بررسی بازی Killzone 3

“مردم من، فرزندان هلگن، در این روز که سفینه‌های دشمنان ما در مدار هلگن در حال سوختن هستند و بدن‌های بی جانشان در خیابان‌های ما پخش شده‌اند، بار دیگر عمق تباهی و شراراتشان را به ما یادآوری می‌کنند. برای سال‌های متمادی ما با آزارهای غیر قابل تحملی مواجه بودیم. توسط دشمنانمان تبعید شدیم تا در اینجا بمیریم، از بیماری‌ها… از قحطی‌ها… آنها ما را ترساندند، تضعیف کردند. ولی آن زمان دیگر گذشته… برای سال‌های زیاد ما با شکم‌های خالی کار کردیم، به تدریج قوایمان را… غرورمان را… وطنمان را از نو ساختیم. در تمام این سال‌ها من افتخار این را داشتم که شما را رهبری کنم، همیشه به سمت جلو… از این روز تا پایان زمان.” این‌ها اولین کلماتی هستند که از زبان Scolar Visari رهبر مرحوم هلگن در Killzone 3 می‌شنوید که بار دیگر نوید نبردی عظیم و درگیر کننده در سیاره هلگن را می‌دهد.

داستان Killzone 3 درست بعد از اتمام نسخه دوم شروع می‌شود، در حالی که Visari توسط Rico کشته شده و حالا ارتش ISA به دنبال راهی برای پایان دادن جنگ و خروج از سیاره هلگن هستند اما کار به این سادگی نخواهد بود و آنها با حملات سنگین هلگست‌ها مواجه می‌شوند که باعث می‌شود تنها راه خروجشان از سیاره نیز از بین می‌رود. بدین ترتیب بدون هیچ راه فراری در یک سیاره بیگانه سرگردان می‌شوند، اما امیدشان هنوز از بین نرفته و باید تلاش کنند تا راهی برای مقاومت و نجات جانشان بیابند. از طرفی دیگر نیز بین سران هلگست برای تعیین جانشین Visari اختلاف به وجود آمده که باعث درگیری و دو دستگی بین دولتمردان می‌شود. در نگاه اول داستان برای یک بازی fps راضی کننده به نظر می‌رسد اما بازی در نحوه پرداخت و روایت داستان مشکل و نقص‌های اساسی دارد. مسلماً معمول‌ترین نحوه روایت داستان در بازی‌ها، کات‌سین‌ها یا میان‌پرده‌ها هستند که متاسفانه در Killzone 3 بسیار سرسری ساخته شده‌اند. استودیو Guerrilla Games در ساخت میان‌پرده‌ها از صدا و مدل (Motion Capture) چندین بازیگر مشهور هالیوودی از جمله Malcolm McDowell استفاده کرده اما جای تاسف است که تیم کارگردانی بازی با وجود این زحمات، از روایت مناسب داستان در میان‌پرده‌ها عاجز است. برای مثال بعد از یک میان‌پرنده شما در مکانی قرار می‌گیرید که اصلاً خبر ندارید کجا هست و قبلاً به آن اشاره‌ای نشده بود یا در بعضی موارد شما در حالی در بازی پیش‌روی می‌کنید که اصلاً نمی‌دانید به کجا می‌روید یا هدفتان چیست. در خیلی از موارد نیز میان‌پردها از صحنه‌ای به صحنه دیگر می‌پرند و کامل وقایاع مورد نظر را به تصویر نمی‌کشند. به همین دلیل در اکثر اوقات اینطور حس می‌شود که میان‌پرده‌ها ناقص کار شده‌اند و سازنده برای خالی نبودن عریضه یک سری تصاویر را در کنار هم گذاشته و داخل بازی قرار داده. شاید بتوان گفت این تنها نقص بازی است که کاملاً مشهود است و خواه ناخواه تاثیر بدی بر روی روند بازی می‌گذارد.

اما در یک بازی fps همه چیز در داستان خلاصه نمی‌شد در اینجا گیم‌پلی است که شما را در دنیای بازی غوطه‌ور می‌کند که Killzone 3 اینکار را به خوبی انجام می‌دهد. Killzone 3 در زمینه گیم‌پلی ضمن حفظ المان‌های موفق پیشین، پیشرفت‌های خوبی نسبت به نسخه قبلی خود داشته. در عین اینکه گیم‌پلی همان وزن قدیمی خود را دارد اما کنترل بازی بسیار بهبود یافته و سریعتر عمل می‌کنند و همین امر باعث می‌شود تیراندازی در Killzone 3 بسیار لذت بخش باشد و هیچ وقت از تیز زدن به هلگست‌ها خسته نشوید. بخش تک نفر بازی به لطف جو مناسب و مراحل درگیر کننده، بازیکن را در بازی غوطه‌ور می‌سازند به طوری‌که دست کشیدن از بازی برایتان سخت خواهد بود. خوشبختانه سازندگان از بازخوردها در مورد نسخه قبلی بازی درس گرفته‌اند و در ساخت مراحل متنوع سنگ تمام گذاشته‌اند، از مناطق ویران شهری گرفته تا مناطق قطبی، جنگل‌های هلگن و… همگی طراحی و ویژگی‌های خاص خود را دارند. همچنین اضافه شدن وسایل نقیله، تانک، jetpack و همچنین ضربات melee متنوع نیز تاثیر به سزایی در تنوع گیم‌پلی بازی دارد تا بازیکن به هیچ وجه احساس تکراری شدن گیم‌پلی را نداشته باشد.

