برای مشاهده بررسی بازی Luigi’s Mansion در یوتوب کلیک کنید
۱۸ سال قبل بود که شرکت نیتندو تصمیم گرفت تا از شخصیت لوییجی به عنوان قهرمان اصلی یک عنوان جدید استفاده کند. لوییجی که همیشه زیر سایه برادر خود ماریو قرار میگیرد، به لطف عنوان Luigi’s Mansion در سال ۲۰۰۱ توانست تا حدودی از زیر سایه ماریو خارج و تبدیل به یکی از شخصیتهای دوست داشتنی دنیای بازیها شود. شرکت نیتندو با الگو گرفتن از فیلم Ghost Busters و کارتون Casper دست به ساخت لوییجیز منشن زد. عنوانی متفاوت در دنیای عناوین نینتدو که لوییجی را به شکار روحها فرستاد و با این که از سنت همیشگی نینتندو خارج بود، اما به سرعت توانست تبدیل به یکی از موفقترین IP های نینتندو شود. با گذشت ۱۸ سال و حال در سال ۲۰۱۹ استودیو کانادایی Next Level Games با همکاری نینتندو بازی Luigi’s Mansion 3 را ساختهاند. هر چند استودیو Next Level Games در کارنامه خود عنوان موفق Luigi’s Mansion: Dark Moon را دارد، اما با نگاهی کوتاه به ساختههای قبلی این استودیو میتوان آثاری را پیدا کرد که از لحاظ کیفی و فروش خیلی قابل قبول نبودهاند و حال باید دید آنها با Luigi’s Mansion 3 تا چه حد موفق شدهاند تا یک عنوان قابل قبول را توسعه دهند.
بارها در نقد های خودم اشاره کردهام که نینتندو نیامده تا ما را با داستانی مرموز و هزاران خط دیالوگ غافلگیر کند بلکه هدف اصلی آنها بازگو کردن داستانی است که گویا از کتاب قصه زمان کودکی ما آمدهاست. لوییجی و دوستانش برای تعطیلات به یک هتل سفر میکنند، اما از دست بر قضا همه چیز به خوبی پبیش نرفته و در اولین شب اقامت آنها، King Boo و دوستانش با برنامههایی که از قبل تدارک دیدهاند، ماریو، ملکه و تود ها را دستگیر میکنند. از این بین تنها لوییجی موفق میشود تا فرار کرده و با این اوصاف سفر او برای نجات دادن جان دوستانش و شکار ارواح در هتل آغاز میشود. هر چند داستان بازی از همان شروع تا پایانش کاملا مشخص است، اما شنیدن این داستان باز هم شیرین است. همچنان موقع انجام بازی حس میکردم به دوران کودکی بازگشتهام و با کلی هیجان منتظر بودم تا لوییجی ماریو را نجات دهد و یک بار دیگر به نبرد با King Boo بپردازد. جادوی نینتندو شاید بهترین وصفی است که در خصوص عناوینی که توسط این شرکت ساخته میشوند، میتوانم نام ببرم. از سری دانکی کونگ گرفته تا ماریو آدیسی و ماریو میکر، همه با یک داستان شیرین و کودکانه میزبان ما بودند و بدون آن که لحظهای به آنها انتقادی وارد کنیم، فقط از أنها لذت بردیم.
سری Luigi’s Mansion در شماره های قبل تنها در قسر های قدیمی جریان داشت، اما در این شماره محیط بازی به یک هتل منتقل گشتهاست و البته باید گفت طراحی هتل و طبقاتش به شکل فوق العادهای متنوع و جذاب از کار در آمدهاست. لوییجی با پیشروی در مراحل، دکمههای مخصوص برای رفتن به طبقه بالاتر را به دست خواهد آورد. هر کدام از این طبقات دارای دنیا، دشمنان، پازلها و آیتمهای متفاوتی هستند که تجربه هر کدام از آنها را به شدت جذاب کردهاست. در یکی از مراحل به طبقهای خواهیم رفت که دارای دریاچهای کوچک همراه با کشتی است و در یکی دیگر از مراحل به صحنه فیلم برداری فیلم گودزیلا پا خواهیم گذاشت. هر کدام از طبقههای هتل دارای اتاقهای مخفی و آیتمهای پنهانی خواهند بود که جمع کردن آنها به شدت به ارزش کمی بازی افزودهاست. از لحاظ کیفی هم با یک عنوان به شدت قوی از لحاظ تکنیکی و هنری طرف هستیم.
