سال‌ها پیش به جزیره‌ای دور افتاده شهاب سنگی برخورد می‌کند که باعث جهش انسان‌ها و موجودات آن‌جا می‌شود. در این جزیره معبدی باستانی در دل یک غار وجود دارد که شما با کشف رمزنگاره‌های روی دیوار غار به راز عجیبی در خصوص این جزیره پی خواهید برد. این بخشی از داستان نسبتا جذاب بازی Mutazione که به یکی از بدترین اشکال موجود روایت می‌شود. بازی‌ای که متاسفانه با وجود ظاهر زیبا و پتانسیل بالا به دلیل ضعف روایت و گیم‌پلی خسته کننده از یک اثر معمولی پا فراتر نمی‌گذارد.
کیا دختر جوانی است که پس از سال‌ها تصمیم می‌گیرد برای دیدن پدربزرگش عازم سفری ماجراجویانه به جزیره Mutazione شود. همان‌طور که قبلاً اشاره کردیم سال‌ها پیش ساکنین جزیره بر اثر برخورد شهاب سنگ دچار جهش ژنتیکی شدند و بعضی از آن‌ها شکل و شمایل متفاوتی نسبت به موجودات معمولی دارند. باید همین‌جا اشاره کنم تمام این جذابیت نسبی در ایده داستان بازی اصلاً آن چیزی نیست که در بازی مشاهده خواهید کرد. در طول روند بازی شما با 10 شخصیت آشنا می‌شوید. هر کدام از این شخصیت‌ها داستان شخصی خودشان را دارند که با مصاحبت با آن‌ها به گذشته‌شان پی می‌برید. بعضی از اوقات جدا از شناخت این شخصیت‌ها باید به آن‌ها کمک کنید. اما نحوه روایت داستان بازی یکی از ملال‌آور ترین و بدترین بخش‌های بازی است. تمامی مکالمات به صورت گفتمان‌های ابری بالای سر شخصیت‌ها ظاهر می‌شود؛ شاید بگویید نظیر این نحوه روایت را در بازی‌های زیادی دیده‌اید. مشکل آن‌جاست که بخش اعظم بازی را این مکالمات طولانی و گاهاً خسته کننده و بی‌اهمیت تشکیل می‌دهد. اگرچه ایده داستان تا حدودی قابل قبول و جذاب است، اما به دلیل انتخاب نحوه روایت بد به هیچ وجه داستان بازی شما را جذب خود نخواهد کرد.
هرچند هسته اصلی داستان علیرغم نحوه روایت بد آن تا حدودی قابل قبول است؛ اما در بخش گیم‌پلی Mutazione بیشتر شبیه به یک فاجعه است. این عنوان یک بازی در ژانر ادونچر به حساب می‌آید؛ اما بسیاری از المان‌های با اهمیت در این ژانر هم مورد توجه بازی‌سازان نبوده. عملاً شما در بازی با چالشی روبرو نخواهید بود. نه خبری از پازل‌های کوچک وجود دارد و نه تعاملی با محیط بازی خواهید داشت. شاید چالشی‌ترین بخش بازی قسمتی است که شما برای حل معمای معبد اقدام به کاشت گیاهان خاصی می‌کنید. برای رشد این گیاه‌‌ها شما باید از موسیقی‌های خاصی استفاده کنید تا رشد آن‌ها سریع‌تر شود و بتوانید میوه آن‌ها را برای ماموریت‌های آبکی بازی برداشت کنید. تمامی مکالمات و تعامل در طول بازی صرفاً با فشار دادن X اتفاق می‌افتد. اغراق نیست اگر بگویم ماهیت گیم‌پلی این عنوان در اکثر مواقع فشردن X در بازی‌است. این جریان زمانی با اعصاب شما بازی می‌کند که مشغول مکالمه با ساکنین جزیره هستید. انتخاب بد نحوه روایت نه تنها به داستان بازی آسیب زیادی وارد کرده، بلکه گیم‌پلی بازی را نیز تحت‌الشعاع خود قرار داده است.
تنها بخش اضافی در بازی آپشن راه رفتن در بازی است که عملاً تا انتهای بازی بی‌مصرف باقی می‌ماند و شما ترجیح می‌دهید این تجربه کسل‌آور را با دویدن سریع‌تر تمام کنید تا اینکه بخواهید در محیط بازی با قدم زدن وقت خود را تلف کنید.
در بخش گرافیک بازی هم با وجود طراحی ساده بازی ایراداتی وجود دارد. طبیعی است که افت فریم در چنین طراحی‌های ساده‌ای به ندرت مشاهده می‌شود؛ ولی نکته جالب آن‌جایی است که با تغییر اسلاید‌های بازی در زمان گشت و گذار در جزیره شما باید 2 ثانیه صبر کنید تا اسلاید جدید بارگذاری شود. چیزی شبیه به جابه‌جایی در نسخه‌های کلاسیک رزیدنت ایول، زمانی که تصمیم داشتید از یک در عبور کنید. سوالی که این‌جا مطرح می‌شود این است که تغییر اسلاید در یک اثر با طراحی بسیار ساده چرا باید بارگذاری 2 ثانیه‌ای داشته باشد؟ با توجه به اینکه تعداد اسلایدها در بازی زیاد است این بارگذاری‌های 2 ثانیه‌ای و مداوم همانند فشردن زیاد X در بازی به خسته کننده بودن بازی اضافه می‌کند.
شاید بهترین بخش بازی صداگذاری و موسیقی بازی است. در هنگام کاشت گیاهان مختلف برای کشف معمای معبد هر بار با یک موسیقی جدید مواجه می‌شوید. استفاده از ضرب‌های کوبه‌‌ای به خوبی جزیره Mutazione را با حال و هوای جزیره های استوایی برای شما به تصویر می‌کشد. در هنگام دویدن ویا راه رفتن بسته به اینکه بر روی چوب، شن، سنگ و … راه می‌روید صدای قدم‌هایتان متفاوت است. با این وجود، توجه تیم سازنده به بخش صداگذاری با کم‌ترین دقت در اختیار روایت بازی قرار گرفته است. همین مسئله باعث می‌شود نقطه قوت بازی هم تناسبی با هسته بازی که یک ادونچر سطی است، نداشته باشد.
در پایان باید اشاره کنم اگر قصد نوشتن نقدی بر این بازی را نداشتم شاید بعد از یک‌ساعت تجربه، آن را کنار می‌گذاشتم. با تمام این تفاسیر شما فکر می‌کنید چنین عنوانی تا چه حد می‌تواند سرگرم کننده بوده و ارزش تکرار داشته باشد؟
امتیاز بازی‌سنتر - 5.5
5.5
امتیاز بازی‌سنتر
نقاط قوت: هسته اصلی داستان صداگذاری در بخش‌هایی از بازی موسیقی متن بازی که متناسب با اتمسفر یک جزیره استوایی استنقاط ضعف: نحوه روایت بازی که به هسته داستان ضربه زده استفاده زیاد از دکمه X در طول بازی بارگذاری 2ثانیه‌ای در زمان تغییر اسلایدها در بازی که به کرات تکرار می‌شود وجود مکانیزم راه رفتن به جای دویدن در بازی که کاملاً بی‌مصرف است عدم وجود چالش در بازی عدم تناسب موسیقی بازی با روایت داستان بازی وجود مکالمات زیاد و بی‌اهمیت در جریان گیم‌پلی بازیاین بازی بر اساس نسخه ارسالی سازنده بر روی پلتفرم PS4 بررسی شده است
