به رسم سالهای اخیر که به عرضهی بازیهای سری سولز و آثار مستقل و غیرمستقل مشابه و فراوان آن عادت کردهایم، بازی Mortal Shell هم تلاش دیگری است که با الهام از سری سولز ساخته شده و خود را بر آن پایه بنا کرده است، با این تفاوت که این بازی سعی داشته تا با ویژگیهای جدیدش از دریچهای تقریباً تازهتر وارد دنیای این آثار شود. هرچند، باید دید که Mortal Shell در این راه تا چه اندازه موفق بوده و با چه پستی و بلندیهایی مواجه شده است.
هر فردی که تاکنون به تجربهی بازیهای سری سولز پرداخته یا با آثار مشابه آن کمی آشنایی داشته باشد، با نگاهی گذرا و جزیی به ساختهی استودیو مستقل Cold Symmetry که توسط شرکت Playstack برای رایانههای شخصی، پلیاستیشن 4 و ایکس باکس وان منتشر شده، بهراحتی میتواند شباهتهای بازی به منبع الهامش را مشاهده کند. شباهتی که با همان تریلرهای اولیه بازی هم اشکار و انکارناشدنی است. با این حال، با تجربهی بازی Mortal Shell، جلوههای دیگری از آن هم نمایان خواهد شد. جلوههایی که بعضی از آنها امیدوارانه و جالبتوجه هستند و نشان میدهند که قصد استودیو Cold Symmetry صرفاً ساخت یک تقلید کورکورانه از سری سولز نبوده است و قصد داشته تا در برخی از موارد امضای خود را به جا بگذارد.
پایه و سیستم کلی گیم پلی و مبارزات بازی Mortal Shell به سری سولز نزدیک است اما اگر دقیقتر به جزئیات سیستم مبارزات بازی دقت کنیم، متوجه ویژگیهای بدیع و هیجانانگیز آن خواهیم شد. ویژگیهایی که به جذابیت و گیرایی بازی کمک زیادی کردهاند. مبارزات بازی از همان روند آشنا و مبتنی بر نوار «استقامت» شخصیت اصلی پیروی میکند اما تفاوت اینجاست که برخلاف سولز که بازیکن باید با احتیاط کامل عمل کند، در اینجا بازی و سیستمهای خاصش، شما را به شیوهی مبارزهی تهاجمی و مبتنی بر حمله تشویق میکند. در واقع مبارزات بازی و ویژگیهای مرتبط به آن، بهترین مزیت آن هستند که همگی در راستای تشویق مخاطب به بازی با این شیوه طراحی شدهاند. علیرغم اینکه حملهی سبک و سنگین همانند بازیهای مشابه بهترتیب با دکمههای R1 و R2 انجام میشود، اما ترکیبهای مختلف استفاده از آن و همینطور ادغام آن با ویژگیهای جدید بازی، به شما توانایی اجرای حرکات ترکیبی مختلف را میدهد که این امر تجربهی مبارزات را بسیار خوشایند و هیجانانگیز کرده است و آزادی عمل درون آن کاملاً حس میشود. شما در بازی کالبدهایی (Shell) پیدا خواهید کرد که عملاً میتوانند حکم مشابهای از کلاسها یا حتی زرههای مختلف بازی باشند. چهار پوسته و کالبد مختلف در بازی وجود دارد که شما میتوانید آنها را بیابید و از آنها استفاده کنید. هرکدام از این کالبدها مزایا، معایب و ویژگیهای خاصی دارند که از طریق ارتقا دادن، آنها را به مرور کسب خواهید کرد. این موضوع در جریان بازی، تنوع بیشتری به کلیت گیمپلی اثر داده و در واقع هر فردی با توجه به سبک و شیوهی خود در بازی میتواند از یک یا چند Shell خاص بهرهی بیشتری ببرد. برای مثال یکی از این Shell ها «استقامت» بسیار بالا و «خط سلامت» پایین و دیگری دقیقاً خلاف این را دارد. یکی از اینها طبیعتاً تهاجمیتر و سریعتر و دیگری بهسبک شخصیتهای بهاصلاح تانک بازیهای نقش آفرینی عمل میکند و میزان «خط سلامتی» بالایش میتواند آسودهخاطری بیشتری برای بازیکن داشته باشد.
