چه دلیلی میتواند برای یک بازیساز وجود داشته باشد که ایده خود را به راحتی بر باد دهد؟ بازی افتضاحی بسازد و تنها موجب خرد شدن اعصاب مخاطب باشد؟ چرا باید به فکر ساخت یک بازی بیفتد که تمامی اجزای آن به غیر از تقلیدی توهین آمیز، چیز دیگری نباشد؟ اگر یک بازی با تمامی اشکالات فوق را میخواهید، Saber Interactiveکار را برای شما آسان و کلکسیونی از ضعفها و نکات آزار دهنده را در Inversion جمع کرده است؛ بازی که حتی برای چند دقیقه هم قابل تحمل نیست.
بازی از جایی آغاز میشود که موجوداتی عجیب و بینام و نشان به نام Lutadoreها به طور ناگهانی وارد داستان بازی میشوند و به زمین حمله میکنند. به لطف سلاحهای پیشرفته خود، آنها قادرند برای مدتی نیروی جاذبه را خنثی کنند و با همین سلاح نیز به انسانها حمله میکنند. اما نکته جالب و در عین حال احمقانه اینجا است که در کنار همین ایزار پیشرفته که حتی در ذهن انسان ها نیز نمیگنجد، Lutadoreها از تفنگ هایی استفاده میکنند که اوج خلاقیتشان در ساختار آنها از بستن یک عدد ساطور به سر اسلحه فراتر نمیرود. (خیلی آشنا است، نه؟! بله ارهبرقی!) در هر حال داستان Inversion بر اساس وقایع اول بازی و گم شدن دختر شخصیت اصلی (Davis Russel) ادامه می یابد وDavid Russel که پلیسی وظیفه شناس به شمار میرود به همراه یار خود یعنی Leo Delgado به دنبال دخترش به راه میافتد. داستان کم عمق بازی به همراه وقایعی که بدون هیچ علتی در بازی نمایش داده میشوند از دیگر بخش هایی است که تجربه Inversion را ناخوشایند تر میکند. Cut Scene های بیمورد و سکانس هایی که معلوم است فقط برای پر کردن بازی ساخته شده اند نیز از طرف دیگر زجر آور هستند. دشمن هایی که حتی وقتی برای توصیف آنان نیز صرف نشده تا علت این حملات در چند جمله کوتاه بیان شود هم در کنار دیگر ویژگی های بد داستانی، این معجون تلخ را کامل میکنند.
روند بازی اعصاب خرد کنتر از هر چیزی است که می توانید تصور کنید. گیم پلی خشک، شخصیتها و تقلید نصفه و نیمهای که در آن سعی شده تا به طور کامل از سری Gears of War کپی برداری شود نیز جلوه بدی به بازی بخشیده است. سیستم کاور گیری نیز با اینکه مثل بازی های سوم شخص امروزی به نظر میرسد اما به جز خلق صحنه های مضحک فایده ای ندارد.
بازی های زیادی بودند که در این سالها سعی کردند تا با بکارگیری از ایدههای خوب، در تخریب محیط نیز حرفی برای گفتن داشته باشند؛ ولی تخریب پذیری درInversion ، چیزی بجز یک شوخی بیمزه نیست. برای مثال، یک دیوار در یک اتاق به طور کامل قابل تخریب شدن است (البته همین تخریب پذیری نیز به نقاط خاص یک جا محدود است و تمامی تخریبها تنها در نقاط از قبل تعیین شده اتفاق میافتند) اما دیواری از همان جنس در کنار شما و یا در محیط بعدی، به هیچ وجه قابل خراب شدن نیستند.
