بیست دقیقه از شروع بازی نمیگذرد که متوجه میشوید قضیه خیلی جدی است. ریپرها به زمین حمله کردهاند، قبل از اینکه حتی انسانها بتوانند اسلحههای خود را به سمتشان هدف بگیرند ساختمانهای چند صد طبقه را با خاک یکسان میکنند و شهرها را یکبهیک فتح میکنند. مس افکت 3 لحظهای برای اینکه به بازیکن بگوید نبرد عظیمی در راه است درنگ نمیکند. وقت برای فرمانده شپرد هر لحظه کمتر و کمتر میشود و اینبار هدف او از همیشه واضحتر است: زنده ماندن. شپرد دوستان و دشمنان زیادی دارد، اما حالا وقت آن رسیده است که همه آنها را کنار هم برای زنده ماندن متحد کند. مس افکت بزرگتر، شخصیتر و پرهیجانتر از همیشه بازگشته است تا پایانی شایسته برای یکی از موفق ترین سری بازیهای این نسل بسازد.
شپرد بعد از قربانی کردن یک منظومه پر از Batarian برای جلوگیری از ظهور دوباره ریپرها، به زمین فراخوانده شده است، از همه درجاتش خلع شده است که ناگهان ریپرها فرا میرسند. زمین در آتش جنگ میسوزد و شپرد وقت چندانی برای متحد کردن همه نژادها ندارد. نژادهایی که کینههای چند صد ساله دارند و حتی در حین تلاش برای بقا نیز دست از تلاش برای ضربه زدن به یک دیگر بر نمیدارند. فرمانده شپرد مانند دو نسخه قبلی دیگر فقط یک سرباز نیست، یک دیپلمات است که باید هرطور شده است برای همرزمانش نیروی کمکی بفرستد. اما شپرد ثابت کرده است که حاضر است حتی از جانش برای بقای بشریت و امنیت کهکشان بگذرد.
علیرغم همه هشدارهای شپرد، دولتهای کهکشان تصمیم گرفتند تا وجود ریپرها را انکار کنند و حالا که واقعا این خطر پنجاه هزارساله دوباره بازگشته است نه زمین و نه هیچ سیاره دیگری در هیچ نقطهای از دنیا آماده مقابله با آنها نیست. همه سیارات یک به یک مقابل ریپرها شکست میخورند، بعضی زودتر و بعضی دیرتر. اینبار تصمیمات شپرد از همیشه سختتر شده اند و تاثیرگذاری تصمیمات گذشتهاش بیشتر از قبل مشخص میشوند.
کهکشان از همیشه آسیب پذیرتر است. کوارینها مشغول جنگ با گثها هستند. کروگانها حاضر به همکاری با تورینها و سالارینها نیستند و سربروس، که قویترین پشتیبان بشریت در نبرد قبلی بود، اهداف نامشخص خودش را دنبال میکند و تمایلی ندارد بگذارد هیچ چیز جلویش را بگیرد، حتی فرمانده شپرد. شپرد دیگر دنبال جمع کردن تیم مناسب نیست، ماموریتهای وفاداری اعضای گروه جای خود را به ارتباط موثر با آنها داده است. هر تصمیمی که شپرد گرفته است یا قرار است بگیرد روی رابطهاش با دوستانش تاثیر میگذارد. شپرد اینبار وقت بیشتری برای شناختن دوستانش دارد، این تاثیرگذاری داستان و سخت شدن تصمیمات مس افکت 3 را چندین برابر میکند.
همه ماموریتهای بازی اینبار در یک راستا خلاصه شدهاند و دیگر خبری از ماموریتهای پراکنده نیست و همه آنها به جمعآوری دارائیهای جنگی (War Assets) و بالا بردن میزان آمادگی کهکشانی ختم میشوند. این تغییر مهم بیش از پیش به فضاسازی بازی کمک میکند، همه دنیا در حال جنگ است و شپرد تنها کسی است که میتواند همه آنها را برای این جنگ آماده کند.
