ایکس باکس 360بررسی

بررسی بازی Resident Evil: Operation Raccoon City

وقتی نام Resident Evil را می‌شنوید، به یاد چه می‌افتید؟ راهروهای تنگ و تاریک؟ ساختمان‌های سرد و نمناک که پشت هر درش ترس و اضطرابی پنهان است؟ معماهایی که برای حل کردنشان مجبورید وجب به وجب محیط را بگردید؟ یا شاید داستان مرموز و گیرایش؟ بگذارید با شما روراست باشیم. Operation Raccoon City بر خلاف نامش، یادآور هیچ کدام از اینها نیست. ORC یک عقب گرد کامل در سری بازی‌های RE است.
داستان از جایی شروع می‌شود که Capcom بعد از ساخت Resident Evil 5 تصمیم گرفت در راستای غربی پسند کردن IP هایش، ساخت آن‌ها را به استودیوهایی در سرتاسر دنیا بسپارد و در این بین، قرعه Resident Evil به نام استودیوی کانادایی Slant Six games افتاد. استودیویی که پیش از این ساخت سه عنوان نه چندان موفق Socom را در کارنامه خود داشت. بازی‌هایی صرفا شوتر که تمرکزشان بر روی بخش آنلاینشان بود. از همان نمایش‌ها و اطلاعات اولیه می‌شد حدس زد که Slant Six قصد ندارد به ریشه‌های RE بپردازد و همان رویه Socom ها را با چاشنی RE ادامه خواهد داد. نتیجه به چیزی تبدیل شد که دست کمی از فاجعه ندارد.

سری بازی‌های Resident Evil همیشه دارای داستانی گیرا و پر رمز و راز بوده است و این مورد از عوامل موفقیت این بازی‌ها محسوب می‌شود. متاسفانه ORC به کلی به این نکته کلیدی پشت پا زده و به روایت یک داستان به شدت سطحی و بدون کوچکترین پیچ و خم پرداخته است. ویلیام بیرکین قصد دارد تا اسنادی مربوط به T-Virus را به مقامات امریکایی تحویل دهد. هدف Umbrella این است تا از این کار جلوگیری کند و ویروس جایگزین G را به چنگ آورد. به همین منظور گروه دلتا متشکل از 6 سرباز زبده، به تشکیلات زیرزمینی Umbrella نفوذ کرده و در این بین با HUNK رهبر گروه دلتا برخورد می کنند. گروه دلتا و آلفا به کمک هم محل دکتر بیرکین را شناسایی و مانع از افشاگری او شده و نمونه‌ای از ویروس G را در اختیار می‌گیرند. اما دکتر بیرکین مقداری از ویروس را به خود تزریق کرده و خود به یک Tyrant تبدیل شده و به گروه آلفا و دلتا حمله می‌کند. گروه دلتا از چنگ Tyrant می‌گریزد و به سطح شهر وارد می‌شود و مشاهده می‌کند که ویروس در سطح شهر پخش شده و تمام سکنه راکون سیتی به زامبی تبدیل شده‌اند. حال در این آشفتگی، هدف گروه دلتا از بین بردن مدارک دخالت Umbrella در پخش شدن ویروس است. همان طور که مشاهده می‌کنید، اکثر وقایع بازی بازگویی مجدد وقایع RE2 و RE3 از زاویه‌ای دیگر است. شاید درنگاه اول، تجربه وقایع راکون سیتی از زاویه‌ای متفاوت جالب به نظر برسد. ولی با پیش روی در بازی مشاهده می‌شود که تمام ایده‌هایی که می‌توانست باعث جذابیت ORC شود، یکی پس از دیگری می‌سوزد. یکی از بزرگترین ایده سوزی‌های بازی، وارد کردن Nemesis، یکی از محبوب ترین B.O.W های سری به جریان بازی است. سیستم های Nemesis دچار مشکل شده است و شما باید با تزریق ماده‌ای به او، دوباره او را راه اندازی کنید. حال مشاهده می‌کنید موجودی که شکست دادنش در RE3 به اندازه کل بازی طول می‌کشید، اینجا فقط در یک محوطه چند متری به دور خود می‌چرخد و به سمت شما شلیک می‌کند! شما نیز با چند شلیک ساده، بدون هیچ گونه پیچیدگی خاصی، او را ضعیف کرده و تزریق را انجام می‌دهید. در این بخش سازندگان حتی به خود زحمت نداده‌اند تا برای مبارزه با Nemesis، یک روش خاص یا یک نقطه ضعف طراحی کنند. شما اینقدر باید به او شلیک کنید تا از پا در بیاید. اینگونه است که این باس فایت به یکی از سطحی‌ترین باس فایت‌های سری تبدیل شده است. این گونه ایده سوزی‌ها فقط به همین‌جا ختم نمی‌شود. وارد کردن Leon.S Kennedy به داستان نیز به همین شکل است. سطحی و بدون تفکر. در حالی که Slant Six می‌توانست از حضور او نهایت بهره را ببرد، مشاهده می‌کنیم که از او و دیگر شخصیت‌های محبوب سری استفاده صرفا ابزاری کرده و خواسته تا با وارد کردن آن ها به داستان، بار نوستالوژی آن را بالا ببرد، ولی این کار نتیجه عکس داده است.

