از آخرین دیدار ما با مکس سالهای مدیدی است که میگذرد. کم نبودند افرادی که برای دیدار دوباره با این شخصیت به یادماندنی، در طول تمامی این سالها لحظه شماری میکردند. از واگذاری حق ساخت بازی از Remedy به Rockstar گرفته تا تغییر شکل ظاهری مکس، وقایعی بودند که در کنار اخبار ساخت نسخه سوم بازی، هرازگاهی به گوش میرسیدند. در کناراین موارد، ابراز نگرانی و اعتراضات طرفداران این سری که ماجرای عرضه Max Payne 3 را پیچیدهتر میکرد، دست به دست دیگر مشکلات در عرضه بازی داد تا بیش از پیش موجب پر حاشیهتر شدن بازی شود. امّا بگذارید خیالتان را راحت کنیم؛ سومین نسخه مکس پین یک بازی بسیار خوب است که قطعا هم هواداران و هم دیگر بازیبازها را از خود راضی نگاه خواهد داشت.
روایت داستانی عالی، دیالوگهای زیبا در بین بازی و مونولوگهای فوق العاده مکس در شمارههای اول و دوم بازی، سبب این شد تا Sam Lake از سوی همه مورد ستایش قرار گیرد. با توجه به این که امتیاز ساخت بازی از خالق آن یعنی استودیوی Remedy به Rockstar رسید، از همان ابتدا ابهاماتی راجع به داستان شماره جدید و نویسنده آن پدید آمد. بالاخره Dan Houser که به سبب داستانسرایی برای عنوانهای بزرگی همچون سری GTA و یا Red Dead Redemption میتوان از او به عنوان یکی از قویترین نویسندگان در صنعت بازیهای رایانهای نام برد، به همراه تیم خود مسئولیت نوشتن داستان بازی Max Payne 3 را بر عهده گرفت و بالتبع، سبک داستاننویسی خود را نیز وارد بازی کرد. به طوری که در طول بازی، شباهتهای بارزی به خصوص روند داستانی به دیگر بازیهای Rockstar به سادگی قابل مشاهده است و به طور کلی میتوان وقایع موجود در بازی را قبل از به وقوع پیوستن آنها پیشبینی کرد.
پس از گذشت هشت سال از وقایع نسخه دوّم، مکس در طی این سالها پیر و شکسته شده و به مصرف قرص و الکل روی آورده است. طی اتفاقاتی که در New York میافتد، مکس پسر رییس یکی از باندهای مافیایی را میکشد و در همین حال با دوست قدیمی خود Raul Passosدیدار میکند. او که دیگر انگیزه و دلیلی برای ماندن در آن شهر ندارد با پیشنهاد Passos به سائوپائولو میرود تا محافظ شخصی خانوادهای ثروتمند شود. باقی ماجرا در راستای همین چهارچوب ادامه مییابد.
مطمئنا تغییر محیط های تاریک، سرد و بی روح با مکانی گرم، پر نور و شاد میتواند یکی از عللی باشد تا مکس پین آن طور که باید، مورد استقبال هواداران قرار نگیرد. اتمسفر موجود در دو شماره اول به قدری تاثیر گذار بود که میتوان آن را یکی از ارکان اصلی بازی نامگذاری کرد. اما جو تاریک و غمگین کلی بازی باعث شده تا به میزان زیادی همین احساس در این شماره نیز به مخاطب القا شود. به علاوه این که در طول بازی مراحلی وجود دارند که داستانهای قبل از زمان اتفاقات بازی را با همان حس دو نسخه پیشین روایت میکنند.
در کنار چهرهپردازیها و طراحی محیط، یکی دیگر از ویژگیهای برجسته مکس پین های قبلی که در این شماره یافت نمیشود مونولوگها و دیالوگهای ظریف، تاثیرگذار و به یاد ماندنی هستند که در Max Payne 3 اثری از آنها نیست. گرچه تیم سازنده بازی سعی کرده تا با بهره گیری به جا و مناسب از مونولوگها به شباهت بازی با نسخههای پیشین بیفزاید اما متاسفانه تعداد اینگونه دیالوگها و مونولوگهای ناب از چند مورد فراتر نمیرود.
روایت کلی داستان و کاتسینها گرچه دیگر بر پایه نقاشیهای کمیک نیست، اما Rockstar با استفاده از قطعه قطعه کردن تصاویر و نمایش آنها به صورت متحرّک و پویا، سبب آن شده تا این میانپردهها شکلی جذاب و خوشایند را به خود ببینند، در این بین، کلمات و جملات مهم و کلیدی نیز بر روی صفحه درشت نمایان میشوند که در نوع خود جالب هستند.
