بررسی بازی Indivisible

بازی Indivisible از آن دست عناوینی است که عکس کاورش چندان جادوی خاصی برای جذب مخاطبان ندارد و تا زمانی که پا به دنیایش نگذارید، پی به عمق و زیبایی‌اش نخواهید برد. این عنوان نقش آفرینی که یکی از معدود بازی‌هایی است که به طور مستقیم از سیستم مبارزات Valkyria Profile ایده برداری کرده. استودیوی Lab Zero به مدد کمپین کیک استارتر موفق به ساخت پروژه Indivisible شده و حال باید دید آیا زحمات چند ساله آن ها به بار نشسته یا این که با یک عنوان معمولی در بازار طرف هستیم که پس از مدت کوتاهی در اقیانوس گیم گم خواهد شد.

داستان از آن جایی آغاز می‌شود که آژنا (Ajna)، کاراکتر اصلی بازی که یک دختر نوجوان یاغی است، پس از نابود شدن روستای محل زندگی‌اش به صورت ناخواسته پی به یک قدرت پنهان درون خود می‌برد. این قدرت عظیم که نمی توان پتانسیل های منفی آن را دست کم گفت، آجنا را راهی سفری می کند که هم پرده از اسرار این قدرت او برمیدارد هم آتش انتقام او را برای مجازات افرادی که در حمله به محل زندگیش دست داشتند. نکته اصلی درباره سناریوی داستان این است که به خودی خود جذابیت خاصی ندارد و این شخصیت پردازی بسیار خوب بازی است که به سناریوی آن جان می بخشد.

آژنا از قدرت منحصر به فردی برخوردار است که به او اجازه می‌دهد افراد مختلف را در ذهنش به دام بیاندازد. البته این قدرت منحصر به دشمنان نیست و همراهان او در طول بازی هم در ذهن او ساکن می‌شوند. سکونت این کاراکترهای مختلف مثبت و منفی در کنار هم، مقدمه ایجاد دیالوگ های جالب توجهی می شود که به خاطر صداگذاری بسیار خوب بازی، یکی از نقاط قوت اصلی بازی به حساب می اید. برهمین اساس به طور قطع می‌توان گفت این سناریوی بازی نیست که مخاطبان را مجاب به ادامه و به پایان رساندن آن می‌کند، بلکه دیالوگ‌های بامزه و صداگذاری کم نظیر آن است.

آژنا نه تنها می‌تواند کاراکترهای مختلف را در داخل ذهن خود نگاه داری کند، بلکه خودش هم می‌تواند به ذهنش سفر کرده و با این افراد صحبت کند. ذهن آژنا به عنوان هاب اصلی بازی عمل کرده و در حالی که در ساعت های اولیه تنها به عنوان محل استقرار همراهان به بازیکنان معرفی می‌شود، با اندکی پیشرفت می توان قابلیت ارتقای توانایی ها و تعویض لباس کاراکترها را هم در ذهن آژنا به دست آورد.

گیم پلی بازی ترکیبی از عناصر نقش آفرینی، پلتفرمینگ و مبارزه است. بدین صورت که نمی توان گفت یکی از این المان‌ها بر دیگری برتری دارد. با این که فرمول گیم پلی بازی دست کمی از یک معجون ندارد اما در همین حال فاقد هرگونه پیچیدگی بوده و گیمرها تنها در عرض چند دقیقه به آن خو خواهند گرفت.

مبارزات بازی هم پیچیدگی خاصی ندارند و بازیکنان در کنار آژنا می‌توانند سه همراه در هر مبارزه در کنار خود احضار کنند. مکانیزم نسبتا ساده و جذابی برای مبارزات بازی طراحی شده و سازندگان برای حمله کردن هر کاراکتر یک دکمه مشخص در نظر گرفته‌اند. با هر بار حمله، نوار قدرت هر کاراکتر خالی شده و تا زمان پرشدنش قادر به حمله نخواهد بود. در این زمان دشمنان به سوی بازیکنان حمله خواهند کرد وبازیکنان با توجه به مسیر حرکتشان که در روی میدان نبرد به نمایش در می‌آید، باید آماده دفاع شوند. این بار گیمرها با فشردن دکمه مربوط به هرکدام از کاراکترها می توانند ضربات دشمنان را دفع کنند. هرچه قدر زمان فشردن دکمه دفاع به زمان فرود آمدن ضربه دشمن نزدیک تر باشد، قهرمانان جان کمتری از دست می‌دهند و به نوعی بهترین دفاع را انجام می‌دهند. برخلاف عناوین مبارزه‌ای نوبتی مانند Final Fantasy، در این جا گیمرها می‌توانند در همان آغاز مبارزه با فشردن تمام کلیدهای کنترلر، هر چهار مبارزه خود را به سوی دشمن فرستاده و ضربه‌ای اساسی به آن‌ها وارد کنند. برهمین اساس خبری از منتظر ماندن برای پایان نوبت هرکدام از مبارزان نیست، تنها باید منتظر بمانید تا نوار قدرت هرکدام از مبارزان پس از هر حمله دوباره پر شود.

گرافیک بازی هم طوری طراحی شده که نباید انتظار یک گرافیک فنی خارق العاده را داشته باشید. بازی با دوربین 2.5 بعدی دنبال می‌شود و بیشتر از هرچیز این طراحی هنری زیبای بازی است که چشم مخاطبان را به سوی خود جذب می‌کند. آژنا به همراه یارانش پا در مسیری می‌گذارد که او را راهی سرزمین های مختلفی از جمله محیط های شهری، کوهستانی و بیابانی می‌کند و انصافا سازندگان به زیبایی هر چه تمام تر محیط های بازی را طراحی کرده‌اند.

بازیکنان با اندکی پیشروی در بازی با قابلیت ارتقای توانایی های آژنا هم آشنا می‌شوند که این قابلیت از طریق مراجعه به ذهن آژنا یا همان هاب اصلی بازی قابل دسترسی است. با این که وجود المان های لول آپ و ارتقای کاراکتر به گوش دلنشین می‌آید اما در عمل سازندگان چندان کار بزرگی انجام نداده و یک سیستم لول آپ دست و پا شکسته و نه چندان جذاب را در بازی قرار داده اند، انگار قصد داشته اند از این موج قرار دادن المان های نقش آفرینی در صنعت گیم عقب نمانند.

در نهایت باید گفت بازی Indivisible با نقاط قوت بسیاری دارد که تجربه آن را برای بسیاری از گیمرها تبدیل به یک تجربه خوشایند و دلنشین میسازد. با این حال برخی نقاط ضعف بازی مانند المان‌های ضعیف نقش آفرینی و باگ های خانمان سوز باعث شده که عنوان Indivisible در رده عناوین برتر قرار نگیرد  و تنها از آن به عنوان یک بازی خوب و با پتانسیل های زیاد یاد کنیم.