یک داستان سطحی با روایتی بدتر و عدم وجود پازل و معما کافی است تا یک Resident Evil حتی با وجود Spin Off بودن به یک فاجعه تبدیل شود. حتی در کمال تعجب مشاهده می‌شود با وجود اینکه بازی در راکون سیتی جریان دارد و کلیه امکانات برای خلق یک اتمسفر قوی، مرموز و ترسناک آماده است، Slant Six به بدترین شکل ممکن آن را بازسازی می‌کند. پیش از این، دو عنوان RE Outbreak با وجود Spin Off بودن توانسته بود به تمام این المان‌ها وفادار باشد. از طرفی این بازی موفق شد با ابهام زدایی از برخی وقایع Raccoon City (همانند سرگذشت ماروین)، اتمسفر سری کلاسیک را به خوبی بازسازی کند. بدیهی است که نمی‌توان این مشکلات را با Spin Off بودن توجیح کرد.
از Resident Evil فقط اصالتش مانده بود که ORC همان را هم به باد داد. ولی حتی اگر به ORC به دید یک RE هم نگاه نکنیم، از دید یک شوتر نیز بازی بسیار ضعیف عمل می‌کند. در ابتدای هر مرحله، شما از بین 6 سرباز گروه دلتا یک نفر را انتخاب می‌کنید. هر کدام از این افراد ویژگی خاص خود را دارند. Vector سربازی زبده و متخصص مبارزات تن به تن، Bretha پزشک تیم، Four Eyes یکی از دانشمندان Umbrella که به تیم اضافه شده، Beltway متخصص مواد انفجاری، Spectre تک تیر انداز و در نهایت Lupo رهبر تیم، اعضای گروه دلتا را تشکیل می‌دهند. مراحل بازی به شدت خطی، کوتاه و بدور از کوچکترین خلاقیت در طراحی است. باگ، کنترل نا کارآمد در برخی مواقع و تنوع بسیار کم دشمنان نیز مزید بر علت می‌شود تا مدت زمان تقریبا 4 ساعته کمپین بازی بسیار عذاب آور باشد. تنها نکته مثبت در این بخش، امکان تجربه کمپین بازی به صورت Co-op (تا سقف چهار نفر) است که نبود حالت Split Screen و System Link ضربه بزرگی به این بخش از بازی می‌زند. ولی با این حال ما قویا پیشنهاد می‌کنیم در صورت تمایل به بازی کردن ORC، حتما مد Co-op را تجربه کنید. چون این حالت تنها حالتی است که شما را از دست AI اسفبار یاران خودی نجات می‌دهد! سه یار دیگری که همواره و در طول تمام مراحل با شما هستند، نه تنها در طول بازی تقریبا هیچ کمکی به شما نمی‌کنند، بلکه در پاره‌ای از مواقع جلوی هدف گیری شما را نیز می‌گیرند. AI دشمنان بازی نیز دست کمی از یاران خودی ندارد. سربازان Spec Ops از لحاظ هوش مصنوعی تفاوت زیادی با زامبی های بازی نمی‌کنند! جالب اینجاست نوعی از زامبی در بازی وجود دارد که بهتر از این سربازان از تیررس اسلحه شما فرار می‌کند! باس فایت‌های بازی نیز چه از لحاظ کمی و چه کیفی، در پایین‌ترین سطح ممکن قرار دارند، مخصوصا باس نهایی بازی که مبارزه با او بیشتر شبیه جوک است. متاسفانه مجموعه‌ی اینها باعث شده است تا B.O.W هایی که زمانی منشا ترس و اضطراب در بازی بودند، اکنون به اسباب خنده بازیکن تبدیل شوند.

