بررسی بازی Necrovision

عناوین زیادی در چند سال گذشته به مبحث جنگ جهانی دوم پرداخته اند. سوژه ای که دیگر جذابیت گذشته خود را ندارد و تبدیل به یک تم تکراری شده. اینبار نیز The Farm 51 امده تا یاد و خاطره عنوان زیبایی همچون Painkiller را زنده کند اما ایا در این کار موفق بوده؟ ایا انها توانسته اند که تنوعی در استفاده از سوژه جنگ جهانی دوم ایجاد کنند؟ شاید از نظر خودشان تواسنته باشند، دلیل این کار هم این است که به جای اینکه بازی در WWII اتفاق بی افتد در جنگ جهانی اول اتفاق می افتد. اینجاست که نبوغ The Farm 51 واقعا دیده میشود! حداقل کاری که میتوانستند انجام بدهند این بود که بازی در همان جنگ جهانی دوم اتفاق می افتاد تا گیمر میتوانست از اسلحه های به یاد ماندنی ان دوران استفاده کند. داستان بازی درباره فردی به نام bunker است که به عنوان نیروی امریکایی در جنگ حضور دارد. اما چه چیزی داستان Necrovision را از کلیشه دور میکند! جواب این سوال ترفندی قدیمی و مسخره است که هر جا که سازنده از لحاظ داستانی با بن بست مواجه شد کافیست که یکی از دروازه های جهنم را باز کند و تعداد زیادی موجود افسانه ای را وارد جهان واقعی کند. بله کلیت داستان همین میباشد البته از یاد نبرید که در این میان یک دانشمند شیطان صفت نیز حضور دارد که با استفاده از علم خود و موقعیت به وجود امده میخواهد که جهان را با نیروهای خود تسخیر کند. به احتمال زیاد سازندهای این عنوان وقت زیادی را برای دیدن کارتون های سطحی و بچه گانه صرف کرده اند.

این افسوس و شکست وقتی به اوج خود میرسد که گیمر وارد بازی میشود و منتظر یک Painkiller دیگر است ولی این اتفاق هیچ وقت به وقوع نمی پیوندد. گیم پلی خشک و کند ضربه زیادی به بازی وارد کرده و تنها کور سوی امید را هم خاموش ساخته. اگر به خاطر داشته باشید Painkiller عنوانی بود که از طراحی اسلحه های جدید و ناب سود میبرد سلاح هایی که هر کدام از انها کافی بود تا در بازی ای باشند و باعث موفقیت ان عنوان شوند. اما سازنده ها در Necro با قرار دادن بازی در جنگ جهانی اول تمام راه های ممکن را خراب کرده اند. اکثر اسلحه ها دارای سرعت Reload پایینی هستند و باعث گرفته شدن سرعت بازی میشوند. از اینها گذشته مشکل بزرگتر سلاح هایی هستند که اتوماتیک نیستند و زمانی را هم صرف شکلیک کردن دو گلوله پشت سر هم میکنند.

دومین نکته که میتوانست خلا نبود اسلحه های جدید را پر کند وجود داشتن مسلسل با مهمات زیاد بود که این امر نیز تحقق نیافته. در طول بازی چند نوع مسلسل بیشتر دیده نمیشود که مهمات نیز برای انها بسیار کم است و گیمر به علت بالا بودن درجه سختی بازی مجبور میشود که همان مهمات کم را نیز صرف کشتن Boss ها و دشمن های بزرگتر بکند. پس در طول بازی شما باید المانی ها و Undead ها را با Rifle هایی از پای در اورید که حتی اتوماتیک نیستند. البته The Farm 51 در حرکتی نو قابلیت پرتاب کردن بیل، چاقو و … را نیز در بازی قرار داده که واقعا در بعضی موقعیت ها به کار می ایند! نکته جالب تر این است که یک اسلحه مانند Shotgun همیشه با یک گلوله نمیتواند undead ها را بکشد ولی با پرتاب یک چاقو این دشمن ها حتما کشته میشوند!! همان طور که توضیح دادیم اسلحه های نا مناسب از سرعت گیم پلی کاسته اند اما نکته دیگر که سهم بیشتری در این کار دارد فیزیک افتضاح است. شاید با خود بپرسید که فیزیک چه تاثیری میتواند در سرعت گیم پلی بگذارد. جواب در اینجاست که بدن دشمن ها پس از کشته شدن بر روی زمین می افتد و همانند زمان زنده بودن دارای فیزیک هستند. اما به نظر میرسد شخصیت اصلی بازی هنوز نفهمیده که میتواند از روی دشمن ها راه برود و تنها متوجه این نکته شده که باید بدن دشمن ها را هل داد تا از انها رد شد.

