امروز بازیهای اول شخص یا دستپخت شرکتهای خیلی مطرح هستند یا Call of Duty؛ در غیر اینصورت اصلا بازی به حساب نخواهند آمد. تا اینکه THQ تصمیم گرفت خود را وارد بازیاولشخصها کند، سبکی که در اختیار چند عنوان مطرح (خوب یا بد) قرار گرفته است.
در نگاه اول THQ توانسته است سری بازی خود را خلق کند. یک سری بازی متفاوت، شاید بزرگترین تفاوت این بازی با دیگر بازیهای هم سبک خود این باشد که اینبار آمریکا به جایی حمله نمیکند یا دستکم یک کشور واقعی به آمریکا حمله کرده است. در سال 2027، آمریکایی با اقتصاد ورشکسته و ارتشی سردرگم از جنگهایپیدرپی تسلیم نیروی عظیم در سوی دیگر دنیا میشود؛ کره متحد. داستان بازی به خوبی Metal Gear Solid نیست، اما از استانداردهای سبک FPS خیلی جلوتر است. مهمتر از داستان فضا سازی و طراحیهای پیرامون آن است. تصویری که از جنگ و اشغال در این بازی دیده میشود یکی از واقعیترین، ترسناکترین و دوستداشتنیترین فضاسازیهای چند سال اخیر است. با نگاه اول به محیط بازی متوجه خواهید شد که اوضاع اصلا خوب نیست. Homefront جنگ را به شهرها آورده است. نبردهای خانه به خانه،محیطهای بسته. در واقع آنچیزی که واقعا هست؛ نه آنچیزی که در Call of Duty اتفاق میافتد. خشونت عریان جنگ در جای جای بازی به چشم میخورد و بیشتر از قبل مخاطب را علاقمند به جلو رفتن در بازی و غرق شدن در محیط میکند، صحنه کشته شدن پدر و مادر کودک در ابتدای بازی کافی است تا آن را جدی بگیرید. شاید اگر بدانید که جان میلیوس نویسنده و اینک آخرالزمان نویسنده داستان بازی بوده است بیشتر متوجه قدرت این بخش از بازی شوید.
این تاریخ موازی و طراحی برجسته بارزترین ویژگی Homefront است. چند جمله پیش گفتیم که مخاطب به جلو رفتن در بازی علاقهمند خواهد شد و باید بازی را جدی گرفت؛ چند دقیقه پس از تمام شدن همه کاتسینها و میانپردهها و انجام “بازی واقعی” متوجه خواهید شد که نه به آن صورت علاقهای برای جلو رفتن در بازی دارید و نه تصمیم دارید بازی را جدی بگیرید. گیمپلی بازی به هیچوجه مثل طراحیها و داستان بازی خلاقانه نیست. در حقیقت گیمپلی Homefront یک سرقت ناتمام از تمام بازیهای FPS مطرح است؛ تکه پارههای Call of Duty و Killzone که با بیسلیقگی و کمدقتی کنار هم چسبانده شدهاند و مطمئن باشید، این چسب وا خواهد رفت.
خلاقیت کلمه گمشده در گیمپلی Homefront است. شما میدوید؛ با هوش مصنوعی احمقانه تیمخود و تیم حریف سر و کله میزنید، تیر میزنید، از مشکلات هدفگیری زجر میکشید، با یک انیمیشن افتضاح نارنجک پرت میکنید و کیلو کیلو کرهای به خاک و خون میکشید. دقیقا همان چیزی که همه بازیهای اول شخص دیگر (شاید خیلی بهتر از این) ارائه میدهند. شاید مدلبرداری و الهام گرفتن دستکم گرفتن هنرنمایی استدیو Kaos در به باد دادن پتانسیل Homefront باشند؛ کپی برداری مو به مو از فرمولهای نخنمای سبک اول شخص در جای جای بازی به چشم میخورند. از آهسته شدن صحنه برای تیراندازی دراماتیک تا مثلا تنوع موجود در بازی طوری است که هر بار اتفاقی در گیمپلی بازی بیافتد سرتان را تکان داده و خواهید گفت “میدونستم.”