سیستم کاورگیری بازی نیز به شدت پر ایراد و بد قلق است. بدین صورت که با نزدیک شدن به سنگر، کاراکتر شما به صورت خودکار سنگرگیری می کند. ولی این سیستم در بسیاری مواقع بد عمل کرده و کار نمی‌کند. اینجاست که برای سازنده مکانیزم کاورگیری kane & Lynch دعا می‌کنید! ولی تنوع اسلحه‌ها مناسب است و قابلیت‌های خاص هر فرد، با وجود اینکه برخی از آن‌ها هیچ سنخیتی با جو RE ندارد، تا حدودی بخش شوتر بازی را سرگرم کننده می‌کند. ولی با پیش‌روی در بازی و آشکار شدن مشکلات ریز و درشت آن، این سرگرم کنندگی رفته رفته ‌کم‌رنگ و کم‌رنگ‌تر می‌شود. ORC به شدت از طراحی مراحل و مشکلات ریز و درشت تکنیکی رنج می‌برد. به طوری که این مشکلات، کاملا بخش تیراندازی بازی را تحت‌الشعاع قرار داده و به تجربه سرگرم‌کنندگی آن صدمات جدی وارد می‌کند. یکی از این مشکلات، عدم امکان Revive شدن توسط افراد خودی است. در حالی که شما، هر وقت یکی از افراد گروهتان کشته شد، می‌توانید او را دوباره احیا کنید، در صورت تمام شدن جان خودتان، این امکان را ندارید تا دوباره به بازی برگردید. حتی Epic نیز در ساخت GeOW بعد از یک شماره به اشتباهش در این مورد پی برد و آن را در دو عنوان بعدی تصحیح کرد، ولی با این حال Slant Six همان اشتباه را بعد از 6 سال تکرار کرده است. البته باید از Slant Six برای قرار ندادن این مورد سپاس‌گزار بود، چون در غیر این صورت بازی احتمالا در کمتر از 2 ساعت تمام می‌شد! یکی از موارد جالب بازی، آلوده شدن شما به ویروس T پس از آن که یک زامبی شما را گاز می‌گیرد است. در این حالت، نوار سلامتی شما به رنگ آبی در‌ آمده و رفته رفته از میزان سلامتی شما می‌کاهد. شما باید با پادزهرهایی که پیدا می‌کنید، از ادامه این روند جلوگیری کنید، در غیر این صورت پس از اتمام نوار سلامتی، به زامبی تبدیل می‌شوید. سازندگان می‌توانستند یک مینی‌گیم خوب از این بخش خلق کنند، ولی متاسفانه شاهد همچین خلاقیتی نیستیم. البته مشکلات بازی آن قدر زیاد است که این مشکلات ریز در مقابل آن ها به چشم نمی‌آید. در مبحث تیراندازی، یکی از اصلی‌ترین موارد این است که با شلیک کردن اسلحه و برخورد گلوله، آن حس سنگینی برخورد گلوله با بدن دشمنان، توسط بازیکن به خوبی حس شود. متاسفانه در ORC، زامبی ها و سربازان همانند کیسه‌هایی انسان نما و پُر شده از کاه هستند! همین موارد به ظاهر سطحی، به شدت از لذت تیراندازی بازی می‌کاهد و آن را هم‌ رده عناوین نسل قبل قرار می‌دهد.

