سال ۱۹۹۶ میلادی عنوانی با نام Resident Evil خلق شد. عنوانی که این روزها از آن به عنوان شروع کننده سبک «ترس و بقا» یاد میشود و به نحوی واردکننده «زامبی» به دنیای بازیها بود. شماره دوم، عنوانی بود که در سال ۱۹۹۸ توسط «هیدکی کامیا» خلق شد و در عمل شروع کارنامه موفق این بازیساز بزرگ بود. بازی Resident Evil 2 با همان حال و هوای شماره اول و با افزودن دز اکشن، دشمنان و معماهای بیشتر به یکی از موفقترین شمارههای سری تبدیل شد. حال ۲۰ سال از عرضه این بازی گذشته و شرکت کپکام با عرضه نسخه ریمیک این عنوان قصد دارد ما را به دوران خوش و البته ترسناک زندگیمان بازگرداند. اما این بار نه دیگر خبری از کامیا است که ریمیک سری را بسازد و نه خبری از دوربین ثابت و سبک و سیاق شماره دوم که زمینهساز موفقیت این عنوان بود. ساخت ریمیک شماره دوم به Yasuhiro Ampo و Kazunori Kadoi سپرده شده که تا بیش از این شانس کارگردانی هیچ عنوانی را نداشتهاند و ریمیک شماره دوم، اولین تجربه کاری آنها در پست کارگردانی است. سبک بازیها هم بازگشته به همان دوربین روی شانه معروف که در شماره چهارم وارد سری شد و حال ما در بازیسنتر با سفر به راکونسیتی قصد داریم با تجربه ریمیک شماره دوم به نقد و بررسی آن بپردازیم.
«لیان کندی» پلیس تازهکاری است که به شهر «راکونسیتی» اعزام شده تا کار خود را در دفتر پلیس این شهر شروع کند. در همین زمان «کلر ردفیلد» دیگر قهرمان داستان با سفر به راکونسیتی در جست و جو برادرش «کریس ردفیلد» است. زمین و زمان دست در دست هم میدهند تا این دو شخصیت در پمب بنزینی نزدیک به راکونسیتی با یکدیگر و در شرایطی که مورد حمله زامبیها قرارگرفتهاند، آشنا گردیده و در ماجراجویی خود در این شهر نفرین شده، همراه شوند. هر چند با توجه به حمله زامبیها، اوضاع به خوبی پیش نمیرود و در ادامه این دو شخصیت مسیرشان از هم جدا شده و حالا هر کدام از آنها در قسمتی ازراکونسیتی که مورد حمله زامبیها قرار گرفته، سفر خود را برای بقا و یافتن منشا به وجود آمدن زامبیها شروع میکنند. همان طور که خواندید، کلیت داستان ریمیک همان متنی است که سازندگان نسخه اصلی نوشتهاند، اما با همان تجربه چند دقیقه اول بازی متوجه این موضوع میشویم که داستان بازی به شدت تغییر کردهاست. شخصیتهای لیان و کلر از همان شروع با شخصیتپردازی فوقالعاده خود همانند افراد بالغی هستند که در زمان کودکی در شماره دوم حضور داشتند و حالا ما شاهد بعد جدیدی از آنها در نسخه ریمیک هستیم. در ادامه هم اما داستان بازی به شدت پخته و کامل پیش میرود و کاملاً استاندارد عناوین روز در بخش داستانی بازی رعایت شده و حتی به جرئت میتوان گفت داستان نسخه ریمیک جزو یکی از بهترین تجربههای من در طول این چند سال بود. تجربهای کامل و سینمایی که به خوبی در طول داستان از رمز و رازش پردهبرداری میشود، به شکل درستی به روابط بین شخصیتهای بازی شکل میدهد و در نهایت هم با ریتم مناسب و تند به پایان میرسد. در بازی نه خبری از گافهای عجیب شماره ششم و دیالوگهای ابتدایی شماره پنجم است و نه خبری از لحظات و روابط عجیب شماره دوم، بلکه نویسندگان بازی موفق شدهاند یکی از بهترین داستانهای خود را در قالب ریمیک شماره دوم بازگو کنند. شاید در این بین تنها نکته آزار دهنده، تجربه نسبتاً کوتاه بازی باشد. هر چند همانند شماره اصلی همچنان چندین سناریو مختلف برای شخصیتهای لیان و کلر در بازی وجود دارد، اما کلیت آنها تا حدودی یکسان بوده و فقط ما را در آرزوی ادامه همین ریمیک قرار میدهد.