عنوان لوییچیز منشن به لطف فیزیک پیشرفته و انیمیشن قوی دشمنانش موفق شده به یکی از قوی ترین عناوین از لحاظ بصری بر روی کنسول سوییچ تبدیل شود. هر کدام از آبجکتهای محیط دارای فیزیکی واقعی هستند و به دشمنان، لوییجی و جارو او واکنش نشان میدهند. تمام این آبجکت های محیطی به صورت کامل تخریب میشوند و در کسری از ثانیه شاهد پاکسازی کامل محیط خواهیم بود. البته سازندگان هم در ازای این کار تعدادی سکه و پول به بازیکن جایزه میدهند که آن هم دارای مشکلاتی است که در ادامه به آن خواهم پرداخت. در بخش هنری هم با یک عنوان فوق العاده طرف هستیم که همانند انیمیشن خوشساختی به نمایش در میآید. شخصیتهای اثر و محیطش دارای رنگ و لعاب و طراحی کارتونی و زیبایی هستند که کنسول سوییچ به خوبی توانسته آنها را در وضعیت ثابتی اجرا کند. در کنار طراحی شخصیتها، صداپیشگیهای قدیمی و دوست داشتنی شخصیتها هم در نقش خود ظاهر شدهاند تا دوباره ما را به دوران شیرین گیم کیوب ببرند. برای حسن ختام این بخش هم از موزیکهای استفاده شده برای هر مرحله باید تقدیر کنم که دقیقا با فضا و محیط مراحل اثر همخوانی دارند و به عنوان مثال در یکی از مراحلی که در طبقه مربوط به ورزشگاه جریان دارد، آهنگ هایی با ریتم تند و ورزشی پخش خواهد شد و در دیگر طبقه هتل که مربوط به موارد تاریخی اسپارتان ها میشود، موزیکی حماسی پخش خواهد شد.
هر چه داستان اثر ساده باشد، گیمپلی آن علا رغم ظاهر سادهاش دارای مکانیزم نسبتا کامل و عمق فراوانی است. استودیو Next Level Games ما را در نقش لوییجی قرار میدهد که حتی از سایه خودش هم میترسد. حتی در اغلب اوقات حس میشود که لوییجی پشیمان از نجات جان برادر و دوستانش است. در آن طرف، محیط اثر بر پایه جامپ اسکیر ها و حتی فضا و اتسمفر تاریکی بنا شده که کاملا وسایل مورد نیاز ساخت یک عنوان ترسناک هستند، اما در عمل لوییجیز منشن با ترکیب لوییجی و شخصیتش با محیط یک عنوان فوقالعاده خندهدار را تشکیل داده که حتی در موارد ترسناکش هم به خاطر ترس بیش از حد لوییجی و لرزش بدنش شما را خواهد خنداند.
یک جارو برقی و چراغ قوه تمام ابزاری است که شرکت نینتندو به استودیو Next Level Games دادهاست و آنها با استفاده از همین ابزار محدود موفق به ساخت یکی از بهترین عناوین عرضه شده بر روی کنسول نینتندو سوییچ شدهاند. اشتباه نکنید با عنوانی ساده مثل سری کیربی و یا یوشی طرف نخواهیم بود و در عوض عنوان Luigi’s Mansion 3 همانند ماریو ادیسی سعی میکند تا شما را به چالش بکشد. مکانیزم گیمپلی بازی با استفاده از جارو و چراغ قوه لوییجی برای شکار ارواح و حل کردن پازل ها بنا شده و در طول سفر خود در هتل ۱۷ طبقهای، با تعداد بسیار زیادی غول آخر هم در پایان هر مرحله مبارزه خواهیم کرد.
