جنگ ، پدیدهای حاصل قدرت طلبی گروه کوچکی از انسانها ، یکی از کثیفترین و پلیدترین رویدادهای عالم ، عاملی که سالیانه مردم بسیاری از نقاط مختلف جهان را از خانه و کاشنهشان رانده و آنها را آواره نموده است ، امروزه به صنعتی پول ساز تبدیل گردیده تا به جایی که شرکتهای بازیسازی نیز حاضر نیستند از آن چشم بپوشند .
این بار نوبت استدیویPandemicبود که همراه با غول بازیسازی دنیا یعنیElectronic Arts سهمی را از این صنعت پولساز نصیب خود کند .
مقالهای که خواهید خواند ، نگاهیست گذرا برجزییات بازی Mercenaries 2: World in Flames که در ماه اخیر عرضه شده است .
در ابتدای بازی و قبل از همه چیز شما باید از بین 3 شخصیت بازی یعنی Mattias Nilsson و Jennifer Mui یا Chris Jacobsیک نفر را انتخاب کرده و در بازی ایفای نقش کنید . البته باید به این نکته توجه داشت که تنها تفاوت این افراد فقط و فقط در قابلیتهای فردی آنها(مانند سرعت-قدرت و …)بوده و انتخاب هر کدام هیچ تفاوتی در پایان بازی به وجود نمیآورد به طوری که هر 3 نفر یک داستان ثابت را دنبال کرده و تنها فرق موجود در دیالوگهای بازی آن هم به صورت بسیار محدود خواهد بود .
شما در کشور ونزویلا از طرفی دوستی به نام بلانکو(Blanco)به شخصی بیلیونر به نام رومن سولانو Roman Solano ، کسی که پولدارترین فرد در ونزویلاست معرفی شده و از طرف او ماموریت پیدا میکنید تا در مقابل مبلغ هنگفتی ، شخصی به نام ژنرال کارلوس کارمون (Carlos Carmon) که توسط گروه کوچک سربازان شورشیCarmon’s Army به گروگان گرفته شده ، نجات دهید . پس از نجات ژنرال ، ماموریت دوم پیشنهاد میشود ولی این بار ماموریت برای شما نیست بلکه ماموریت خود شما هستید که باید از میان برداشته شوید . البته کاملا مشخص است که مانند تمام بازیهای این سبک در حالی که زخمی شدهاید موفق به فرار میشود .
سولانو با همکاری ژنرال کارمون و ارتش مجهز او و با شعار پول نفت حق مردم است به شورش پرداخته ، در این بین گروههای محلی که شامل پنج گروه به نامهای The People’s Liberation Army of Venezuela ، the Chinese army ، Universal Petroleum ، Allied Nations و the Rastafarian Pirates هستند نیز بیکار ننشسته و هر کدام گوشهای از این کشور را تحت تاخت و تاز خود قرار دادهاند . شما نیز در این میان فقط به فکر انتقام از سولانو هستید و مجبورید برای پیدا کردن محل اختفای او به همکاری با گروههای محلی تن دردهید . محور داستان حول مشکلات و مسایل نفت در کشور میگردد .
همانطور که میبینید این بازی هم مثل تمام بازیهای که جنگ را به تصویر میکشند،داستان کلیشهای و کم عمق دارد که تنها نقش آن ارتباط بین مراحل بازی است .
بازی به دو صورت قابل انجام میباشد :
Single Player : که در این حال که همان خط داستانی بازی می باشد , گیمر به صورت تک نفره با انجام بازی می پردازد .
Co-Op : همین طور که از نام این قسمت پیداست شما باید با همکاری دوسستتان بازی را که باز هم همان خط داستانی است را به پایان برسانید . البته باید به این نکته توجه کرد که بازی به صورت Spilt Screen نیست بلکه باید ابتدا به Microsoft Live یا PSN متصل شده و بازی را با دوستتان شانه به شانه همدیگر به صورت زنده و با هیجان بیشتر دنبال کنید .
در زیر با هم جزییات بیشتری درباره گمپلی بازی را بررسی خواهم کرد :
همانطور که در قبل نیز به آن اشاره کردیم شما قابلیت بازی کردن با یکی از سه شخصیت بازی را دارید که هر کدام یک از این شخصیت ها قابلیتی منحصر به خود را دارند . Mattias Nilsson با قابلیت بازیابی سریع سلامتی ، Jennifer Mui با قابلیت سرعت بالا و Chris Jacobs با قابلیت حمل مهمات بیشتر و دقت بیشتر کار با اسلحهها را در انحصار خود دارند .