تصمیمات مس افکت 3 نسبت به نسخههای قبلی سخت تر شدهاند. دیالوگهای بازی اکثرا یا تماما Paragon و یا تماما Renegade هستند و خبری از دیالوگهای خنثی مثل نسخههای قبلی نیست. تصمیمات قبلی بازیکنانی که فایل ذخیره خود را از مس افکت یک و دو به بازی منتقل کردهاند تاثیرات جالب و بعضا متعجب کنندهای روی جریان بازی خواهند گذاشت.
بازی با یک شخصیت جدید خیلی از تصمیمات بازیکن در نسخههای قبلی را نادیده میگیرد، هرچند در مورد بعضی از تصمیمات مهم به او حق انتخاب میدهد اما مطمئنا تجربه داستانی بازی با یک شخصیت کاملا جدید به خوبی یک شخصیتImport شده نیست. اما نکته عجیب اینجاست که وقتی شپرد شما از نسخه دوم به بازی منتقل شود، بازی با Level او در انتهای مس افکت 2 آغاز خواهد شد، یعنی درست در همان ابتدای بازی شخصیت شما میتواند به مرحله 30 رسیده باشد و چند قدرت منحصر به فردش را تا آخرین مرحله ارتقا داده باشد، هرچند با این وجود هم گیمپلی بازی میتواند سخت و چالش برانگیز باشد، اما چند ساعت اولیه بازی جذابیت خود را از دست خواهد داد.
مراحل ساخت شخصیت نسبت به قبل تغییر چندانی نکرده است. کلاسهای همیشگی با قدرتهای جدید و قدیمی هرکدام نسبت به شیوه بازی هر بازیکن طراحی شدهاند و هرکس میتواند شپرد خود را دقیقا مطابق سلیقهاش بسازد. هرچند بعضی از قدرتهای یکسری کلاسها بعد از چند مرحله ارتقا Overpower میشوند و شپرد میتواند با تلاش خیلی کمتری دشمنانش را تار و مار کند. یکی از قابلیتهای جدید شپرد در این بازی سیستم جدید Melee است که برای هر کلاس منحصر به فرد و جذاب طراحی شده است. اگر کلاس شما سرباز است، Omni Tool شپرد تبدیل به یک خنجر میشود و شکم دشمنانتان را سفره میکند، اگر کلاس شما Adept است، شپرد با یک حمله بایوتیک استخوانهای دشمنانش را خُرد میکند. در نگاه اول ممکن است این سیستم بیش از حد قوی به نظر برسد، اما با توجه به هوش مصنوعی بهبود یافته نمیتوانید دائما به میان میدان بدوید و دشمنان را با Melee از پای دربیاورید.
سیستم مبارزات بازی نسبت به نسخه قبل پیشرفت زیادی داشته است، حرکتهای شپرد نرم تر و سریعتر شده است و او امکان مانور بیشتری در صحنه مبارزه دارد. شپرد میتواند غلت بزند، بپرد و سریعتر یک جان پناه به جان پناه دیگری حرکت کند. نزدیک شدن مکانیزم گیم پلی بازی به دیگر بازیهای سوم شخص صرفا در حرکات شپرد خلاصه نمیشود. محیطهای بازی بزرگتر شده اند و المانهای پلتفورمر بازی بیشتر شده است، شپرد از نردبانها بالا میرود، از سطحی به سطح دیگر میپرد بیشتر از قبل با محیط اطرافش تعامل برقرار میکند. هدفگیری بازی نسبت به نسخههای قبلی بهینه تر شده است و بیشتر از قبل لذت یک اکشن سوم شخص را به بازیکن منتقل میکند.