جدای اعتراضاتی که به بخش داستانی بازی تا حدودی وارد است، تمامی المان های گیمپلی با بهبود نسبی و درست به عرضه در آمدهاند و همین امر باعث شده تا در طول بازی، کاملا حس بازی کردن مکس پین های قدیمی به مخاطب عرضه شود.قابلیت Bullet Time یا همان کند کردن زمان، که به عنوان سمبلی از سری مکس پین نیز شناخته می شود، در صحنههای مناسبی به صورت خودکار فعال میشود. از طرفی پس از پر شدن نوار مربوطه، میتوانید اقدام به استفاده از آن در زمان دلخواه کنید.
سازندگان به موجب جلوگیری از استفاده مکرر از BT و همینطور آسان تر شدن بازی، مکس پین را ضعیف تر کردند اما همین امر و هوش مصنوعی عالی دشمنان دلیلی شده تا مرگ در بازی بیش از حد معمول اتفاق بیفتد. لازم به ذکر است برای بازگرداندن سلامتی، مکس باید همانند گذشته از مسکنهایی استفاده کند که در طول مراحل به دست می آورد و همانند بازیهای امروزی، سلامتی به طور خوردکار پر نمیشود. خوش بختانه MP3 از این حیث به عناوین گذشته خود وفادار است. در نهایت این Set Pieceها هستند که به MP3 نیز راه یافتند و ترکیب آنها با المانهایی چون BT، صحنههای زیبایی را رقم میزند که شاید در هیچ یک از بازیها تا به حال نظیر نداشته باشند. سیستم کاورگیری بازی از فرمول بازیهای سوم شخص پس از Gears of War پیروی می کند. استفاده کردن از قابلیت کاورگیری در این نسخه کاملا قابل پیشبینی بود چرا که عملا این مورد به استانداردی در بازی های اکشن سوم شخص تبدیل شده است و نبود آن در چنین عنوانی، حالتی ناخوشایند به بازی می بخشید. با این وجود Rockstar قبل از این اعلام کرده بود که در صورت تمایل، بازی را بدون کاورگیری نیز می توان انجام داد.
اما نکتهای که پیداست، این است که در بازی و خصوصا در نیمه دوم آن، استفاده از سنگر به یکی از کارهای اصلی بازی تبدیل می شود به طوری که بدون آن پیشروی در مراحل ممکن نیست. گرچه اعتدال بین استفاده از BT و سنگرگیری در اوایل بازی امید بخش است، اما در طول بازی به این نتیحه خواهید رسید که کاورگیری حالت پر رنگتری را بهخود میگیرد. با وجود ترکیب کاور گیری و BT، متاسفانه مکانیزم Shoot-Dodge کمرنگتر شده و دیگر کارآیی لازم را ندارد و به نظر میرسد وجود آن در بازی تنها برای رفع تکلیف بوده است. یکی از نکاتی که به تنوع مراحل افزوده است قطعات اسلحههایی به نام Golden Gun است که در هر کدام از مراحل و در نقاط مختلف آن قابل جمع آوریند. این سلاحها پس از تکمیل شدن و یافتن تمامی اجزای درهم ریخته آنها قابل استفاده هستند که نسبت به نمونههای معمولی از قدرت بسیار بیشتری بهرهمندند. به همین سبب گشت و گذار در محیط و تکاپو برای پیدا کردن آن ها، تنوع خاصی را به بازی بخشیده است.
بخش مالتیپلیر بازی از آنجایی که داستانی ندارد، از مهمترین اشکال وارده از سوی فنها در امان است. همین باعث میشود تا گیمپلی که به شدت بر روی آن مانور داده شده است بیش از پیش کیفیت بالای خود را به نمایش میگذارد. با انتخاب یکی از دو حالت Free Aim و Soft Lock اولین مرحله از ورودتان به بازی را انجام میدهید. همین تفکیک درست باعث میشود تا بازیکنان به سرورهایی در سطح توانایی خود ملحق شوند. در مرحله بعدی یکی از حالتهای بازی را انتخاب میکنید و در نهایت با گزینش یکی از چهار Class موجود در بازی، کار خود را شروع میکنید. با رسیدن به Level 4 میتوانید تا سقف پنج Class کاملا سفارشی و دلخواه داشته باشید. مطمئنا یکی از جذابترین قسمتهای بخش مالتیپلیر، ساخت Classهای دلخواه میباشد، زیرا که باید فاکتورهایی مانند سرعت دویدن و پرشدن میزان سلامتی را در نظر بگیرید و با استناد به همین ویژگیها، سلاحهای خود را انتخاب کنید. ناگفته نماند که برای انجام هر یک از این کارها نیازمند پول میباشید.
