سرنوشت دو دنیا. نقد و بررسی Marvel vs. Capcom 3: Fate of Two Worlds,وقتی میگوییم 1996 ممکن است خیلی به نظر نرسد. اما وقتی حساب کنید و ببینی جاستین بیبر آن موقع فقط دو سالش بوده میفهمید از زمان انتشار اولین نسخه Marvel vs. Capcom خیلی سال میگذرد.
Marvel vs. Capcom 2: New Age of Heroes آخرین نسخه از این سری بازی بود که در سال 2000 منتشر شد و بعد از آن یک دعوای کلیشهای حقوقی سالهای سال انتشار Marvel vs. Capcom 3 و پنجمین نسخه از این سری را به تعویق انداخت تا اینکه بالاخره پس 11 سال Marvel vs. Capcom 3: Fate of Two Worlds منتشر شد و به انتظار طرفداران مارول و کپکام پایان بخشید.
بعضی از بازیهای متوسط در حالیکه هنوز شش ماه از انتشارشان نگذشته با تبلیغات گسترده و مصاحبههای ساعتی انتظارات را برای نسخه دوم بازی چنان بالا میبرند که کم کم از دیدن عکس این بازی روی بکگراند سایتهای مختلف دلدرد میگیرید؛ پس احتمالا واضح است که پس از یازده سال انتظار برای یکی از بهترین بازیهای سبک مبارزهای دنیا آمپر انتظارات طرفداران به سقف چسبیده است. نسخه دوم این بازی بینهایت ساعت بازی برای طرفدارانش به ارمغان آورده بود. به قدری اعتیاد آور بود که یازده سال تمام جای خودش را در دل گیمرها حفظ کرد و بگذارید مطئنتان کنیم؛ Marvel vs. Capcom 3: Fate of Two Worlds شما را ناامید نخواهد کرد.
بازی از همان ابتدا روان است و به آسانی در دسترس. کار کردن با منوها و ترتیب دادن یک مبارزه جدید مثل آب خوردن است. هیچچیز به اندازه یک منو به پیچیدگی منوهای سایت کوتاکو یک گیمر را از بازی زده نخواهد کرد.
و از همان اولین مبارزه بازیکن جذب سیستم مبارزه خواهد شد. چه از کارکشتههای قدیمی مبارزه باشید چه از تکن بازهای قدیمی که دوس دارید با شدت هرچه تمام دکمهها را با ترتیب ده بیست سی چهل فشار دهید.
در سادهترین وضعیت به جای سیستم چهار دکمهای ( دو کلید حمله High و دو کلید حمله Low)، سیستم جدید مبارزه خیلی سادهای تعبیه شده است. دکمههای حمله Low، Medium و High و در نهایت یک دکمه Special که حریف را به هوا پرتاب خواهد کرد. بازی از اینجا شروع میشود؛ ترکیبهای مختلف کمبوهای هوایی، استفاده از دو شخصیت ذخیره علاوه بر شخصیت خودتان که در جهتهای مختلف حمله میکنند و در نهایت اجرای چند کمبوی مخصوص (به یاد کلوپهای قدیمی قدرتی!)
هرچند خیلی ساده به نظر میرسد اما تحسین برانگیز است که با وجود اینکه این سیستم جدید کاملا به ذائقه گیمرهای نه چندان حرفهای و کژوال خوش میآید، با تمرین میتوان کاملا روی کمبوهای مختلف و یک بازی تاکتیکی و تکنیکهای مسلط شد. اما در نهایت واضح است که سیستم جدید مبارزه طوری تعبیه شده است که به سلیقه گیمرهای جدید هم خوش بیاید. اما این به معنای ناامید شدن حرفهایهای این سبک نیست.