یکی از مشکلات Homefront در سیستم کنترل آن است. شما سنگین و واقعگرایانه هستید، محیط اطراف سریع و اکشنو این در واقع یعنی شما در مقابل محیط بازی کند خواهید بود و قدرت واکنش شما پایین خواهد بود. هماهنگ نبودن حرکت بازیکن با ریتم تند اکشن بازی واقعا زجرآور است. و نکته زجر آور اینجاست که هرچقدر آنالوگ را فشار دهید تنها دست شما خسته میشود و شخصیت شما تندتر نخواهد دوید. در واقع سیستم Sprint بازی بیشتر جنبه یک سیستم دلخوشی بازیکن است. سیستم هدفگیری بازی خشک، بیدقت و بیظرافت است و حساسیت و Sensitivity حرکت هدف اسلحه در بازی پایین است. سیستم Aim Assist بازی برای نسخههای کنسولی مثل یک نعمت است که نصفه و نیمه نازل شده است: وجودش خیلی بهتر از نبودش است ولی در بودنش نقصهای خیلی خیلی زیادی وجود دارد.
حالت تکنفره بازی بیش از حد کوتاه است. هرچند گیمرها عادت کردهاند این روزها بهترین بازیهای سال 10-12 ساعت گیمپلی داشته باشند اما Homefront واقعا کوتاه است. پنج ساعت گیمپلی مفید که بخش زیادی از آن صرف صبر کردن برای هوش مصنوعیهای کودنی میشوند که باید سی ثانیه به یک در خیره شوند تا تصمیم بگیرند آن را باز کنند. در این 5 ساعت کلیشه معروف “بکش در رو” بازیهای اول شخص به خوبی رعایت شده است. یک گروه دشمن به شما حمله میکنند (به طرز جالبی مثل فیلمهای بروسلی که موج موج آدم بدهای داستان وارد میشدند) شما آنها را میکشید، جلوتر میروید و دوباره همین اتفاق میافتد. اسم دیگری که برای وضعیت تکنفره بازی میتوان انتخاب کرد کلمه وزین و گیرای “خسته کننده” است. هرچند به نظر میرسد Kaos تلاش زیادی برای تنوع در گیمپلی کرده باشد اما واضح است که تلاششان کافی نبوده است. بازیکن رغبت چندانی برای دوباره بازی کردن Homefront خصوصا در حالت تکنفره نخواهد داشت مگر بخاطر اچیومنتها و تروفیهای بازی و یا (برای عده خیلی بیکاری) برای جمع آوری روزنامههایی که پیشداستان بازی را کاملتر میکنند.
هوش مصنوعی واقعا آزار دهنده است، اگر بعضی وقتها بازی چالشی برای شما ایجاد میکند یا تعمدی است و بخاطر تعداد زیاد دشمنان و موقعیت برتر آنها، یا غیر عمدی است و بخاطر کنترل سخت و کندی شخصیت شما. هوش مصنوعی در نیروهای خودی وجود دارد. در واقع هویجهای غولپیکر احتمالا عملکرد بهتری در میدان نبرد خواهند داشت. به نظر میرسد وجود شخصیتهای دیگر در کنار شما صرفا بخاطر پیشبردن داستان است که گاها موفق میشوند توجه دشمن را به خود جلب کنند. البته این قابلیتآنها چند لحظهای بیشتر ماندگار نیست چون هوش مصنوعی دشمنان اینطور برنامه ریزی شده که تانکهای بزرگ آمریکایی را رها کرده و به سمت شما هدف بگیرند. دشمنان نیز وضعیت بهتری ندارند؛ آنها روبروی شما خواهند ایستاد و به شما زل خواهند زد. چیزی که در بوتهای Counter Strike کاملا پذیرفته است اما برای یک FPS سال 2010 که برای رقابت با Call of Dutyها وارد بازار شده است نه.
