سری بازیهای «Hitman» با وجود دسته بندی شدن در ژانر مخفیکاری تفاوتهایی اساسی با آثار معمول ژانر مخفی کاری دارند و همیشه سبک و سیاق خودشان را دنبال میکردند. از ابتدا سری Hitman فرمول طراحی مراحل خودش را نه لزوماً برپایه مخفی شدن و پرهیز از رو به رو شدن با دشمنان بلکه بر پایه مخفی شدن در ملأعام بنا کرده بود. سال 2016 استودیوی «IO Interactive» تصمیم گرفت تا با انجام یک بازبینی در تاریخ تقریباً 20 ساله سری هیتمن، حوادث و اتفاقات گذشته فراموش شده مأمور 47 را از تاریکی خارج کند تا علت بیاحساسی و عدم اهمیت 47 به اموری غیر از هدفی که باید به قتل برساند برای مخاطبین روشن شود. بعد از پایان کار برروی نسخه قبلی بود که کمپانی «Square Enix» تصمیم گرفت که رابطه تجاری خودش با IO Interactive را به پایان برساند ولی به این استودیو اجازه داد که IP هیتمن را همراه خودش ببرد. IO Interactive بعد از تعدیل نیرو و انجام تمام وعدههای مربوط به قسمت قبلی، مستقلاً کار بر روی قسمت جدیدی از هیتمن را شروع کرد که دنباله مستقیمی بر نسخه 2016 به حساب میآید. 47، قاتل کچل و بیاحساس بار دیگر برگشته و این بار در بازی «HITMAN 2» همه چیز شخصیتر از همیشه است هم برای خودش و هم برای سازندگانش که این بازی حکم مرگ و زندگی را برای آنها دارد.
در قسمت قبلی 47 و «ICA» متوجه شدند که تمام مأموریتهای مختلفی که مشغول انجام آنها بودند در حقیقت با صحنهگردانی یک فرد مشترک به آنها محول شده بود و از این مهمتر تمام اهداف به قتل رسیده توسط 47، اعضای سازمانی مخفی به نام «Providence» بودند که این سازمان کنترل کننده اصلی تمام حوادثیست که در دنیای اطراف اتفاق میافتد. از کنترل نبض بازارهای جهانی تا جنگهای نیابتی که در گوشه و کنار دنیا اتفاق میافتند همه و همه به گونهای دستپخت Providence محسوب میشود. در پایان قسمت قبلی مدیریت Providence به «Diana Burnwood» مسئول مأموریتهای 47 مراجعه کرد و پیشنهاد همکاری با ICA در راه متوقف کردن مشتری ناشناس را ارائه کرد و قول داد که در صورت به نتیجه رسیدن این همکاری، همه اطلاعات مربوط به گذشته 47 را در اختیار آنها قرار دهد. مأموریت جدید برای 47 و دایانا حکم یک تیر و دو نشان را دارد، هم از کسی که آنها را بازیچه دست خودش قرار داده و ICA همیشه بیطرف را وارد جنگ خودش کرده انتقام خواهند گرفت و هم بعد از گذشت 20 سال زوایای تاریک گذشته 47 روشن خواهد شد. همزمان با ماجراهایی که برای 47 پیش میآیند، مشتری ناشناس هم بیکار ننشسته و با پیگیری برنامهای که در قسمت قبلی شروع کرده بود به تلاش خود برای نابودی Providence ادامه میدهد. سرانجام این شطرنج پیچیده بین مشتری ناشناس و Providence با مهره کارآمدی به نام 47 در این قسمت پیچیدهتر و مرگبارتر از همیشه خواهد بود.