حرف از نسل قبل شد! برخی از جلوه‌های بصری بازی، حقیقتا دست کمی از جلوه‌های به کار رفته در عناوین نسل قبل ندارد! کیفیت بسیار پایین آتش و انفجار، بافت‌های بی کیفیت زمین، افکت خون اسفناک، مدل سازی ضعیف دشمنان و کاملا معمولی افراد گروه دلتا و موارد از این دست که در طول بازی به وفور یافت می‌شود، همه و همه باعث می شود تا ORC از لحاظ گرافیک تکنیکی در سطح بسیار پایینی قرار گیرد. از لحاظ هنری نیز انتظاری از آن نمی‌رفت و Slant Six نیز ما را غافلگیر نکرد! موسیقی بازی تقریبا بهتر از سایر قسمت‌های آن است و در سطح معمولی قرار می‌گیرد! ولی صداپیشگی بازی به شدت مصنوعی و اغراق شده است. همچنین بازی از ضعف شدید دیالوگ نویسی رنج می‌برد. یکی از ویژگی‌های سری بازی‌های RE دیالوگ‌های قوی و پُرمفهوم آن بود که مشاهده می‌شود سازندگان در این بخش به شدت کم کاری کرده اند و شاهد دیالوگ‌های سطحی و بعضا خنده دار، مخصوصا برای شخصیت‌های شناخته شده‌ای نظیر کلر و لیان هستیم. دیالوگ های لیان در طول بازی به زحمت به 2 خط می رسد، در حالی که او به نوعی باس نهایی بازی نیز به حساب می آید.

از آنجایی که که بخش آنلاین بازی‌ها معمولا فارغ از یک سری المان‌ها می باشد، لذا همین باعث می شود تا این قسمت از بازی، تنها بخش قابل تحمل بازی باشد. وجود چند حالت مختلف در بازی به همراه حضور برخی از شخصیت‌های قدیمی موجب می شود تا این بخش تا حدودی جذاب باشد. در حالت Biohazard باید در مدت زمان 5 دقیقه، نمونه‌های ویروس G را پیدا کرده و آنها را به مقر خود برسانید. لیان،کلر، جیل، هانک و … نیز در حالت Heros در کنار هم جمع شده‌اند تا روند تخریب شخصیت‌ها را کامل کنند. طراحی بد چهره‌ها اینجا نیز بیشتر به چشم خواهد خورد. در Team Attack با انتخاب یکی از دو تیم دلتا و نیرو‌های امنیتی، همزمان با نفرات تیم مقابل و B.O.Wها مبارزه می کنید. در حالت Survivor نیز باید تا مدت زمان مشخصی زنده بمانید تا توسط هلی‌کوپتری که برای نجات شما فرستاده می شود، از شهر خارج شوید. شاید در نگاه اول بخش آنلاین به کمک تنوع مراحل، سلاح‌ها و قابلیت‌های افراد لذت بخش باشد، اما به علت اشکالات فراوانی که در هسته‌ بازی وجود دارد این بخش نیز به مرور جذابیت نه چندان زیادش را از دست می دهد.

Operation Raccoon City می‌تواند زنگ خطری برای RE6 باشد. اگر قسمت ششم هم بخواهد همانند ORC بیش از اندازه بر روی بخش شوتر تمرکز کند، بعید نیست به سرنوشت این بازی تبدیل شود. ORC می‌توانست با روایت حوادث راکون سیتی از دید ماموران Umbrella برخی ابهامات داستانی شماره‌های قبل را پوشش داده و به بعضی سوالات بی پاسخ جواب دهد و حتی با حوادث RE6 ارتباط داشته باشد. ولی بی کفایتی Slant Six در الهام گیری از یک منبع غنی و در کنار آن مشکلات ریز و درشت که گریبان گیر تمامی قسمت‌های بازی است، باعث شده است تا ORC نه تنها به عنوان یک Resident Evil به یک فاجعه تبدیل شود، بلکه از دیدگاه یک شوتر سوم شخص نیز کاملا ناموفق باشد.

مجموع امتیاز - 4

4

امتیاز بازی‌سنتر

نقاط قوت:
تجربه حوادث راکون سیتی از دید ماموران Umbrella می‌تواند جذاب باشد
نقاط ضعف:
پشت پا زدن به ریشه‌های RE
طراحی مراحل افتضاح
هوش مصنوعی فاجعه
کوتاهی بخش کمپین
باس‌ فایت‌های ناامید کننده
جلوه‌های بصری از رده خارج
داستان و دیالوگ‌های سطحی

User Rating: 3.65 ( 4 votes)

دیدگاهتان را بنویسید

دکمه بازگشت به بالا