بازی کاملا عادی به نظر میرسد، گرافیکش نه چیز خاصی برای عرضه دارد و نه ضعف عمدهای که بتوان به آن اشاره کرد.
اما حالت چند نفره بازی کاملا متفاوت با بخش تکنفره آن است. حالت چند نفره بازی متکی به تاکتیک و یک بازی تیمی است. چیزی که تجربه آنلاین بازی لذتبخشتر میکند. دیگر مثل خیلی بازیها یک بازیکن با لول بالا تعیین کننده سرنوشت بازی نیست، تیمی که بهتر عمل کند پیروز میدان خواهد بود. وجود انواع ابزارها و Droneها در بازی باعث تاکتیکیتر شدن آن شدهاند. یکی از بهترین ویژگیهای حالت آنلاین بازی طراحی نقشههای آن است. با طراحی نقشهها فضاها دیگر بسته نیستند، کنترل و حرکات بازیکن راحتتر از حالت تکنفره بازی است. فضا هم برای نبرد و هم برای پناه گرفتن زیاد است و از همه بهتر، یک تیم به واسطه محل حضورش در نقشه برتری نسبت به تیم دیگر نخواهد داشت.
در واقع کنترل سنگین و کند بازی در حالت چند نفره تبدیل به یک مزیت بزرگ برای آن میشود. بازی کندتر اما دقیقتر و حرکات بازیکنان تاکتیکیتر و با فکرتر شده است. سیستم شخصیسازی اسلحهها و کلاسها متنوع و گسترده هستند و هر بازیکنی با هر پرستیژ بازیای میتواند از آن لذت ببرد. چند تعداد حالتهای ارائه شده در بخش چند نفره بازی زیاد نیستند و بیشتر تکیه سازندگان به همان مدهای کلاسیک و دوستداشتنی مثل Team Death Match است. سیستم Battle Point بازی واقعا خوب طراحی شده است. Level Up شدن شخصیت شما و گرفتن BP بیشتر به عملکرد تیم شما بستگی دارد تا آدم کشتن در میدان نبرد. استفاده BPها برای خرید ابزارها و Droneهای مختلف در حین بازی باعث جذابتر شدن حالت چند نفره شده است.
Homefront بازی خوبی نیست. اگر حالت چند نفره و جان میلیوس نبود حتی ارزش نگاه کردن هم نداشت. اما اینجاست و پتانسیل خوبی به نمایش گذاشت. مطمئنا دوست داریم نسخه بعدی Homefront را ببینیم، و بیشتر از آن دوست داریم ببینیم نسخه بعدی با دقت و ظرافت بیشتری تهیه شده است. هیچکس بدش نمیآید یک اول شخص AAA دیگر به لیست بازیهای مورد علاقهاش اضافه کند. اما Homefront با انتظارات بازیکنان این نسل هماهنگ نیست. نه گیمپلی درگیر کنندهای دارد؛ نه صداگذاری خارقالعادهای و نه حتی در زمینه گرافیک حرفی برای گفتن دارد. Homefront بازی است که لااقل بخاطر داستان منحصر بهفردش باید یکبار امتحان کرد. شجاعت Kaos و THQ در ارائه تصویر دردناک و تیره تحسین برانگیز است اما به همان اندازه نابود کردن پتانسیل بازی برای تبدیل شدن به بهترین بازی سال توسط Kaos نفرت انگیز.
مجموع امتیاز - 6
6
امتیاز بازیسنتر
نقاط قوت: داستان منحصر به فرد فضاسازی عالی حالت چند نفره اعتیاد آورنقاط ضعف:هوش مصنوعی افتضاح مشکلات انیمیشن کنترل نامناسب و بدون ظرافت گیمپلی خسته کننده و تکراری بیش از حد کوتاه