نسخه ریمیک شماره اول RE هر چند از لحاظ بصری عنوان زیبایی بود، اما از لحاظ گیمپلی عنوانی منسوخ شده و تجربه آن به جز برای دوستداران سری، در مقایسه با عناوین روز عذاب آور و خسته کننده بود. این موضوع ممکن بود برای ریمیک نسخه دوم نیز اتفاق بیفتد، با این حال شرکت کپکام دست به ریسک زده و با عوض کردن سبک بازی و استفاده از دوربین رویشانه و تمرکز بیشتر برای بخش اکشن نسبت به نسخه اصلی، ریمیک شماره دوم را احیا میکند. در حالی که خودم جز یکی از منتقدان اصلی شماره ششم بودم و با عرضه شماره هفتم و تغییر سبک بازی به اول شخص بر این معتقد بودم که باید دوربین اول شخص برای شمارههای بعدی سری استفاده شود، حالا حرفم را پس گرفته و از این تغییر به عنوان یک قسمت مثبت در بازی نام میبرم. حالا به لطف استعدادها و سیاستهای جدید کپکام، آنها به سراغ استفاده از همان فرمول موفق میکامی که در شماره چهارم استفاده کرده بود رفته و با این حال در بسیاری از بخشها آن را کامل کردهاند. نسخه ریمیک با محدود کردن بازیکنان و افزایش درجه سختی طراحی شده و در بسیاری از موارد نیازی به کشتن زامبیها در بازی نیست چرا که تنها راه زنده ماندن، فرار کردن است.
در عمل بازی هیچ وقت مهمات و بستههای سلامتی فراوان در اختیار شما قرار نخواهد داد و همیشه ترس از تمام شدن مهمات در طول بازی در کنار شما خواهد بود که باعث شده تا حس هیجان و ترس را القا بخشد. زامبیها هم به دوران اوجشان بازگشتهاند و حالا این بار شاهد موجوداتی وحشی هستیم که به راحتی تن به شکست نمیدهند و در سمت دیگر تنها با چند حمله ما را از پا در میآورند. در بخش گانپلی هم سعی شده تا سرعت بازی به شدت کاهش یابد، البته خوشبختانه به لطف انیمیشنهای نرم و کامل لیان و کلر، تجربه عذاب آور شماره اول Dead Space تکرار نشده و در این بین نسخه ریمیک توانسته یکی از بهترین و لذت بخشترین تجربههای ممکن را برای ما فراهم آورد. نسخه ریمیک بیشتر به گشت و گذار در محیط، حل پازلها و مواجه شدن با موجوداتی وحشی سر و کار دارد تا درگیری رو در رو با دشمنان. حتی برای تمام کردن بازی در کمتر از دو ساعت پاداشی در نظر گرفته شده که نشان میدهد سازندگان بازی هم خواهان رو در رویی کمتر بازیکنان با دشمنان بازی هستند. در کنار زامبیهای کلاسیک سری، لیکر ها، سگها، MR.X و چند موجود دیگر هم در طول مراحل حضور دارند تا به خوبی سختی بازی را با پیشروی در آن افزایش دهند. همچنین این شماره همانند نسخه اصلی تمرکز ویژهای بر حل معماها و پازلهای گوناگون دارد و در عمل نیز پاداش خوبی برای بازیکنان در نظر گرفته شده که بیش از پیش ما را ترغیب به حل این معماها میکند.
در کنار تمام این معماها همان طور که در بالا اشاره کردم، حضور MR. X در بازی گل سر سبد این عنوان است. شخصیتی غول پیکر و نامیرا که همانند شخصیت آرنولد در شماره اول «ترمیناتور» ما را در طول مراحل بازی تعقیب میکند. حضور او به قدری ترسناک است که در طول این مراحل حس میکردم آدرنالین خونم به حدی بالا رفته که باید لحظهای کنترلر کنسول را کنار گذاشته و استراحت کنم. هر چند حضور او صرفا در نیمه اول بازی بوده و در حالی که به شدت منتظر حضور دوباره این شخصیت فوقالعاده در نیمه دوم بازی بودم، اما عملاً این شخصیت به جز ساعت پایانی، حضور چندانی در نیمه دوم این اثر نداشت. در این بین معماهای بازی هم در نیمه دوم نقش چندانی ندارند و RE2 بیشتر به سمت اکشن میرود. در عمل نقطه قوت ریمیک همان بخش اداره پلیس است که نیمه اول بازی در آن جریان دارد و بعد از خروج از اداره پلیس تا حدودی بازی از مسیر اصلی خود خارج شده و شاهد مراحلی کوتاه و بستهتر نسبت به نیمه اول آن هستیم. همچنین با تمام تغییراتی که کپکام در تلاش بر جذابتر کردن بیشتر بازی انجام داده، اما آنها تغییری در تعداد غول آخرها ندادهاند و عملا نبود مبارزات نفسگیر در بازی به چشم میخورد. به جز دو مورد در طول مراحل، دیگر خبری از غول آخر یا موجود خاصی نیست که بازی ما را مجبور به مبارزه با آنها کند.