این خصوصیت وقتی عذاب اور میشود که شما 3 یا 4 دشمن را کشته اید و جنازه انها جلوی پا شما هستند در همین حال 3 دشمن دیگر از راه میرسند و به شما تیر اندازی میکنند کار عاقلانه این میباشد که فرار کنید و سر وقت تک تک انها را بکشید اما صبر کنید چرا شصیت اصلی نمیتواند تکان بخرد بله درست است پای وی به جنازه ها گیر میکند. از یک بازی در این نسل واقعا همچین اشتباهی انتظار نمیرود.
مشکلات گیم پلی در همین جا به اتمام نمیرسد، دشمن ها از تنوع خوبی برخوردار نیستند! شاید در طول بازی حداکثر با حساب کردن Boss ها 10 نوع دشمن را مشاهده کنید. یکی از نکات دیگری که سازنده ها فقط ان را از بازی های دیگر کپی کرده اند قابلیت صحنه اهسته میباشد. برای استفاده از این حالت باید تعداد دشمنی را کشته و نوار Adrenalin خود را پر کنید تا به مدت کوتاه از قابلیت Slow Motion بازی استفاده کنید. تمام این عوامل دست به دست هم داده اند تا درجه سختی بازی بدون هیچ دلیل قانع کننده ای بالا برود و تنها باعث شود که گیمر محیط های تکراری بازی را چند بار ببیند. در Chapter 6 بازی به شما یک دستکش چنگک مانند داده میشود که میتوانید به وسیله ان هم دشمنان را از بین ببرید و هم اینکه از جادوهای مختلف بهره ببرید. شاید در ابتدای این Chapter دستکش مورد نظر جالب به نظر بیاید و روند بازی را کمی بهبود ببخشد اما بعد از 30 دقیقه باز هم همان حالت تکراری و بی هویتی سراغ بازی می اید.

داستان بازی در بین هر مرحله با Cut Scene هایی که حالت نقاشی متحرک دارند بیان میشود، البته منتظر یک داستان قوی نباشید همان طور که اشاره شد باز شدن دروازه جهنمی و نبود هیچ امیدی در جهان غیر از شما تمام جزییات این داستان را تشکیل میدهند. در بین Loading ها نامه هایی از سرباز های مختلف برای شما خوانده میشود که به شخصه تا انتهای بازی هدف خوانده شدن این نامه های را نفهمیدم. احتمالا سازنده ها میخواستند سر گیمر را با خواندن یک سری نامه بی سر و ته با لهجه المانی به درد اورند. با اتمام اکثر مرحله ها یک مرحله در قسمت Challenge بازی ازاد میشود. در این قسمت باید با انجام کار های مشخص یا کشتن تعداد دشمن تعیین شده مرحله را به اتمام ببرید، در مقابل امکاناتی برایتان در بخش Single Player ازاد میشود. نکته ازار دهنده این است که Bug های زیادی در این قسمت وجود دارد و شما را بعد از چند بار امتحان کردن کلا از اتمام انها منصرف میکند.

در کنار این روند تکراری و کسل کننده در گیم پلی، بازی از طراحی های بد در زمینه محیط ها رنج میبرد. ترکیب رنگی استفاده شده در اکثر مکان ها یکسان است و این باعث شده که بازی هیچ تنوعی در این بخش نیز نداشته باشد. گرافیک Necro از نظر فنی در سطح بالایی قرار دارد اما استفاده از تکنیک های گرافیکی به صورت مدوام و بی جا نا مرتبی و شلوغی بدی را به بازی منتقل کرده و باعث شده که محیط ها بازی هم تکراری تر از گذشته جلوه بدهند. طراحی دشمن ها اصلا خوب نیست و این نکته ضعف با انیمیشن های ضعیف تر نیز کامل شده. بزرگترین نقطه ضعف گرافیکی بازی مربوط به فریم ریت بازی میشود. با اینکه Necro جزو عناوین قوی در زمینه گرافیکی به حساب نمی اید اما با این حال در بسیاری از موقعیت ها فریم به پایین 30 هم میرسد و این باعث کند شدن بازی و در اصل غیر قابل بازی بودن ان میشود. سایه پردازی و افکت های استفاده شده در زمینه نورپردازی در سطح پایینی قرار دارد. در کل میتوان گفت که سازنده ها تمام تمرکز خود را روی بخش فنی گذاشته اند و کاملا نقش هنری گرافیک را از یاد برده اند.

موسیقی های استفاده شده از کیفیت خوبی برخوردار میباشد و سعی شده که همانند Painkiller از روند تندی بهره ببرند. اما این روند تند در زمینه موسیقی چه کمکی میتواند به یک بازی که کلا کند هست بکند!؟ صداگذاری شخصیت اصلی در سطح قابل قبولی است اما با گرفتن دستکش به یکباره صدای وی عوض شده و حالتی بد برای ان به کار رفته این صدای بد با نویز نیز همراه است و عملا در طول بازی میخواهید که دیگر شخصیت اصلی اصلا حرف نزند.

با تمام توضیحاتی که داده شد میتوان نتیجه گیری کرد که پتانسیل بازی نه از لحاظ داستانی بلکه از جنبه گیم پلی کاملا توسط تیم سازنده بازی یعنی The Farm 51 نابود شده و انها به جای اینکه عنوانی همانند Painkiller بسازند سعی کرده اند که المان های تاریخ مصرف گذشته و عملا بی استفاده را دوباره در بازی خود به کار ببرند.

مجموع امتیاز - 6

6

امتیاز بازی‌سنتر

نقاط قوت: نقاط ضعف:

User Rating: 5 ( 1 votes)
خروج از نسخه موبایل