بازی که بسیاری از آن به عنوان GTAدر جبهه یاد کردهاند به صورت کاملا Open Worldبوده و شما قادر به انجام هر کاری هستید . 2 اسلحه بر دوش شما ، یک تانک زیر پای شما و شهر روبهروی شماست ، تنها کاری که مانده این است که شما شهر را به آتش بکشید .
انواع سلاحهای سبک و سنگین ، توپ ، ضدهوایی ، تانک ، انواع وسایل نقلیه و حتی چرخبال در اختیار شماست تا شما راحت تر اقدام به آتش کشیدن دنیا کند .
یکی از مشکلاتی که واقعا نمیتوان آن را نادیده گرفت هوش مصنوعی بسیار ضعیف دشمنان است که در بعضی مواقع به شدت آزاد دهنده خواهد بود . دشمنان تقریبا ایستاده و شما را نگاه میکنند ، دریغ از حتی یک میلیمتر جا خالی دادن . البته نگران نباشید ، شما میتوایند به راحتی مهمات خود را ذخیره کنید چرا که میتوانید به راحتی به دشمنان نزدیک شده و با قنداق تفنگ آنها را از پا در بیاورید . البته تنوع سلاحها و وسایل نقلیه و یک محیط باز و سرشار از ماموریت و همچنین منوهای روان و نقشه کاملا روشن بازی میتواند تا حدودی هوش مصنوعی بازی را پوشش دهد.
شما در بازی با افراد مختلفی آشنا میشودید که با شما همکاری کرده و قابلیت های جدیدی را بهما خواهند داد به عنوان مثال شما با یک خلبان چرخبال آشنا میشوید که میتوانید توسط او هر جایی از منطقه که خواسیتد سریع و بدون مشکل منتقل شوید و یا مهمات سنگین و یا بستههای پول را جابه جا کنید و همچنین با مکانیک آشنا شده و یاد بگیرید که چطور از روی زمین با قلابی که در اختیار شما قرار میگیرد چرخبال در حال حرکت را ، در آسمان ، در اختیار خود بگیرید .
مینیگیم های بسیار سادهای نیز در بازی قرار دارند که به آنها hijacking گویند و شما تنها با فشار چند کلید به سادگی قادر به انجام آنها هستند .
ماموریتهای بازی شامل ماموریتهای اصلی و ماموریتهای فرعی هستند که در زیر به آن اشاره خواهد شد :
ماموریتهای اصلی که از طرفهای گروههای مختلف به شما واگذار میشود که شما در قبال انجام آنها دستمزد و همچنین اطلاعاتی را درباره محل اختفای سولانو و یاران آن به دست میآورید . ماموریتهای فردی که هیچ نقشی در بازی ندارند که به عناوینی چون شرط بندی با دوستانتان بر سر انجام یک ماموریت در مدت زمان معین و یا پرواز با چرخبال و جابهجایی بار از نقطهای به نقطهای دیگر اشاره کرد .
بازی به لطف هوش مصنوعی و همچنین باگهای موجود ، بسیار ساده خواهد بود و شما قادر خواهید بود ساعتها بازی را بدون اینکه حتی یکبار کشته شوید ادامه دهید . گه گاهی بعضی از این باگها گاهی واقعا مضحک و آزاردهنده خواهد بود . شما به راحتی قادر به پرش از یک چرخابل را در ارتقاع 20 متری از سطح زمین بدون کم شدن حتی یک قطره خون هستید ، انفجار تاثیر زیادی بر سلامتی شما ندارد ، شما میتوانید با خیال راحت در یک ماشین آتش گرفته بمانید زیرا پس از انفجار شما به بیرون پرت خواهید شد و تنها درصد ناچیزی از سلامتی شما کسر خواهد شد . این نکته در مورد نارنجک و تفنگ RPG نیز صادق است زیرا انفجار حاصل از آنها حتی پیش پای شما به هیچ وجه لطمه زیادی به سلامتی شما نخواهد زد که چنین مواردی در نسل هفتم بازیها بسیار قابل تعجب است .
فیزیک بازی نسبتا خوب است و محیط تخریب پذیری بالایی دارد . میتواند با RPG هرچه را که دوست دارید ، از تانک گرفته تا ساختمان مسکونی ، نابود کنید . با تانک به جان خانههای مسکونی افتاده و آنها را به تلی از خاک تبدیل کنید . هنگامی که سوار ماشین هستید ، با زیر گرفتن افراد،سنگینی برخورد را احساس کنید . ولی در این بین مشکلاتی نیز وجود دارد ، یک ماشین یا دشمنان در هنگام انفجار شاید به فاصله 10 متر از زمین بالا میروند(به ماشینی که در عکس زیر در اثر انفجار به آسمان رفته دقت کنید) . هر شی در این بازی خط عمری دارد که موجب بروز برخی مشکلات شده است ، مثلا برای از بین بردن یک چراغ باید 5 یا 6 عدد تیر به آن شلیک کنید و جالبتر از همه هنگامی است که سوار بر موتور به شدت با یک درخت قطور برخورد کنید ، در این هنگام به جای آنکه شما منحرف شوید،درخت نگونبخت از ریشه درخواهد آمد و یا شما قادرید با ضربه قنداق تفنگ به یک تانک ، آن رابه راحتی دچار لرزش کنید .
