بیشتر عناوین Remaster شده قدیمی که شمارههای جدیدتر آنها بر روی کنسولهای نسل حاضر منتشر شدهاند ناخودآگاه درگیر مقایسههایی میشوند که معمولا به نفع آنها تمام نمیشود. بخصوص که شمارههای جدیدتر بازیهای موفقی نیز بوده و با گسترده و غنیتر کردن دنیا خود، باعث شوند نسخههای قبلی حتی قدیمیتر به نظر رسند. Ni no Kuni II: Revenant Kingdom از جمله این دنبالههای موفق محسوب میشود که با تغییر سبک و حرکت از JRPG های سنتی به Action RPG هایی که این روزها حسابی بازارشان داغ است، مخاطبین خود را با یک گیمپلی بسیار مدرن و جذاب غافلگیر میکند. اما با این وجود نسخه ریمستر شده Wrath of the White Witch نه تنها در مقابل برادر بزرگتر خود قدیمی و از رده خارج به نظر نمیرسد، بلکه برعکس با زبانی ملموس و گویا یادآور جادویی است که در گیر و دار این مدرنیزه شدن از دست رفته و علی رغم همه شایستگیهای Revenant Kingdom اثری از آن دیده نمیشود.
Revenant Kingdom تصویرگر دنیایی فانتزی و بسیار زیباست و به لطف گرافیک جذاب و مسحور کننده خود باعث میشود بازگشت دوباره به عنوانی که حدود 6 سال از انتشار آن گذشته سخت و دشوار به نظر رسیده و گرافیک هنری جذاب آن دیگر برش بصری سابق را نداشته باشد. حالا که Ding Dong Dell، امپراطوری گربهها، و کودتا Mausinger علیه گربهها را در RK دیدهایم نسخه اصلی و شاه تام خپل آن بیشتر نوستالژیک به نظر میرسند. اما نکته عجیب اینجاست که بعد از کمی بازی کردن Ni No Kuni: Wrath of the White Witch و غرق شدن در دنیای آن متوجه میشوید یک روح کلاسیک یا بهتر است بگوییم فانتزی اصیلی در آن جریان دارد که گرافیکهای سل شید پر زرق و برق امروزی نیز نمیتوانند جایگزین آن شوند. سرمنشا این جذابیت مسخ کننده را میتوان در همکاری مشترک Level 5 با استدیو انیمه ساز بسیار معروف Studio Ghibli دانست که در شماره بعدی ادامه دار نشد.
فیلمهای Studio Ghibli و بخصوص آثار هایائو میازاکی دلایل بسیار زیادی برای دوست داشتن به مخاطبین خود میدهند، اما شاید عمیق و انسانیترین آنها ترکیبی عجیب از واقعیت و خیال است، به طوری که در بیشتر کارهای آنها میتوان یک سوژه مشترک را یافت که به فراخور داستان به اشکال مختلف روایت و تبدیل به یک داستان منحصر به فرد میشوند. این سوژه مشترک فرار از واقعیت و پناه بردن به جهان زیبای تخیل برای هضم ناملایمتیهای زندگی سخت و مدرن امروزی است. قهرمان این داستانها بیشتر بچههایی هستند که زندگیهای ماشینی هنوز بال و پر خیالشان را نچیده و میتوانند در جهان ماورایی و دست نیافتنی تخیلات خود موجودات خیال انگیزی را تصور کنند که با درگیر کردن آنها در داستانهای پریان، دریچهای برای فرار از واقعیت را به رویشان باز میکنند. Studio Ghibli داستان Wrath of the White Witch را بر مبنی این فرمول موفق بنا نهاده و دنیای عجیب و زیبای خود را میسازد.
