داستان بانمک، گیمپلی هیجانانگیز و گرافیک جذاب، در اولین برخوردم با عنوان مستقل و جمع و جور Hamsterdam همگی عواملی بودند که برای تجربهاش هیجان داشته باشم. همین عوامل در صورت پیادهسازی درست برای موفقیت در ارائه تجربهای لذتبخش، حداقل برای یک عنوان مستقل، کافی به نظر میرسند. اما ظاهرا مطابق با جمله معروف، همیشه همه چیز جوری که ما انتظار داریم، پیش نمیرود.
احتمالا تا حالا از اسم بازی متوجه شده باشید که داستان Hamsterdam درباره همستر بامزهای با تبحر در زمینه همستر-فو است که شهر امن و امان Hamsterdam با حمله یک چینچیلا و گروهاش و معتاد کردن شهروندان به Marlo Tonic در وضعیت بغرنجی به سر میبرد! حال قهرمان اصلی باید سه منطقه از شهر موردنظر را پشت سر بگذارد، صلح و صفا را برگرداند و پدربزرگ، استادش، را هم به مدد خویش و صد البته بازیکن، از دست یک چینچیلا و گروهاش برهاند.
داستان بازی اگرچه به طور واضحی پتانسیل این را دارد که با یک روایت پرداختشده به سطح راضیکننده یا دوستداشتنی برسد، اما در عمل به این سطح نمیرسد. داستان به سختی از همین چند خط پاراگراف بالا تجاوز میکند و در تعدادی مرحله انگشتشمار شاهد روایت داستان با تصاویر هستیم که برای این عنوان چندان کافی به نظر نمیرسد. البته از این نکته نیز نباید غاقل شد که بازی بخشی از بودجه خود را از کیکاستارتر تامین کرده و بودجه زیادی در اختیار نداشته است. در هر حال، ای کاش داستان با وجود پتانسیلی که دارد بهتر مورد استفاده قرار میگرفت و برای بازیکن مهم واقع میشد.
مهمترین بخش Hamsterdam گیمپلی آن است؛ جایی که ترکیبی از ژانر Beat ’em up و دکمهزنیهای معمول که در عناوین ریتمیک میبینیم، وجود دارد. در هر مرحله در سمت راست صفحه Pimm، همستر همستر-فو کار شما، قرار میگیرد و با دشمنان مقابلاش مبارزه میکند. گیمپلی لذتبخش بازی بخاطر سیستم مبارزه ساده و در عین حال خوب و آن هم به دلیل کنترل پاسخگو و سریع است. با وجود اینکه یکی از عواملی که شما را تا آخر بازی نگه میدارد، همین سیستم مبارزه است، اما این به معنی بدون اشکال بودن آن نیست و نبود تنوع در این بخش، به طور واضحی به چشم میآید. قسمت ریتمیک هم که احتمالا با هدف تنوع بیشتر و دخیل کردن دقت و سرعت عمل شما در سیستم مبارزه بکار گرفتهشده، تکراری بودن، بلای جاناش میشود. نسخهای که ما تجربه کردیم، نسخه رایانههای شخصی این عنوان بود که باتوجه به اینکه Hamsterdam برای سوییچ، آیاواس و اندروید هم در دسترس است، به احتمال زیاد به دلیل وجود قابلیتهای حرکتی این پلتفرمها بخش ریتمیک به مراتب لذتبخشتر است.
Hamsterdam به طور کلی بدون احتساب مراحل فرعی که برای افزودن تنوع و جمعآوری پول رایج در بازی (دانه!) همستر شما با اسکوتر خود همراه میشود، شامل سی مرحله است؛ ساختارشان تقریبا مشابه با بیشتر عناوین موبایلی است که از مراحل گوناگون، تشکیل شدهاند، یعنی مراحل تقریبا کوتاه و همچنین وجود امتیازدهی سه ستارهای که در اینجا هر ستاره در ازای رسیدن به یک تعداد کمبو مشخص، انجام مرحله در زمان مشخص یا به پایان رساندن آن با نوار سلامتی مشخص، به بازیکن با هدف باز کردن منطقه پیش رو، داده میشود. در کنار این، برای هر مرحله یک سری هدف (Objective) هم در نظر گرفتهشده که با انجام آنها آیتم یا دانه برای خرید آیتم، دریافت میکنید. بخش آیتمها در قالب آیتمهای پوشیدنی است که علاوه بر تغییر ظاهر، ویژگیهای شما را بهبود میدهند، مثل سریعتر شارژ شدن قدرت ویژهتان یا افزایش آن، کاهش اثر ضربه دشمنان، افزایش قدرت مشتها و… .