البته، این تنها ویژگی منحصر به فرد بازی نیست. یکی از نکات مهم که در روند مبارزات تاثیر مهمی گذاشته، سیستم دفاع کردن است که به دوگونه در بازی پیادهسازی شده است. اولین مورد، Parry کردن است که به خاطر تغییر در ساختار پر شدن خط سلامتی شخصیتها، نقش مهمی را در بازی ایفا میکند. سیستم Parry کردن در بازی Mortal Shell کمی دشوار است و نیازمند زمانبندی دقیقی است اما با انجام صحیح آن قادر خواهید بود که بلافاصله ضربه مهلکی به دشمن زده و بخشی از خط سلامتیتان را پر کنید. این دقیقاً یکی از عناصری است که در کنار کمبوهای بازی، میتواند به سرعت و حس تهاجمی مبارزات قوت ببخشد. دیگر شیوهی دفاع کردن، حالت خاصی بهنام Harden است که بهشدت در طول بازی میتواند کمکرسان شما باشد و استفاده از آن هم نسبت به شیوهی قبل آسانتر است. با استفاده از این ویژگی، شخصیت شما برای لحظاتی به حالتی سنگمانند تبدیل میشود و در صورت دریافت یک ضربه، هیچ آسیبی نمیبیند. نکتهی جالب در مورد این سیستم وقتی مشخص میشود که شما آن را به همراه یک حرکت تهاجمی ترکیب کنید و نهایت استفاده را از آن ببرید. هرچند این سیستمها شاید چندان پیچیده بهنظر نرسند اما تنوع و لذت قابلتوجهی به مبارزات بازی میبخشند و انگیزهی نسبتاً خوبی را برای ادامه بازی به مخاطب میدهند. میتوان این ویژگیهای بازی را که در گیمپلی و مبارزات تاثیر مستقیم و مثبتی دارند، بهگونهای برگرفته از زمینهی اصلی داستانی اثر و همینطور نام آن دانست که این قضیه پیوستگی نسبتاً خوبی میانشان برقرار میکند.
بازی Mortal Shell در دنیایی تاریک و درهمشکسته جریان دارد که شما جسم و ذاتی را کنترل خواهید کرد که در پوستهها و کالبدهای مختلف میزید. جهان بازی اتمسفر خاص و دلهرهآوری دارد که با بازی و پیشزمینهی داستانیاش جور در میآید. با این حال، مشکل اینجاست که داستان هیچگاه از این پیشزمینه فراتر نمیرود. نهتنها همانند سری سولز روایت داستان به صورت گنگ و نهچندان خوبی روایت میشود بلکه در اینجا هستهی اصلی داستان هم اصلاً نمیتواند خود را پیش ببرد و چیز خاصی به مخاطبش ارائه دهد. درحالی که پیشزمینهی داستانی میتوانست قویتر کار شود و شانس گسترش خوبی داشته باشد اما صرفاً اتمسفر و گیمپلی بازی است که بازیکن را رو به جلو میبرند و داستان در این مورد ابتر میماند. هرچند در بازی چندین منطقه با جغرافیای مختلف و منحصربهفرد وجود دارد که فضا و اتمسفر ویژه و جذاب خود را دارند اما متاسفانه طراحی نقشه و محیط بازی با ضعف مشخص و بزرگی مواجه است. میان نقشهای پیچیده و نقشهای سردرگم و شلخته تفاوت بزرگی وجود دارد که در بازی Mortal Shell شاهد دومین نمونه هستیم. متاسفانه سازندگان نتوانستهاند موقعیت مکانی بسازند و شما ممکن است به صورت مداوم و به خصوص در نیمهی اول بازی و پس از سپری کردن چند ساعت در یک مکان مشخص، همچنان ایدهی مناسب و دقیقی از موقعیت مکانی آنجا نداشته باشید و در آشفتگی محیط سرگردان شوید. از آنجا که بازی ساختار مرحلهای ندارد و