سادهترین روش برای بدست آوردن پول که حتی برای افراد مبتدی نیز آسان میباشد، Loot کردن افراد مرده است. با این حال برای ساختن سریع Class دلخواه، باید به فکر کارهای درآمدزاتری باشید. به همین خاطر در طول هر دوره، یک سری از کارهای چالش برانگیزی نظیر First Kill وجود دارد که با انجام آنها به مقدار بیشتری از این پول خواهید رسید. در ادامه نیز سلاحها و حالتهای جدیدتری قابل دسترس خواهند شد که به طور کامل بازی را از روند تکراری خارج خواهد کرد. قابلیت BT نیز در این بخش قابل دسترسی میباشد و میتوانید به هنگام درگیریها از آن استفاده کنید. در هر بار استفاده از این قابلیت، علاوه بر Slow Motion شدن، هاله قرمز رنگی صفحه را میپوشاند که در واقع به شما هشدار میدهد که کسی این قابلیت را فعال کرده است. میزان سلامتی نیز بر خلاف حالت Single Player به صورت خودکار پر میشود. در پایان نیز بازیکنان با انتخاب یکی از Mapهای پیشنهاد شده، منطقه بعدی را برای بازی انتخاب میکنند. ساخت آواتار شخصی نیز یکی از سایر ویژگیهای بخش آنلاین میباشد که تا حدودی شما را یاد بازیهای RPG میاندازد. در قالب همین آواتارها به چهرههایی بر خواهید خورد که مطمئنا برایتان جذابیت خاصی دارد. با ملحق شده به Crewها نیز میتوانید بازی را از زاویهی دیگری تجریبه کنید. هر بازیکن در آن واحد میتواند در 5 Crew مختلف عضو باشد.
علاوه بر قسمت جذاب و متفاوت مولتی پلیر بازی، بخش آرکید نیز می تواند برای مدتی توجه شما را به خود جلب کند. این بخش با دارا بودن Modeهایی نظیر (New York Minute که اغلب طرفداران با آن آشنا هستند) برای مدت زمان کوتاهی سرگرم کننده است. با این حال داستان به همین جا ختم نمیشود. گیم پلی بازی به قدری پرکشش و انعطافپذیر میباشد که که به جرات میتوان گفت یکی از بهترین سیستم و چیدمان را در خود می بیند. وجود برخی از نوآوریها در زمینه گیمپلی باعث شده است تا بازی از حالت تکراری که در بازیهای مشابه دیده میشود، متمایر شود. برای مثال مکس بعضا بعد از استفاده از Shoot Dodge بر زمین میافتد که بر خلاف بازیهای مشابه بدون اینکه به سرعت از زمین بلند شود، در همان حالت نیز میتواند با تیر اندازی یه جهتهای مختلف، دشمنان خود را از پای در آورد. علاوه بر واقعگرایی و هیجانی که این مکانیزم به شما میدهد، این حالت نوعی ناامنی و در معرض خطر بودن مکس را دو چندان میکند. به همین دلیل با وجود اینکه تیر اندازی به دشمنان راحتتر است، مرگ نیز به سرعت به سراغ مکس میآید. از طرفی وجود مبارزه تنبهتن نیز در روند گیمپلی تاثیر بسزایی در تنوعبخشی به سیستم مبارزات کردهاست و بر جذابیت آن افزوده است.
