دیگر خسته شده بودیم… حقیقتاً از آن همه بازی تحت عناوین «Advanced Warfare» و «Infinite Warfare» و … فارغ از اینکه از نظر فنی در چه سطحی قرار داشتند، خسته شدیم. تا کی قرار بود سلاحهای فوق پیشرفته را امتحان کنیم و در میان میدانهای نبرد مدرن، غرق در جنگ و جدال شویم؟ پس ریشههایی که روزگاری با آنها زندگی گذراندیم چه میشد؟ خوشبختانه پس از مدتها، بالاخره استدیوی «Sledgehammer Games» ندای قلبی طرفداران را شنید و با معرفی نسخه جدید «Call of Duty» ،یعنی «WWII»، خبر از بازگشت این سری محبوب به نقطه شروع خود، جنگ جهانی دوم داد. انتظارها به سر رسید و ما نیز مانند خیل عظیم مخاطبانی که منتظر عرضه WWII بودند به تجربه جدیدترین ساخته Sledgehammer نشستیم، تجربهای که نه به طور کامل، اما تا حد خوبی رضایتمان را بههمراه داشت.
داستان WWII این بار روندی احساسی را در پیش گرفته و در کنار وقایع جنگ جهانی دوم، بیانگر روابط شخصی انسانها با یکدیگر است. شخصیت اصلی بازی که کنترل او را برعهده داریم سربازی به نام «Ronald “Red” Daniels» است که در طول مسیر داستانی که از کرانه نرماندی تا رود راین دنبال میشود، نقش اصلی را بازی خواهد کرد. در کنار Daniels، شخصیتهایی وجود دارند که تا حد بسیار دقیقی به جزئیات شخصی آنها پرداخته شده و همین مورد باعث گشته تا شرح داستان بازی، پربارتر باشد. البته لازم به ذکر است که در کنار داستانی که بیشتر برجنبههای احساسی مبتنی است، شرح نقاط تاریک جنگ جهانی دوم و اقدامات تیره نازیها میتوانست به حماسیتر شدن بخش داستانی کمک بیشتری کند.
این روایت که تا حد بسیار زیادی مبتنی بر همکاری و همدلی میان سربازان است، در طول روند گیمپلی نیز به خوبی قابل لمس است. سازنده این بار برخلاف نسخههای پیشین، برای مقدار سلامتی شخصیت خط معینی را طراحی کرده که به طور خودکار پر نمیشود و تنها با استفاده از بسته کمکهای اولیه میتوان کمبود آن را جبران کرد. گرفتن کمکهای اولیه، مهمات و سایر امکانات از دیگر همرزمها در خلال مبارزات، همان حس همکاری میان شخصیتهایی را شکل داده، که موجب پررنگ شدن این بخش در طول داستان بازی شده است. اینکه سلامتی شخصیت در طول مراحل به طور خودکار به حالت عادی برنمیگردد در کنار تاکتیکی شدن مبارزات در بخش داستانی، موجب شده تا روند مراحل چالشیتر از نسخههای قبلی CoD باشد. بنابراین نباید از اینکه بازیکن مجبور شود در طی بخشهای مختلف بازی، زمان زیادی را صرف پشت سر گذاشتن قسمتهای متعددی از یک مرحله کند، تعجب کنید. این مورد بیش از قبل، نشان از حرفهایتر شدن قسمت داستانی میدهد، بخشی که موانع و سختیهای خاص خود را دارد و تنها قسمتی برای بازیکنندگان مبتدی و کژوال نیست. از این رو مجبور خواهید بود برای پیش رفتن در طول مراحل، دائماً از کاورهای تعبیه شده در میدان جنگ استفاده کنید و به دور از حملههای تک نفره، به دنبال استراتژی تیمی و با همراهی باقی همرزمانتان باشید. سختتر شدن مبارزات و به طبع آن استفاده بیشتر از کاور، به خاطر طراحی مراحل جدیدی بوده که Sledgehammer برای این شماره در نظر گرفته و برخلاف گیمپلی خطی عناوین پیشین، این بار مراحلی پویاتر را وارد این نسخه کرده است. به همین خاطر در طول مراحل مختلف ممکن است بارها شکست بخورید و لازم خواهد بود تا استراتژی خود برای انجام ماموریتتان را تغییر دهید. این شیوه پیشبرد، مبارزات نفسگیری پیش روی شما قرار داده و حس و حال یک جنگ واقعی را بهتر از قبل به نمایش خواهد کشید، خصوصا وقتی که اسلحههای معروف استفاده شده در جنگ جهانی دوم را در دستان خود بگیرید!