معمولاً کسی به خاطر داستان به سراغ هیتمن نمیآید اما در دو قسمت اخیر داستان هیتمن پیچیدگیهای خاصر خودش را پیدا کرده هر چند داستان کلی بازی را کماکان میشود در یکی دو جمله خلاصه کرد و داستان تمرکز اصلی سازندگان نیست اما این حس که 47 وابستگی فردی به حوادث داستان دارد، باب جدیدی در زندگی این شخصیت گشوده است. درهم تنیدگی داستان این قسمت با قسمت قبلی حتی از نوع آرایش منوی بازی هم مشخص است، اینکه اگر قسمت اول بازی را خریده باشید از طریق منوهای این قسمت به تمام مراحل و داستان قسمت قبلی دسترسی دارید. یکی از جنبههای مهم سری جدید هیتمن پررنگتر شدن نقش دایانا در داستان بازیهاست، البته در جریان «Absolution» هم دایانا اثر پررنگی داشت اما در سری جدید مسائل شخصی دایانا به مسائل مربوط به 47 گره خورده و دایانا در تمام لحظات حضور اثرگذاری دارد. مشتری ناشناس به عنوان نقش منفی اصلی ماجرا، این بار با وجود اینکه از فضای صحنهگردان مرموز قسمت قبلی فاصله گرفته اما شخصیت پیچیدهتری پیدا کرده و چرخشهای مختلف داستانی که در طول بازی رخ میدهند، سرنوشت جالبی را برای او رقم میزند.
شخصیتپردازی 47 تغییر چندانی نسبت به گذشته نداشته اما در این قسمت با وجود اینکه با یک بازی چندان طولانی طرف نیستیم، 47 نقش فعالانهتری در پیشبرد داستان دارد و شاید بشود گفت که برخلاف قسمتهای قبلی به طور قابل توجهی تعداد دیالوگهای او افزایش یافته است. اهداف هر مرحله از بازی نقش پررنگی در داستان ندارند و فرصت چندانی برای شخصیتپردازی آنها در طول مراحل وجود ندارد اما در اندک دقایقی که به واسطه رخدادهای فرعی هر مرحله بخشی از داستان و شخصیت آنها به شکل متمرکز شدهتری نشان داده میشود از پرداخت قابل قبولی برخوردار هستند، مثلاً قاچاقچی مواد مخدری که اگر او را در فعالیتهای روزمرهش تعقیب کنید در مورد وسیلهای که برای اولین از آن برای کشتن فرد دیگری استفاده کرده برای زیردستانش به لافزنی میپردازد یا یکی دیگر از اهداف که توسط فردی که لباس عروسکی تشویقکنندگان مراسم ورزشی را به تن دارد مورد اخاذی قرار گرفته و مواردی از این دست که در هر مرحله با کنجکاوی در محیط و گوش دادن به گفتگوهای بین افراد مختلف چنین لحظاتی را کشف میکنید و در موقعیت اثرگذاری بر این موقعیتها یا استفاده از آنها برای رسیدن به اهداف خود قرار میگیرید و گاهی ممکن است تصمیم بگیرید که صرفاً نظارهگر این لحظات باشید و اجازه دهید که چرخ دنیای بازی بدون دستکاری شما بچرخد و حوادث آنگونه که از قبل مقدر شده رخ دهند.
مهمترین بخش یک بازی که با نام هیتمن منتشر میشود بدون هیچ شک و تردیدی بخش گیمپلی است. بعد از خطی شدن گیمپلی در Absolution، سری جدید مجدداً به فضای قدیمی مراحل بزرگ و با آزادی عمل بالا برگشت و قسمت جدید در بخش امکانات چیز زیادی به ابزار در دسترس 47 اضافه نکرده اما سازندگان در طراحی مراحل باز هم سنگ تمام گذاشتهاند. در HITMAN 2 مانند قسمت قبلی 6 مرحله اصلی به اضافه یک مرحله تمرینی که همان مرحله فلشبک به اولین حضور 47 در ICA در قسمت قبلیست در بازی وجود دارند. به جز مرحله اصلی اول که در مقایسه با دیگر مراحل کوتاه است و بیشتر مقدمهای برای داستان این قسمت محسوب میشود، دیگر مراحل سندباکسی حتی بزرگتر از مراحل قسمت قبلی در اختیار مخاطب قرار میدهند و از طرف دیگر سازندگان به طور هوشمندانهای تغییراتی در فرمول همیشگی بازی دادهاند و هدف شما در هر مرحله به کشتن اهداف محدود نمیشود، مثلاً در یکی از مراحل شما حتی از ویژگیهای ظاهری یکی از اهدافتان با خبر نیستید و به سرانجام رساندن دیگر اهداف آن مرحله هم کمکی به یافتن تصویری از این هدف نمیکند و تنها راه شما گشت و گذار در شهر و پیدا کردن راهیست که شما را در موقعیتی قرار دهد تا از رو به رو شدن با هدف مورد نظر اطمینان کافی داشته باشید و یا اینکه در شهر شلوغ مومبای تک تک افرادی که در خیابان هستند را تعقیب کنید و امیدوار باشید که یکی از آنها بالاخره رفتاری را از خود نشان دهد که ثابت کند هدف مورد نظر شماست!