قهرمان داستان در اینجا نیز یک پسر بچه معصوم و ماجراجو به نام الیور (Oliver) است که بعد از مرگ دلخراش مادرش، برای فرار از این واقعیت تلخ و کنار آمدن با آن، به عروسکی پناه میبرد که مدتها قبل مادرش آن را درست کرده بود تا در وقتهایی که الیور در خانه تنهاست با آن بازی کرده و تنهایی خود را فراموش کند. اینجاست که معجزه به حقیقت پیوسته و عروسک نگهبان الیور زنده شده و تبدیل به یک پری دماغ دراز به نام آقای دریپی (Mr Drippy) میشود. آقای دریپی خبر از دنیای دیگری میدهد که در آن افسانه هنوز زنده است و اگر الیور شجاعت قدم گذاشتن به آن را داشته باشد میتواند با موجودات افسانهای آن روبرو شده و مادرش را دوباره به زندگی بازگرداند. تنها لازمه شروع این سفر خیال انگیز کمی شجاعت، یک شاخه خشکیده درخت برای اجرای افسون و باور به حقیقی بودن جهان تخیل است. الیور بعد از همراه شدن با آقای دریپی و ورود به آن دنیای دیگر، متوجه میشود جادوگر شیطانی به نام شدار (Shadar) قصد نابودی آن را داشته و او همان فرد برگزیدهای است که میتواند دنیای افسانهها را از گزند جادوگر سفید، شدار، و نابودی نجات دهد. و چه استعارهای از این زیبا و حقیقیتر که به راستی این معصومیت و تخیل کودکانه ماست که میتواند دنیای ناممکنها را از فراموشی مطلق نجات دهد.
گیمپلی Ni No Kuni: Wrath of the White Witch به نسبت RK بسیار ساده، جمع و جور و کلاسیک به نظر میرسد. مبارزات به صورت نوبتی است و پس از مواجه با دشمنان وارد صحنههای نبرد میشویم. با شروع هر مبارزه میتوان از Command Menu که به صورت چرخشی طراحی شده، گزینه مورد نظر را از میان حمله، دفاع و جادو انتخاب کرد. الیور مانند هری پاتر یک جادوگر کودک است که به تازگی قدرتهای جادوگری خود را کشف کرده و برای اجرای طلسمها نیاز به یک چوب دستی دارد. اما همین قدرت جادوگری به او اجازه میدهد از موجودات بسیار بامزه و عجیب غریب برای مبارزات استفاده کرده و با احضار آنها در صحنههای نبرد از قدرتهای جنگجویانشان برای شکست دشمنان کمک بگیرد. در ابتدای مبارزات، اگر که توسط دشمنان غافلگیر نشده باشید، میتوانید انتخاب کنید قصد دارید کنترل الیور را در اختیار داشته باشید یا نیروهای کمکی او را و البته در ادامه نیز میتوان به راحتی میان شخصیتها سوییچ کرده و از قدرتهای منحصر به فرد هر یک از آنها استفاده کرد.
هر کدام از مینیونها که رفته رفته و در طول داستان بر تعداد و تنوع آنها نیز افزوده میشود، قابلیتهای مخصوص به خود را دارند. به عنوان مثال یکی از آنها یک غول شاخ دار بینهایت دوست داشتنی است که با شمشیر و سپر کودکانه خود با دشمنان مبارزه میکند و دیگری یک میمون نیمه وحشی با پنجههای تیز و برنده. مینیونها علاوه بر قابلیت مبارزه و دفاع کردن یک قدرت ویژه و مخصوص به خود را نیز دارند که استفاده از آن مستلزم صرف جادو است. تمام قابلیتهای الیور، مینیونهایش و سایر شخصیتهای داستانی قابل ارتقا بوده و با بدست آوردن Exp و Level Up شدن به صورت اتوماتیک افزایش مییابند. اما مینیونها قابلیت شخصی سازی بیشتری داشته و اگر به آنها خوراکیهای مورد علاقهشان که غالبا در داخل کوزهها یا صندوقچههای گنج یافت میشوند را بدهید، قویتر و خطرناکتر از قبل میشوند.