قابلیت Last Man Standing نیز از آن دسته ویژگیهایی است که به طرز هوشمندانهای به بازی اضافه شدهاست، به این ترتیب که بازیباز پس از از دست دادن کامل سلامتی خود و در صورت داشتن دست کم یک مسکن، میتواند شانسی دوباره برای احیای خود داشته باشد و با کشتن شخصی که آخرین تیر را به طرف شما شلیک کرده است، بازی را ادامه دهد. صحبت از اسلحه شد؛ در MP3 فقط قادر به حمل 3 نوع اسلحه خواهید بود. دو نوع اسلحه سبک و یک اسلحه سنگین. این امر به به واقع گرایانهتر شدن بازی افزوده است و جای شبهه را برای این موضوع از میان برده است. البته لازم به ذکر است که هنوز هم در دست داشتن دو اسلحه در دستهای مختلف و استفاده همزمان از آن ها در بازی وجود دارد. رندر شدن همزمان گلولهها و حضور داشتن آنها در محیط و همچنین تاثیرات آنها بر هر کجا از بدن دشمنان یکی دیگر از بخشهایی بود که پیش از عرضه بازی نیز به دفعات بر آن اشاره شده بود.خوشبختانه تمامی گفتههای پیش از عرضه به درستی در بازی پیاده شدهاند و به خوبی به چشم میآیند. در کنار گیم پلی خوب MP3، چیزی که تجربه آن را بهتر از بازی های دیگر میکند چالشهایی است که در طول مراحل بازیبازان با آن ها مواجه خواهند شد. هوش مصنوعی عالی و تفکیک این مورد در دشمنان مختلف (برای مثال هوش مصنوعی افراد خطرناکتر، بسیار بهتر است) حاکی از آن است که قطعا MP3 در درجه های سخت تر به معنای واقعی چیزی است که یک بازی کننده Hardcore انتظار آن را دارد.
گرچه موتور گرافیکی RAGE (مخفف Rockstar Advanced Game Engine) صرفا برای ساخت بازی های Open-World مختصRockstar ساخته شده بود اما نمایش انیمیشنهای فوق العاده، تخریبپذیری عالی و دیگر موارد فیزیکی و بصری موجود، باعث شده تا بتوان از آن به نیکی یاد کرد. همینطور نورپردازی عالی که درمحیطهای گوناگون به چشم میخورد گواهی دیگر بر زیباتر دیدهشدن بازی است. از نکات قابل توجهی که در بازی به چشم میخورد، عرق کردن مکس میباشد. برای این کار مکانیزم دقیقی در بازی در نظر گرفته شده است؛ به طوری که از ناحیه زیر گردن شروع میشود و پس از مدتی تمامی پیراهن او را فرا میگیرد. در مجموع پیادهسازی خوب تکنیکهای گرافیکی و دلایل دیگری که پیش از این به آن ها اشاره شد موجب این میشود تا کمبودی در بخش گرافیکی دیده نشود و جزو بازیهای موفق از نظر جلوههای بصری قرار بگیرد.
Rockstar در حین کاتسینهای بازی تلاش کرده است تا به طور کامل، حالات روحی و روانی نامساعد مکس را به همراه اعتیاد و وضعیت آشفته او به تصویر در بیاورد. به این منظور سازندگان در طول پخش این کاتسینها به وسیله افکتهای Noiseدار این وضعیت را به نمایش در میآورند. متاسفانه این افکتها به شدت به کیفیت پخش ویدئوها آسیب میرسانند و دیدن این افکتها که بیشتر شما را به یاد بازی Kane and Lynch 2 میاندازند، چندان خوشایند نیست. البته به جز مواردی خاص استفاده از این افکت ها به چشم نمیآید و نمیتوان چندان به آنها خرده گرفت.
در اولین معرفی MP3 توسط Rockstar، خبرهایی مبنی بر این که صداپیشگی مکس در MP3 بر عهده James McCaffrey نخواهد بود، به گوش میرىسید. خوشبختانه James McCaffrey در این قسمت از بازی نیز حضور موثری دارد و خود نقش به سزایی را در وفادار بودن بازی به شماره های قبلی ایفا میکند. در کنار صداپیشگی خوب شخصیتها، موسیقیهای دلنشین و زیبایی نیز شنیده میشوند که همه در قالب تم اصلی مکس پین اجرا شدهاند.
در آخر باید به این اشاره کرد که با وجود وقفه بلند مدت موجود در عرضه شماره جدید Max Payne و ساخته شدن آن توسط استدیویی دیگر، به نظر میرسد Rockstar به خوبی از پس ساخت آن بر آمده است و با وجود نواقص در خلال داستان، توانسته گیم پلی و سبک گرافیکی گذشته را به خوبی به نسل حاضر منتقل کند تا بتوان از تجربه آن به عنوان یک دنباله خیلی خوب و یک بازی مستقل عالی نام برد.
مجموع امتیاز - 9
9
امتیاز بازیسنتر
نقاط قوت: گیم پلی عالیروایت داستانی جالباستفاده از Golden Gun هاSet Piece ها جذاب هستندصداگذاری عالیبخش مالتی پلیر سرگرم کنندهجلوه های بصری زیبانقاط ضعف: داستان نصفه و نیمه و بی دلیلافکت های گرافیکی مابین کات سین ها ناخوشایند است