قابلیت معلق کردن و یا به زمین انداختن اجسام و همینطور دشمنان نیز با استفاده از ابزاری به نام Gravlink میسر میشود. طبق مانورهای زیادی که قبل از عرضه بازی شاهد آن بودیم، قرار بود این قابلیت،یکی از پایههای اساسی بازی باشد؛ اما در نهایت Gravlink به قسمتی تبدیل میشود که کارایی لازم را برای استفاده در طول مراحل ندارد. لازم به ذکر است در طول بازی گاها مشاهده میشود که جهت عبور کردن از برخی از اجزای مراحل، نیاز به استفاده از Gravlink هستیم. با این حال چنین قسمتهایی نیز به هیچ وجه هیجان انگیز نیستند.
پیش از این هم اشاره کرده بودیم که در بازی، با تقلید از Lancerهای Geow که به ارهبرقی مجهزند، سلاحهایی دیده می شوند که بر روی آنها یک ساطور نصب شده است. بر خلاف نمونه اصلی، حملات نزدیک با این سلاح فقط با یک انیمیشن ضعیف تعریف شده است. همچنین در صورتی که این اسلحه را حمل نکنید Melee Attack با انیمیشنی دیگر نمایش داده میشود که پیاده سازی این مورد هم بسیار ضعیف است.
سیستم تیراندازی، مشابه همان چیزی است که قبلا در بازیهایی مانند Geow دیده بودیم. با این تفاوت که چند برابر ضعیفتر و خشکتر از سیستمهایی است که در چنین بازیهایی وجود داشتهاند. همچنین در Inversion چیزی به نام توازن برای سلاحها از حیث قدرت و سرعت وجود ندارد. شاید دور از ذهن باشد، ولی شما میتوانید به راحتی دشمنانی را که در فاصله 50 متری شما قرار دارند و به اسنایپر مجهزند، با شاتگان مورد هدف قرار دهید.
علاوه بر Gravlink، در برخی از بخشهای بازی با تغییر جهت نیروی جاذبه، همه اجسام به حالت تعلیق در میآیند و سپس روی وجه دیگری از محیط میافتند.برای مثال شخصیت، دشمنان و همه اشیا بر روی دیواری پرتاب میشوند. در این حالت، دیوار نقش سطح زمین را پیدا میکند و روند بازی همانند قبل روی دیوار دنبال میشود. البته با اینکه به تصویر کشیدن چنین صحنهای به نظر جالب میرسد اما به همان اندازه نیز موجب آزار اعصاب میشود. در بسیاری از موارد اگر مخاطب قبل از افتادن در سطح جدید و در حالت تعلیق جای مناسبی برای فرود انتخاب نکرده باشد، بین اجزای گوناگون محیط گیر میکند و چاره دیگری جز از نو بازی کردن ندارد. به همین جهت است که میتوان اذعان داشت که چینش آیتمها، در هیچ کدام از مراحل به درستی صورت نگرفته است. از طرفی این چینش نادرست اجزا، تاثیر مستقیمی بر روند بازی میگذارد؛ به همین جهت باید در ابتدای تمامی مبارزات، در پشت اولین کاوری که دیده میشود پناه گرفت و تا کشتن تمامی دشمنان از آن جا بیرون نیامد چون دیویس به محض خروج از کاور، مورد حمله قرار میگیرد و از آنجایی که هیچ کاور دیگری را در آن حوالی نیست، کشته میشود. البته کشته شدن سریع بازیباز بدست دشمنان، به هیچ وجه به معنای برتری بازی در زمینه هوش مصنوعی نیست.
Bossهای بیارزش نیز به وفور در طول مراحل یافته میشوند که به صورت ربات و یا یکی ازLutadore های بزرگ با آن ها رویرو میشوید. Saber Interactive حتی به خود زحمت نداده تا آنها را در جای مناسب معرفی کند. برای مثال معلوم نیست که چرا وقتی که بازیباز پشت یک ماشینگان قرار دارد باید یکی از Boss های سرسخت به میان بیاید. در حالی که استفاده از این سلاح موجب میشود که شکست دادن او بسیار آسان باشد.