واقعگرایانه بودن گیمپلی و بازگشت به ریشههای سری با حذف Double Jump و یا راه رفتن روی دیوارها نیز به طرز معقولی راضیکننده است. البته که انتظار نداشتیم تا در میان روایت جنگ جهانی دوم، شخصیتها از دیوار راست بالا بروند، اما همین حفظ کردن حالت کلاسیک بازی حتی در بخش چند نفره نیز لذت بخش خواهد بود. جدای از این موارد، استفاده از صحنههای جذاب و Set Pieceهای دیدنی در میان بخش داستانی، تجربه هیجان انگیزی به بازی بخشیده و برخی از مراحل تا مدتها در یاد مخاطبان باقی خواهد ماند. با تمام این موارد اما برای به پایان رساندن قسمت داستانی، تنها به زمانی در حدود ۶ تا ۷ ساعت نیاز است، مدت زمانی که اگر کمی بیشتر بود، میتوانست هیجانانگیزتر و لذتبخشتر باشد.
به بخش چند نفره بازی که برسیم، پیش از هرچیزی بخش جدیدی به نام Headquarters را مشاهده خواهیم کرد که به مانند بازیهای جدیدی که در چند وقت اخیر منتشر میشوند (بیش از همه به مانند بخش Tower در Destiny)، میتوان به صورت آنلاین در محیطی طراحی شده حرکت کرد و با بخشهای مختلف آن تعامل داشت. پس از طراحی و شخصیسازی شخصیت خود، به این قسمت وارد شده و به صورت سومشخص شخصیت خود را کنترل خواهید کرد. در این محیط میتوان وارد گزینههای متخلفی که برای بخش آنلاین بازی طراحی شده وارد گشته و اقدامات متعددی را انجام دهید. برای مثال میتوانید چلنجهایی را برای انجام دادن در خلال بازیهای آنلاین انتخاب کنید و یا با برگزیدن قراردادهای مختلف، در ازای انجام کارهای گوناگون، امتیازاتی را تصاحب کنید. همینطور میتوانید هر روز لوت باکس مخصوص خود را باز کنید تا به طور تصادفی از بین آنها موارد خاصی مانند اسکین اسلحه یا لباس را به رایگان هدیه بگیرید، همچنین در این بخش قابلیت مبارزه ۱ به ۱ و تمرینات شخصی نیز مهیاست. بهنظر میرسد که Sledgehammer این بخش را به نوعی مکانی برای حضور بازیکنندگان بخش آنلاین تا ۴۸ نفر درنظر گرفته بود که به دلیل مشکلات فنی تا لحظه نگارش این نقد، چنین قابلیتی در این محیط برقرار نبود.
روند بازگشت به ریشههای سری CoD در قسمت مولتیپلیر نیز حفظ شده و تمامی مبارزات آن بهمانند بخش داستانی، به صورت کلاسیک دنبال میشود. در کنار حالتهای قدیمی، بخش جدیدی در قسمت آنلاین بازی تحت عنوان «War» اضافه شده که جذابترین حالت بخش آنلاین نیز محسوب میشود. در این قسمت، بازیکنندگان در دو تیم مختلف تقسیم میشوند و طی چند مرحله گوناگون، یکی از تیمها به انجام ماموریتهایی نظیر تخریب پل ساخته شده توسط دشمن، حمله با تانک و… میپردازد و در طرف دیگر، تیم دوم ماموریت دارد تا در برابر اقدامات تیم مقابل، از خود دفاع کند. این بخش تا حد زیادی شبیه به ماموریتهای بخش داستانی بازی است و گویی که یکی از مراحل آن بخش را به طور چند نفره و آنلاین بازی خواهید کرد. جذابیت بالای این بخش اما به خاطر کمبود تعداد نقشهها و ماموریتهایش، به سرعت تکراری شده و رغبت بازی کردن آن نیز از بین خواهد رفت. اگرچه در آیندهای نزدیک باید منتظر نقشههای جدیدی برای آن باشیم، اما یادمان نرود که تمامی محتواهای جدید برای CoD: WWII دوباره به مخاطبان با قیمت بالایی فروخته خواهند شد، به طوری که Season Pass بازی قیمتی معادل قیمت یک عنوان کامل را دارد، اما شامل مراحل و بخشهایی میشود که تا چند ماه آینده نیز قابل بازی نیستند! به راستی چرا سازندگان سعی دارند تا این حد نسخه ناقصی از بازی را منتشر کنند و برای تجربه باقی بخشهای آن نیز پولی معادل با قیمت اصلی را دوباره از مخاطبانشان بگیرند؟