هوش مصنوعی مس افکت یکی از بهترینهایی است که تابحال تجربه شده است. دشمنان متنوع با تاکتیکهای خاصی حمله میکنند و بازیکن را هم مجبور میکنند تا با تاکتیک خاصی بازی کند. دشمنان سعی میکنند بازیکن را دور بزنند و یا با ساختن مسلسلهای خودکار جلوی عبور رو از برخی گذرها را بگیرند، بازیکن در مس افکت 3 بیشتر از قبل باید بر همراهانش تکیه کند، آنها را به سمت مشخصی بفرستند و از قدرتهای آنان به موقع استفاده کنند. بر عکس خیلی از بازیهای دیگر در مس افکت 3 افراد حاضر در تیم کار دیگری به جز راه رفتن در صحنه میکنند: جان شما را در مواقع ضروری نجات میدهند.
,سیستم Customization سلاحها آنطور که قول داده شده بود گسترده نیست، اما تنوع اسلحهها بالاتر رفته است. این سیستم هرچند امکانات زیادی به بازیکن نمیدهد، اما میتواند اسلحههای او را کارآمدتر و قوی تر از گذشته کنند. سادگی و سرعت این سیستم به کارآمدی آن میافزاید. ارتقاءهای اسلحه در محیط بازی و یا مغازههای مختلف پیدا میشوند و میتوانند بسته به سلیقه مخاطب اسلحه او را قوی تر، سبک تر، سریعتر یا دقیقتر کنند. هرچند این سیستم به قدر کافی گسترده نیست و دست بازیکن برای شخصی سازی اسلحه باز نیست و از نظر بصریهم تاثیر چندانی روی بازی ندارد، اما سیستم خوشایند و کارآمدی است.
ماموریتهای جانبی سری مس افکت هیچوقت شاهکار نبودند، اما شاید ماموریتهای جانبی تنها بخش مس افکت 3 باشند که نسبت به نسخه قبلی بدتر شده اند. ماموریتهای جانبی یکنواخت، خسته کننده و تکراری هستند. ماموریتهای جانبی به آسانی و از محیط اطراف به دست میآیند و به آسانی هم تمام میشوند. خبر بدتر این است که خیلی از این ماموریت با سیستم جدید اسکن کهکشان انجام میشوند که به اندازه سیستم قبلی خسته کننده، اعصاب فَرسا و بی حاصل است، اما لااقل کمتر از نسخه قبل طول میکشد. ماموریتهای جانبی دیگری هم که در بازی وجود دارند اکثرا بسیار ابتدایی و بدون پردازش مناسب هستند، معمولا در یک محیط کوچک و بسته، یک درگیری صورت میگیرد و ماموریت به پایان میرسد.
یکی دیگر از تغییرات مهم مس افکت، کمرنگ شدن سیستم RPG آن است. این نه تنها به بازی ضربه نزده است، بلکه برای اولین بار از زمان انتشار اولین نسخه مس افکت، این سری بازی بالاخره تکلیفش را با سبکش مشخص کرده است. مس افکت دیگر جایی میان نقش آفرینی یا اکشن سوم شخص سردرگم نیست، بازی یک اکشن سوم شخص تمام عیار است که المانهای RPG دارد. سیستم نقش آفرینی بازی آسان و به سرعت قابل ارتقاء است و به تجربه اکشن بازی کمک بسیاری میکند.
