در سال 2012 که Hotline Miami به شکل یک تب نئونی به بازار عرضه شد و راه بازگشت جدی و قدرتمند ژانر Top-Down Shooter را فراهم کرد. در نزدیک به 7 سالی که از عرضه «هاتلاین میامی» میگذرد، آثار زیادی تلاش کردند تا ذرهای از انرژی و ساختار آن را کپی کرده تا نظر این بخش از طرفداران بازیهای ویدئویی را به خود جلب کنند، با این وجود حتی دنباله رسمی خود هاتلاین میامی هم نتوانست به آن حس خاص قسمت اول نزدیک شود. بازی God’s Trigger جدیدترین ساخته استودیوی One More Level، یکی از عناوین جدید ژانر تیراندازی بالا به پایین است که تلاش کرده تا با تلفیق ایدههای خشن هاتلاین میامی با باورهای کاتولیک و البته کمی چاشنی نوآوری، طرفداران قدیمی و جدید ژانرش را با خود همراه کند، اینکه به چه میزان در نیل به این هدف موفق بوده را در ادامه این مطلب بررسی خواهم کرد.
داستان God’s Trigger با سقوط فرشتهای به نام «هری» آغاز میشود که در محیطی صحرایی در آمریکای معاصر به زمین میرسد. هری در قالب راوی داستان به ما اطلاع میدهد که به دلایل نامعلومی بالهایش را از دست داده و از بهشت طرد شده است. هدف اصلی او بر روی کره زمین، مبارزه با چهار سوار آخرالزمان است که به دلایلی که در ابتدای داستان مطرح نمیشود، زودتر از موعد مقرر فرآیند آخرالزمان را آغار کردند. از سویی دیگر، شیطانی به نام «جودی» که سالهاست روی کره زمین زندگی میکند، بعد از مشاهده سقوط هری به محل سقوط او رفته و برای توقف چهار سوار با اون همپیمان میشود. آیا این اتحاد دو اهل بهشت و جهنم برای اهالی زمین، نجاتبخش خواهد بود؟
به راحتی نمیشود به God’s Trigger برچسب ناامید کننده زد چون به طور واضحی هدف سازندگان روایت داستانی مانند B-Movieها بوده و این حس و حال به جز داستان، در دیگر بخشهای این عنوان هم حس میشود. اهداف شخصیتها و اینکه چرا در حال انجام کارهای روی صفحه نمایش هستند، فراتر از «آخرالزمان بد است و باید متوقف شود» نمیرود و آدم بدهای داستان هم به دلیل اینکه بازی نیازمند تعدادی نقش منفی بوده، در ستیز با گیمر هستند. شخصیتپردازی خاصی در طول داستان اتفاق نمیافتد و چرخشهای پایانی هم برای کسی که اهل انیمه یا کامیک بوک باشد از سه هزار فرسخی کاملاً قابل پیشبینی است. تنها نکته قابل توجه بخش روایی، مدرن کردن جذاب چهار سوار است که مثلاً یکی از آنها بازیگر فیلمهای وسترن است یا دیگری کنترل پرقدرتترین کارتل مواد مخدر را در دست دارد و … .
بخش گیمپلی در God’s Trigger تفاوتهای قابل توجهی با آثار معمول شوتر بالا به پایین دارد و شاید مهمترین آنها در این نکته است که سلاح اصلی شخصیتهای قابل کنترل آن، سلاحهای سرد هستند و هری با شمشیر خود و جودی هم با خنجر متصل به زنجیرش به مبارزه با دشمنان میپردازند. در کنار اینها امکان استفاده سلاحهای سرد و گرم دشمنان به خاک و خون کشیده شده هم وجود دارد که به واسطه امکاناتی که در قالب قدرتهای ویژه در اختیار گیمر قرار میگیرد، از بُعد مرگباری به سلاحهای بهشت و جهنمی قهرمانان ماجرا، نزدیک میشوند. قدرتهای مختلف شخصیتها از گستردگی خوبی برخوردارند و انتخاب اینکه این قدرتها مدت زمان بیشتری قابل استفاده باشند یا محدوده بیشتری را پوشش دهند، کاملاً برعهده گیمر قرار دارد و قبل از شروع هر مرحله امکان تغییر تمامی این پیشفرضها برای تمام قدرتها فراهم است.