علاوه بر بخشهای داستانی و آنلاین، قسمت زامبی نیز نقش مهمی در WWII ایفا کرده است. این بخش جذاب این بار به همراه داستانی کوچکی بازگشته و البته مثل همیشه میتواند تا ساعتها سرگرم کننده باشد. به طور کلی، بخش زامبی به صورت Survival و با هدف ثبت بهترین رکورد دنبال میشود، اما وجود Easter Eggهای فراوان در آن باعث شده تا به شکل بسیار پیچیدهای دارای روندی داستانی نیز باشد، به طوری که پس از حل تمامی معماها، میتوان با آخرین باس بازی روبرو شد و پس از شکست دادنش، سرنوشت داستان آن را نیز مشاهده کرد. البته پیچیدگی و سخت بودن بیش از حد بازی، ایجاب میکند تا این بخش را به صورت چند نفره و با دیگر بازیکنان تجربه کنید، تجربهای که قطعاً بسیار لذتبخش نیز خواهد بود. البته یکی از آزاردهندهترین نکات قابل ذکر در بازی کردن آنلاین با دیگران (چه در این بخش و چه در بخش مولتیپلیر)، اتصالات بسیار ضعیف بازی است. به طوری که در یکی از تجربههای بخش زامبی، نگارنده و ۳ بازیکن دیگر پس از حدود ۱ ساعت بازی و رسیدن به موج بیستم زامبیها، بهخاطر قطع ارتباط سرورهای بسیار ضعیف اکتیویژن از بازی به بیرون پرت شدند و صدالبته هیچ امتیازی نیز دریافت نکردند!
یکی از مواردی که میتوان به طور تمام قد از آن در WWII دفاع کرد، بخش گرافیک بازی است. انیمیشنها و طراحی کارکترها خصوصاً در کاتسینها بینظیر است و در طول بازی نیز به همراه نرخ فریم بسیار خوب، گرافیک تکنیکی قوی بازی قدرتنمایی میکند. انفجارهای مهیب به خوبی طراحی شدهاند و علاوه بر طراحی خوب مدلها، اسلحههای موجود در جنگ جهانی دوم با جزئیات دقیقی ساخته و پرداخته شدهاند تا با همه این موارد، شاهد صحنههای جنگی باشیم که به خوبی به تصویر کشیده شدهاند. در کنار این موضوع، بهرهمندی از بهترین افکتهای صوتی و البته صداگذاری بسیار دقیق شخصیتها و دشمنان در بازی، نشان از تلاش سازنده با حداکثر وسواس و دقت در این بخش داشته و تجربهای بسیار دقیق از میدان جنگ جهانی دوم را به مخاطب القا میکند.
برای عرضه Call of Duty: WWII انتظار بسیاری کشیدیم و البته علیرغم اینکه WWII دقیقاً همانی نبود که میخواستیم، اما چندان نیز ما را ناامید نکرد. داشتن بخش داستانی بسیار قوی با وجود اشکالات زیاد در بخش آنلاین و نواقصی که تا بدینجای کار از سوی استدیوی سازنده و ناشر برطرف نشدهاند، باعث شده تا این نسخه نتواند آن بازی کاملی که دلمان میخواست باشد. اما مهمترین دستاورد این شماره را باید بازگشت به اصالت و ریشه سری دانست، اصالتی که سالهای زیادی بود که از یاد رفته و عرضه بازیهای تکراری نمیتوانست راه زیادی در جهت پیشرفت این سری بازی محبوب بردارد. پس باید انتشار WWII را به فال نیک گرفت تا این سری در ادامه نیز در راه مناسب و درستی قدم بردارد.
مجموع امتیاز - 8
8
امتیاز بازیسنتر
نقاط قوت: بخش داستانی بسیار جذاببازگشت به ریشههای سریحالت زامبی جذاب و چالشینقاط ضعف:کوتاه بودن بخش داستانیاختلالهای بخش آنلاینکمبود نقشه در بخش War