شماره هفتم RE به وسیله موتور گرافیکی جدید کپکام با نام Reach for the Moon ساخته شده بود و حالا مهندسان کپکام در نسخه ریمیک از جدیدترین نسخه این موتور گرافیکی استفاده کردهاند که نتیجه هم به طرز عجیبی فوقالعاده است. اولین نکتهای که در بازی به چشم میخورد مدل شخصیتهای آن، مخصوصاً لیان، کلر و ایدا است. در خلق این شخصیتها وسواس زیادی به خرج داده شد و شاهد مدلهای با کیفیتی هستیم که قبل از آن در هیچ کدام از عناوین کپکام شاهد این درجه از کیفیت نبودیم. فضا سازی و مدل سازی محیط بازی هم بی نظیر است. به لطف فضاهای بسته بازی، سازندگان هر چه در توانشان بوده استفاده کردهاند تا یکی از چشمنوازترین عناوین نسل را خلق کنند. در حالی که تمام محیطهای بازی از نسخه اصلی در نسخه ریمیک بازسازی شدهاند، اما در تمام آنها تغییراتی به وجود آمده که علاوه بر خلق تجربه جدید، دارای جزئیاتی صدها برابر بیشتر نسبت به نسخه اصلی باشند. نکته بعدی هم مختص به زامبیها و مدل خارقالعاده آنها است. این موجودات، حالا دارای چندین لایه پوست، گوشت و اعضا داخلی هستند. به این صورت با هر تیری که شما روانه آنها میکنید با توجه به فاصله و قدرت اسلحه، شاهد از هم پاشیدن اعضای داخلی این موجودات و سرازیر شدن خون در محیط هستیم. تمام این موارد در کنار اتمسفر و فضای تاریک و ترسناک، استفاده از رنگهای سرد و محیطهای آغشته در خون و ساکت بازی، شاهکار چشمنوازی با نام RE2 را خلق کرده است. به تمام موارد بالا ۶۰ فریمریت بودن را هم برای ستایش بخش بصری بازی باید اضافه کنیم.
خلق یک عنوان ترسناک بدون صداگذاری مناسب امری غیر ممکن است. نسخه دوم RE همچنان با آن صداگذاری و موزیکهای رعب آورش در ذهن من باقی مانده و همچنان با تجربه دوباره همان نسخه و با گذر ۲۰ سال احساس ترس را در من زنده میکند. خوشبختانه تیم کپکام همانند سایر بخشها توانسته در این قسمت هم سنگ تمام بگذارد و صداگذاری، صداپیشگی و موزیکهای بازی علاوه بر به روز شدن و تغییر همچنان توانستهاند مکمل خوبی برای کلیت بازی باشند و حس ترس را به مخاطب منتقل کنند. صداپیشگان کلر، لیان و ایدا و بقیه شخصیتها هر چند تغییر کردهاند و دیگر خبری از صداپیشگان اصلی آنها نیست، اما به قدری دیالوگهای نوشته شده و انتخاب صداپیشگان به خوبی انجام شده که نه تنها جای خالی کست اصلی سری حس نمیشود، بلکه صداپیشگان جدید توانستهاند روح تازهای به شخصیتهایی مثل لیان و کلر بدهند و از این حیث با شخصیتهای عمیقتری طرف خواهیم بود. در بحث صداگذاری هم سعی شده تا با استفاده از افکتهای مناسب، صداهایی در پس زمینه بازی و البته سکوت مطلق در بسیاری از موارد همیشه حس ترس و وحشت، احساس شود. در نهایت هم به موزیکهای بازی اشاره کنم که در یک کلمه خارقالعاده هستند. به خصوص قطعهای که برای Mr.X انتخاب شده و در زمان حضور او رفتهرفته تندتر و بلندتر میشود.
نسخه ریمیک RE2 تلاش موفق شرکت کپکام در خلق یک عنوان تمام عیار است. آنها با استفاده از فرمول موفق میکامی و تغییراتی در بستر آن موفق شدهاند گیمپلی نابی که مدتها در سری دنبال آن بودیم را دوباره خلق کنند. هر چند نیمه دوم بازی به خوبی بخشهای ابتدایی نیست و دیگر نه خبری از پازلها و معما های مختلف میشود و نه خبری از MR. X یا دیگر غول آخرها که این موضوع به ریتم بازی آسیب وارد میکند. برای مشاهده بررسی ویدیویی Resident Evil 2 را در یوتوب کلیک کنید.
مجموع امتیاز - 8.5
8.5
امتیاز بازی سنتر
نقاط قوت: گیمپلی و گانپلی جذابایجاد اتمسفر و محیطی تاریک و ترسناکداستان و شخصیت پردازی به روز شده و مطابق با استانداردهای عناوین کنونیگرافیک چشم نواز و تمام عیارMR.X، زامبیها و سایر شخصیتهای مثبت و منفی داستاننقاط ضعف: کوتاه بودن بازینقش کم رنگ شخصیت MR.X در نیمه دوم بازیتعداد کم غولآخرهاروند کوتاه و اکشن محور نیمه دوم بازی و نبود معماها و پازلها