با وجود گیم پلی نسبتا خوب در بازی ، متاسفانه محیط های بازی حالت نرمالی ندارند . بعضی بسیار بینقص و بعضی بسیار عجولانه و تا حدی وحشتناک کار شدهاند .
افکتهای آبی در این بازی به طرز محشری طراحی شدهاند و تلالو نور در مایعات و شکست نور درآن واقعا عالی کار شده است . همین حالت در مورد سایه ها صدق میکند به طوری که هر جسمی با توجه به زاویه نور سایهای کاملا شبیه به خود دارد.
ولی برعکس خانهها و به طور کلی محیط در این بازی بیحس و بیروح بوده و بافت ها تقریبا بیدقت طراحی شدهاند . البته باید این نکته را هم ذکر کرد که گوشههای تیز به هیچ وجه در این بازی به چشم نمیخورند و فریم ریت بازی از اول تا انتهای آن بازه ثابتی را طی میکند .
نکتهای که واقعا جای تعجب دارد طراحی وسایل نقلیه بازی است.بعضی از این وسایل بسیار با دقت کار شده و تمام جزییات آن موبهمو اجرا گردیده است ولی درست نقطه مقابل آن بعضی از ماشینها از نقاشی یک بچه کلاس اولی نیز بیدقتتر است که این حاکی از عجله در انتشار بازی بوده است .
طراحی شخصیت های اصلی بازی به دقت انجام گرفته که این جای شکر دارد ، چرا که بقیه چهرهها بیدقت طراحی شده و از 5یا6 مورد بیشتر تجاوز نمیکند که این خود موجب خستگی در بازی خواهد شد . انیمیشن ها نیز همین حالت را دارد ، بعضی بسیار تمیز و بعضی از آنها واقعا افتضاح کار شدهاست . این سوال در ذهن ما شکل گرفته که آیا بازی در یک استدیو و توسط یک موتور طراحی شده یا اینکه چندین استدیو و چندین موتور به کار رفته که موجب این گونه تفاوتها شده است ؟
اما ، اما ، اما ، واقعا باید به افکت انفجار و آتش که بهکار رفته شده تبریک گفته و کار آنها را ستایش کرد . کافیست به یک بشکه مواد منفجره شلیک کنید تا متوجه گفتههایمان شوید و مشاهده کنید که چطور دود و آتش به محیط اطراف سرایت کرده و موجب آتش گرفتن درختها و اشیا قابل اشتعال میشود . از طرفی دیگر شعلههای آتش نیز با طراحی فوقالعاده خود موجب تاثیر بیش از بیش این پدیده میشوند .
و اما در آخر صداگذاری بازی :
شاید بدترین عاملی که در این بازی وجود داشت را بتوان صداگذاری آن نامید . صداها به هیچ وجه قابل تشخیص از یکدیگر نیستند . صدای دشمن در دو قدمی شما هیچ تفاوتی با صدای دشمنی که در 10 متری شما ایستاده ندارد . شخصیت اصلی بازی در ابتدا جملات قشنگی مثل ” RPG ، من عاشق ترنکاندن تانکم ” و امثال این جملات بیان میکند که متاسفانه بعد از نیم ساعت تکراری و کاملا خسته کننده میشود .
تنها نکته مثبت در این قسمت ، موسیقی متن بازی است که به سبک موسیقی آمریکای جنوبی بوده و نسبتا لذت بخش است ، هر چند این مورد نیز بعد از مدتی تکراری خواهد شد.
و در آخر بازی Mercenaries 2 بازی بود که تمام نکات مثبت و منفی را به صورت متعادل در بازی گنجانده بود . این بازی را به تمام دوستانی که از گیمپلی نامحدود و خرابی بی حد و حصر لذت میبرند پیشنهاد میکنیم .
مجموع امتیاز - 7
7
امتیاز بازیسنتر
نقاط قوت: محیطی کاملا باز و قابل دسترس بدون هیچ محدودیتمحیط با تخریب پذیری نسبتا خوبنقاط ضعف:هوش مصنوعی ضعیفکنترل ضعیف و نچندان خوب وسایل نقلیهداستان کلیشهای و کمرنگ