یکی از مکانیزمهای جدید بازی X-Factor است. X-Factor چیزی شبیه حالت Rage در Mortal Kombat vs. DC Universe است. همه کلیدهای حمله را فشار دهید و شخصیت شما شروع به درخشیدن به رنگ قرمز میکند. مطمئنا این درخشیدن برای بهتر دیده شدن نیست؛ با فعال شدن X-Factor قدرت شخصیتها افزایش پیدا میکند. X-Factor در واقع راهی برای فرار از شکست خوردن شخصیت بازیکن است؛ یک سیستم بازگشت و نجات. ظاهرا X-Factor المان بسیار خوبی برای تکنیکیتر شدن بازی است اما بیشتر مواقع باعث Overpower شدن شخصیتهایی که قدرت حمله قوی دارند شده و ابزاری برای زورگفتن به بقیه شخصیتها میشود. خوشبختانه مثل بقیه بازیهای مبارزهای با کتک زدن حریف X-Factor شما دوباره برنخواهد گشت بنابراین باید در استفاده از آن دقت کرد. X-Factor به عنوان یک مکانیزم دفاعی تعبیه شده اما با تبدیل شدن آن به یک مکانیزم حمله تعادل موجود در بازی را به هم میزند.
یکی از ویژگیهای Marvel vs. Capcom 3 رعایت تعادل میان شخصیتهای بازی است. هرکدام از شخصیتها به معنای واقعی کلمه پرستیژ و شخصیت مبارزهای خاص خود را دارند. این باعث میشود شخصیتهای جدید در مقابل شخصیتهای قدیمی مثل مگنیتو حرفی برای گفتن داشته باشند. اگر یکی از شخصیتهای قدرت حمله زیادی دارد از سوی دیگر سرعت او برای واکنش نشان دادن پایینتر است و برعکس. این در واقع نه تنها تعادل و بالانس میان شخصیتها را به خوبی برقرار کرده است؛ بلکه جایگاه امکان انتخاب یک تیم شامل سه شخصیت در بازی را نیز پررنگتر جلوه میدهد. در واقع بعد از کمی بازی متوجه خواهید شد که پیروزی شما در مبارزات به تیم شما بستگی دارد نه به اینکه کدام شخصیت را بیشتر از بقیه دوست دارید.
بازی با 36 شخصیت عرضه شده است، بیست شخصیت کمتر از نسخه قبلی اما گزینش شخصیتها واقعا عالیست. گیمرهای قدیمی و جدید شخصیتهای مورد علاقهشان را پیدا خواهند کرد و تعداد بیشتری شخصیت توسط بستههای قابل دانلود بزودی در اختیار بازیکنان قرار خواهند گرفت؛ اما منابع مختلف به این موضوع اشاره کردهاند که تعدادی از شخصیتها و امکانات میتوانستند در بازی اصلی وجود داشته باشند، اما در قالب بستههای اضافه شونده برای فروش در نظر گرفته شدند. نمیتوان کپکام را بخاطر علاقه به پول سرزنش کرد اما میتوان ناراضی بود.
نحوه ارائه شخصیتها یکی از نکات بسیار دوستداشتنی این نسخه از بازی است.
قیافه شخصیتهای مارول همان چهرهها و لباسهای کلاسیک کامیک بوکی آنهاست. صداها و جملههای شخصیتها جذابند و به راحتی میتوان با آنها ارتباط برقرار کرد. به جرئت میتوان گفت کسی عاشق Deadpool در Marvel vs. Capcom 3 نشده است.
Marvel vs. Capcom 3 از آن دسته بازیهایی است که به تمرین خیلی زیادی احتیاج دارد. حالت تمرینی این بازی با اینکه یکی از کاملترین و پر امکاناتترین (شاید امکانات حالت تمرینی بازی از بازی اصلی بیشتر باشد!) حالتهای تمرینی دنیای بازیهای رایانهای است؛ اما با این حال این حالت فقط برای “تمرین” تعبیه شده است نه برای “آموزش”.
در واقع عملا در خود بازی راهی برای یادگرفتن تکنیکها و کمبوها وجود ندارد و باید خیلی بازی کنید و خیلی یوتیوب تماشا کنید. حالت Mission Mode بازی ممکن است جای خوبی برای اجرای فنها و کمبوهای مختلف باشد اما در Mission Mode شما باید تکنیکها را اجرا کنید؛ مجال چندانی برای یاد گرفتن آنها نیست.
