بررسی بازی LUNA The Shadow Dust

در حالی که این روزها پیدا کردن اصالت در بازی های ویدیویی هر روز سخت تر می شود و نقدهای بسیاری به این موضوع می شود که شرکت های بزرگ تنها در حال تکرار سری های مشابهی از یک عنوان هستند، سازندگان بازی های مستقل در تلاشند، با ارائه بازی هایی زیبا و خلاقانه این اصالت را حفظ کنند. اگرچه بسیاری از آنها ممکن است در رده ضعیف قرار گیرند، اما همچنان عناوینی در این بین ساخته می شوند، که حرفی برای گفتن داشته باشند.

بازی دوبعدی و بسیار زیبا LUNA The Shadow Dust که می توان آن را در دسته بازی های باارزش مستقل قرار داد، توسط تیمی چهار نفره از سه قاره اروپا، آسیا و آمریکای شمالی ساخته شده است، که از سال ۲۰۱۵ به مدت ۴ سال در حال کار روی پروژه بودند. شرکت Lantern در سال ۲۰۱۶ موفق به دریافت جایزه بهترین هنرهای تجسمی Indieplay شانگهای و نامزد Indie Prize  لندن، در سال ۲۰۱۸ شد.

Luna روایتی بی کلام از سفر پسرکی در دنیای تاریکی و روشنایی و در جستجوی حقیقت است، که تلاش می کند فضای منحصر بفردی را همراه با کاراکترهایی الهام گرفته شده از استودیو جیبلی، به تصویر بکشد. تیم سازنده همچنین اشاره می کند که بازی های Neverhood و Machinarium و همینطور سری های Samorost، الهام بخش آنها در ساخت بازی Luna بوده اند. داستان تنها با انیمیشن و صحنه های سینمایی روایت می شود و هیچ دیالوگی در بازی وجود ندارد.

تمرکز تیم سازنده بیشتر روی جلوه های بصری و انیمیشن بازی بوده است که برای جذاب کردن هرچه بیشتر آن از انیمیشن دستی و فریم به فریم استفاده شده است که زیبایی و ارزش بازی رو دو چندان می کند. همانطور که Beidi Guo مدیر هنری بازی در یکی از مصاحبه های خود به این موضوع اشاره می کند که تنها در صورت استفاده از انیمیشین سنتی می توانستند جذابیت های خاص بازی را به تصویر بکشند، زیرا با فرم های مدرن ساخت انیمیشن این امکان وجود نداشت. به اعتقاد مدیر هنری بازی، نور نمایانگر جادو، امید و حافظه است. اما این نور در کنار سایه معنا پیدا می کند و بالعکس. در این بازی نور و سایه نمایانگر خیر و شر نیستند، بنابریان هدف داستان درمورد چگونگی بازگرداندن تعادل بین نور، تاریکی و دنیای جادویی است.

بازی با نمایش کوتاهی از سقوط کاراکتر اصلی شروع می شود و بعد از آن بدون هیچ پیش زمینه ای، از اتفاقی که افتاده است، بازی آغاز می شود. از آنجایی که گیم پلی بازی بسیار ساده است، بنابراین بازی شامل مرحله آموزشی نیست و تنها کاری که باید انجام دهید این است که با ماوس مسیر را برای کاراکتر مشخص کنید و یا روی اشیائی که قابل تعامل هستند کلیک کنید. از همان اوایل Luna، کاراکتر دوم ، موجودی بسیار دوست داشتنی و شبیه گربه، در این سفر پرپیچ و خم، همراه شما می شود. با اتمام هر مرحله صحنه ای از ساختمانی بلند نمایش داده می شود که میزان پیشروی شما در بازی را نشان می دهد و با اتمام هر مرحله به اتاق بالاتری از ساختمان راه پیدا می کنید. هدف روشن کردن چراغ اتاق ها و پیشروی به طبقات بالاتر است.

سبک بازی ماجراجویی معمایی به روش کلیک و اشاره است. به این معنی که برای حرکت کاراکترها تنها نیاز است که با ماوس مکان را مشخص کنید و مانند بازی های دیگر، برای حرکت آنها از کیبورد استفاده نمی شود، اما زمانی که می خواهید سریع بین کاراکتر ها سوئیچ کنید می توانید از دکمه Space هم استفاده کنید، با اینحال کل کنترل بازی می تواند به تنهایی با همان ماوس انجام شود.

معماها بسیار سرگرم کننده، خلاقانه و متنوع طراحی شده اند، به گونه ای که هیچ کدام از آنها مشابه دیگری نیستند. برخی آسان و برخی کمی پیچیده تر هستند، اما در نهایت غیر قابل حل نیستند، تنها نیاز به صرف زمان بیشتری دارند. شاید بتوان گفت در مقایسه با بازی ای مانند Limbo معماها درجه سختی کمتری دارد.

محیط بازی اکثرا در اتاقهایی رمز آلود اتفاق میوفتد و تمام چیزی که برای حل آنها نیاز دارید در همانجا وجود دارد، فقط کافی است که با دقت بیشتری نگاه کنید. برای حل بیشتر معماها نیاز به همکاری با کاراکتر دوم بازی دارید ، بنابراین کاراکتر دوم نه تنها نقش مهمی در طول بازی دارد، بلکه با گذشت زمان رابطه آنها بسیار نزدیکتر و عمیق تر می شود. مراحل بازی اتاق های تاریکی هستند که هیچ نوری در آنها وجود ندارد، بنابراین با حل هر معما، چراغ آن اتاق روشن می شود و ساختمان کامل تر می شود.

فضاهای بازی بسیار خلاقانه طراحی شده است و به بهترین شکل دنیایی خیالی زیبایی را به تصویر می کشد، که می توان گفت همین جلوه های بصری از نقاط قوت بازی است. رنگ آمیزی محیط ها تا حدی یاد آور Machinarium است، اما از دنیای مکانیکی ربات ها خبری نیست و در اینجا با اتاق هایی زیبا و در عین حال مرموز روبرو هستیم. نقوش های خاص روی دیوارها، طراحی هر بخش را بسیار منحصر بفرد کرده است.

علاوه بر زیبایی های بصری بازی، یکی از اولین مواردی که توجه را به خود جلب می کند، موسیقی آرام و دوست داشتنی ای است که تا حدی یادآوری بازی بسیار زیبای Journey است. بنابراین بدون شک می توان گفت که علاوه بر جلوه های بصری و نورپردازی ها خاص بازی، موسیقی متن نیز نقش بسزایی در جذابیت بازی ایفا می کند. آهنگ هایی زیبا، دلنشین و آرام که کمک می کند با محیط بازی بیشتر ارتباط برقرار کنید. تیم سازنده برای ساخت موسیقی متن بازی از سبک سلتیک و موسیقی قدیمی اروپای شرقی الهام گرفته است. همچنین سعی شده که برای هر مکانی، موسیقی جداگانه ای ساخته شود که بازیکن با محیط بازی بهتر ارتباط برقرار کنید. ساندترک بازی همزمان با عرضه بازی در استیم در دسترس خواهد بود، که شامل ۳۴ ترک و در مجموع ۱ ساعت و ۲۳ دقیقه مدت زمان پخش است.

در آخر اگر از Neverhood خاطره دارید، سفر معنوی در دنیای Journey برایتان خاطره انگیز بوده و دنیای خیالی Sprited Away فضایی مرموز و به یاد ماندنی ای را برایتان به ارمغان آورده است، بازی Luna قطعا تجربه ای دلنشین خواهد بود.