در کنار طیف وسیع قدرتها، امکان کشتن مخفیانه دشمنان هم فراهم شده که به مدد آن در لحظات مختلفی از کار، با کمی صبر و حوصله امکان دور زدن برخی مبارزات سخت و طاقت فرسا وجود دارد. طراحی مراحل به شکل جذابی صورت گرفته به طوری که محیط و سرزمینی که در آنها به دنبال شکار هر کدام از چهار سوار میرویم، براساس ویژگیهای هر کدام، به شکلی کاملاً متفاوت طراحی شده و در هر محیط هم با دشمنان متفاوتی رو به رو میشویم. در حالتی که به صورت تکنفره مشغول پیشروی هستیم، امکان سوئیچ کردن بین هر دو شخصیت در همه حال وجود دارد که حل کردن معماهای محیطی منوط به استفاده به موقع از هر دوی این شخصیتهاست. بزرگترین مشکل بخش گیمپلی به مبارزه با باسهای نهایی هر فصل مربوط میشود، که به دلیل فلسفه طراحی کهنهای که دارند، با پیدا کردن راه کشتن آنها از طریق یادگیری حملات تکراریشان به راحتی قابل شکست دادن هستند در حالی که در طول مراحل زیردستان این باسها با رفتارهایی کاملاً تصادفی و با یک ضربه، ترتیب گیمر را میدهند.
اگر بخواهم گیمپلی GT را در حالت دونفره توصیف کنم، باید بگویم که این بخش مصداق بارز تبدیل واژه «آشوب» به گیمپلی است. لذت سیستمهای گیمپلی دونفره غیرآنلاین معمولاً به همین عدم هماهنگیها و آشوبی که باعث میشوند است اما سرعت بالای GT به همراه خشونت افسارگسیخته و گستره بیش از اندازه قدرتهای مختلف، تجربه دونفره آن را چند سطحی از میزان هرج و مرج معمول هم بالاتر برده که این مسئله با توجه به دیگر گیمری که همراه شماست، میتواند اتفاقی خوب یا فاجعهای غیرقابل تحمل باشد! تجربه شخصی نسبتاً کوتاهی که من با این بخش داشتم، بسیار لذتبخش بود و برای کسانی که دنبال اثری فراتر از پارتیگیمهای معمول برای تجربه دونفره آفلاین هستند، این عنوان گزینه بسیار خوبی به شمار میآید.
در بخش بصری، God’s Trigger برخلاف اکثر دنبالهروهای هاتلاین میامی از طراحی پیکسل آرت استفاده نکرده و از به سراغ طراحی سلشید رفته که با حس کامیک بوکی اثر کاملاً سازگار است. مدلهای شخصیتها جزئیات فراوانی ندارند اما جذاب و متفاوت طراحی شدند و محیطهای مراحل مختلف هم با دقت بسیاری پرداخته شدند به طوری که هر زمان که فصل جدیدی را شروع میکنیم کاملاً حس این که به دنیای یک سوار آخرالزمان جدید پا گذاشتهایم کاملاً احساس میشود. در بخش صداگذاری شخصیتها تلاش شده تا حس و حال استایل B-Movieها حفظ شود که به همبستگی لحن اثر کمک بسیاری کرده اما در بخش موسیقی کاملاً ناامید کننده ظاهر شده و با گذشت مدت کوتاهی از تجربه آن، تمام قطعات موسیقی متن بازی در ذهن من به دست فراموشی سپرده شده است.
God’s Trigger مثل این میماند که «کوئنتین تارانتینو» تصمیم به ساخت اقتباسی از نوشتههای «گارث انیس» بگیرد و در عین حال آتش زیر این دستپخت را تا آخرین درجه افزایش دهد و تمامی ادویههای تند موجود را هم به آن اضافه کند. یکی از مهمترین فلسفههای ساخت بازیهای ویدئویی اینست که قبل از هر چیزی، مفرح و سرگرمکننده باشند و GT به طور تمام کمال از پس این مهم برآمده، منتها مدت زمان کوتاه و داستان شدیداً آبکی آن باعث شده تا از سطح خیلی خوب، بالاتر نرود.
امتیاز بازیسنتر - 7.5
7.5
امتیاز بازیسنتر
نقاط قوت: گیمپلی جذاب و هیجانانگیز طراحی بسیار متفاوت محیطها بخش دونفره مفرح و سرگرمکنندهنقاط ضعف: داستان ساده و آبکی سادگی مبارزه با باسها کوتاهی کمپین بازیاین بازی بر اساس نسخه ارسالی سازنده بر روی پلتفرم PC بررسی شده است