای که مراحل دانکیگنک را نسبت به بقیه عناوین پلتفرمینگ متمایز میکند، «طراحی مراحل» فوقالعاده بازی است. سازندگان زمان زیادی را صرف ساخت مراحل کردهاند، به این گونه که حس میشود هیچ چیز در بازی اضافه نیست و تمام اشیای محیط در جای مناسب خود قرار گرفتهاند. به این صورت با تمرین میتوان تکتک مراحل بازی را با یک ریتم خاص و هماهنگ، بدون شکست به پایان رساند. هر چند بدون تمرین، درجه سختی دانکیکنگ یک کابوس واقعی است. به همین دلیل سازندگان بازی با اضافه کردن حالتی جدید با عنوان «فانکی» که در آن کنترل «فانکیگنگ» را به دست میگیرید، تا حد بسیار زیادی سختی بازی را کاهش دادهاند. هر چند حضور فانکیکنگ و استفاده از او باعث از بین بردن هدف اصلی سازندگان بازی که آن هم تجربه چالش برانگیز است، میشود اما در نهایت فانکی هم همچنان چالشهای مخصوص به خود را دارد و با استفاده از او این حس به شما منتقل نخواهد شد که در حال انجام یک عنوان کودکانه و بدون چالش هستید. فانکیگنک دوست صمیمی دانکیکنگ قادر است با استفاده از تخته موجسواری خود، بر روی تیغها و موانع بازی بدون آسیب دیدن عبور کند. همچنین او از همان ابتدا با پنج قلب به کمک شما میآید و البته بر خلاف دانکیکنگ، قادر است «پرش بلند» انجام دهد و از اکسیژن بینهایت برای شنا کردن، بهرهمند است. البته با انتخاب فانکیکنگ دیگر قادر نخواهید بود تا از دوستان دانکیکنگ مثل «دی دی کنگ» در طول بازی کمک بگیرید و خرید از فروشگاه بازی هم تا حدودی محدود میشود تا کمتر بتوانید کمکهای بیشتری را استفاده کنید. در آخر هم اشارهای به بخش «Co-op» بازی بکنیم که با وجود جذاب بودن، به دلیل ریتم تند مراحل بازی برای بازیکنان کم تجربه، خوشایند نیست و در اکثر مواقع شاهد جا ماندن دوست خود خواهید بود.
در سال ۲۰۱۴ که Donkey Kong Country: Tropical Freeze منتشر شد، یک عنوان زیبا بود و البته همچنان میتواند یک عنوان زیبا باشد، اما قطعاً در حد عناوین دیگر نیتندو مثل «ماریو ادیسی» و «زلدا» نیست و کمی کهولت سن آن حس میشود. هر چند سازندگان سعی کردهاند تا با استفاده از قدرت کنسول سوییچ رزولوشن و شفافیت بازی را افزایش دهند، اما در نهایت همچنان با استانداردهای کنسول سوییچ فاصله دارد و عملاً یک عنوان چشم نواز به حساب نمیآید. البته بیانصافی است که به طراحی فوقالعاده مراحل بازی اشارهای نکنیم. به عنوان مثال در یکی از مراحل که در داخل آب جریان دارد، شما تنها سایههای اجسام و دانکیکنگ را میبینید و باید سایه او را کنترل کنید یا در بقیه مراحل پیش زمینه کاملاً پویا در نظر گرفته شده تا در کنار تجربه بازی، حس پویا بودن محیط هم به شما منتقل شود. بخش تکنیکی اما به خوبی عمل کرده و با ارائه ۶۰ فریم و رزولوشن ۱۰۸۰p در حالت «داک» انتقادی بر آن وارد نبوده و به خوبی توانسته به خلق یک تجربه مناسب، کمک کند. آهنگهایی که برای دانکیکنگ در نظر گرفته شده، در یک کلمه فوقالعاده هستند و به خوبی حسی نوستالژیک را منتقل میکنند. البته دلیل اصلی آن هم حضور «David Wise» به عنوان آهنگساز اصلی بازی است. او که در کارنامه خود شمارههای مختلف دانکیکنگ و «Battletoads» را دارد به خوبی توانسته با استفاده از تجربه خود یکبار دیگر عنوانی گوشنواز و البته همسو با دنیا دانکی کنگ را خلق کند. تکتک مراحل دارای ریتم و آهنگهای مخصوص به خود هستند و با توجه به محیط بازی این آهنگها هم عوض میشوند. به عنوان مثال در یکی از مراحل بازی که در زیر آب جریان دارد، موزیکی با ریتم آرام به گوش میرسد که در ادامه با حضور دشمن هشتپای بازی، ریتم آهنگ عوض شده و با توجه به شرایط مرحله تند و تندتر میشود.
Donkey Kong Country: Tropical Freeze یک تجربه دوست داشتنی و سخت است که علاوه بر جذابیت برای مخاطبان جدید، با سختی خود میتواند بازیکنان قدیمی را هم سرگرم کند. البته این سرگرم شدن کمی گران تمام شده و قیمت 60$ بازی آن هم برای عنوانی که در سال ۲۰۱۴ عرضه شده و تقریباً به جز حالت فانکی نکته جدیدی برای ارائه ندارد، زیاد به نظر میرسد. شش جزیره بازی و مراحل آن با وجود ارزشمند بودن کوتاه و فاقد ارزش یک بازی کامل هستند. علاوه بر این اگر از حالت فانکی استفاده کنید، تا حد زیادی بازی کوتاه شده و عملاً در کمتر از ۷ ساعت قادر خواهید بود، بازی را اتمام برسانید. به جز این موارد، دانکیگنگ یک عنوان بینقص و کامل در سبک پلتفرمینگ است که شما را به چالش دعوت کرده و با استفاده از جادوی نینتدو، لحظات شاد و مفرحی را خلق خواهد کرد.
نویسنده: بهرام بی غرض
مجموع امتیاز - 8
8
امتیاز بازیسنتر
نقاط قوت: گیمپلی و طراحی مراحل عالیموزیکهای مناسب و نوستالژیفرمول موفق نینتندو در خلق یک عنوان سرگرم کنندهاین عنوان جز معدود عناوین پلتفرمینگ با کیفیت موجود در بازار به شمار میآیدنقاط ضعف:بخش Co-opکوتاه و ارزش کمتر از 60$ با توجه به محتویات بازیتفاوت نه چندان زیاد با عنوانی که در سال ۲۰۱۴ منتشر شد