سفر لوییجی حدودا ۱۵ ساعت به طول میانجامد و در این سفر همان طور که اشاره کردم، همه چیز به وسیله تنها سلاح شما در بازی یعنی جارو برقی و چراغ قوه پیش خواهد رفت. البته جارو برقی لوییجی یک نوع معمولی نیست و به لطف خلاقیت سازندگانش تبدیل به یکی از جالب ترین سلاحها شدهاست. جارو لوییجی دارای دو دکمه اصلی برای وکیوم کردن و عمل بر عکس برای بیرون دادن هوا است که به وسیله آن قادر خواهیم بود تا تقریبا تمام محیط را جارو کنیم. در کنار پاکسازی محیط که در طول متن اشاره کردم، از چراغ قوه و جارو برای مبارزه و شکار روح ها هم استفاده میکنیم. مکانیزم مبارزات به شکلی است که لوییجی در ابتدا باید روح ها را با چراغ قوه گیج کند و بعد از آن اقدام به جارو کردن روح ها کند. به لطف تنوع فراوان روح ها در بازی، مکانیزم ساده گیمپلی تبدیل به یکی از موارد مثبت اثر میشود. گروهی از روح ها دارای عینک دودی هستند که نور چراغ قوه تاثیری بر آنها نخواهد گذاشت. گروهی به وسیله آبجکت هایی که در محیط وجود دارد به سمت شما حمله میکنند و گروهی هم در یک جا مخفی شده و وقتی حواستان نباشد شما را غافلگیر میکنند. با پیشروی در مراحل، لوییجی هم آپگرید های بیشتری برای جارو برقی خود به دست میآورد که در ادامه قادر است تا یک تلمبه به سمت دشمنان و محیط پرتاب کند و بدین صورت به وسیله آن گروهی دیگر از دشمنان را شکست دهد و یا پازل های بیشتری را حل کند. البته این تمام موارد گیمپلی نیست و بعد از چند ساعت از تجربه اثر، قابلیت جدیدی برای لوییجی در دسترس خواهد بود که وسیله آن میتواند یک کلون از خود درست کرده و این کلون قادر خواهد بود به شکل مایع در آمده و وارد خیلی از محیط های جدیدی که لوییجی قادر نیست وارد آنها شود، پا بگذارد.
در کنار تنوع بالای روحها، هر کدام از مراحل دارای غول آخری هستند که آن هم دارای پازل و مکانیزمی است که تنها به وسیله آن میتوان غول هر مرحله را شکست داد. البته یافتن راه حل برای شکست غولها معمولا بسیار آسان بوده و نبرد با آنها تنها چند دقیقه به طول میانجامد. یکی از مواردی که به آن انتفاد وارد است سیستم جوایز اثر بوده که عملا سکهها و پولهای لوییجی بدون استفاده باقی میماند. مورد آخر هم که باید از آن انتقاد کنم، مواردی در طول مراحل هستند که بازیکن را مجبور به بازگشت به مراحل قبلی میکنند و معمولا مراحلی خسته کننده و طولانی هستند.
در کنار بخش داستانی، بازی دارای بخش چند نفره است که به صورت آنلاین و آفلاین همراه با بقیه بازیکنان قابل بازی است. البته بخش تک نفره بازی هم به دو صورت co-op و کنترل شخصیت دوم برای کلون لوییجی در دسترس است. بخش چند نفرهای که فرصت تجربه اش را داشتم، بخش آنلاین بود که در آن چهار بازیکن باید با همکاری یک دیگر در محدود زمان محدود در یکی از طبقههای هتل با اتاق های فراوان به شکار روح ها و یا جمع آوری سکه بپردازند و به عنوان مثال در طول پنج دقیقه باید ۳۰ روح را شکار کنند. این بخش هر چند سرگرم کننده و جالب به نظر میرسد اما تجربه آن هیچوقت به کیفیت تجربه بخش تک نفره اثر نمیرسد.
استودیو Next Level Games توانسته است با توسعه عنوان Luigi’s Mansion 3، بهترین ساخته این استودیو را به نمایش بگذارد. همچنین این عنوان تبدیل به یکی از بهترین عناوین انحصاری کنسول نینتندو سوییچ در کنار the legend of Zelda breath of the wild و Super Mario Odyssey شدهاست و البته فراموش نکنیم عنوان Luigi’s Mansion 3 به راحتی میتواند نامزد کسب جایزه یکی از بهترین عناوین سال شود. تجربه این اثر به تمام طرفداران سری و دارندگان کنسول سوییچ توصیه میشود.
امتیاز بازیسنتر - 9
9
امتیاز بازیسنتر
نقاط قوت: گیمپلی عمیق و جذاب مراحل متنوع همراه با آیتمهای فراوان برای جست و جو در محیط داستان و شخصیت پردازی دوست داشتنی و شیرین گرافیک تکنیکی و هنری فوق العاده غول آخر های متنوعنقاط ضعف: سیستم پاداش ناکارآمد مواردی در طول مراحل که بازیکن را مجبور به تکرار مراحل قبلی میکنند