اگر Street Fighter IV را تجربه کرده باشید قطعا حالت Challenge Mode فوقالعاده آن را به یاد دارید که با ایجاد حس رقابت و دشوار شدن کمکم آن، بازیکن ترغیب به اجرا و یادگرفتن تکنیکها و حرکات مختلف میشد. Mission Mode چیزی شبیه همین حالت است با این تفاوت که بعد از وارد شدن به زمین مبارزه در این حالت چند دقیقه باید صبر کنید و ببینید دقیقا قرار است چه اتفاقی بیفتد و هربار به دنبال اسم کمبوی گفته شده در لیست کمبوها بگردید تا بفهمید ماجرا از چه قرار است.
گرافیک بازی کمنظیر است. هرچند بخش زیادی از جزئیات قربانی فضای کامیکبوکی بازی شدهاند؛ اما دنیای این بازی یکی از نقاط قوت آن است. افکتهای فوقالعاده؛ طراحی بینظیر شخصیتها و محیطها چشم مخاطب را به صفحه تلوزیون خیره میکند. سطح توجه کپکام به بعضی نکات ریز در انیمیشنها و گرافیک بازی بسیار جالب است؛ مثلا M.O.D.O.K برای هر حرکتی که انجام میدهد یک کلید خاص روی کیبوردش فشار میدهد! گرافیک بازی فوقالعاده دوستداشتنی و قوی است اما بهترین این نسل نیست، اما آنقدر خوب و دوستداشتنی هست که کسانی که دندانههای اره تفنگ را نشانه قدرت گرافیکی میدانند نیز از آن راضی باشند.,
اما مشکل بازی به نظر برای بازیکنان بخش آفلاین آن (که در ایران اکثریت گیمرها را تشکیل میدهند) است. هرچند این مشکل میتواند به چشم آنلاینبازها هم بیاید. هیچ مد و حالت اضافهای برای بازی در نظر گرفته نشده است. بعد از ساعتها بازی انتظار بازیکنان برای شخصیتهای جدید، لباسهای اضافه، حالتهای مختلف مبارزه، زمینهای مبارزه جدید، امکان شخصیسازی شخصیتها و… هیچکدام برآورده نخواهند شد. در واقع اگر کسی را ندارید که با او بازی کنید اگر به طرز بیمارگونهای عاشق سری بازی نباشید دلیل خاصی برای انجام آن احساس نخواهید کرد. کپکام اگر دلش به حال گیمرها و طرفداران بازیاش نسوخته بخاطر جیب خودش هم که شده باید هرچه سریعتر این امکانات را برای بازی عرضه کند.
نبود این امکانات و اضافه نشدن آنها به بازی در آینده میتواند باعث شود میراث Marvel vs. Capcom مثل خیلی بازیهای دیگر با شروع سال جدید به زباله دان بازیهای خوبی که فراموش شدند اضافه شود. اما اگر این مشکل نیز حل شود کپکام بار دیگر توانسته است یک بازی فایتینگ بیرقیب را به بازار عرضه کند. بازی که توانسته است کار سخت آشتی دادن سلیقههای گیمرهای عادی و حرفهایترها را انجام دهد. ,سرنوشت دو دنیا,سرنوشت دو دنیا,Marvel vs. Capcom 3: Fate of Two Worlds یعنی یازده سال انتظار؛ یک جمعیت منتظر و یک سیل انتظار. آیا کپکام موفقیت Street Fighter در تولد دوباره را تکرار میکند یا فرزند فایتینگ محبوبش ناقص به دنیا بازگشته است؟
مجموع امتیاز - 8
8
امتیاز بازیسنتر
نقاط قوت: گیمپلی عالی گرافیک دوستداشتنی تعادل بین شخصیتها Deadpoolنقاط ضعف:نبود حالتهای مختلف در بازی بعضی از DLCهای آینده (!) از بازی کنده شدهاند X-Factor بعضی اوقات بالانس بازی را به هم میزند