همانطور که گفته شد الیور یک جادوگر بوده و میتواند با کمک کتاب طلسمهایش و نیز چوبهای جادوگری طلسمهای مختلف و بعضا پیچیده را اجرا کند. نکته جالب درباری جادو در دنیای Wrath of the White Witch استفاده از آن در تمام مدت بازی و بخشهای غیر مبارزهای است. شما میتوانید از باز کردن قفلهای صفت و سخت گرفته تا بازگشت به دنیای حقیقی بر روی جادو حساب کنید. این جادو چیزی بیشتر و بزرگتر از یک قدرت صرف در طول مبارزات است. فلسفه دنیای Wrath of the White Witch همزادها و روحهای مشترک میان جهان واقعیت و آن دنیای دیگر است. هر یک از موجودات زنده یک همزاد در دنیای دیگر دارند که برای پیشبرد داستان لازم است مدام میان این دو دنیا در گردش بوده و با پیدا کردن همزاد شخصیتها و ایجاد پیوند میان آنها، بر رخوت و کسالتی فائق آیید که باعث مسخ و خمودگی آنها شده است. به طوری که میتوان گفت هدف اصلی الیور در داستان، به عنوان تنها کسی که قادر به ورود به دنیای دیگر است، آشتی دادن همه آدمها و موجودات زنده با قصه و افسانه است.
چیزی که این داستان ساده و در عین حال عمیق و دوست داشتنی را تکمیل میکند گرافیک بصری بازی است که مستقیما از روی انیمیشنهای Studio Ghibli الگو برداری شده است. ایده و کانسپت شخصیتها و دنیای بازی توسط SG طراحی شده و استدیو Level 5 به لطف تخصصی که به خاطر ساخت سری Professor Layton در گرافیکهای سل شید بدست آورده، آنها را تبدیل به یک گرافیک سه بعدی اما نزدیک به حال و هوای انیمههای دو بعدی ژاپنی کرده است. صحنههای نمایشی بازی نیز همانطور که انتظار میرود کاملا انیمه شکل بوده و توسط خود Studio Ghibli ساخته و کارگردانی شدهاند. یوشی یوکی موموسه (Yoshiyuki Momose) کارگردان بینظیر SG علاوهبر کارگردانی صحنههای نمایشی بازی، با طراحی شخصیتها و استوری بوردهای آن توانسته به خوبی فلسفه کاری Studio Ghibli را به گرافیک بصری بازی تزریق کرده و به خورد گیمپلی دهد. باید به همه اینها موسیقی فوق شاهکار آقای نائیا فوجیماکی (Naoya Fujimaki) را نیز اضافه کرد که پیشتر سابقه کار بر روی موسیقی شاهکارهایی نظیر Ponyo و The Wind Rises را داشته و نتیجه این ترکیب این احساس زیباست که در تمام طول مدت تجربه بازی تصور میکنید در حال تجربه نه یک بازی نقش آفرینی ژاپنی دیگر، که یکی از انیمههای Ghibli Style هستید!
Ni no Kuni: Wrath of the White Witch با اینکه از دل یک گذشته نه چندان دور و دراز به دست ما رسیده و در قیاس با بازیهایی که اکنون شاهد عرضه آنها هستیم میتواند قدیمی به نظر برسد، اما مثل آثار کلاسیک سینما جایی ورای زمان و تاریخ ایستاده و میتواند برای ساعتها علاقهمندان به بازیهای نقش آفرینی ژاپنی و نیز داستانهای فانتزی با طعم کارهای هایائو میازاکی را سرگرم کند.
امتیاز بازی سنتر
امتیاز بازیسنتر - 9
9
امتیاز بازیسنتر
نقاط قوت: گرافیک هنری کمنظیر گیم پلی ساده اما همچنان جذاب است داستان درگیر کننده نقاط ضعف: بعضی مکانیکها در گذر زمان کهنه به نظر میرسنداین بازی بر اساس نسخه ارسالی سازنده بر روی پلتفرم PS4 بررسی شده است