همانطور که در بخش بررسی داستان اشاره کردم، در هر مرحله از HITMAN 2 تعدادی داستان فرعی وجود دارد که به طور معمول 6 یا 7 مورد هستند که به واسطه آنها میتوانید به شیوهای کم خطرتر و گاهاً بامزهتر اهداف خود را قتل برسانید. در این بخش بازی نسبت به شماره قبلی افت محسوسی داشته چون در قسمت قبلی اکثر محیطهای بازی به طور متوسط تعداد بیشتری از این موقعیتها و داستانهای فرعی را در اختیار مخاطب میگذاشتند. با این وجود گستردگی مراحل به حدی بالاست که دست شما را برای خلق موقعیتها و داستانهای خودتان کاملاً باز گذاشته و این امکان وجود دارد که از تلفیق موقعیتهای مختلف موجود در بازی برای رسیدن به اهداف استفاده کرد و یا حتی به طور کامل آنها را نادیده گرفت و هر گیمر بنا به سبک بازی و خط داستانی ویژه مدنظر خودش برای به پایان رساندن مأموریتها اقدام کند. با وجود اینکه مبنای بازی بر انجام کم سر و صدای مأموریتها و خروج از محیطهای بازی بدون لو رفتن و درگیر شدن و اجتناب از آسیب به افرادی غیر از اهداف اصلی بنا شده اما این امکان برای شما مهیاست که با استفاده از سلاحهای پر سر و صدا، انفجار و … دست به کشت و کشتار بزنید تا به هدف نهایی مورد نظر خود برسید. در هر مرحله از HITMAN 2 تعداد مشخصی NPC وجود دارد و اگر برنامه ریزی مناسبی داشته باشید، امکان کشتن تمامی افراد موجود در مرحله برای شما وجود دارد!
سیستم سطحبندی مراحل همانند قسمت قبلی در این قسمت هم وجود دارد و براساس میزان مهارتی که در به سرانجام رساندن مأموریتهای محول شده از خود نشان میدهید امتیازهایی دریافت میکنید که این امتیازها امکانات جدیدتری در هر مرحله در اختیار شما قرار میدهد تا تجربه چندین و چندباره مراحل هر بار حرف تازهای داشته باشد و امکان خلق موقعیتهای جدید و خلاقانهتری برای شما فراهم باشد. متأسفانه ایده «Escalation Contracts» که جز نقاط قوت قسمت قبلی بود در این قسمت هنوز به بازی اضافه نشده اما بخش قراردادهایی که توسط دیگر بازیکنان ساخته میشود و در اختیار عموم قرار میگیرند کماکان بخشی از بازیست و حتی خود شما میتوانید دست به کار شوید و مراحل ویژه خود را طراحی کنید و دوستان خود را به چالش بکشید. بخش جدید اضافه شده به بازی بخش رقابت دونفره آنلاین بر سر کشتن 5 هدف خاص در مراحل اصلی بازیست. این اهداف در هر بار بازی کردن در نقطه جدیدی انتخاب میشوند ولی متأسفانه منهای زمان استفاده از یک آیتم خاص دو گیمر با وجود اینکه یکدیگر را جریان بازی میبینند، امکان اثرگذاری بر روی گیمپلی یکدیگر و به هم ریختن برنامهریزیهای طرف مقابل را ندارند. سرعت و عمکرد بخش آنلاین بازی کاملاً متفاوت از بخش داستانی بازیست و در این بخش صبر و حوصله زیاد و برنامهریزی ممکن است به ضرر شما تمام شود.