حالت مالتی پلیر مس افکت 3 یکی از مهمترین تغییرات آن نسبت به نسخههای قبلی است. در حالت تک نفره با جمع کردن War Assetها، بازیکن نیروی نظامی خود را افزایش میدهد و با بازی کردن حالت چند نفره میتواند با بالا بردن آمادگی کهکشانی راحت تر به بالاترین میزان نیروی نظامی برسد و بهترین پایان ممکن را داشته باشد. این به این معنا نیست که کسی مجبور است حالت چند نفره را بازی کند، اما بدون آن؛ جمع کردن همه War Assetها کار چندان آسانی به نظر نمیرسد. Bioware موفق شده است به خوبی ارتباط سازنده ای میان بخش تک نفره و چند نفره مس افکت برقرار کند. حالت چند نفره بازی خیلی ساده و در عین حال لذت بخش است، چهار بازیکن به صورت Co-Op برای انجام ماموریتهای مختلف و مقابله با دشمنان در کنار هم قرار میگیرند. گیم پلی بازی چالش برانگیز و لذت بخش است و تجربه تیمی خوبی محسوب میشود، اما مکانیزمهای آپگرید و طراحی شخصیت سطحی و بدون در نظر گرفتن تجربه بازی مخاطب طراحی شده اند. برای به دست آوردن آپگریدها، اسلحهها، شخصیتهای جدید و یا حتی شخصی سازی شخصیت خود به وسیله انتخاب رنگ لباس و رنگ پوست، بازیکن باید بستههای مختلفی را خریداری کند که بصورت اتفاقی آیتمهای مختلفی به او میدهند. بنابراین مهم نیست چقدر خوب بازی کنید یا اصلا چقدر بازی کنید، مهم این است که شانس چقدر با شما یار باشد. ممکن است بعد از چند ساعت بازی گرانترین بسته عرضه شده را خریداری کنید و آیتمهایی که به آن دست پیدا میکنید همان آیتمهایی باشند که قبلا داشته اید. از همه بدتر Bioware این بستهها را نه فقط با پول خود بازی، بلکه با پول واقعی از طریق وبسایت خود نیز میفروشد، بنابراین تعجب نکنید اگر یک بازیکن با Level یک، اسلحهها و امکاناتی بهتر از شما داشت. مالتی پلیر مس افکت 3 تجربه لذت بخشی است، اما بهترین نیست و میتوانست خیلی بهتر باشد.
یکی از مزیت هایی که نسخه X360 نسبت به سایر نسخه ها دارد، قابلیت استفاده از کینکت برای صدور فرامین صوتی مختلف به جای استفاده از سیستم قدیمی Power Wheel است. بر خلاف آنچه که تصور میشد، این سیستم فوقالعاده کارآمد است و کافیست بازیکن تنها با صدا زدن همتیمی و قدرتی که مایل به استفاده از آن است، درست حین مبارزه بدون لحظهای توقف از آن استفاده کند. اگر شپرد زیر آتش شدید گیر افتاده است تنها با گفتن Cover Me میتواند از افرادش کمک بگیرد، درها را باز کند، آیتم جمع کند و یا بازی را ذخیره کند. در پیشبرد داستان نیز بازیکن میتواند با با خواندن دیالوگهای مختلف آنها را انتخاب کند و خود را بیشتر در دنیای فرمانده شپرد احساس کند. نکته قوت این سیستم طراحی دقیق آن است که اکثرا بدون هیچ خطایی دستورات و فرامین را شناسایی و اجرا میکند و با چندین زبان و لهجه سازگار است.
صداگذاری بازی مثل همیشه عالی است. صداپیشگان قدیمی و جدید مثل همیشه به دنیای مس افکت زندگی میبخشند و موسیقی مس افکت که در کنار آهنگسازان قدیمی به حضور کلینت منسل (آهنگساز مرثیه ای برای یک رویا و ماه) از همیشه گوش نوازتر است. گرافیک بازی با کمی پیشرفت نسبت به نسخه قبل از سطح انتظارات عقبتر است. هرچند نسخه PC به نسبت نمایش بهتری نسبت به کنسولها دارد اما نهایتا دنیای گرافیکی مس افکت قدیمی است و حرفی برای گفتن ندارد. هرچند سازندگان برای جبران این کمبود، در نسخه سوم رنگبندیهای متنوع و دنیاهای شگفت آوری طراحی کرده اند که ارزش دنیای بازی را نظر هنری بسیار بالا میبرند، اما از نظر تکنیکی با توجه به بازیهای دیگری که همزمان با مس افکت عرضه میشوند انتظار مخاطب از یکی از بهترین بازیهای نسل بیشتر از این است. دنیای مس افکت همیشه همراه با مشکلات تکنیکی بوده است و این نسخه هم از این مشکلات جان سالم به در نبرده است، انیمیشنهایی که بعضی وقتها عجیب و غریب میشوند، حرکات لب گاهی با دیالوگ همراه نیست و در موارد نادر افت فریم یا دیر لود شدن تکسچر روی نسخه کنسول اتفاق میافتند اما هیچکدام آنقدر آزار دهنده نیستند که آسیبی به تجربه بازی بزنند.