تقریباً از منطقهی اول میتوانید به سه منطقهی اصلی بعدی نقل مکان کنید، این ایراد در همان منطقهی آغازین بازی بیشتر نمایان میشود. با این حال، حداقل اکتشاف در محیط بازی پاداش دهنده است و تاثیر مهمی روی ارتقای Shell ها یا حتی سلاحها داشته باشد. باتوجه به اینکه ارتقا سطح شخصیتها به شیوهی رایج در بازی وجود ندارد و مبارزه با اکثر دشمنان هم به آن بستگی ندارد، ارتقای سلاحها و البته «کالبدها» نقش کلیدی و البته متفاوتی را ایفا میکنند که حس پیشرفت را بهگونهای دیگر به بازیکن میرسانند. از آنسو، آیتمهای بازی هم از یک روند جدید پیروی میکنند. روندی که بخشی از آن به ابهام و اکتشاف بازی کمک میکند و بخش دیگر میتواند منجر به از دست رفتن آیتم برای بازیکن شود. در واقع، وقتی برای اولین بار آیتمی را تصاحب میکنید، بازی به شما کارایی آن را نمیگوید و از شما میخواهد یک یا چند بار از آن استفاده کنید تا کارایی آیتم مشخص شود. حتی گاهی آیتمی در مرتبهی اول استفادهاش یک کارایی دارد اما وقتی یک یا چند بار دیگر از آن استفاده شود، از آن به بعد کارایی بهبود یافته و بهتری خواهد داشت. سازندگان نام این سیستم را «آشنایی» گذاشتهاند که درجهبندی مختلفی دارد. همانطور که گفته شد بخشی از این شیوهی نو حس اکتشاف را بیشتر میکند و حتی میتواند تاثیر آیتم را به مرور افزایش دهد اما از آن طرف گاهی میتواند منجر به این شود که بازیکن آیتمی ارزشمند را بیهوده مصرف کند و آن را از دست دهد.
علیرغم برخورداری از موسیقی محیطی مناسب که در کنار گرافیک نسبتاً خوب، در فضاسازی و خلق اتمسفر خاص بازی Mortal Shell اثرگذار بوده است و حس مرموز و تاریکی را ایجاد کرده، بازی از فقدان موسیقی متن در لحظات هیجانی و مهمش رنج میبرد. وجود موسیقیهای حماسی در هنگام نبرد با باس فایتها یا بعضی از دشمنان، میتوانست به تاثیر آن نبردها بیفزاید و هیجانشان را بیشتر سازد اما فقدان این موضوع، پتانسیل آن را از بین برده است و نتوانسته این هیجان را خلق کند.
با تمام فراز و نشیبها، بازی Mortal Shell بهواسطهی مبارزات هیجانانگیزش میتواند تجربهی نسبتاً موفقی در این ژانر محسوب شود. تجربهای که هرچند ضعفهای آشکاری در طراحی نقشه و محیط بازی دارد، با این حال در مدت زمان کوتاهش –که بهاندازهی توان و گنجایش بازی موفق مناسب بوده- میتواند تا حدی مخاطبش را سرگرم خود کند. اگرچه Mortal Shell سعی داشته از ذات و ساختار کلی سری سولز پیروی کند، اما پوسته و کالبد جدید بازی ابعاد تازه و لذتبخشی به آن بخشیده و تجربهی گیمپلیاش را کمی متفاوت ساخته است که این خود برای این دسته از آثار بسیار امیدبخش است.
امتیاز بازیسنتر - 7.5
7.5
امتیاز بازیسنتر
نقاط قوت: سیستم مبارزه بازی ویژگیهای جدیدی همچون Harden و کالبدهای متفاوت اتمسفر بازی سیستم ارتقا متفاوت نقاط ضعف: طراحی شلخته و آشفته نقشه و محیط داستان بسیار گنگ کمبود موسیقی متن حماسی و هیجانانگیز این بازی بر اساس نسخه ارسالی سازنده بر روی پلتفرم PS4 بررسی شده است