در بخش گرافیک، بازی اصلاً عملکرد قابل قبولی ندارد. با وجود گستردگی و بزرگی طراحی مراحل و وجود محیطهای متفاوت و پرجزئیات درون هر کدام از محیطهای اصلی، دقت بسیار کمی در طراحی جزئیات به چشم میآید و بازی به طور محسوسی از در این زمینه نسبت به قسمت قبلی افت داشته و این مسئله در حالیست که گرافیک قسمت قبلی چندان تعریفی نداشت. عدم دقت در جزئیات بیش از همه در طراحی و متحرکسازی معدود گونههای جانوری موجود در برخی از محیطهای بازی به چشم میآید به طوریکه پرندگان محیط «Vermont» یا موشهای فاضلاب در زاغههای مومبای ظاهری دوبعدی و کاغذی دارند. طراحی برخی شخصیتها هم کاملاً بد و چشمآزار انجام گرفته و این مسئله در همان مرحله اول کاملاً مشخص است و به چشم میآید. برخلاف قسمت قبلی خبری از میانپردههای سه بعدی نیست و داستان بر روی تصاویر ثابت شخصیتها به همراه دیالوگ روایت میشود که تا حدودی ناامیدکننده است چون در قسمت قبلی بعد از به پایان رساندن یک مأموریت با دقت تمام، میانپردههای کوتاه بین مراحل حکم جایزه ویژهای را پیدا میکردند که خستگی را از تن گیمرها خارج میکردند. در بخش موسیقی بازی هم اتفاقی جدیدی رخ نداده و تعداد قطعات موسیقی کمی که در قسمت قبل در لحظات مشخص شنیده میشدند در این قسمت هم تکرار شدهاند. بخش صداگذاری بازی از دید من دو مشکل عمده دارد، یکی اینکه NPCها در محیطهای مختلف بازی که از سراسر دنیا انتخاب شدهاند معمولاً با لهجه و زبان یکسانی با شما و با یکدیگر صحبت میکنند و مشکل دوم قطع و وصل شدن صداهاست که با چرخاندن دوربین اتفاق میافتد. در عین حال صداپیشگی شخصیتهای اصلی به خوبی انجام گرفته است و «David Bateson» بعد از گذشت این همه هنوز در انتقال حس طنز خشکی که 47 در لحظات مختلف از خود نشان میدهد موفق عمل میکند.
طبق برنامهای که IO Interactive از روز اول برای سری جدید هیتمن داشت، HITMAN 2 بیشتر از آنکه قسمت کاملاً جدیدی باشد، حکم فصل دوم برای بازی سال 2016 را دارد. اگر با این تصور به سراغ HITMAN 2 بروید و از نسخه 2016 بازی راضی بوده باشید، این بازی هم لحظات جذاب و هیجانانگیزی را برای شما خلق خواهد کرد. از جستجو در خیابانهای شلوغ مومبای به دنبال هدفتان تا پیدا کردن راهی برای ربودن هدفی دیگر در جزیرهای ناشناخته در میان یک مهمانی که شما را به یاد فضای رعبآور آخرین فیلم استنلی کوبریک میاندازد، HITMAN 2 باز هم محیطهایی با آزادی عمل بسیار بالا در اختیار شما قرار داده هر چند کاهش بودجه و تعداد کارکنان استودیوی بازیساز تا حدودی به محصول نهایی لطمه زده است.
نقد و بررسی بازی HITMAN 2 بر اساس نسخه ارسالی سازنده برای وبسایت بازیسنتر نوشته شده است.
مجموع امتیاز - 8
8
امتیاز بازیسنتر
نقاط قوت: طراحی مراحل بسیار عالیجذاب وحساستر شدن داستانتغییرات مناسب در فرمول همیشگی مأموریتهای بازینقاط ضعف:گرافیک فنی ضعیفصداگذاری و موسیقی نه چندان قابل قبولقطع شدن گاه و بیگاه سرورهای بازی که باعث قطع دسترسی به امکانات فرعی بازی میشود