داستان مس افکت 3 نسبت به نسخههای قبل پیشرفت زیادی داشته است. رابطه شپرد با دوستانش از گذشته عمیق تر میشود، تصمیمات گذشته اش خودشان را نشان میدهند و تصمیمات جدید هرکدام تاثیر زیادی نه فقط روی رابطه او با دوستانش بلکه روی سرنوشت نژادهای مختلف میگذارند، بازیکن باید با دقت همه چیز را بررسی کند، حتی یک دیالوگ فرعی ممکن است باعث مرگ یا زندگی یکی از شخصیتها شود. اما همه این خوبیها درست قبل از پایان بازی است. چند دقیقه آخرین بازی از حفرههای داستانی رنج میبرد و ناگهان با Deus ex machine به پایان میرسد. بطور جداگانه هرکدام از پایانهای بازی به خوبی طراحی شده اند، اما تکلیف همه تصمیماتی که بازیکن از ابتدا تا انتهای بازی گرفته بود چه میشود؟ داستان بازی به پایان میرسد بدون آنکه مخاطب پس آیند چند سال بازی خود یا حتی پاسخ بسیاری از سوالات خود را بداند. مشکل پایان بازی تاریک بودن آن یا حتی گُنگ بودن آن نیست. پایان بازی ناگهانی و بدون ملاحظه است و بدون هیچ زمینه ای ناگهان دنیای مس افکت را به سمت فلسفه بدبینی و Transhumanism میبرد. هر دوی اینها میتوانست با قدری چینش بهتر بازی را نه فقط از نظر دراماتیک، بلکه از نظر محتوایی غنی کند اما Bioware به دلایل نامشخصی تصمیم گرفت بازی را آنطوری که هست به پایان برساند.
درست جایی که به نظر میرسد داستان در دنیای بازیهای کامپیوتری جدیدترین قربانی پیشرفت تکنولوژی شده است، Bioware با شجاعت سری بازی را عرضه میکند که تکیه اصلی اش بر داستان است. داستانی که نه فقط به وسیله سازندگان روایت میشود، بلکه بخش عظیمی از روایت آن به عهده خود بازیکن است. حتی با توجه به پایانی نا امید کننده، مس افکت 3 تجربه ای لذت بخش و به یاد ماندنی است که به عنوان پایان یک سه گانه، این سه گانه را بیشتر از گذشته در ذهن بازیکنان ماندگارتر میکند. مس افکت 3 ضعفهایی دارد، اما به قدری لذت بخش است که گیمرها تا مدتها مشغول آن خواهند ماند.,نقد و بررسی Mass Effect 3,کهکشان در جنگ,کهکشان در جنگ,
تابحال فکر کردهاید اگر نسلی از موجودات ارگانیک-مکانیک به زمین حمله کنند و قصد داشته باشند همه موجودات زنده را نابود کنند چه اتفاقی میافتد؟ یک بازی عالی ساخته میشود.
مجموع امتیاز - 9
9
امتیاز بازیسنتر
نقاط قوت: تغییرات مکانیزم حرکات و مبارزات بازی را روان کردهاند داستان از همیشه بهتر روایت میشود محیطهای متنوع به بازی رنگی جدید بخشیدهاند هوش مصنوعی بازی چشمگیر است استفاده از کینکت بازی را سریعتر و جذابتر میکندنقاط ضعف:پایان داستان ماموریتهای جانبی مکانیزم ارتقاء حالت چند نفره بازی