وجود ستاره و اهداف برای هر مرحله که قرار است به کمک مراحل بازی آید و تنوع، ارزش تکرار و توجه بیشتر به آنها ببخشد، چندان موفق عمل نمیکند. برای به دست آوردن ستارهها غالبا کار دشواری در پیش ندارید و اهداف هم با اینکه قرار است در عوض انجام آنها به شما پاداش تعلق گیرد، چندان راضی کننده نیستند. در مواقعی که پاداشتان پول رایج برای خرید آیتم در بازی است، احتمالا به خودتان سختی نخواهید داد؛ چون اولا مراحل با اسکوتر را اگر چند بار هم انجام دهید، باز به شما دانه میدهد و ثانیا، در خود مراحل اصلی هم وقتی از قدرت ویژه خود استفاده میکنید، تعدادی از آنها به شما داده میشود. در برخی موارد هم که پاداش از نوع آیتم است، اگر چه استودیو سازنده تلاشهایی برای سختتر کردن بازی انجام داده، همانند استفاده از بعضی آیتمها که شما را در موضع ضعف قرار میدهند و گذاشتن آنها در لیست برخی اهداف یا زیاد کردن نوار سلامتی دشمنان در مراحل جلوتر، با این حال با مراحل آسانی روبهرو هستید و چندان انگیزهای برای به دست آوردن آیتمها ندارید.
Hamsterdam عنوان آنچنان طولانی نیست و با این حال، در برخی مواقع کمبود تنوع در مراحل و دشمنان به چشم میآید. سازندگان برای ایجاد تنوع، مراحل با اسکوتر و مبارزه با باسفایت را در میان آنها قرار دادهاند که با وجود اینکه کلیتی مشابه دارند، تقریبا قابل قبول و لذتبخش هستند، خصوصا مراحل باس فایت. همانطور که گفته شد، بازی چندان طولانی نیست که کمبود تنوع در مراحل، شما را اذیت کند.
در بخش گرافیک، طراحیهای بانمک و جذاب کاراکترها و یا شهر همستردام و تنوع ظاهری که به دلیل در جریان بودن بازی در سه منطقه مختلف شهر میبینیم، بخش بصری این عنوان را به تجربه خوبی برای بازیکن تبدیل میکند. انمیشینهای خوب همستر مبارز ما هم در هنگام ضرب و شتم دشمنان کمک زیادی به حظ کردن از مبارزات میکند. موسیقیهای متن بازی با اینکه پر تعداد نیستند، اما خستهتان نمیکنند و در مرحلههای پایانی که ریتم موسیقی بالاتر میرود، حس و حال آن مراحل را به شما منتقل میکنند. در صداگذاری هم کافی است تنها به صدای مشت و لگدهایی که به سر و صورت گروه چینچیلا رها میشود، گوش دهید تا حسابی فاز همستر را بگیرید و غرق در گیمپلی بازی شوید.
بازی Hamsterdam به دنبال ارائه تجربه شیرینی است که همه اینها را میتوان در عشق استودیو سازنده به ساختهاش و طراحی کاراکترهای بامزهاش دید. هر چه قدر سیستم مبارزه و کنترل خوب بازی به شیرینی میرسد، در بیشتر مواقع تلخی تکرار بر روی بازی سایه میاندازد و اجازه نمیدهد شیرینی بازی را به طور کامل بچشید. اگر مشکلات این عنوان را فراموش کنید و یا آنها را نادیده بگیرید، میتوانید ساعاتی را به مبارزات Pimm و نجات شهرش اختصاص دهید.
امتیاز بازیسنتر - 6.5
6.5
امتیاز بازیسنتر
نقاط قوت: سیستم مبارزه لذتبخشکنترل پاسخگو و سریعگرافیک بامزه و جذابنقاط ضعف: آسانی مراحل و متنوع نبودن آنها به اندازه کافی به انجام Objectiveهای مراحل چندان ترغیب نمیشویدپتانسیل هدر رفته داستان این بازی بر اساس نسخه ارسالی سازنده بر روی PC بررسی شده است.