در Killzone 3 برخلاف نسخه‌های قبلی بخش co-op نیز وجود دارد البته فقط به صورت افلاین splitscreen. عدم وجود بخش co-op به صورت انلاین برای ما سوال بزرگی است که سازندگان نیز پاسخی روشنی در این مورد نداده‌اند. این امر عملاً برای کسانی که همبازی در خانه ندارند بخش co-op را بلا استفاده می‌گذارد. co-op در مقایسه با بخش تک نفره مسیر یا مراحل متفاوتی ندارد اما در منوهای بازی دو بخش کاملاً‌ جدا هستند، برای مثال اگر شما تا اواسط، بازی را به صورت تک نفره بازی کرده باشید نمی‌توانید ادامه آن را به صورت co-op بازی کنید و باید حتماً از اول شروع کنید. در کل جای تاسف است که نمی‌توان این بخش را به صورت انلاین بازی کرد زیرا داشتن یک یار در بازی خیلی به کمکتان می‌آید مخصوصاً در مواقعی که به دلیل هوش مصنوعی فوق‌العاده هلگست‌ها زمین‌گیر می‌شوید. بخش multiplayer online که عضو جدا ناپذیر سری Killzone است در این نسخه نیز بهتر از گذشته ظاهر شده. 3 مود اصلی در بازی انلاین وجود دارد، از جمله Team Deathmatch و Operation (که شامل مودهایی مانند تسخیر مناطق حساس، بمب گذاری و حفاظت از مناطق خاصی می‌شود) مود دیگری به نام Warzone نیز وجود دارد که ترکیبی بین این دو مود است. سیستم level up نیز تغییر خوبی داشته، به این صورت که شما با level up کردن پوینت‌هایی به دست می‌آورید که می‌توانید از آنها برای unlock کردن سلاح‌ها و ability های کلاس‌های مختلف استفاده کنید و دیگر به این صورت نیست که بازی کردن با کلاس خاصی فقط باعث upgrade همان کلاس شود. تغییر دیگری که در این بخش بوجود آمده حذف spawn point ها در مسابقات Deathmatch است که ممکن است برای شما مشکل ساز می‌شود برای مثال در بعضی مواقع باعث می‌شود دو تیم در مپ، مجاور هم spawn شوند! مپ‌های انلاین نیز از لحاظ وسعت و تنوع بسیار عالی طراحی شده‌اند درعین حال هرکدام خصوصیات متفاوتی دارند که باعث تمایز در گیم‌پلی می‌شود. ضمناً هر کدام از مپ‌ها با توجه به وسعتشان، ظرفیت متفاوتی دارند… 24 یا 16 نفره. در مجموع به اعتقاد من بخش multiplayer بازی قطعاً یکی از نکات برتر آن محسوب می‌شود و طرفداران بازی را تا ماه‌ها بعد از عرضه نیز سرگرم می‌کند.

فکر کنم شما هم با من هم عقیده باشید که تنها نکته‌ای که در Killzone نیاز به تعریف ندارد گرافیک و جلوه‌های بصری آن است. Killzone 3 اینبار نیز استاندارد گرافیکی جدیدی در بازی‌های fps کنسولی بوجود آورده. انفجارهای خیره کننده، جزییات بالای texture ها، نورپردازی عالی (که با استفاده از تکنیک deferred rendering امکان تولید تعداد زیادی از منابع نور را فراهم می‌کنند)، AA فوق‌العاده که تقریباً هیچ لبه تیزی در بازی باقی نمی‌گذارد، انیمیش‌های بسیار نرم و طبیعی هلگست‌ها… همه و همه در کنار هم از Killzone 3 یک غول گرافیکی ساخته‌ که بر روی کنسول‌ها کم نظیر است. اما تنها نکته‌‌ای که در جین بازی کمی تو ذوق می‌زند انیمیشن‌های ضعیف یارهای خودی است که در بعضی صحنه‌ها بسیار خنده‌دار می‌شود! در کنار اینها نباید از level design خوب بازی به سادگی بگذریم، تیم هنری GG در Killzone 3 نسبت به نسخه قبلی بسیار بهتر عمل کرده و مراحل بسیار زیباتر و هماهنگ با گیم‌پلی بازی خلق کرده. همچنین صداگذاری بازی در کنار گرافیک آن بسیار عالی عمل شده است، صدای شلیک و انفجارها به طبیعی‌ترین شکل ممکن کار شده و برای صداگذاری شخصیت‌ها نیز همانطور که قبلاً اشاره کردم از هنرپیشگان معروف هالیودی استفاده شده که جای تقدیر دارد. موسیقی بازی نیز توسط آقای Joris de Man ساخته شده را به جرات می‌توان یک اثر به یاد ماندنی دانست که حال و هوای بازی را تحت تاثیر قرار می‌دهد. مطمئن هستم که شما نیز به محض ورود به منوی اولیه بازی و شنیدن موسیقی آن با من هم عقیده می‌شوید.

در نگاه کلی Killzone 3 یک fps خوش ساخت با گیم‌پلی درگیر کننده است که اگر نحوه روایت داستان آن به درستی انجام می‌گرفت قطعاً در صف یهترین بازی‌های امسال قرار می‌گرفت. گرافیک و موسیقی عالی این عنوان را نیز نمی‌توان نادیده گرفت چرا که قطعاً در بین بازی‌های این نسل کم رقیب است.