به طور کلی گیم پلی و روند بازی تنها در چند کلمه کشتن دشمنان تکراری و دیدن کاتسینهای بیمورد خلاصه میشود که موارد ضعف ذکر شده جذابیت بازی را به صفر رساندند.
یکی دیگر از معضلاتی که Inversion مخاطبان خود را با آن درگیر میکند، مدت زمان طولانی بارگذاری مراحل و اجزای محیط می باشد. به طوری که برای دوباره لود کردن بازی باید بیش از چند دقیقه به صفحهای خیره شوید که جز چند جمله برای تغییرات تنظیمات هیچ چیزی به شما نشان نمیدهد. البته بارگذاری ما بین کات سین ها و جریان گیم پلی نیز به خودی خود بسیار طولانی است.
ضعفهای بیپایان Inversion تنها در گیمپلی نیست بلکه در طول بازی و با پیشروی در مراحل، از نظر گرافیکی نیز مشکلات زیادی به چشم میآید. شاید مدلها تنها چیزی در بازی باشند که قابل تحمل اند و به نظر میرسد که روی آن زحمت کشیده شده که درنهایت باز هم دیر لود شدن بافتها چهرهای ناخوشایند به آنها بخشیده است. جالب اینجاست که این دیر لود شدن بافتها به قسمتی خاص اختصاص ندارد و در تمام بازی شاهد آن هستیم.
از طرف دیگر انیمیشن های غیر طبیعی بازی واقعا جای سوال دارد. تمامی حرکات کاراکترها مصنوعی و خشک هستند و حسی مضحک به جنبه بصری بازی دادهاند. در کنار این موارد، Lip Syncافتضاح برای کارکترها ارزش تماشای Inversion را نیز کاهش میدهد. در طول بازی بعضا Screen Tearing و افت فریم هایی نیز دیده میشود؛ شاید این موارد در پیشروی بازی اختلال ایجاد نکند اما در حال حاضر چنین مشکلاتی برای یک بازی در این سبک به هیچ وجه قابل قبول نیست.
حقیقتا جای بحث زیادی برای گرافیک بازی وجود ندارد؛ چرا که آن هم مانند گیم پلی به طور کامل ناامید کننده است. صداگذاری در محیطها و اجزای دیگر بازی به طور کلی نکته خاصی را در بر نمیگیرد اما صدا گذاری شخصیت ها بسیار پایین تر از استانداردها است. دوبله بیروح و بیهیجان ضربه نهایی خود را بر پیکر بی جان Inversion زده و ناکامی بازی را اقرار میکند.
Inversion در این نسل اولین بازی نبوده که با استفاده از مکانیزم های تخریب پذیری و قوانین فیزیک سعی میکند تا تجربهای جدید را به بازیبازها ارائه کند. اما نه تنها مانند دیگر بازیهای این چنینی نمیتواند خود را به عنوان یک بازی درجه یک معرفی کند، بلکه به نظر میرسد Saber Interactive هم ایده خود را به راحتی به باد داده و هم در دیگر زمینه ها تنوانسته بازی خود را حتی نزدیک به استانداردهای اولیه عرضه کند. داستان کلیشهای، گیم پلی و روندی که تقلیدی ناکام و شکست خورده از یک بازی دیگر است و گرافیک زشت، دلیلی برای تجربه آن توسط بازیباز باقی نمیگذارد.
مجموع امتیاز - 3
3
امتیاز بازیسنتر
نقاط قوت: مدل ها نسبتا خوب هستندنقاط ضعف:بازی بسیار کم عمق است داستان آبکی کات سین های بی هدف تقلید زشت از Geow مکانیزم تعلیق به هیچ دردی نمیخورد کنترل خشک نبود توازن بین سرعت و قدرت در بین اسلحه های متفاوت گیم پلی تکراری انیمیشن های ضعیف در تمام بازی بافت ها دیر لود میشوند دوبله بی روح